مراسم بزرگداشت روز دانشجو در جلسه جبهه اصلاحات؛
تاسیس جمعیتی برای حمایت مالی و معنوی از دانشجویان و اساتید/ نیرویی در کشور دانشگاه را پروژه فوق امنیتی میبیند
به مناسبت برزگداشت روز دانشجو، جلسهای به میزبانی جبهه اصلاحات با حضور فعالان عرصه دانشجویی به همراه نقد فضای امروز دانشگاه و رفتار با اساتید دانشگاه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، به منظور گرامیداشت روز دانشجو، جلسه جبهه اصلاحات با حضور فعالین انجمن دانشجویی کشور و محمد فاضلی استاد دانشگاه جامعه شناسی عصر روز گدذشته در محل انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران برگزار شد.
منصوری: فضای دانشگاه به شدت محدودکننده است
آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات در این نشست با انتقاد از نحوه برخورد با دانشجویان منتقد، فعالان تشکلهای دانشجویی و اساتید گفت: ما با یک ۱۶ آذر متفاوت در مقایسه با سالهای گذشته و مناسبتهای ۱۶ آذر سالهای پیشین مواجه بودیم. اگر فضای داخل دانشگاهها را در یک دهه اخیر رصد کنیم همواره این محدودیتها، احضارها به کمیته انضباطی و تعلیق در ارتباط با فعالان دانشجویی وجود داشته است. اما در این مقطع رنگ و بوی جدیدی گرفته است.
وی ادامه داد: من روز ۱۶ آذر که با چندین نفر از فعالان دانشجویی و تشکلهای دانشجویی تماس تلفنی داشتم، که گفتند فضا به شدت محدودکننده است. به این دلیل ما احساس کردیم که کنش متفاوتی در ارتباط با مراسم ۱۶ آذر امسال داشته باشیم.
صادقی: جمعیتی برای حمایت مالی و معنوی از دانشجویان و اساتید دانشگاه تاسیس خواهیم کرد
محمود صادقی، دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها گفت: طبق آخرین لیستی که داریم، حدود ۸۶ نفر از اعضای هئیت علمی با عدم تبدیل وضعیت، بازنشستگی اجباری و یا عدم تمدید قرارداد مواجه هستند. اینها غیر از اساتیدی هستند که به لحاظ سنی میتوانستند ادامه دهند اما بازنشسته شدند. از جمله آقای دکتر باقرینیا یا آقای محمد فاضلی که بدون اراده خودشان مجبور به بازنشستگی پیش از موعد شدند.
وی افزود: انجمن اسلامی دانشگاهها در دانشگاههای مختلف سعی کرد از راههای مختلف معاضدت حقوقی به این دوستان بدهد. البته بخشی از کسانی که با آنها برخورد شده و به هئیات انتظامی احضار شدند اصلا در این لیست نیامدند. به طور مثال در دانشگاه گیلان، دانشگاه فردوسی و جمله دانشگاه زاهدان به هئیت انتظامی احضار شدند و بعد مشکل آنان حل شده است. به طور مثال حقوق یکی از دوستان ما در دانشگاه زاهدان از مرداد قطع شده بود و بعد به دادسرا احضار شد بعد از مراجعه به دادسرا و برخورد خوبی که با او انجام شد منع تعقیب برای او صادر شد.
وی تصریح کرد: برای حل مسأله، فکرهای زیادی کردیم و در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که یک جمعیتی را برای حمایتهای معنوی، حقوقی و مالی از کسانی که دچار مشکل میشوند تاسیس کنیم. دو، سه هفته پیش جلسهای با آقای حاضری در خدمت آقای عارف، آقای توفیقی و آقای ابرینیا در دفتر آقای عارف داشتیم، ابعاد مختلف را بحث کردیم و بنا شد با همکاری دو نهاد انجمن و کانون صنفی اساتید، در این زمینه کاری کنیم.
وی ادادمه داد: از نظر حقوقی خیلی مشکل داریم زیرا با این وضعیتی که وجود دارد اگر بخواهیم این NGO را ثبت کنیم، خیلی بعید است که مجوز بدهند. عمدتا با استفاده از ظرفیت کانون صنفی اساتید که بیشتر کار صنفی است بنا داریم که مشکلات را پیگیری کنیم.
صادقی تصریح کرد: یک معضلی که ما در مورد دانشگاه داریم، بحث آییننامه انضباطی است که تغییرات عجیب و غریبی در آن دادند و خیلی وضعیت را مشکل کرده است. یک تعدادی از دانشگاهها دادخواستی به دیوان عدالت در جهت این آئیننامهها دادند و ما هم کمک کردیم شاید بتوانیم از آن مسیر جلو برویم.
ظریفیان: اگر آزادی آکادمیک را از دانشگاه بگیریم دیگر دانشگاه وجود ندارد
غلامرضا ظریفیان عضو جبهه اصلاحات نیز در این نشست گفت: اگر دانشگاه را از تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران، غیر از عرصه علوم و نقش توسعهای آن حذف کنیم، تقریبا میتوان گفت خیلی از امور سیاسی – اجتماعیمان دچار اختلال میشود.
وی گفت: از زمانی که دانشگاه در ایران تأسیس شده، حالا دانشگاه تهران به غیر از دانشگاه امیرکبیر، نقش بسیار کلیدی در توسعه اجتماعی – سیاسی ایران داشته است. دانشگاه دو مؤلفه اصلی دارد که اگر این دو مؤلفه اصلی را از او بگیریم دیگر دانشگاه نیست؛ یکی موضوع خودگردانی است، یعنی در همهجای دنیا خود دانشگاه متکفل اداره خودش است که به آن آکادمی میگویند. اگر این مولفه را از دانشگاه بگیریم یعنی سیلابسهایی است که مدیریتها، پروتکلها، همه ضوابط را خود تعیین میکند، چون غیر از این کسی برای تصمیم گیری درباره او صلاحیت ندارد.
وی افزود: نکته دوم مربوط به آزادی آکادمیک است. یعنی اگر آزادی آکادمیک را از دانشگاه بگیریم، دیگر دانشگاه وجود ندارد. علاوه بر وظیفه تولید و توزیع علم و تربیت نیروی انسانی، مهمترین کارکرد دانشگاه در دنیا، پیوند توسعه علمی با توسعه ملی است. هرگاه توسعه علمی از توسعه ملی گسست پیدا کرده، آن جامعه دچار توسعهنیافتگی شده است.
وی گفت: متأسفانه باید گفت علیرغم زحمات بسیار زیادی که در کشور ما در مورد دانشگاه کشیده شد، از ۱۷۵هزار دانشجوی اول انقلاب، رسیدیم به ۴میلیون دانشجو و خدا آقای هاشمی را رحمت کند، ایشان واقعا به توسعه در دانشگاه خدمت کرد، دوره آقای خاتمی، به استقرار دانشگاه توجه ویژه شد، و ما حداقل رؤسای ۲۰ دانشگاه را به طور مستقیم توسط خود دانشگاه انتخاب کردیم.
وی تصریح کرد: پس از تنظیم وظایف دانشگاه، شورای نگهبان آن را رد کرد و دکتر معین استعفا داد، متأسفانه تقریبا استقلال دانشگاه به کلی از او گرفته شد. امروز ۸-۹ کانون برای دانشگاه تصمیم میگیرند؛ غیر از شورای انقلاب فرهنگی، دفاتر نمایندگی، کمیسیون فرهنگی علمی مجلس، دهها جای دیگر و اخیرا هم وزارت کشور جزو تصمیمگیرندگان برای بودجه دانشگاه شدند. امروزه برای جذب یک رئیس دانشگاه، حتی اگر وزیر علوم بخواهد یک نفر را در دانشگاه استخدام کند، باید به کمیته جذب شورای انقلاب فرهنگی مراجعه کند که آن استاد را انتخاب کنند. به طور معمول در همه جای دنیا این کار را گروههای دانشگاهی انجام میدهند اما ما این استقلال را تاحد زیادی از دانشگاه گرفتیم.
وی افزود: غیر از بحثهای علمی و مهندسی، آزادی آکادمیک در دانشگاه را هم به حداقل رساندیم. بنابراین آن دو شُش دانشگاه به شدت آسیب دیده است. مهمتر و نگرانکنندهتر از همه اینکه دانشگاه از توسعه ملی کشور کاملا خلع شده است. یعنی نخبگان برای توسعه ملی کشور تصمیم نمیگیرند و دانشگاه تبدیل به دستگاه زینتی شده و در حاشیه است و این روند قطعا آینده کشور را به شدت به خطر میاندازد.
محتشمیپور: کمترین وظیفه جبهه اصلاحات ارتباط با گروههای مختلف اجتماعی است
فخرالسادات محتشمیپور نیز در این نشست گفت: برخی اتفاقاتی که در کشور ما میافتد عادیسازی میشود. یعنی اخراج یک استاد خودش کافی است که یک جریانات و موجی را ایجاد کند و تبعاتی داشته باشد. چطور میشود این حجم از تعلیق، اخراج و بازنشستگیهای اجباری اتفاق میافتد و همه هم پذیرفتند. و چرا نباید این اتفاق از لحاظ حقوقی دنبال شود؟
وی گفت: من آقای باقرینیا را برای شکایتی که کردند تحسین میکنم و توصیه من این است که همه این کار را انجام دهند. مجمع مدرسین و دوستان که حقوقدان هستند پناهگاهی برای اساتید دانشگاهها و مدرسین هستند تا این مسأله را دنبال کنند. آیا ما در حال حاضر یک بانک اطلاعاتی دقیق در شهرستانها داریم که ببینیم در دانشگاههای کوچک چه اتفاقی افتاده است؟
محتشمیپور افزود: باید حداقل در این زمینه تلاشی صورت بگیرد. البته آقای ظریفیان هم میتوانند کمک کنند تا اطلاعاتی جمع آوری شود. البته این جمع به مناسبت روز دانشجو است و از این جهت به آن پرداخته میشود که استاد به عنوان حامی و پشتیبان دانشجو وارد عرصه شد. همانطور که دوستان هم اشاره کردند جریانات دانشجویی خیلی قوی بودند. اما اگر یادتان باشد در دوره اصلاحات، قبل و بعد از آن اساتید خیلی همراهی نمیکردند و اگر هم همراهی میکردند خیلی نظاممند بوده و به این شکل نبود.
وی گفت: جنبش مهسا جنبش سیاسی نبود بلکه یک جنبش اجتماعی بود و چون جریان اجتماعی بود، همه وارد میدان شدند.
محتشمیپور تصریح کرد: نه احزاب ما صرفا احزاب انتخاباتی هستند و نه جبهه اصلاحات تنها وظیفهاش منحصر به فرد انتخابات است. در همان آییننامه هم چندبار یادآوری کردم، یکی از وظایفی که ما داریم ارتباط با گروههای مختلف اجتماعی و توجه به مسائل، دردها و مشکلات است تا بتوانیم حداقل در این زمینه اظهارنظر و موضعگیری کنیم. غیر از این کاری از دستمان برنمیآید.
شکوریراد: در نبود احزاب، بار سیاسی به دوش انجمن دانشگاهی و تشکلهای صنفی گذاشته شده است
علی شکوریراد دیگر عضو جبهه اصلاحات نیز در این نشست گفت: مطالبی که مطرح شد دردهای جامعه امروز ما است و لازم است که این موارد به شکلی فریاد زده شود. شاید تریبونی که جبهه اصلاحات در اختیار میگذارد تا این حرفها گفته شود، امکان کمی باشد، اما باید از همه این ظرفیتها استفاده شود تا این صدا به مردم برسد، برای آینده این کشور ثبت و ضبط شود تا انشاءالله بتوانیم در این دوران سختی که سپری میکنیم، تجربه فردای بهتر و روشنتری را برای جامعه به ارمغان بیاورد. سختیها همیشه وجود دارد و خواسته ما این است که برای وضعیت بهتر جامعه امروز ما صبر داشته باشیم.
