یادداشتی از محمد شریعتمداری؛
میتوانیم جلوی نفوذ مفسدان، فرصتطلبان و متحجران را بگیریم
وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی نوشت: ما میتوانستیم و اکنون نیز میتوانیم جلوی نفوذ مفسدان، فرصتطلبان و متحجران را بگیریم. ما میتوانستیم و معتقدم میتوانیم، انقلاب امام و دوران پس از ایشان را در عین مودت و تعامل و صداقت و البته نقد خردورزانه و خیرخواهانه به عصر کار عقلانی و تعامل همه جانبه بدل کنیم.
به گزارش ایلنا، محمد شریعتمداری در یادداشتی نوشت:
ایران عزیز میراث الهامبخش و مشترک ماست. سرزمینی با استعدادهای سرشار که هر کدام به تنهایی منشا آثار و برکاتی فراوانند. جدا از منابع سرزمینی، جغرافیایی و ژئوپلیتیک، ایران ما واجد والاترین داراییها بلکه مهمترین دارایی در جهان امروز یعنی نیروی انسانی ناب و خلاق است. اما این درد را به کجا میتوان برد، که علیرغم این استعدادهای متنوع، در صورتیکه کمتر در چنبره منازعات سیاسی میافتادیم و همه ما، تاکید میکنم، همه ما نگاهی عقلایی، به منافع ملی کشور داشتیم، میتوانستیم حتی در مقابله با وقایع دشمن ساخته هم سریعتر فائق آمده و شاهد نتایج بسیار مطلوبتری باشیم.
انباشتی از نارضایتی عمومی و غیرمطلوب بودن شرایط کشور را امروز به راحتی میتوان ادراک کرد. امروز از مسئولین عالی تا عموم مردم از طیفهای متفاوت فکری، فرهنگی و سیاسی چنین حسی را تجربه میکنند. هدف این نوشته برشمردن این کاستیها نیست که یقینا مردم از آن آگاهترند. باید پذیرفت که میوه و محصول این شرایط، وضعیت نامطلوب به همراه خسارات مادی و معنوی فزاینده است. این در حالی است که ایران عزیز ما در فردای پس از انقلاب از چنان انرژی و توانایی زایدالوصفی برخوردار بود که تنها میتوان در لابلای سطور تاریخ آن را جستجو کرد و درباره آن سخن گفت.
امروز در حالی که بسیاری از مسئولان ادوار ماضی که اینک بعضاً در صف منتقدان جدی شرایط کنونیاند، از گذشته خود نادم و تعدادی با سرسپردن در رویای نامحتوم تونل زمان به حسی از ندامت نزدیک شدهاند، اینجانب بر این حقیقت پای میفشارم که ما نسلی بودیم که رویا داشت و توانست تحت زعامت امام عظیم الشان آن رویا را محقق کند. انقلاب اکسیری رهاییبخش و الهامآفرین بود که توانست انرژیهای ملتی در بند را رها کند. فارغ از لفاظیهای این زمانه که چون عقابها صحنه را ترک گفتهاند، به صراحت معتقدم که ما از گذشته خود پشیمان نیستیم. (انقلابها بر اساس اما و اگر و کاشکیها شکل نمیگیرد)، حقیقت مطلوبی است که چون محقق شده پس باید متولد میشده است.
معجزه انقلاب با توانایی تاریخی خود بسیاری از عقبماندگیها را جبران کرد و شکوه استقلال و خودباوری را به بار نشاند. جنگ ویرانگری را که در آن دشمن مستظهر به حمایت همه جهان سلطه در کنار صدام حسین دیکتاتور حیوان صفت عراق بود با سربلندی به پایان رساند. اما این کدام ارگانیسم یا کالبد سیاسی، اداری یا فرهنگی است که پس از چهل و پنج سال لااقل در برخی از اعمال و رویهها و روشها، نیازمند بازبینی و بازنگری و اصلاح و حرکت به سمت بهتر شدن نباشد. ما میتوانستیم بهتر از آنچه که امروز با آن مواجهیم عمل کنیم. ما میتوانستیم و میتوانیم ذیل همان آرمانهایی که انقلاب را به ثمر رساند و از تمامیت ارضی کشور دفاع کرد و در سایهسار خدمات دولتهای تابعه رهبری، سازندگی و اصلاحات و اعتدال، قدمها بلندتری برداشت، گامهای بلندتری برداریم.
