خبرگزاری کار ایران

وفاق به‌معنای یکپارچگی یا ایجاد صدای واحد نیست

وفاق به‌معنای یکپارچگی یا ایجاد صدای واحد نیست
کد خبر : ۱۵۳۴۴۷۹

یک استاد دانشگاه گفت: وفاق به‌معنای یکپارچگی یا ایجاد صدای واحد نیست. یکسان‌سازی معمولاً منجر به حذف و انحصار می‌شود و اجماعی علیه صاحبان صداهای ضعیف و به حاشیه رانده شده شکل می‌گیرد. باید به یاد داشته باشیم که آقای پزشکان هم به این نکته تأکید داشته‌اند که باید صدای بی‌صدایان و به حاشیه رانده‌شدگان را بشنویم. نمی‌توانیم بگوییم که برای آن صداها که به حاشیه رفته‌اند، توافق کنیم و آنها را حذف کنیم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، هادی خانیکی استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به لزوم مصالحه به عنوان پیش شرط وفاق، گفت: اینکه ما در سیاست، بیش از هر چیز و مقدم بر هر موضوع، نیازمند مصالحه هستیم و در واقع رفاه را به این پایه تعریف کرده‌اند، نکته‌ای مهم است. از صحبت‌های بزرگواران می‌توان نتیجه گرفت که وفاق یک انتخاب نیست، بلکه اجبار است در شرایط کنونی. اجازه می‌دهم چند عنوان را مطرح کنم تا صاحب‌نظران در همین خانه اندیشمندان یا در جاهای دیگر به آن بپردازند. همچنین جا دارد از انجمن علوم سیاسی و همکاران در خانه اندیشمندان که پیش‌قدم شده‌اند، تشکر نمایم.

وی ادامه داد: به نظر من، روآوردن به وفاق نتیجه‌ای اجبارآور است که باید به‌صورت اختیاری تقویت شود. این نتیجه اجبارآور، ناشی از مولفه‌های اجتماعی است که در جامعه ما در سال‌های اخیر قابل مشاهده بوده است. یکی از این مسائل، احساس بی‌عدالتی در سطح جامعه است. تقریباً همه پیمایش‌هایی که در ایران در ۲۰ سال گذشته انجام شده، نشان می‌دهد که کمتر از ۵۱ درصد از افراد، احساس بی‌عدالتی را در جامعه نمی‌کنند و بعضی از این احساسات حتی بالای ۸۰ درصد نیز می‌رسد.

خانیکی تصریح کرد: مسئله دوم، فرسایش سرمایه اجتماعی و افزایش احساس بی‌اعتمادی در جامعه است. سومین مسئله، نارضایتی عمومی است که منجر به انتخابات اخیر شد و نوع مشارکت در انتخابات پیشین را به نمایش گذاشت. این‌ها موضوعاتی هستند که به نظر من قابل مطالعه‌اند و باید مورد بررسی قرار گیرند.

وی ادامه داد: اگر بخواهم به ارتباطات اجتماعی و سیاسی بپردازم، باید بگویم که یک ناهم‌ترازی بین تحولات اجتماعی در ایران و نهادهای سیاسی آن شکل گرفته است. نهادهای سیاسی شامل نهادهای حاکمیتی و جریان‌های سیاسی در جامعه، چه اصلاح‌طلب و چه اصول‌گرا، به‌وضوح نشان‌دهنده این ناهم‌ترازی هستند.

این استاد دانشگاه گفت: در نهایت، به نظر می‌رسد که وفاق یکی از راهکارهای لازم برای تطابق با این تغییرات اجتماعی باشد. ضروری است که جامعه را مورد توجه قرار دهیم و به تحلیل نقاط قوت و ضعف نهادهای مدنی و سیاسی بپردازیم. تغییرات کیفی در افکار عمومی و کنش اجتماعی، نمایانگر حرکت جامعه به سمت یک آینده بهتر است و باید به این تحولات توجه کنیم.

این استاد دانشگاه با اشاره به  مسئله فهم توسعه، تصریح کرد: ابتدا باید بررسی کنیم که چه چیزهایی وجود ندارد تا به آنچه که هستیم، نزدیک‌تر شویم. به عبارتی، بیاییم بررسی کنیم که وفاق، که اکنون مسئله اصلی ماست، چه نیست تا به درک بهتری از آن برسیم. بسیاری از مفاهیم پیش از وفاق، که مسائل مهمی در کشور ما بوده‌اند، به نوعی دستمالی شده یا سیاست‌زده شده و از میدان خارج شده‌اند. ملاحظه کنید که گفتگو در ایران چه وضعیتی داشت و دارد. 

