خبرگزاری کار ایران

یادداشت علی ربیعی؛

مهاجرت می‌کنم تا در ایران نباشم!

مهاجرت می‌کنم تا در ایران نباشم!
کد خبر : ۱۴۳۵۷۲۰

علی ربیعی، استاد دانشگاه و جامعه‌شناس نوشت: امروز وضعیت مهاجرت نسبت به گذشته فرق کرده است و مثلاً اگر کسی به آلمان مهاجرت کند، برای در اختیار گرفتن یک کُرسی دولتی یا به دست آوردن یک موقعیت کسب و کار اقتصادی به این کشور سفر نمی‌کند بلکه او مهاجرت می‌کند تا در ایران نباشد و این تفسیر بسیار خطرناکی است که به نظرم باید در مورد آن، فکر کرده و تعامل کنیم.

به گزارش ایلنا، متن یادداشت علی ربیعی با عنوان «مهاجرت می‌کنم تا در ایران نباشم!» بدین شرح است: 

اخیراً گزارش واقع‌بینانه‌ای مبتنی بر مطالعات اجتماعی از سوی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در مورد مهاجرت منتشر شده است. این گزارش حاوی نکات مهمی است.

بنا به گزارش رسانه‌ها، «مصطفی زمانیان» رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در  همایش «نظریه نظام انقلابی» با اشاره به اینکه ریشه مهاجرت در ایران، اقتصادی و موضوعات مربوط به بیکاری نیست، گفته است: «اگر به پدیده مهاجرت به درستی نگاه، تحلیل و بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که واقعاً ریشه این موضوع اقتصاد، بیکاری و اشتغال‌زایی نیست، بلکه این مساله به دلیل آن است که ما یک تصویر روشن از آینده برای مردم نساخته‌ایم.

امروز وضعیت مهاجرت نسبت به گذشته فرق کرده است و مثلاً اگر کسی به آلمان مهاجرت کند، برای در اختیار گرفتن یک کُرسی دولتی یا به دست آوردن یک موقعیت کسب و کار اقتصادی به این کشور سفر نمی‌کند بلکه او مهاجرت می‌کند تا در ایران نباشد و این تفسیر بسیار خطرناکی است که به نظرم باید در مورد آن، فکر کرده و تعامل کنیم.

امروز شرایط مهاجرت برای متمولین، پیشروان کسب و کار، حوزه‌های استارت‌آپ‌ها و فناوری‌ها و حوزه علم و فن‌آوری، بسیار جدی‌تر از مردم عادی شده است لذا این جنس مسائل از آن دسته موضوعاتی است که ضرورت بازاندیشی در الگوی اساسی حکمرانی را برای ما توجیه می‌کند».

مطالعات پیشین هم نشان می‌دهد که موضوع آسیب‌های اجتماعی ازجمله مهاجرت، تک علیتی نبوده و صرفاً به فقر و محرومیت‌های اقتصادی خلاصه نمی‌شود و در دهه‌های اخیر بسیاری از این آسیب‌ها منشا روحی دارند که نداشتن امید به آینده را می‌توان در صدر این گزاره‌ها گذاشت. چنانچه طبق گزارش منتشر شده مرکز مطالعات شهرداری تهران، 99.7درصد از ساکنان تهران سرزنده نیستند که رابطه مستقیمی و معناداری با افزایش بزهکاری و آسیب‌های اجتماعی در پایتخت دارد.

پیشتر نیز اشاره کرده بودم که میل به مهاجرت و شیوه مهاجرت می‌تواند شاخصی برای درک نسبت ذهنی شهروندان در شرایط موجود و احساس ایشان در خصوص نداشتن امید به آینده در کشور باشد.

بنا بر تحقیق یکی از جمعیت‌شناسان مطرح کشور، ایران رتبه اول را در هدررفت سرمایه انسانی داشته درحالی‌که رتبه دوازدهم را در سرمایه انسانی در جهان دارا است. این جریان به مناطق روستایی کشور نیز سرایت یافته است. همچنین در سال ۹۳ میل به مهاجرت ایرانیان بالای ۱۸ سال ۲۳درصد اما در طی هفت سال و در سال ۱۴۰۰، میزان میل به مهاجرت دو برابر شده و به ۴۶درصد رسیده است.

خروج سرمایه انسانی را صرفاً با شاخص‌های اقتصادی نمی‌توان اندازه گرفت. هرچند تعداد بالای مهاجرین بنابر رشته‌ها و تخصص‌های مختلف، هزینه‌های متعدد و کلان مالی و اقتصادی را بر کشور تحمیل می‌کند اما پدیده مهاجرت می‌تواند جامعه را از نیروهای متخصص _که از کشانه‌های توسعه هستند_ خالی کند. توسعه کشور نیاز به افرادی با ضریب هوشی بالا دارد و بدتر از آن، خروج امید و چشم‌انداز نویدبخش آینده هم رقم می‌خورد.

با توجه به گزارش یاد شده، امید است که این امر دستمایه مطالعه‌ای عمیق قرار گرفته و مبنای سیاست‌گذاری‌های مناسب شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز