استاد روابط بینالملل دانشگاه کالیفرنیا در گفتوگو با ایلنا:
اسرائیل احتمالا طی ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده ناپدید شود/ ترامپ امیدوار است که جایزه صلح نوبل ۲۰۲۵ را دریافت کند
استاد روابط بینالملل دانشگاه کالیفرنیا گفت: فکر میکنم اسرائیل در حال تبدیل شدن به یک «دولت صلیبی»(اشاره به جنگهای صلیبی) است، به این معنا که احتمال بسیار زیادی وجود دارد که طی ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده ناپدید شود. یک دولت دو ملیتی اجتنابناپذیر است، اگرچه اینکه این امر بهصورت مسالمتآمیز، از طریق خشونت، یا ترکیبی از هر دو رخ دهد، هنوز کاملاً نامشخص است.
رونی لیپشولتز، (Ronnie Lipschutz) استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه کالیفرنیا و مولف کتابهای «سیاستهای فضای جهانی»، «رویاهای جنگ سرد» و «اقتصاد جهانی» در گفتوگو با ایلنا ارزیابی خود از شرایط منطقه به پس از آتش بس غزه و احتمال آغاز مذاکرات ایران و آمریکا را تشریح کرد:
نتانیاهو تحت فشار ترامپ و نمایندگان اسرائیل مجبور به پذیرش آتشبس قبل از مراسم تحلیف شد
حماس و اسرائیل همچنان دنبال حذف یکدیگر خواهند بود
۱. ارزیابی شما از آتشبس اخیر در غزه چیست و چه عواملی منجر به این توافق شدند؟ نقش میانجیگران منطقهای و بینالمللی در این فرآیند چه بوده است؟
من گمان میکنم که نتانیاهو تحت فشار ترامپ و نمایندگانش مجبور به پذیرش آتشبس قبل از مراسم تحلیف شده باشد، با این وعده ضمنی که پس از گذشت ۴۲ روز (اگر آتشبس تا آن زمان دوام بیاورد) و تبادل تمام گروگانها، اسرائیل آزاد خواهد بود تا حملات خود را به غزه و حماس از سر بگیرد. اگر آتشبس شکسته شود، ترامپ میتواند بایدن را مقصر شکست آن معرفی کند. اگر آتشبس پایدار بماند، ترامپ میتواند اعتبار آن را به نام خود ثبت کند.
نتانیاهو با این آتشبس خانواده گروگانها و متحدان راستگرای خود در دولت را آرام میکند و مخالفتهای داخلی را نیز ضعیفتر میسازد. این آتشبس همچنین به اسرائیل فرصت میدهد تا در سوریه دخالت کند و دوباره درباره حمله به تأسیسات هستهای ایران فکر کند.
من شک دارم که میانجیگران منطقهای و بینالمللی به این ابعاد ماجرا فکر کرده باشند و احتمالاً تصور میکردند که توقف درگیریها تنها چیزی است که اهمیت دارد. اما حماس همچنان خواستار حذف اسرائیل خواهد بود و اسرائیل نیز همچنان به دنبال حذف حماس است.
ترامپ امیدوار است که برای این آتشبس غزه جایزه صلح نوبل دریافت کند
۲. آیا این آتشبس نتیجه فشارهای بینالمللی بوده یا توافقات داخلی بین طرفین درگیر؟ فکر میکنید این آتشبس پایدار خواهد بود یا صرفاً اقدامی موقتی است؟ اگر موقتی باشد، چه عواملی میتوانند به یک راهحل پایدار و بلندمدت منجر شوند؟
پاسخ قبلی من تا حد زیادی دیدگاه من درباره این پرسش را توضیح میدهد. اما فکر میکنم ترامپ امیدوار است برای این آتشبس جایزه صلح نوبل دریافت کند. حالا این جایزه چه زمانی اعطا میشود؟ (۱۰ دسامبر، همانطور که مشخص شد). بنابراین، او انگیزه دارد که آتشبس را حداقل تا پایان سال ۲۰۲۵ حفظ کند.
ترامپ یک سیاستمدار معاملاتی است
پس از ۴۲ روز، ترامپ از هر آنچه دولت اسرائیل بخواهد حمایت خواهد کرد
۳. با توجه به اقدامات گذشته ترامپ، مانند انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم، آیا میتوان انتظار داشت دولت او از این آتشبس برای تقویت موقعیت اسرائیل یا پیشبرد برنامههای بحثبرانگیزی مانند «معامله قرن» استفاده کند؟
ترامپ یک سیاستمدار معاملاتی است؛ او توافقاتی را بر اساس منافع سیاسی و اقتصادی خود انجام میدهد، نه برای منافع گستردهتر دیگران. تقریباً مطمئنم که پس از ۴۲ روز، ترامپ از هر آنچه دولت اسرائیل بخواهد حمایت خواهد کرد.
«معامله قرن» از ابتدا تلاشی برای ایجاد ائتلافی از رژیمهای عرب محافظهکار علیه ایران، حزبالله و حماس بوده است (در حال حاضر سوریه از معادله خارج است، اما باید دید چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد). بنابراین، بسیار بستگی به این دارد که آیا دولت اسرائیل بیشتر بر حذف حماس (که امکانپذیر نیست) تمرکز میکند یا بر ساخت یک ائتلاف ضد ایرانی.
اینکه نتانیاهو میتواند از پروندههای کیفری علیه خود جان سالم به در ببرد، جای سؤال است
در صورت عمل برخلاف خواستههای ترامپ، آمریکا از احزاب راستگرای اسرائیل حمایت میکند
۴. با توجه به انتقاداتی که نتانیاهو هم در داخل اسرائیل و هم در سطح بینالمللی با آن روبهروست، چگونه آینده رابطه او با ترامپ را پیشبینی میکنید؟ با توجه به رفتارهای گذشته ترامپ، آینده سیاسی نتانیاهو چگونه خواهد بود؟
همانطور که اشاره کردم، این توافق یکی از منابع انتقاد داخلی را از بین خواهد برد. جناح چپ اسرائیل و جنبشهای صلحطلب به حدی تضعیف شدهاند که عملاً مخالف مؤثری وجود ندارد. اینکه آیا نتانیاهو میتواند از پروندههای کیفری علیه خود جان سالم به در ببرد، جای سؤال است، اما به نظر نمیرسد این پروندهها بتوانند او را از قدرت برکنار کنند.
ترامپ، البته، از نتانیاهو انتظار وفاداری خواهد داشت، اما اگر نتانیاهو برخلاف خواستههای ترامپ عمل کند، میتوانم تصور کنم که ترامپ از احزاب راستگرای دیگر در اسرائیل حمایت کند.
انگیزهای برای بازگشت آمریکا به مذاکرات با ایران نمیبینم
۵. اعلام آمادگی ایران برای مذاکره با دولت ترامپ را چگونه میتوان در چارچوب استراتژی دیپلماسی ایران تحلیل کرد؟
بر سر چه چیزی مذاکره کنیم؟ احیای توافق هستهای؟ ایران با چه کسی در دولت ترامپ مذاکره خواهد کرد؟ مذاکره درباره تحریمها؟ ایران چه چیزی برای ارائه به ترامپ دارد؟
۶. با توجه به سابقه ترامپ در خروج از برجام، چه تضمینهایی میتواند ایران را به ورود به مذاکرات جدید با دولت ترامپ و ادامه آن تا رسیدن به نتیجه ترغیب کند؟
باز هم میگویم دولت ترامپ چه انگیزهای برای بازگشت به مذاکرات دارد؟ من واقعاً هیچ انگیزهای نمیبینم.
