ده چهره تاثیر گذار سیاسی غایب در انتخابات مجلس دهم
سیاست بازنشستگی ندارد اما افرادی هستند که حضور در پشت پرده را به بازی در میدان اصلی ترجیح میدهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ثبت نام دوازده هزار نامزد هم نمیتواند جای خالی برخی ژنرالها را پر کند. چهرههایی که نه تنها رای تضمین شده و بالا در انتخابات داشتند بلکه حضورشان در انتخابات میتوانست در نتیجه انتخابات تاثیرگذار هم باشد. با این حال مجلس دهم فرصتی بود برای این افراد تا به جای حضور در عرصه رسمی سیاست، به پشت پرده و بستن لیستهای انتخاباتی بروند.
۱- علی اکبر ناطق نوری
رئیس مجلس چهارم و پنجم سالهاست مهر سکوت بر دهان زده است و از حضور در عرصه رسمی اجتناب میکند. سال ۷۶ در حالی که بسیاری او را برنده انتخابات میدانستند، عرصه را به رقیب واگذارد کرد و دیگر حتی دل و دماغ شرکت در انتخابات سال ۷۸ را پیدا نکرد. در انتخابات سال ۸۴ خواست جریان ساز شود و اصولگرایان را زیر یک پرچم جمع کند اما در نهایت محمود احمدینژاد خارج از آن ائتلاف نامزد شد و هشت سال رئیس جمهور ایران شد و به این ترتیب شیخ نور بیش از پیش از عرصه رسمی سیاست کنار رفت. در سال ۸۸ وی که مشهورترین منتقد رفتارهای رئیس جمهور وقت بود به حمایت از میرحسین موسوی وارد عرصه شد و از سوی احمدینژاد و حامیان او با القاب مختلف مورد شماتت قرار گرفت.
سال ۹۲ در حالی که به نظر میرسید عمر سیاسی وی به پایان رسیده است، حسن روحانی رئیس جمهور ایران شد و تقاضا برای حضور ناطق نوری در انتخابات مجلس اوج گرفت تا مکمل رفتارهای دولت اعتدالی روحانی باشد. ناطق نوری اما حتی حضور در انتخابات مجلس خبرگان را نپذیرفت گرچه اخبار موثق خبر از حضور موثر او در یکی از ائتلافهای اصولگرایان معتدل میدهد.
۲- محمدرضا خاتمی
بعد از آنکه سید محمد خاتمی رئیس جمهور ایران شد، برادر او یک حزب سیاسی تاسیس کرد. حزبی که به مرور بدل به بزرگترین تشکیلات سیاسی بعد از انقلاب شد و محمدرضا خاتمی را بر صندلی نایبرئیسی مجلس شورای اسلامی نشاند.
درست در همان روزگاری که ناطق نوری از سیاست دل کنده بود رضا خاتمی آستینها را بالا زد و لیست جبهه مشارکت به سرلیستی او پیروز انتخابات تهران شد و این چهره سیاسی به مرود بدل به چهره کاریزماتیک و محبوب نسل جوانان دوم خردادی شد تا جایی که در سال ۸۴ نیز در کنار مصطفی معین قرار گرفت تا برند اصلاحطلبی این کاندید انتخابات را به مخاطبان معرفی کند. این فعال سیاسی اصلاحطلب از جمله افرادی بود که بعید نبود بار دیگر برای انتخابات مجلس ثبت نام کند و شوری میان حامیان اصلاحات به وجود بیاورد اما او همچنان به طبابت مشغول است و سعی دارد مجوز جبهه مشارکت را احیا کند.
۳- محمدرضا باهنر
اگر رضا خاتمی اول به نام برادرش مشهور شد و بعد بدل به سیاستمدار حرفهای اصلاحطلب شد، محمدرضا باهنر نیز همین مسیر را در میان اصولگرایان پیمود. در انتخابات مجلس دوم و بعد از شهادت برادر، نامزد انتخابات شد و وارد مجلس شد و از همان زمان یکی از رهبران راست سنتی، اصولگرایان و محافظه کاران مجلس شد.