وی افزود: با این حال، من همچنان معتقدم که گفتگو پتانسیل‌هایی دارد که می‌توان وفاق را به‌عنوان نتیجه‌ای از مسئله گفتگو مطرح کرد. آقای قوچانی خاطرنشان کرده‌اند که برای اعتدال، سمیناری برگزار شده و کتابی منتشر گردیده، اما آیا اعتدال به سیاست تبدیل شده است؟ قطعاً نه. نگرانی من این است که وفاق در حوزه سیاست محدود نشود. به‌طور مثال، هرگاه یک نفر تغییر کند، ممکن است گفته شود که این هم از وفاق شماست. منظور من از وفاق همین بود یا نبود.بنابراین، فقط به‌طور مختصر شش ویژگی را مطرح می‌کنم که نمی‌توان آنها را وفاق دانست و شش ویژگی دیگر که به وفاق تعلق دارند. 

خانیکی تصریح کرد: اولین ویژگی این است که وفاق یک امر موعظه‌ای نیست که با موعظه بتوان آن را به وجود آورد. اتفاقاً اگر این خطر وجود داشته باشد که موعظه‌گرایی را تشخیص دهیم، فکر می‌کنیم باید بیشتر گفته شود. هر چه بیشتر گفته شود، کمتر دیده و شنیده می‌شود. از این رو، از ابتدا تأکید کردم که اخلاق بسیار مهم است، اما نباید فکر کنیم که وفاق تنها با اخلاق محقق می‌شود.

وی ادامه داد: دومین ویژگی این است که وفاق به‌معنای یکپارچگی یا ایجاد صدای واحد نیست. یکسان‌سازی معمولاً منجر به حذف و انحصار می‌شود و اجماعی علیه صاحبان صداهای ضعیف و به حاشیه رانده شده شکل می‌گیرد. باید به یاد داشته باشیم که آقای پزشکان هم به این نکته تأکید داشته‌اند که باید صدای بی‌صدایان و به حاشیه رانده‌شدگان را بشنویم. نمی‌توانیم بگوییم که برای آن صداها که به حاشیه رفته‌اند، توافق کنیم و آنها را حذف کنیم.

این استاد دانشگاه گفت: سوم اینکه وفاق ائتلاف سیاسی نیست. همه دوستان از سیاست سخن می‌گویند و قطعاً ائتلاف سیاسی نیاز است. اما علمای سیاسی بهتر از من می‌دانند که ائتلاف‌های حزبی وجود دارد و این ائتلاف‌ها ساختار خاص خود را دارند. این ائتلاف به‌معنای فهم مشترک از مسئله است.

وی تصریح کرد: چهارم، وفاق رویکردی تضادپایه نیست. به این معنا که یک جریان پیروزی و بقیه را حذف نکند. این یک رویکرد تهاجمی نیست، بلکه باید به سمت ادغام و حل خود در جریانات دیگر حرکت کند.پنجم، وفاق محدود به گروه‌های کوچک یا محدود در ساختار قدرت نیست. جامعه ایران به‌وضوح متکثر شده و این تنوع گروه‌ها را باید در نظر گرفت. تصور این که هر جریانی می‌تواند به‌جای مردم سخن بگوید، نادرست است. ششم، وفاق امری از بالا به پایین نیست. تجربه‌ ما نشان می‌دهد که اقداماتی که با الزام و تحکم انجام می‌گیرد، در این جامعه متکثر به نتیجه مطلوب نمی‌رسد.

خانیکی تصریح کرد: حال، به نظر من، وفاق چه هست؟ با نظر آقای دکتر مجاهدی موافقم که وفاق هم مسئله‌محور است و فهم مشترکی از مسئله ایجاد می‌کند. برای رسیدن به فهم مشترک، نیازی به مبانی یکسان نداریم؛ بلکه مهم این است که تفاوت‌ها را به رسمیت بشناسیم و مسئله‌ای مشترک داشته باشیم. دوم اینکه راه‌حل آن گفتگوی مسئله‌محور است. این گفتگوها باید زینتی نباشند و به حل مسائل واقعی بپردازند. سومین نکته این است که وفاق نیازمند معرفت است و نمی‌توان با استغنای معرفتی به وفاق رسید. نمی‌توان مدعی شد که حقیقت در دست ماست و در عین حال وفاق داشته باشیم. 

وی با اشاره به چهارمین نکته در این زمینه گفت: چهارم، وفاق باید با انواع دموکراسی سازگار باشد. دموکراسی‌هایی که معطوف به سامان‌ بخشی به مشارکت هستند، می‌توانند به وفاق معنا دهند. پنجم، وفاق یک منظومه است که در آن صداهای مکمل باید دیده شوند و باید با آنها تعامل کرد. ششم، وفاق یک امر اجماعی است که باید مشخص کنیم اجماع بین چه کسانی است. به نظر من، این اجماع باید موافقان تغییر را در بر بگیرد، زیرا رضایت و انتظارات آنها را شامل می‌شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز