قهرمانپور در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
دستور احتمالی سفر وزیر خارجه عمان به تهران/ بدر البوسعیدی حامل چه پیامی است؟ / ارتباط سفر کوتاه عراقچی به امارات با نوسانات ارزی
کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: به احتمال زیاد عمان حامل پیامی از سوی آمریکا خواهد بود. اخیراً یکی از نشریات عراق ادعا کرد که دولت ترامپ پیامی در مورد مذاکره به ایران ارسال کرده است. هر چند این خبر تکذیب شد اما این احتمال وجود دارد که این پیام از طرف عمان به ایران منتقل شود یا از ایران خواسته شود که پیامی به آمریکا ارسال کند. به نظر میرسد که دستور اصلی این سفر آغاز مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا باشد.
رحمان قهرمانپور کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در رابطه با سفر کوتاه مدت وزیر امور خارجه به امارات حین بازگشت از چین و سفر وزیر امور خارجه عمان به تهران، گفت: سفر به امارات میتواند مرتبط با موضوعات و مسائل مالی و نوسانات ارزی باشد، این مسائل در این سفر تأثیرگذار است. بارانداز ارزی ایران، امارات است و با توجه به نوسانات ارزی اخیر، احتمالاً این سفر نیز به همین خاطر انجام شده است و شاید کاهش قیمت دلار امروز به خاطر همین سفر بوده است.
یکی از چالشهای آتی ایران و چین، هماهنگی لازم برای روابطشان در دولت دوم ترامپ است
وی ادامه داد: سفر آقای عراقچی به چین بیشتر به دلیل تحولات منطقه و روی کار آمدن آقای ترامپ است. دستور کار دو کشور در زمینههای مختلف از جمله فروش نفت و واکنش به محدودیتهای احتمالی فروش نفت ایران به چین نیز موضوعات مهمی است. بیشترین میزان فروش نفت ما در سال گذشته به چین بوده است و مقامات آمریکایی در دولت آینده آقای ترامپ اعلام کردهاند که تلاش خواهند کرد فروش نفت ایران را محدود کنند و این موضوع برای ایران و چین از اهمیت بالایی برخوردار است. از طرف دیگر، آقای مارکو روبیو که قرار است وزیر خارجه آمریکا شود، فردی ضدچینی است و این موضوع نشاندهنده فشار بر چین و ایران خواهد بود. یکی از موضوعات مهم برای ایران و چین این است که چگونه در دولت دوم ترامپ هماهنگی لازم را داشته باشند.
احتمالاً سفر عراقچی به امارات بیارتباط با نوسانات ارزی نبوده است
این تحلیلگر سیاست خارجی با بیان اینکه مسائل دیگری نیز میان ایران و چین مطرح است، عنوان کرد: از جمله این مسائل، وضعیت سوریه، آتشبس حماس و شرایط لبنان است که همگی مهم هستند. اما در مورد روابط ایران و امارات، باید گفت که این روابط نزدیک نیست و اختلافات جدی وجود دارد. علیرغم تلاش دو کشور برای عادیسازی روابط در دو یا سه سال گذشته، تنشها همچنان ادامه دارد. سفر به امارات از نظر مسائل ارزی بسیار مهم است، زیرا امارات به ویژه دبی به عنوان یکی از باراندازهای اصلی تجاری و ارزی منطقه شناخته میشوند و بخشی از تبادلات مالی ایران در آنجا انجام میشود. احتمالاً سفر آقای عراقچی نیز بیارتباط با نوسانات ارزی نبوده است.
دستور احتمالی سفر وزیر امور خارجه عمان به تهران؛ آغاز مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا
قهرمانپور در مورد دلایل احتمالی سفر وزیر خارجه عمان به تهران، بیان کرد: به احتمال زیاد عمان حامل پیامی از سوی آمریکا خواهد بود. اخیراً یکی از نشریات عراق ادعا کرده است که دولت ترامپ پیامی در مورد مذاکره به ایران ارسال کرده است. هر چند این خبر تکذیب شد اما این احتمال وجود دارد که این پیام از طرف عمان به ایران منتقل شود یا از ایران خواسته شود که پیامی به آمریکا ارسال کند. به نظر میرسد که دستور اصلی این سفر آغاز مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا باشد.
امارات و مصر تلاش میکردند به بشار اسد نزدیک شوند
وی در رابطه با نقش عمان و امارات در شرایط منطقه و تاثیری که میتوانند بر وضعیت ایران در خاورمیانه داشته باشند، گفت: به طور کلی، عمان در حال حاضر نقش خاصی ایفا نمیکند و به دنبال بلندپروازی نیست. دو کشوری که میتوانند تاثیرگذار باشند، قطر و امارات هستند. قطر هم با ایران و هم با ترکیه روابط خوبی دارد، اما در سوریه با محور ترکیه که نگاه اخوانی دارد، همراه است و تا همین اواخر هیچ گونه رابطهای با دولت اسد برقرار نکرده بود. در کنفرانس اتحادیه عرب، وقتی بشار اسد سخنرانی میکرد، تمیم بن حمد آلثانی جلسه را ترک کرد. امارات و مصر هم تلاش میکردند به بشار اسد نزدیک شوند و گزارشهایی مبنی بر آموزش نیروهای اطلاعاتی اسد از سوی آنان نیز وجود دارد. همچنین در دسامبر همین امسال بنا به گزارش رویترز از آمریکا خواسته بودند که ایالات متحده تحریمهای خود علیه سوریه را لغو کند.
