ظریفیان در گفتوگو با ایلنا:
تعریف دولت سایه با هیچ عرف سیاسی متداولی در دنیا تطابق ندارد
در هیچ کشوری، بدون وجود دولت کوچک و مقتدر، توسعه پایدار شکل نگرفته است
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: در هیچ جامعه و کشوری، توسعه پایدار شکل نگرفته مگر اینکه دولت کوچک و در عینحال مقتدر شود و همان دولت کمک کند تا جامعه توانمند شود. جامعه توانمند در رقابت با دولت نیست، بلکه نوعی دیالکتیک یا همگرایی بینشان برقرار است. بنابراین دولت مقتدر هوشمند، جامعه را توانمند میکند. جامعه توانمند کمک میکند تا دولت بتواند به وظایف اصلیاش عمل کند.
غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی شباهت انتخابات ریاست جمهوری اخیر با انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ گفت: این انتخابات نسبت به انتخابات مورد اشاره تشابهات و غیرتشابهاتی دارد. تشابهات انتخابات اخیر با انتخابات سال ۷۶ این است که در انتخابات آن سال تلقی اولیه این بود که کاندیدای مورد حمایت نظام و حاکمیت میخواهد به صحنه بیاید و کار تمام است. اما کسی باور نمیکرد که مردم صحنه این انگاره را تغییر دهند. بنابراین یک دوقطبی در آن انتخابات شکل گرفت که در انتخابات اخیر هم این دوقطبی به وجود آمد. در انتخابات سال ۷۶ کسی متصور نبود که دوقطبی شکل بگیرد، بلکه وجدان عمومی و نوعی احساس خاص منجر به حضور مردم شد و نتیجه دیگری را رقم زد.
وی افزود: اما در انتخابات اخیر به این شکل نبود. در دور اول به دلیل وجود کاندیداهای مختلف تصور شد که رقابت اصلی میان آقایان قالیباف و جلیلی است و آقای پزشکیان جایگاهی ندارد. اما در دور دوم انتخابات ریاست جمهوی همه تصور کردند که برخلاف سال ۷۶ و ۹۲ یک دو قطبی شکل بگیرد و حتی در نظرسنجیهای درون نظام برخی تمایل جدی داشتند که آقای جلیلی با وجود تلاش بیحد و حصری که صورت گرفت، رای بیاورد. اما آنالیزهای دقیق نشان داد که با وجود شکل گیری دو قطبی بین آقایان پزشکیان و جلیلی آقای پزشکیان به احتمال ۹۹ درصد رای خواهد آورد. بنابراین وجه تمایز این انتخابات با انتخابات سال ۷۶ این بود که در انتخابات دوم خرداد این آگاهی اولیه وجود نداشت که دوقطبی شکل میگیرد اما شکل گرفت اما در انتخابات اخیر آگاهانه این دوقطبی شکل گرفته و منجر به پیروزی آقای پزشکیان شد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه در انتخابات سال ۷۶ رقابت خیلی جدی بین آقایان ناطق نوری و آقای خاتمی بود، یادآور شد: اما در انتخابات اخیر در مرحله اول رقابت نابرابرانه شکل گرفت که در نهایت وجدان عمومی احساس کرد که باید شرایط و مسیری که در کشور انتخاب میشود، تغییر کند. با توجه به نوع نگاه خاصی که در عرصه سیاست داخلی و خارجی وجود دارد نوع سبک زندگی به ویژه در جامعه متوسط، جامعه دانشگاهی و نسل زد و همچنین آسیبهایی که به زنان ما در حوادث دو سال قبل وارد شد همه اینها باعث شد که با حضور پررنگ زنان و نسل جدید این تغییر به وجود بیاید.
ظریفیان در پاسخ به این سوال که آقای جلیلی بعد از شکست انتخاباتی بر ادامه روند دولت سایه تاکید داشتند. این نگرانی وجود دارد که شاهد کارشکنی در دولت چهاردهم باشیم. ارزیابی شما از این مسئله چیست و چه اقداماتی باید برای مقابله با کارشکنیها وجود داشته باشد گفت: در دنیا، احزاب دولت سایه را تشکیل میدهند. یعنی احزاب شناسنامهدار، باتجربه و استخوانخردکرده و حرفهای، دولت در سایه تشکیل میدهند و نقششان هم عمدتا تخریب دولت مستقر نیست، بلکه توانمند کردن خودشان است تا در صحنه انتخابات، مقایسهها و رقابتهای خودشان را نشان دهند.
وی افزود: در کشورهایی که احزاب جا افتاده است، معمولا دولت سایه، منافع ملی را دنبال میکند که شامل همه جامعه میشود و در همه زمینهها از جمله اقتصاد، فرهنگ و اجتماع و .. حضور دارد اما تخریب نمیکند. بلکه خود را تقویت کرده و به خودش نقد میکند تا در آن رقابتی که صورت گرفته و نتوانسته موفق شود بررسی کند که چه ضعفهایی داشته تا بتواند آن ضعفها را رفع کند. در عرصه انتخابات طبیعتا به ضعفهای رقیب هم میپردازند. اما اینکه عمدتا به منافع ملیشان آسیب بزنند وجود ندارد.
ظریفیان ادامه داد: متأسفانه در ایران دولت سایه متکی بر امر حزب شناختهشده نیست، بیشتر در قالب جریانها در یک سطح نازلتر مثل باندها کار میکند که از تابلوی روشنی هم برخوردار نیستند. اما در عینحال به دلیل اینکه یک ظرفیتهایی هم در برخی از ارکان نظام دارند، متأسفانه شاهد این بودیم که در این مدت دولت سایه که به اشکال مختلف بوده، دولت مستقر را ناتوان کرده و نگذاشته وظایف ملیاش را انجام دهد و این خیلی خطرناک است.
وی تصریح کرد: یعنی یک مجموعهای در درون نظام، در جاهای مختلف از تواناییهای مالی، رسانهای، حتی اهرمهای قدرت برخوردار است، تا به دولتی که آمده به رفاه عمومی و ارتقای شهروندی کمک کند، آسیب بزند. در نهایت شما میبینید وقتی ۶ نامزد ریاست جمهوری در کنار هم قرار میگیرند، در یک امر حداقل با هم نظریه مشترک دارند و آن اینکه نظام سیاسی ما در عرصههای مختلفی که کاملا با حیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم سروکار دارد، ناکارآمد است. در عینحال خود این جریانها و کانونهای فشار که به عنوان دولت سایه از آن یاد میکنند، همه وجود خودشان را ارائه نمیکنند. بنابراین این تعریف از دولت سایه با هیچ عرف سیاسی متداول پذیرفتهشده در دنیا تطابق ندارد. دوم آنکه دولت سایه در کشور ما نقش مؤثری برای آسیبزدن به دولت بر عهده میگیرد. ممکن است بخشی از این آسیب زدن ناخواسته باشد ولی آن دستگاهی که باید نقش اصلی خود را در جهت توانمند کردن نظام اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به کار گیرد، ناکارآمد کرده و این موضوع نگرانکننده است.
ظریفیان در پاسخ به این سوال که مهمترین توصیه شما به آقای پزشکیان در مواجهه با چالشها چیست، گفت: مهمترین و اصلیترین حرف آقای پزشکیان این بود که باید کشور را با کارشناسی اداره کنیم. طبیعتا وقتی بگوییم یکی از مهمترین چالشها و آسیبهای کشور چیست، باید بگوییم که بحران مدیریت کارشناسی است. بنابراین آقای پزشکیان با درکی که از جامعه و نیازهای آن پیدا کرده، باید در این یکی، دو سال اول با کمک و نگاه کارشناسی و اولویتبندیکردن مسألهها و توجه به نیازهای مهم جامعه، دولت را کارآمد کند. دولتی که از نظر سرمایه اجتماعی آسیب دیده، باید سرمایه اجتماعی را به دولت برگرداند. گام دوم این است که در هیچ جامعه و کشوری، توسعه پایدار شکل نگرفته مگر اینکه دولت کوچک و در عینحال مقتدر شود و همان دولت کمک کند تا جامعه توانمند شود. جامعه توانمند در رقابت با دولت نیست، بلکه نوعی دیالکتیک یا همگرایی بینشان برقرار است. بنابراین دولت مقتدر هوشمند، جامعه را توانمند میکند. جامعه توانمند کمک میکند تا دولت بتواند به وظایف اصلیاش عمل کند.