ما میتوانستیم و اکنون نیز میتوانیم جلوی نفوذ مفسدان، فرصتطلبان و متحجران را بگیریم. ما میتوانستیم و معتقدم میتوانیم، انقلاب امام و دوران پس از ایشان را در عین مودت و تعامل و صداقت و البته نقد خردورزانه و خیرخواهانه به عصر کار عقلانی و تعامل همه جانبه بدل کنیم. همه اینها شدنی بود و البته شدنی نیز هست. صد البته در کارنامه نظام جمهوری اسلامی از این دست اقدامات مفید کم نبوده است. با سرمایههای اعتماد عمومی، توانمندی و کارایی سیستماتیک، همدلی ساختاری، انتقال تدریجی تجارب نسلی، تعمیق ارزشهای انسانی و اخلاقی انقلاب اسلامی و کنار گذاشتن منازعات بیحاصل و اتفاق همه نخبگان اقطاب سیاسی کشور و احزاب حول محور منافع ملی، محیطی اخلاقیتر، خردورزانهتر، جامعه مطلوبتری را بنانهیم.
هنوز برای این مهم وقت هست. نه براندازی و نه تحریم راهکار مواجهه با این بحرانها نیست. ما نیازمند بازخوانی صادقانه نقش و سهم و جایگاه هر کدام از ما در تحقق وضعیت موجود هستیم. هرگونه نقد سازنده در گرو مسئولیت همگانی است. هیچگاه دولتها و حکومتها به تنهایی مسئول همه ناکارآمدیها نیستند، هر چند که بعضاً نقش افزونتری دارند. امروز عبرتآموزی از تجربههای مختلف بشری، لزوم گفتوگوی طرفینی و راهبرد میانداری را برای تحقق فهم اداراکی و عقلانی از راهبردهای گروههای موثر سیاسی و اجتماعی و احزاب، در کنار عدم تحقیر حاکمیت و تن نسپردن به عناصر بیرونی و غیرملی و طرد ارزیابیهای نادقیق را ضروری میسازد.
نه منتقدان و مخالف درون نظام امروز میتوانند، حکومت را تحقیر و طرد نمایند، و امیدوار باشند که تداوم وضع موجود به نفع منافع ملی است و نه حکومت میتواند عرصه را بر رجال صادق، زنان و مردان مستقل و احزاب ملی و گروههای موثر اجتماعی ببندد. پایان و انتهای هر مجادله و چالشی لزوماٌ از طریق گفتوگوهای موثر طرفینی محقق میشود. ایران به گروه، فرد و جریان خاصی تعلق ندارد. ایران حتی به نهادهای انقلابی و نهادهای مهمی چون شورای نگهبان هم تعلق ندارد. ایران میراث کهن ماست. مام وطن به همه فرزندان خود نیازمند است. این نکتهای است که بارها در سخنان مقام معظم رهبری نیز آمده است. [اینکه برای امور مهمی چون انتخابات که به هویت و استقلال و امنیت ایران بستگی دارد، حتی مخالفین جمهوری اسلامی نیز باید ورود کنند. همه آنهایی که به این کشور عشق میورزند و عضو خانواده بزرگ ایرانیان هستند].
میدانم و با شما موافقم که هیاتهای اجرایی و نظارت و شورای نگهبان میتوانستند بهتر عمل کنند و این رفتارها حتی در مواردی مهم در تعارض با خواستههای رهبری معظم انقلاب بوده است و در گذشته نزدیک به صراحت مورد انتقاد ایشان قرار گرفته است. {اما حقیقت غیر قابل انکار اینست که در حالی که جامعه جهانی در التهاب است و آتش فتنه صهیونیستی خاورمیانه را با تهدید آتشافروزی روبهرو کرده، تضعیف نهاد انتخابات میتواند یک تهدید بالقوه امنیتی نیز محسوب شود. به این انتخابات و سازوکارهای آن شاید انتقادات و ایرادات مهمی وارد باشد، اما نباید بگذاریم کنه و ذات این انقلاب که مشارکت و سروری مردم بر همه ارکان است، مورد تضعیف واقع شود}. {نباید بگذاریم چراغ انتخابات خاموش شود. کنارهگیری هر یک از آحاد مردم فرصت لازم را به کجاندیشان و متحجران و خودکامگان خواهد داد. ما نباید هیزم آتش آن نگرههای ناصواب باشیم}. هر ایرانی که ایران، ملت و امنیت خود را دوست دارد، باید در انتخابات شرکت کند. نابودی یک ملت تنها در نتیجه فقر، بیاعتمادی، ناکارآمدی و... محقق نمیشود. نابودی یک ملت زمانی از راه میرسد که امید و رویایی نداشته باشد.