وی افزود: همیشه دانشگاه در مقابل کسانی که میخواستند ارادهای را بر جامعه تحمیل کنند و کشور را به سمتی ببرند که خواست مردم نبوده ایستاده است. جایی که همیشه صدای آن درآمده، همیشه مقاومت کرده، ایستادگی کرده، فریاد زده دانشگاه بوده است.
شکوریراد ادامه داد: بعد از انقلاب، جایی که محل تبادلنظر، تجمع نیروهای نخبه بوده که در آن مکان، آنها دور هم جمع میشدند، وضعیت جامعه را آسیبشناسی میکردند، آن را فریاد میزدند و مطالبهگری میکردند دانشگاه است. ما در دوره دانشجویی تجربیات زیادی داشتیم. بعد از انتخابات مجلس اول برای اولین بار دانشگاه ، در انتخابات مجلس دوم در مقابل مجموعههای دیگری که عمدتا جامعه روحانیت مبارز، حزب جمهوری و سایر احزابی که وجود داشت، اراده کرد و لیست انتخاباتی مستقل داد تا یک رقابتی شکل بگیرد.
وی تصریح کرد: بین انجمنهای اسلامی دانشجویی، انجمن اسلامی معلمان، خانه کارگر آن زمان ائتلافی شکل گرفت، یک لیست مستقلی ارائه شد. بعد از آن، شما در سال ۷۶ میبینید که آقای خاتمی از دانشگاه اعلام نامزدی خودش را مطرح میکند. چون دانشگاه تنها جایی بود که نفس میکشید، صدا داشت، نیروهای سرزندهای داشت که میتوانست منشأ اثر باشند و ایشان در دانشگاه اعلام حضور کرد و دوم خرداد با حمایت دانشجویان رقم خورد. آن زمان تشکلهای دانشجویی قویتر بودند ولی الان تشکلهای دانشجویی یک مقدار تضعیف شدند. نهاد هیأتعلمی در دانشگاه نسبت به آن زمان قویتر است. الان میبینیم که استادان دانشگاه، در کنار دانشجویان صدای رسایی دارند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: من نمیخواهم خیلی تاریخچه دانشگاه را باز کنم اما با این شرایطی که بر جامعه ما تحمیل شد، تنها جایی که همیشه پرسروصدا، مطالبهگر و معترض بوده دانشگاه است. اعم از دانشجویان و هیأتعلمی که همچنان هم همینگونه است. سال گذشته هم همینگونه بود، طبیعتا وقتی ایستادگی میکنند، هزینه میدهند. همه ما باید حواسمان باشد. همانطور که دوستان عزیز گفتند از مجموعه دانشجویان و چه هیأتعلمی حمایت لازم را بکنید تا آنها در این شرایط تنها نمانند.
شکوریراد تصریح کرد: همانطور که میدانید در جامعهای که احزاب مجال رشد ندارند و به احزاب به آن حدی که مدنظر فعالیت احزاب است اجازه داده نمیشود، بار سیاسی به دوش تشکلهای دانشجویی و تشکلهای صنفی تحمیل میشود تا آنها یک مقداری بار را بر دوش بکشند. اگر جامعه ما از لحاظ سیاسی سالم بود و روال درستی داشت طبیعتا باید همه این کارها در احزاب سازماندهی میشد.
وی ادامه داد: همه احزاب دور این میز نشستند اما همه میدانند چقدر مانع وجود دارد بر سر اینکه احزاب در این کشور سامان پیدا کنند یا سازمان خودشان را گسترش بدهند. بار سیاسی همیشه به دوش دانشجویان و تشکلهای صنفی تحمیل شده است و آنها هم یک مقدار این کار را انجام دادند و نگذاشتند که فضای جامعه به خمودگی گرایش پیدا کند و از جامعه ایران فریاد رخت ببندد. این فریادها بالاخره به ثمر خواهد نشست و آینده این کشور به نحوی رقم خواهد خورد که مردم از آن راضی باشند. همه حکومتها روزی دورهشان به سر میرسد و وضعیتی که در جامعه ما است وضعیت پایداری نیست و حتما آینده بهتری پیشروی ما است. امیدوار هستم این فرآیند خیلی طولانی نشود و خیلی زود به این آینده روشنی که حتما پیش روی کشور قرار دارد برسیم.