مخالفان ایران در دولت و کنگره آمریکا برای حمله فشار خواهند آورد
۷. با توجه به برگزاری دور دوم مذاکرات ایران و اروپا که اخیرا انجام شد، اعلام آمادگی ایران برای مذاکره با آمریکا چه تأثیری بر روابط ایران با متحدان منطقهای و گروه ۱+۴ خواهد داشت؟ اساسا همزمانی این دو رویداد را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایران و طرفهای اروپایی ممکن است به میز مذاکره بازگردند و حتی نوعی توافق را دنبال کنند، اما بعید میدانم دولت ترامپ از این روند حمایت کند و حتی ممکن است برای خراب کردن این توافق تلاش کند.
۸. در هفتههای اخیر، منابع اسرائیلی بهطور سیستماتیک اطلاعات تأییدنشده و روایتهای جانبدارانهای را به رسانههای آمریکایی ارائه دادهاند که ایران را بهعنوان کشوری به شدت تضعیفشده معرفی میکند، تا سیاستگذاران آمریکایی هزینه واقعی جنگ با ایران را دستکم بگیرند. این ادعاهای فریبنده و غیرمسئولانه چگونه میتوانند دولت ترامپ را به سوءمحاسبات زیانباری سوق دهد؟ و چگونه میتوان در این شرایط از تصمیمات اشتباه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای پیش از اینکه منجر به بحران عمیق شود، جلوگیری کرد؟
شما میپرسید که آیا دولت ترامپ در حالی که افکار عمومی آمریکا فکر میکند ایران ضعیف شده، حملهای به ایران را تشویق خواهد کرد؟ به نظر من بعید است که افکار عمومی آمریکا از وضعیت ایران مطلع باشد یا اهمیتی به آن بدهد، یا اینکه رسانههای اسرائیلی تأثیر چندانی بر افکار عمومی آمریکا داشته باشند. افرادی که در دولت و کنگره آمریکا مخالف ایران هستند، به هر حال برای حمله به ایران فشار خواهند آورد.
رئیسجمهور جدید ایران ممکن است کمتر به تهدید و تنشافزایی بپردازد، اما در نهایت، او تا چه حد قدرت تصمیمگیری دارد؟
۹. چقدر ضرورت دارد که آمریکا و اروپا از فرصت روی کار آمدن یک دولت میانهرو در ایران به نفع بهبود اوضاع منطقهای و جهانی استفاده کنند؟ برخی معتقدند اگر غرب از این فرصت غفلت کند ممکن است در آینده این شرایط تکرار نشود.
این سوال مطرح است که «میانهرو» به چه معناست و چه کسی به عنوان میانهرو شناخته میشود؟ رئیسجمهور جدید ایران ممکن است کمتر از پیشینیان خود به تهدید و تنشافزایی بپردازد، اما در نهایت، او تا چه حد قدرت تصمیمگیری دارد؟ اما باز هم این سوال مطرح است که آیا دولت ترامپ به توافقی علاقهمند خواهد بود که اسرائیل را بیشتر به حمله ترغیب کند؟
ائتلاف منطقهای علیه ایران همیشه ضعیف خواهد بود
۱۰. آیا احتمال تشدید تنشها میان ایران و آمریکا در دوره دوم ترامپ وجود دارد یا او ممکن است به دنبال توافقی برای کاهش تنشها باشد؟
احتمالاً افزایش یابد. یمن نیز یک کارت غیرقابل پیشبینی است.
۱۱. آیا میتوان انتظار داشت که خاورمیانه به سمت یک تنش نظامی گستردهتر حرکت کند یا ممکن است توافقات جدیدی در قالب دیپلماسی منطقهای شکل بگیرد؟
همیشه امکانش وجود دارد. تنها توافقاتی که در ۴۵ سال گذشته پابرجا ماندهاند، معاهدات دوجانبه «صلح» بین کشورهای همجوار بودهاند که عمدتاً بر اساس توازن نظامی شکل گرفتهاند. یک ائتلاف منطقهای علیه ایران همیشه ضعیف خواهد بود.
