اعدام شیخ نمر؛ نه اسلامی نه انسانی
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی با اشاره به اعدام شیخ نمر تاکید کرد که ارتجاع عربی-وهابی حاکم بر کشور عربستان٬ بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان اسلام اسا.
حاکمیتهای قبیلگی در عصر دولت -ملتهای مدرن، در انشقاقافکنی بین کشورهای اسلامی نقش اساسی بازی میکنند. حاکمیت ایدئولوژی بدوی قبیلگی و به تعبیر متفکر آمریکایی عربتبار، هشام شرابی، پدرسالاری جدید، در کشورهای اسلامی منشاء بحرانهای گوناگون برای امت اسلامی شده است. امتزاج ارتجاع عربی و زیادهخواهی و خودمحوری دول غربی در استمرار وضعیت نابسامان کنونی کشورهای اسلامی نقشی اساسی بازی میکند.
تناقض بنیادین این همداستانی اما آنجا روشن میشود که دول غربی سخن از حقوق بشر میگویند و حکام کشورهای عربی و مخصوصا عربستان، خود را خادم الحرمین الشریفین معرفی میکنند، حال آنکه انحراف هر کدام از این دو دسته از مبانی حقوق بشر و اسلام مشهود است. به عبارتی میتوان دروغ مضاعف این همراهی و همداستانی را آنگاه عیان کرد که کنش هر کدام از این دو سر ائتلاف را به معیاری که مبانی فکری و معرفتی خود را بر ان ارجاع میدهند، به محک برد.
سیاست یک بام و دو هوای کشورهای غربی در مواجهه با کشورهای اسلامی از منظر حقوق بشر را میتوان در سکوت آنها در نقض حقوق بنیادین بشر در کشورهای هم پیمان عربی آنها جستجو کرد.
ارتجاع عربی-وهابی حاکم بر کشور عربستان را میتوان بزرگترین ناقض حقوق بشر در جهان اسلام دانست. ذهنیتی که حتی رانندگی زنان را نیز بر نمیتابد. حاکمیت بدوی و ذهنیت عقب مانده و مبتنی بر بیعت در یک خاندان و معطوف به برداشتی سلفی و بنیادگرایانه از دین مبین اسلام، در عربستان سعودی نه تنها به نقض حقوق بشر به طور گسترده در این کشور انجامیده است، بلکه به عنوان بزرگترین حامی تکوین تروریسم در جهان اسلام تبدیل شده است.
سرنخهای اصلی طالبان، القاعده و داعش به عربستان میرسد. حمایت همه جانبه از گروههای تروریستی تکفیری در جهان اسلام در بر هم خوردن نظم سنتی در بلاد اسلامی نقشی اساسی داشته است. تکفیر و ترور از منظر دیانتی صورت میگیرد که حرمت انسان را از حرمت خانهٔ خدا بیشتر میداند. کرامت ذاتی انسان را از ان حیث که انسان است، فراتر از دین، نژاد، جنسیت، قومیت و... به رسمیت میشناسد.
آیا اعدام روحانی شیعه به جرم انتقاد از انحراف رهبران سعودی، مخالفت با نص صریح مصحف شریف، قرآن کریم و سنت نبی مکرم اسلام (ص) نیست؟
از سوئی انحراف دولتمردان غربی از منطق فاخر حقوق بشر با سکوتشان در برابر هم پیمانان عربیشان اظهر من الشمس است. اگر مبنای اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر حفظ حق حیات است، آیا این حق حیات در حق یک روحانی منتقد در عربستان صادق نیست که با سکوت معنا دار آمریکا و دیگر دول غربی مواجه میشود؟ آیا میتوان به خاطر همپیمانی سیاسی با رهبران عربستان در مقابل اعدام یک انسان و نقض آشکار حقوق بشر ساکت بود؟
جای تاسف است که به نام نامی اسلام، بدیهیات اسلامی و اخلاقی توسط رهبران مرتجع عربی و ایدئولوژیهای تکفیری و انسان ستیز نقض میشود و از سوئی دولتمردان غربی، حقوق بشر به عنوان بزرگترین دستاورد انسان غربی را به بازیچهای در خدمت منافع خود در آوردهاند. تراژدی عمیق عصر ما آنجاست که به نام دین سر دین را میبرند، به نام حقوق بشر در مقابل نقض آن سکوت میکنند.
به امید روزی که همزیستی آموزههای وحیانی و دستاوردهای عقل سلیم انسانی، جهانی امنتر برای بشریت به ارمغان بیاورد.