از مجلس دوم تنها یک بار در ورود به مجلس ناکام بود و آن مجلس ششم بود که اتفاقا محمدرضا خاتمی نفر اول تهران شده بود. وی در سه مجلس اخیر وارد هیئت رئیسه مجلس شده بود و البته دبیرکل جامعه اسلامی مهندسان بود.
غیبت وی در انتخابات مجلس دهم، اولین غیبت او از نامزدی انتخابات بعد از سال ۶۲ است و از این نظر عجیب است که وی بیشترین فعالیت را برای به وحدت رسیدن اصولگرایان انجام داده بود و از معدود نمایندگان فراکسیون رهروان بود که به چوب جبهه پایداری نواخته نشده بود.
۴- احمد خرم
وارد وزارت کشور شد و چون مدرکش ناقص بود از ثبت نام او ممانعت به عمل آمد تا اصلاحطلبان اصفهان برگ آس خود را در این انتخابات از دست رفته ببینند. شوری که ثبت نام دکتر معین در شیراز به پا کرده بود در اصفهان نیمه تمام ماند.
اگر محمدرضا باهنر را بتوان سناتور اصولگرایان نام نهاد، که سابقه نمایندگیاش به تنهایی از سابقه نمایندگی همه اعضای بسیاری احزاب بیشتر است، احمد خرم را نیز میتوان سناتور اصلاحطلبی نامید که سابقه مدریتی او از سابقه مدیریتی کل اعضای بسیاری احزاب بیشتر است.
این سیاستمدار اصلاحطلب یکی از بزرگترین نظریه پردازان ضد فساد در کشور بود. از شفاف نبودن مزایدهها میگفت و زمانی که بحث بورسیهها مطرح شد از سیاستهای کامران دانشجو و البته مدرک فروشیهای بدون پشتوانه انتقاد میکرد.
۵- کامران دانشجو
مدیران احمدینژاد قصد کاری بزرگتر در انتخابات را داشتند. کاری که با یکتا شروع شد و کامران دانشجو از جمله افرادی بود که از همان ابتدا به ایدئولوژی سازی گفتمان یکتا مشغول شد. با این حال وقتی ائتلافهای اصولگرایان تشکیل شد، مثلثی از جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران و موتلفه در سه ضلع آن قرار گرفتند و بعد تلاش کردند که قالیباف و لاریجانی را به جمع خود اضافه کنند و هیچ وقت خبری از احمدینژاد و یاران او، حتی در حد شایعه و گمانه زنی نشد.
به این ترتیب دیگر بزرگان یکتا که وارد عرصه انتخابات میشدند همه یک گفتمان مشترک داشتند: «ربطی به احمدینژاد نداریم» و گویی معاون اول و وزیر آموزش و پرورش و فرهنگ و.... از سوی فردی جز رئیس دولت منصوب شده بودند و عملکرد آنها ربطی به سالهای ۸۴ تا ۹۲ ندارد.
خسرو دانشجو از دامغان نامزد انتخابات شد اما کامران وارد عرصه انتخابات نشد تا از پشت صحنه بازی یاران سابق احمدینژاد را با حمله به هاشمی و یاران هاشمی، به عنوان تنها گفتمان باقی مانده احمدینژاد، هدایت کند.
۶- رضا فرجیدانا
بسیاری معتقد بودند که وزیر علوم روحانی میتواند برگ برنده انتخابات مجلس باشد چنانچه عبدالله نوری در سال ۷۷ و بعد از استیضاح و عزل در انتخابات شورای شهر ثبت نام کرد و رای اول تهران شد و حتی خیز برای حضور در مجلس ششم هم برداشت که در ایستگاه رد صلاحیت ناکام شد.
فرجی دانا هم طرفدارانی در تهران داشت و هم حامیانی در قم که میخواستند در اصولگراترین شهر ایران یک چهره دانشگاهی را روانه خانه ملت کنند. فرجیدانا اما همان طور که پیشتر گرفته بود کار دانشگاهی را به کار سیاسی اولویت داد تا سهم او از انتخابات پیش رو یک برگ رای باشد. هر چند بعید نیست ترکیب احتمالی اصلاحطلب مجلس آینده این مدیر کاردان را به صندلی وزارت بازگرداند.
۷- حسین کمالی
وقتی در هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان قرار گرفت، بسیاری پیش بینی کردند که وی یکی از گزینههای قطعی لیست اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو خواهد بود.
