سینا عضدی در گفتوگو با ایلنا:
ایران یک جبهه متحد با کشورهای عربی علیه اتفاقاتی که اسرائیل رقم زده تشکیل دهد/ رؤسایجمهور آمریکا، نتانیاهو را سد بزرگی در مقابل راهحل دو کشوری میبینند
در دنیای پیچیدهی سیاست خاورمیانه، ایران بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار، در میانه آتش منازعات منطقهای و جهانی قرار دارد. تحولات اخیر روابط ایران با کشورهای عربی و تقابل با اسرائیل نشاندهندهی تغییرات اساسی در دکترینهای سیاسی است. در این راستا، نقش ایالات متحده و کشورهای اروپایی بهعنوان بازیگران کلیدی و تأثیرگذار بر این روابط و همچنین اهمیت مسئله فلسطین بهعنوان یک موضوع حقوق بشری، همچنان در کانون توجه قرار دارد. تصمیمات ایران در این زمینه نهتنها بر آینده روابطش با همسایگان تأثیرگذار خواهد بود، بلکه میتواند سرنوشت تحولات منطقه و واکنشهای جهانی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
وضعیت کنونی منطقه خاورمیانه بهویژه در سایه تحولات اخیر، بهطور قابلتوجهی پیچیده و چندوجهی شده است. سفرهای دیپلماتیک اخیر ایران، بهویژه تلاشهای عراقچی، نشاندهنده تمایل تهران برای تقویت روابط منطقهای و تأثیرگذاری بر تحولات جاری است. در این شرایط، بیعملی کشورهای عربی و همچنین روسیه و چین در مواجهه با تنشهای اسرائیل، پرسشهای جدی درباره نقش و مسئولیت این کشورها در کاهش تنشها مطرح میکند. علاوه بر این، نقش کشورهایی نظیر ترکیه و مصر در دیپلماسی منطقهای و تلاش برای متوقف کردن کمکهای اقتصادی به رژیم اسرائیل، میتواند تأثیرات عمیقی بر معادلات سیاسی منطقه داشته باشد. در این راستا، بررسی سناریوهای احتمالی در تنشهای میان ایران و اسرائیل و همچنین تحولات روابط میان آمریکا و رژیم اشغالگر قدس، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به نظر میرسد که دیپلماسی عمومی ایران در این مقطع حساس میتواند نقش مهمی در تغییر ساز و کارهای منطقهای ایفا و به پیشبرد اهداف تهران کمک کند.
برای بررسی دقیقتر این مسائل و چالشهای موجود در خاورمیانه مشروح گفتوگوی ایلنا با سینا عضدی مدرس دانشگاه جورج واشنگتن را بخوانید:
احتمال جنگ کم نیست
ارزیابی شما از شرایط منطقه در حال حاضر چیست و چه پیشبینی برای روزها و ماههای آینده در خاورمیانه دارید؟
وضعیت کنونی بسیار خطرناک است و همه در انتظار اقدامات اسرائیل هستند. همچنین، باید توجه داشت که در پشت پرده، ایالات متحده چه اقداماتی انجام میدهد و چگونه تلاش میکند بر سیاستهای اسرائیل تأثیر بگذارد. به نظر من، واکنش اسرائیل در این تحولات تعیینکننده خواهد بود. احتمالاً اسرائیل به هر شکلی واکنشی نشان خواهد داد، اما سؤال این است که این اقدام در چه مقیاسی و با چه اهدافی انجام خواهد شد. این امکان وجود دارد که ایران را تحت فشار قرار دهند و تهران را مجبور کنند به حملات اسرائیل پاسخ دهد. در این شرایط، سؤالات زیادی مطرح میشود که ما هنوز به پاسخهای آنها دست نیافتهایم. از جمله اینکه ایران در پاسخ به اقدام احتمالی اسرائیل چه اقداماتی خواهد کرد و به دنبال آن، واکنش اسرائیل چه خواهد بود و اینکه آیا کسی میتواند مانع از وقوع جنگ تمامعیار شود یا خیر؟ بنابراین، به نظر من شرایط منطقه خطرناک است و احتمال جنگ در آن کم نیست.
