سیدحسن خمینی:
هیچ وقت نمیتوانید برای یک جامعه نسخه صد درصد بپیچید
یادگار امام با تأکید بر اینکه احزاب باید مانیفست ایجابی داشته باشند، گفت: «تئوری اصلاحطلبی» باید ایجابی سخن بگوید و باید بگوید من چه چیزی میخواهم، نه اینکه چه چیزی نمیخواهم. این را تعریف کنید؛ احزاب باید مانیفست ایجابی داشته باشند. جبههها میتوانند مانیفست سلبی داشته باشند؛ پیرامون نخواستن یک امری دعوا است و حول آن دور همدیگر جمع میشوند؛ ولی حزب نمیتواند مانیفست ایجابی نداشته باشد.
به گزارش ایلنا، حجتالاسلام و المسلمین سید حسن خمینی طی سخنانی در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب همبستگی ایران اسلامی، با تأکید بر اینکه حزب محل ساختن است نه محل تخریب، گفت: مرحوم آقای مطهری جمله لطیفی دارد که میگوید «آفت روحانیت ما عوامزدگی است»؛ چرا که روحانی بالای منبر میرود و مردم یا باید به او اقتدا کنند یا وجوهاتی بدهند و این ممکن است باعث ایجاد حالتی در روحانیت شود که مطابق ذوق شنوندگانش سخن بگوید. لذا این آفت روحانیت است که به خاطر مرید گرفتار خودسانسوری شود.
یادگار امام با بیان اینکه این آفت در احزاب و همه کنشگران اجتماعی و سیاسی هم هست، افزود: امروز روشنفکران و کنشگران ما حرفشان را نمیزنند، بلکه موضع گیری ها به خاطر کامنت و لایک گرفتار خود سانسوری شده است.
وی در همین خصوص با تأکید بر اینکه اکثریت ملاک اطاعت است نه ملاک حقیقت، تصریح کرد: هرچه اکثریت میگویند باید عمل شود، گرچه ممکن است غلط باشد. اما در عین حال، جریانات سیاسی وقتی از قدرت کنار میروند، نباید در موج اجتماعی بیفتند؛ بلکه باید تلاش کنند تا حرفشان را بزنند و سپس به سپهر عمومی برگردند و مردم را مجاب کنند. اما امروز این روند در عملکرد احزاب کجا است؟ یعنی باید ببینیم که چه مقدار جریانات سیاسی ما خودسانسوری میکنند؛ این در حالی است که هر کس باید حرفش را بزند و وقتی از زندان و داغ و درفش نمیترسد، نباید از فحش و فضیحت هم بترسد. و الّا این ترس به اندازه همان ترس غلط است.
سید حسن خمینی یادآور شد: بخش زیادی از نیروهای سیاسی کشور ما از اینکه حرفی میزنند و فحشی میشوند هراس دارند. همین باعث میشود که حرفها زده نشود و طبیعتا کسانی که بیرون گود سیاست هستند فقط تزریق انتقاد میکنند. اگر این چرخه نتیجه مثبت داشت خوب بود، ولی مسأله اینجاست که این چرخه به هیچ جایی نمیرسد.
وی با اشاره به سیر وقایع در اعتراضات سال گذشته، گفت: در جریان وقایع سال قبل هرکسی حتی سردمداران آن حرکت ها وقتی آمدند تا یک جریان اثباتی ایجاد کنند، ضربه دیدند و از بین رفتند. یعنی تا وقتی فحش میدادند برای آنها هورا کشیده می شد، اما وقتی خواستند طرح و ایده ای را بسازند، نتوانستند.