اصغرزاده: نیرویی در کشور دانشگاه را پروژه فوق امنیتی میبیند
ابراهیم اصغرزاده دیگر عضو فعال جبهه اصلاحات در این نشست گفت: در تمام سازمان اداری کشور این یکدستی صورت میگیرد. اتفاقی که در دانشگاه رخ میدهد متأسفانه اتفاق جدیدی نیست. از انقلاب فرهنگی به این طرف، ما دائما با این مشکل مواجه بودیم. من و آقای شکوریراد جزو کسانی هستیم که از ابتدا در جریان انقلاب فرهنگی، با آن مخالفت کردیم و یک دورههایی تسویه کمرنگ شد اما در دوره آقای احمدینژاد شدت یافت و در حال حاضر به مرحله ناامیدی رسیده است.
وی گفت: دانشگاه موتور محرک تمدنسازی دینی، اسلامی، غربستیزی شده که آقایان این موضوع را طراحی کردند و خوب آن را جلو میبرند.
اصغرزاده افزود: مهمترین نیروی محرک جنبش اصلاحات در دانشگاههای کشور، دو بال استاد و دانشجو بودند که از سال ۷۶ به این طرف قربانی شدند و هزینه دادند. خواهش من از اعضای محترم جبهه اصلاحات این است که یکپارچه پشت سر حمایت از دانشگاه بایستیم. ما علاوه بر این باید از این اتفاق نامیمونی که رخ میدهد و سلول به سلول حیات آکادمیک و دانشگاهی ما را تصرف میکند و میخواهد به جریانی در خدمت ایدئولوژیسازی، غربستیزی و اسلامیسازی تبدیل کند مقابله کنیم.
وی تصریح کرد: آقایان یک چیزی در ذهنشان است که میخواهند با دنیا متفاوت باشد، کشور و دانشگاه را در مسیری قرار دهند که در خدمت خودشان باشند. در حال حاضر دانشگاه حقیر و ذلیل شده و سطح علمیاش پایین آمده و در گزینش استاد، در کمیتههای انضباطی، در حذف دانشجویان و اساتید حد و مرزی نمیشناسند.
اصغرزاده افزود: ضمن احترام به جامعه روحانیت، نمیخواهم دوگانه روحانیت و دانشگاه را مطرح کنم اما از ابتدای انقلاب نیرویی در حوزه علمیه بود که دانشگاه را نه تنها رقیب خود بلکه محل فساد میدانست و فکر میکرد علم پرسشگر باعث فساد میشود. متأسفانه از انتخابات ۱۴۰۰ به این طرف این روند تشدید شده است.
وی گفت: بخشی از وظیفه جبهه اصلاحات پیوند خوردن برنامهها با مطالباتی است که در سطح دانشگاهها و گروههای مختلف اجتماعی رخ میدهد.
اصغرزاده در ادامه تصریح کرد: یک نکته دیگر هم بگویم این است که من با کالاییسازی آموزش به شدت مخالفم. یعنی کالاییسازی کردن آموزش عالی شروع این بحث است که دانشگاهها در خدمت اقتصاد رشد باشند و فقط سرمایهداری بتواند برای آنها برنامهریزی کند که من با این شیوه فکری مخالف هستم. دانشگاهها به همین دلیل مورد بیتوجهی قرار میگیرد که در حال حاضر ابزار دست یک نوع تفکری قرار گرفته که دانشگاه خدمات خود را به صاحبان سرمایه سرویس بدهد. نیروهای بخشخصوصی هم میخواهد دانشگاه را تصرف کند.
محمد فاضلی استاد جامعه شناسی، حسن باقرینیا، استاد دانشگاه حکیم سبزواری و مطهره گونهای فعال دانشجویی نیز در این نشست سخنانی را درباره وضعیت فعلی دانشجویان و اساتید بیان کردند.