محدودیت ارسال سلاح از اروپا به اسرائیل؛ حرکتی مهمی اما بیتاثیر
اخیرا شاهد بودیم که برخی کشورهای اروپایی، اسرائیل را به تحریم تسلیحاتی تهدید کردند. ارزیابی شما از این اقدام اروپا چیست؟ اساسا محدودیت ارسال سلاح به اسرائیل چه تاثیری بر روند درگیریها در منطقه دارد؟
به نظر من کشورهای اروپایی آزادی عمل بیشتری در برابر اسرائیل داشته باشند، به ویژه به دلیل سیاستهای داخلی و قدرت لابی اسرائیل در ایالات متحده.
در مقابل، اروپاییها چنین وضعیتی را ندارند؛ به عنوان مثال، دولت اسپانیا و سایر دولتهای دیگر در قبال مسئله اسرائیل و فلسطین سیاستهای سختتری در مقایسه با آمریکا و حتی دیگر کشورها اروپایی اتخاذ کردهاند.
فرانسه هم به دلیل سابقه استعماری که در لبنان داشته است، بسیار برای این کشور اهمیت قائل هستند. به همین جهت آقای مکرون دربارهی عدم فروش سلاح به اسرائیل صحبت میکند که به نظر من بسیار مهم است اما اینکه چقدر انجام شود، بحث دیگری است ولی حتی اعلام آن و ابراز نارضایتی از سوی آنها قدم و حرکت مهمی است. با این همه من تصور نمیکنم تاثیر زیادی داشته باشد چرا که آمریکا سلاحهای اصلی اسرائیل را تامین میکند. آمریکا بزرگترین تامینکننده و حامی تسلیحاتی و اقتصادی اسرائیل است.
عربستان بین ایران و آمریکا پیامهایی رد و بدل کرده است
سفرهای منطقهای و رایزنیهای دیپلماتیک اخیر ایران به ویژه اقدامات آقای عراقچی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این راستا، سفر آقای عراقچی از دو جنبه اهمیت دارد؛ اول اینکه سیاست کلی ایران در سالهای اخیر بهبود رابطه با کشورهای عربی بوده است. در زمان ریاستجمهوری آقای روحانی، روابط ایران و کشورهای عربی به شدت آسیب دیده بود و عربستان و امارات به صورت فعالانه تلاش کردند تا در اجرای برجام اختلال ایجاد کنند. اما در زمان آقای رئیسی، این روابط بهتر شد.
دوم اینکه با اینکه عربها منافع خودشان را درنظر میگیرند اما در صورت بروز درگیری بین ایران و اسرائیل یا آمریکا، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی ایفا کنند یا اینکه حداقل از این حملات پشتیبانی نکنند. به عنوان مثال، اگر عربستان یا هر کشور عربی دیگری اعلام کند که اجازه استفاده از فضای هواییشان برای حمله به ایران را نمیدهند، این مسئله بهطور قابل توجهی روی حملات اسرائیل تأثیر خواهد گذاشت و آن را محدود خواهد کرد.
همچنین میتوانند در نقش پیامرسان بین ایران و آمریکا عمل کنند. ما میدانیم که عربستان بین ایران و آمریکا پیامهایی را رد و بدل کرده است و این موضوع از اهمیت خاصی برخوردار است.
پروسه عادیسازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی از بین رفته است
دلیل بیعملی کشورهای عربی به صورت ویژه و روسیه و چین در کاهش تنشهای منطقه و تعرضات اسرائیل را چگونه میبینید؟ پیشبینی شما از عملکرد کشورهای عربی در آینده چگونه خواهد بود؟
به نظر میرسد رهبران کنونی کشورهای عربی، برخلاف نسلهای گذشته، دیگر برای مسئله اسرائیل و فلسطین اهمیت زیادی قائل نیستند و توانایی قبلی را برای اقدام و عمل ندارند. مثلاً در سال ۱۹۷۳ که کشورهای عربی نفت را تحریم کردند دیگر الان آن امکان برایشان وجود ندارد چراکه فروشندگان دیگری در بازار نفت حضور دارند و عملاً اگر اعراب نفت نفروشند کشورهای دیگر خواهند فروخت.
در ثانی کشورهای عربی وارد قراردادهای گران قیمتی در زمینههای مختلفی همچون تسلیحاتی و هستهای شدهاند که امکان فروش نفت یا نفروختن آن را از دست دادهاند. بنابراین توانایی جنگیدن با اسرائیل را نخواهند داشت.
خیلی از کشورهای عربی مثل مصر و اردن و سوریه آنقدر درگیر فساد هستند که توانایی جنگیدن ندارند. من فکر میکنم که اینها نقش عملی خاصی نخواهند داشت و کاری نمیتوانند انجام دهند. تنها اتفاقی که میتواند رخ دهد این است که این پروسه عادیسازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی از بین رفته و فکر نمیکنم آن جریانی که پیش آمده برای عادیسازی روابط پیشرفتی نداشته باشد.
ترکیه تجارت را با اسرئیل قطع نکند، اتفاق خاصی نمیافتد
نقش کشورهای منطقه همچون ترکیه و مصر در دیپلماسی منطقهای و تأثیر آن بر تحولات جاری چیست؟ چگونه میتوان کمکهای اقتصادی و تجاری کشورهای منطقه به رژیم اسرائیل را متوقف کرد و این موضوع چه تأثیری بر معادلات سیاسی منطقه خواهد داشت؟
در مورد نقش ترکیه و مصر من فکر نمیکنم، اینها بتوانند کاری کنند. ترکیه تا حدودی این امکان را دارد، بالاخره کشور بزرگی است و عضو ناتو است و ممکن است بتواند حداقل در دیپلماسی عمومی پیش رود ولی ترکیه هم منافع خودش را دارد و با اسرائیل تجارت دارد. اگر تجارت خودش را با اسرئیل قطع نکند، من فکر نمیکنم اتفاق خاصی بیفتد.
اشغال سرزمینهای فلسطینی موضوعی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد
به نظر شما تنشهای موجود میان ایران و اسرائیل چه سرانجامی خواهد داشت و چه سناریوهایی در این خصوص مطرح است؟
به نظر من مسئله اصلی بین ایران و اسرائیل، همانطور که در جاهای دیگر هم اشاره کردهام، مسئله فلسطین است. این مسئله یک موضوع حقوق بشری است و هیچکس نباید آن را نادیده بگیرد. یک مساله بینالمللی است حق یک ملت است که کشور خودشان را داشته باشند و آزادانه زندگی کنند.
اشغال سرزمینهای فلسطینی هم موضوعی است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. اما نکته مهمتر این است که حمایت از مسئله فلسطینیان نباید به قیمت منافع ملی ایران باشد. به عبارت دیگر، باید توجه داشت که منافع کشور باید در اولویت قرار گیرد و نباید فدای مسائل دیگری شود. این به آن معنا نیست که مسئله فلسطین اهمیت ندارد، اما منافع ایران باید در درجه اول لحاظ شود.
کشورهای غربی که روابط مناسبی با اسرائیل ندارند، غالباً با اتهام ضدیهودی بودن مواجه میشوند و این اتهام در غرب هزینههای مالی و سیاسی گزافی به همراه دارد. اصل سخن من این است که مسئله فلسطین و حقوق بشر فلسطینیان و آزادی آنان بسیار مهم است، اما هیچیک از این موارد نباید به قیمت منافع ملی ایران تمام شود.
رؤسایجمهور آمریکا، نتانیاهو را سد بزرگی در راستای سیاست کلی واشنگتن برای راهحل دو کشوری میبینند
ارزیابی شما از روابط کنونی آمریکا و اسرائیل به ویژه در آستانه انتخابات آمریکا چیست؟ شکاف ایجاد شده در هفتههای اخیر میان دو طرف را ناشی از چه میدانید؟
رابطه میان ایالات متحده و اسرائیل از قوت و استحکام بالایی برخوردار است، بهگونهای که این رابطه مستقل از نوع رئیسجمهور، چه دموکرات و چه جمهوریخواه، برقرار میماند. با این حال، برخی از رئیسجمهورهای آمریکا ارتباط نزدیکتری با نخستوزیران اسرائیل داشتهاند. بهعنوان مثال، رابطه بیل کلینتون با اسحاق رابین نسبت به رابطهاش با آقای بنیامین نتانیاهو بسیار نزدیکتر بود و این ارتباط در زمان نخستوزیری نتانیاهو به سردی گرایید.
رئیسجمهورهای ایالات متحده معمولاً نتانیاهو را بهعنوان سد بزرگی در راستای سیاست کلی آمریکا، که شامل راهحل دو کشوری است، میبینند. باراک اوباما نیز در این زمینه با چالشهایی مواجه بود. بهعلاوه، آقای نتانیاهو بهدلیل ریشههای مسلمانی اوباما، بهنوعی این برداشت را داشت که افراد با چنین ریشههایی بهطور خودکار طرفدار فلسطینیها خواهند بود.
رابطه دونالد ترامپ با اسرائیل تفاوت قابل توجهی داشت. او ارتباط خیلی نزدیکی با نتانیاهو برقرار کرده بود و دامادش، جرد کوشنر، نیز در این زمینه نقش مهمی ایفا کرد. نتانیاهو در دوران جوانی خود تابستانها در خانهی والدین کوشنر زندگی کرده است و این امر نشاندهندهی نزدیکی روابط میان آنهاست.
با وجود نزدیکی و رابطه دائمی آمریکا و اسرائیل، نوع رئیسجمهور تأثیر بسزایی در این ارتباط دارد. اگر ترامپ در انتخابات آینده پیروز شود، بهنظر میرسد که ایالات متحده کاملا دست اسرائیل را برای انجام هرگونه اقدامی باز خواهد گذاشت. نتانیاهو ترجیح میدهد ترامپ پیروز باشد در مقابل، اگر کامالا هریس به پیروزی دست یابد، احتمالاً فشار بیشتری بر اسرائیل وارد خواهد شد، چراکه بایدن در شرایط کنونی بهدلیل نزدیک شدن به زمان انتخابات، قادر به اعمال فشار بیشتر بر اسرائیل نیست.
چند روز قبل رسانههای ایالات متحده از بسته پیشنهادی ایالات متحده آمریکا به اسرائیل جهت صرف نظر از اقدامی علیه ایران صحبت کردند. به نظر شما این بسته پیشنهادی شامل چه مواردی است و آیا موثر خواهد شد؟
زیاد مطمئن نیستم شاید در رابطه با تسلیحات بیشتر یا بستههای اقتصادی باشد یا در رابطه با حمایت سیاسی مطرح شده است، اما حدس میزنم تسلیحاتی که اسرائیل بخواهد را آمریکا به راحتی در اختیار او قرار خواهد داد؛ مثل بمبهای ۲۰۰۰ پوندی.
در شورای امنیت آمریکا به هر صورت از حق وتوی خود به نفع اسرائیل استفاده خواهد کرد
چگونه میتوان از ظرفیت شورای امنیت سازمان ملل برای مقابله با کشته شدن غیرنظامیان در غزه و لبنان بهره برد؟ آیا میتوان به نقش جامعه بینالملل بر مهار اسرائیل امید داشت؟ اردوغان در سازمان ملل تاکید کرد که جامعه بینالملل باید همانطور که هیلتر را سر جای خود نشاند نتانیاهو را هم سر جای خود بنشاند، این مساله چگونه ممکن خواهد شد؟ آیا میتوان نقشی برای بازیگران غیردولتی در این موضوع قائل بود؟
من فکر نمیکنم که جامعه بینالملل بتواند کاری انجام دهد. در شورای امنیت که به هر صورت آمریکا از حق وتوی خود به نفع اسرائیل استفاده خواهد کرد. در مجموع سازمان ملل و مجمع ملل متحد میتواند با رایگیریهایی که الزامآور هم نیستند و قدرت و تاثیر آنچنانی در عمل ندارند، فشار دیپلماتیک را روی اسرائیل افزایش دهد. غیر از این فکر نمیکنم اتفاق خاصی بیفتد چون آمریکا به عنوان ابرقدرت پشت اسرائیل در هر زمانی خواهد ایستاد.
بهترین کار برای ایران حمایت از راهکارهای بین المللی برای پیشبرد صلح است
ایران یک جبهه متحد با کشورهای عربی علیه اتفاقاتی که اسرائیل رقم زده تشکیل دهد
ایران از چه طرقی میتواند ظرفیتهای دیپلماسی عمومی خود را برای پیشبرد اهدافش در منطقه افزایش دهد؟ اساسا در مقطع حساس کنونی دیپلماسی عمومی از جانب ایران تغییری در ساز و کارهای منطقه ایجاد خواهد کرد؟
من فکر میکنم بهترین کار برای ایران حمایت از راهکارهای بین المللی برای پیشبرد صلح است. حمایت از طرح دو دولت برای ایران خوب خواهد بود و وجهه ایران را تغییر خواهد داد. در این صورت نمیتوانند ایران را به کشور ضدیهود متهم کنند. بهبود روابط برای ایران یک حرکت خیلی مثبت است. خیلی خوب است که ایران بتواند رابطهاش را با کشورهای عربی بهتر کند. همچنین میتواند یک جبهه متحد با کشورهای عربی علیه اتفاقاتی که اسرائیل رقم زده است، تشکیل دهد.