وی با تأکید بر اینکه اثبات گزاره از نقد آن راحتتر است، تصریح کرد: اینکه هرکس هرچه میگوید را من به او اشکال میگیرم، کاملا راحت است. اما شما به عنوان حزب چه گزاره و ادعایی را می توانید ثابت کنید؟ جمعتان چه کار ایجابی انجام داده است؟
یادگار امام تأکید کرد: انجام چنین کاری اولا هزینه دارد؛ در این شرایط چه راست و چه چپ، چه ضد انقلاب و چه انقلابی، هرکسی بخواهد یک گزاره ایجابی بیان کند، هزینه دارد. هر پستی که میخواهید در هر شبکهای بگذارید، تا وقتی حاوی انتقاد است هورا دارید، اما وقتی در آن از چیزی دفاع می کنید،از هر طرفی باشد و از سوی هر گروهی باشد، مورد انتقاد قرار میگیرد. جریان سلبی میتواند خراب کند، ولی نمیتواند بسازد. یعنی آن فردایی که خواستند به یک فکر و مسیر دعوت کنند، ابتدای نزاع است.
وی یادآور شد: یکی از شاخصههای انقلاب اسلامی این است که در مدت زمان کوتاهی نظام قبل را خراب کرد و سپس نظام جدید را ساخت، چون قاطبه جامعه امام را قبول کرده بودند. بدانید که ساختن بهتر از نساختن است؛ یک بنایی بسازید، چون روی یک بنای ساخته، با تمام ایرادات احتمالی، میتوان زندگی کرد، اما با فقط خراب کردن، چیزی باقی نمیماند. لذا فردای خراب کردن ممکن است اهدافی چون تجزیهطلبی مطرح شود.
سید حسن خمینی با تأکید بر اینکه حزب باید یک سخن ایجابی بگوید، افزود: من هر جایی صحبت شده به همه گروهها گفته ام که روش اصلاحطلبانه یعنی برای رسیدن به هر نظری که داریم، از مسیر انتخابات و نهایتا مقاومت منفی استفاده میکنیم؛ و به سمت خشونت، براندازی، جنگ، نزاع و کودتا نمیرویم. اما در عین حال بدانیم که «روش اصلاحطلبانه» همه هویت اصلاحطلبی نیست؛ چرا که جریان رادیکال هم میتواند روش اصلاحطلبانه داشته باشد. یعنی برای اجرای یک برنامه و اندیشه افراطی از روش اصلاح طلبانه استفاده کرد.
یادگار امام تأکید کرد: اینکه شما روش اصلاحطلبانه داشته باشید، خیلی حرف خوبی است اما «تئوری اصلاحطلبی» باید ایجابی سخن بگوید و باید بگوید من چه چیزی میخواهم، نه اینکه چه چیزی نمیخواهم. این را تعریف کنید؛ احزاب باید مانیفست ایجابی داشته باشند. جبههها میتوانند مانیفست سلبی داشته باشند؛ پیرامون نخواستن یک مطلبی دعوا است و پیرامون یک مطلبی دور هم جمع میشوند؛ ولی حزب نمیتواند مانیفست ایجابی نداشته باشد.
وی افزود: گزارههایی را بگویید و محکم هم پای آن بایستید و و هر چه را قبول دارید بیان کنید. بگویید این بند را قبول دارم و اینها را دفاع میکنم. نه اینکه هر وقت به اینها رسیدید بگویید راجع به آن حرف نزنیم، چون دعوا میشود. این کار باعث وضعیت بیهویتی جامعه میشود که هیچ دو نفری نیستند که دور هم بنشینند و با هم اشتراک داشته باشند. تا وقتی قرار است فحشی بدهند و تخریبی کنند با هم هستند، ولی وقتی قرار است رفاقت کنند اول دعوا است.
سید حسن خمینی اظهارکرد: یک بخش بزرگ انقلاب اسلامی این است که انقلاب کرده ولی در کوتاهمدت بنایی را ساخته؛ با بالاترین اکثریتی که بوده است. البته اینجا نقش واقعا بینظیر امام است و امروزه ممکن است جریانات سیاسی چنین نقشی را در احزاب و موارد نداشته باشند ولی این مورد باعث نمیشود که کار ایجابی نشود. به نظرم بحران تمام جریانات و احزاب ما این است که به کار ایجابی نمیپردازند و فقط خوب نقد میکنند.