امارات و مصر نگاهشان به عربستان سعودی است
این پژوهشگر مطالعات خاورمیانه با طرح این موضوع که نباید تصور شود چون مصر و امارات با محور اخوانی فاصله دارند به ایران نزدیک میشوند، اظهار کرد: به نظر من این موضوع چندان قابل دفاع نیست. درست است که امارات اخوان المسلمین را به عنوان یک گروه تروریستی به رسمیت میشناسد، اما نکته این است که عربستان نمیخواهد وارد چنین مناقشهای شود. اگر دقت کنید، عربستان در تحولات سوریه هم مواضع سفت و سختی اتخاذ نکرده است، یعنی در جاهایی که عربستان با امارات همراهی نکند، به سختی میتوان انتظار داشت که امارات به تنهایی بتواند پروژهای را پیش ببرد. بهعلاوه، مصر هم به عربستان نیمنگاهی دارد که آیا عربستان رضایت میدهد که چنین کاری انجام شود یا خیر.
عربستان به دنبال ایفای نقش در مناقشات منطقهای نیست
امارات و قطر و ترکیه ممکن است تحت مدیریت آمریکا شکلی از همکاری را داشته باشند
وی اظهار کرد: اگر بخواهیم از این شکاف فرضی میان کشورهای عربی با ترکیه برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنیم، باید امارات، عربستان و مصر را بهعنوان سه کشور در نظر بگیریم که در مورد سوریه مواضع یکسانی ندارند. برخلاف آنچه بقیه تصور میکنند، این سه کشور نمیخواهند در سوریه وارد مناقشه جدی با ترکیه یا کشورهای دیگر یا آمریکا شوند. در واقع، جهتگیری سیاست خارجی عربستان در سالهای اخیر تغییر کرده و این کشور دیگر به دنبال ایفای نقش در مناقشات منطقه نیست. از طرف دیگر، فراموش نکنیم که امارات در سه سال گذشته روابط خود را با ترکیه عادیسازی کرده و حتی در ترکیه سرمایهگذاری کرده است. بنابراین، تصور اینکه به دوران بعد از ۲۰۱۱ بازگردند، سخت است. به نظر من، امارات و قطر و ترکیه ممکن است تحت مدیریت آمریکا شکلی از همکاری را داشته باشند. بنابراین، استفاده استراتژیک از اختلافات بین این دو محور چندان قابل دفاع نیست. منکر وجود اختلافات نیستم، اما معتقدم این اختلافات در حدی نیست که امارات به خاطر محور اخوانی بهطور جدی با ترکیه درگیر شود یا مقابل آمریکا بایستد.
اگر سیاست ایران به رسمیت شناختن دولت جدید در سوریه باشد، فرصتهای زیادی در سوریه خواهد داشت
قهرمانپور در خصوص راهکارهای حفظ منافع ایران در سوریه و مقابله با تهدیدات منطقهای پس از سقوط حکومت اسد، بیان کرد: ببینید، مسئله این است که صحنه سوریه بهگونهای است که نمیتوان بهراحتی گفت بازیگران در مقابل هم قرار دارند. در این صحنه، ایالات متحده، ترکیه، قطر و به نوعی حتی روسیه نیز حضور دارند. انگار قرار است حضور روسیه در سوریه ادامه دارد باشد و با توجه به حرفهای جولانی، احتمالا روسیه پایگاههای خود را در سوریه حفظ خواهد کرد. بنابراین، وضعیت سوریه چندبعدی و چندجانبه است و به این معنا است که ما گزینههایی داریم. اما اینکه آیا ایران این نظم نوظهور در سوریه را میپذیرد یا با آن مشکل دارد، موضوع مهمی است. اگر ایران این نظم جدید را بپذیرد و مثلاً جولانی و دولت او را به رسمیت بشناسد، طبیعتاً به گسترش ارتباطات و سرمایهگذاری در آنجا میپردازد. اما اگر ایران دولت جدید را به رسمیت نشناسد، دوباره ممکن است سراغ گروههای مقاومت برود. بنابراین، اگر سیاست ایران بر این باشد که جولانی را به رسمیت بشناسد، ممکن است فرصتهای زیادی در سوریه داشته باشد. طبیعتا دولت جدید سوریه هم نمیخواهد در شرایطی که نیاز به ثبات داخلی دارد با سایر بازیگران درگیر شود و مخالفتی با حضور محدود ایران نخواهد داشت.