حسین کمالی در سالهای تند هجمه علیه هاشمی، به عنوان مشاور سیاسی در کنار او قرار گرفت و نقش بسزایی در خنثی کردن حملات علیه هاشمی داشت. وزیر کار دولت هاشمی و خاتمی در حالی نقشی اساسی در ائتلاف میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان دارد و از گزینههای مورد اعتماد هر دو جریان است برخلاف انتظار و اصرار اصلاحطلبان به عنوان یک مربی و مهرهچین باقی ماند تا ریش سفیدی خود را برای وحدت اصلاحطلبان و اعتدالگریان به کار گیرد.
۸- حسین فدایی
اگر در میان احزاب تاثیرگذار اصلاحطلب حسین کمالی وارد عرصه نشد، در میان اصولگرایان این حسین فدایی بود که عطای نامزدی را به لقایش بخشید و ترجیح داد تا از بیرون گود نمایندگان را برای مجلس هدایت کند. به خصوص اینکه در مجلس نهم نیز در اختلاف میان گروههای اصولگرا، وی از راهیابی به مجلس بازمانده بود و این دوره هم اختلافات بیشتر بود و هم رقیب قدرتمند اصلاحطلب، به میدان برگشته بود. حسین فدایی دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی است و بر خلاف جبهه پایداری و یاران احمدینژاد که هویت خود را در مخالفت با خاتمی جستجو میکنند، جمعیت ایثارگران هویت خود را مخالفت با اصلاحطلبان و به خصوص سید محمد خاتمی تعریف کرده است.
۹- سید محمود دعایی
رئیس دولت اصلاحات، هر اندازه که مورد هجمه و انتقاد اطرافیان باشد، باز هم طرفدارانی دارد که او را فراموش نمیکنند و حتی با انتشار مصاحبه خاتمی، انتقاد و فشار را به جان میخرند.
سید محمود دعایی که شش دوره پیاپی نماینده مردم تهران بود و مدیریت روزنامه اطلاعات را از ابتدای انقلاب بر عهده دارد دیگر سناتوری بود که اصرار زیادی برای نامزدی وی در انتخابات وجود داشت. رسانههای اصولگرا نوشتند که اصرار دعایی به انتشار عکس خاتمی، بهانه برای ورود به انتخابات است. اما اصلاحطلبان نیک میدانستند که شیخ محمود دعایی به روح امام سوگند خورده است و شکستن این سوگند از عهده یاران امام خارج است.
برای سید محمود دعایی سیاستورزی هنوز هم در کنج دنج روزنامه اطلاعات تعریف میشود و اخبار منحصر به فردی که لابه لای اخبار صفحات روزنامه منشر میکند. چه مصاحبه خاتمی و چه پیام تسلیت خانواده فروهرها.
۱۰- آذر منصوری
منصوری نه نماینده مجلس بوده و نه پست دولتی داشته است و همین امر، معرفی او را در پوسترهای تبلیغاتی سخنرانیهای او دشوار میکند. با این حال هم اصلاحطلبان او را به خوبی میشناسند و شاید بیشترین سخنرانی را در ماههای اخیر داشته است و هم اصولگرایان از تاثیر سخن او آگاهند و شاید بیشترین تنش در سخنرانی را در میان همه اصلاحطلبان او داشته است.
آذر منصوری در دو سال اخیر دو پروژه را همزمان پیش برده است. یکی فعالیت یک حزب بزرگ از اصلاحطلبان نزدیک به خاتمی که بعد از توقف فعالیتهای جبهه مشارکت متوقف شده بود و سرانجام در اتحاد ملت دوباره از سرگرفته شد و با وجود جمعی از وزیران و نمایندگان سابق، این آذر منصوری بود که رای اول کنگره را به دست آورد و حتی تا آستانه دبیرکلی حزب پیش رفت.
از سویی دیگر منصوری پروژه دومی برای تغییر چهره مردانه مجلس آغاز کرده است. پروژهای که در نهایت بسیاری از زنان سیاستمدار را وادار به حضور در عرصه انتخابات کرد اما آذر منصوری ترجیح داد همچنان سیاستمدار بیرون گود باشد.