اسرائیل در حال تبدیل شدن به یک «دولت صلیبی» است
اسرائیل احتمالا طی ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده ناپدید شود
۱۲. با توجه به تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه، از جمله تقویت روابط ایران و چین و کاهش نفوذ آمریکا، آینده نظم قدرت در خاورمیانه چگونه پیشبینی میشود؟
اگر کسی در ایالات متحده یا اروپا این را بخواند، ممکن است برای من دردسرساز شود، اما فکر میکنم اسرائیل در حال تبدیل شدن به یک «دولت صلیبی»(اشاره به جنگهای صلیبی) است، به این معنا که احتمال بسیار زیادی وجود دارد که طی ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده ناپدید شود. یک دولت دو ملیتی اجتنابناپذیر است، اگرچه اینکه این امر بهصورت مسالمتآمیز، از طریق خشونت، یا ترکیبی از هر دو رخ دهد، هنوز کاملاً نامشخص است. من نسبت به تمام استدلالها درباره موفقیت بلندمدت دیپلماسی و روابط چین در تغییر ژئوپلیتیک منطقه تردید دارم. علیرغم وحشتی که این روزها در واشنگتن و اروپا از چین رایج است، این «مبارزه» بیشتر در حوزه اقتصاد است تا سیاست.
ترامپ اوکراین را به اتحادیه اروپا واگذار و از حفظ مناطق اشغالشده توسط روسیه حمایت خواهد کرد
۱۳. آیا روی کار آمدن دولت دوم ترامپ میتواند تغییری در سیاستهای آمریکا نسبت به جنگ اوکراین ایجاد کند؟ این تغییرات چگونه ممکن است بر روابط مسکو و تهران تأثیر بگذارد؟
سوال بزرگتر این است که بازگشت ترامپ چگونه بر روابط ایالات متحده با اروپا تأثیر خواهد گذاشت؟ حدس من این است که ترامپ اوکراین را به اتحادیه اروپا واگذار خواهد کرد و از حفظ مناطق اشغالشده توسط روسیه حمایت خواهد کرد. توقف خصومتها ممکن است به مسکو این امکان را بدهد که توجه بیشتری به ایران داشته باشد، اما هدف از آن چه خواهد بود؟ واقعاً روشن نیست.
۱۴. با توجه به اینکه ترامپ پیشتر علاقهمند به کاهش نقش آمریکا در درگیریهای فراملی بود، آیا ممکن است این رویکرد در دولت دوم او به نفع روسیه و متحدانش، از جمله ایران، تغییر یابد؟
اگر تغییری ایجاد شود، به سمت درگیریهایی خواهد بود که منافع سیاسی دولت ترامپ در آنها واضحتر است؛ به سمت درگیریهایی که از دیدگاههای سیاسی و اقتصادی او حمایت میکنند (مثلاً گرینلند، کانال پاناما، جنگهای تجاری). این ممکن است به چین و روسیه فضای بیشتری برای تحرک در سراسر جهان بدهد، اما باز هم هدف از آن چه خواهد بود؟ در اینجا، میتوانیم به تاریخ نگاه کنیم؛ حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان در ایالات متحده، اروپا و آسیا به عنوان اولین حرکت در تلاشهای شوروی برای دسترسی به بنادر آب گرم تلقی شد. اما شوروی پس از تقریباً ۱۰ سال جنگ افغانستان را ترک کرد و هیچ چیزی به دست نیاورد. ایالات متحده به افغانستان حمله کرد تا یک «لانه تروریستی» را از بین ببرد و ۲۰ سال بعد با هیچ دستاوردی از آنجا خارج شد. مگر اینکه جنگ جهانی سوم رخ دهد (که کاملاً ممکن است)، در غیر این صورت فکر نمیکنم «توازن قدرت» در چهار سال آینده تغییر زیادی داشته باشد.