وی افزود: هر گزارهای که بگویید نقدش راحت است؛ چون هیچ کدام از گزارهها وحی منزل نیست و میتوان آن را نقد کرد. به خصوص وقتی تاریخ پشت آن بیاید، الی ماشاءالله میتوان برای آن تمثیل درست کرد و مشابه تاریخی پیدا کرد که خیلی از آنها قابل اثبات هم نیست؛ چرا که به چالش مفصلی از نقدها میافتد که شاید هیچ کدام از آنها قابل رد نباشد.
یادگار امام گفت: نکته دوم این است که ما در خلأ زندگی نمیکنیم. هیچ وقت شما نمیتوانید برای یک جامعه نسخه صد درصد بپیچید؛ اگر نسخهای ۷۰ درصد سود داشت، شاید بالاترین نتیجهای است که میشود به آن رسید. همیشه راه حلهای پیش روی ما مثلا دارای ۷۰ درصد ضرر و ۳۰ درصد سود است. ولی بهترین روش است چون بقیه روشها دارای ۲۰ یا حتی ۱۰ درصد سود است. اینجا است که وقتی وارد زمین بازی شوید هیچ تیمی بدون گل خورده بیرون نمیآید، مهم این است که نتیجه را ببرد؛ اگر تیمی بازی را ۳ - ۲ هم ببرد باید دستش را بوسید.وی داد: ما باید زندگیمان را بر اساس واقعیتهای زندگی و جامعه ببندیم. نمی توان گفت چون نمیتوانیم به همه آرمانها و آرزوهایمان برسیم، پس هیچ کاری نکنیم؟ غلط است. اگر میگویید وضع جامعه بد است، وضع اقتصادی خراب است و درد و رنج مردم هست، راه حل ایجابی ما چیست؟ و راه حل ایجابی ما اینجا لزوما این نیست که بگوییم راه حلی با صد درصد سود میدهیم. باید راه حلی بدهیم که سودش بیشتر از ضررش باشد.
سید حسن خمینی تأکید کرد: مراقب باشیم که نقدها میزان سود را کم بر نشمارد یا فقط به قسمت ضرر ها اشاره نکند؛ مانند بازی فوتبال که شما میگویید با این ترکیب داخل زمین نرو، چرا که چهار تا گل میخوری. این سخن ممکن است درست باشد، ولی آیا غیر از این است که پنج تا گل هم میزنم؟
وی ادامه داد: نباید کسی بر سر من بکوبد که در یک بازی چهار تا گل خوردهای؛ چرا که آنچه مهم است نتیجه است. نتیجه را ببین! اینکه شما نشستهاید و اتفاقی مثل انقلاب را نگاه میکنید و چهار تا گل خورده آن را میگویید، اما اشاره نمی کنید که صدها کار مثبت و نتایج خوب نیز به دست آمده، درست نیست. وقتی شما این بخش مثبت را نمیگویید، از دید آدمی که عقب ایستاده و تماشا می کند، ما چهار هیچ باختهایم؛ در حالی که چنین نیست و ما در آن بازی در واقع ده به چهار بردهایم. البته باید در نظر داشته باشیم که وقتی وارد زمین مسابقه میشویم، این طور نیست که فقط ما عقل داشته باشیم؛ رقیب هم عقل دارد. تمام نقدهای این سه دهه به گلهای خورده است. مگر ما وقتی جنگ میرفتیم شهید نمیدادیم؟! مگر برخی عملیات ها شکست نمیخورد؟! اگر تو یک سردار داری، طرف مقابل هم سرداری دارد. اما نتیجه نهایی را ببینید.
یادگار امام با انتقاد از اینکه ما کار ایجابی نمیکنیم، اما توقع داریم همه داشتههایمان را حفظ کنیم، تصریح کرد: ما در سالهای پس از انقلاب اگر گل خوردهایم، گل هم زدهایم. کدام یک از وقایع تاریخی، نمادهای تاریخ و انسانهای بزرگ، «صد درصدی» و بی نقص بودهاند؟! غیر از معصومین که ما عصمت آنها را قبول داریم. آن وقت شما فقط روی آن ۱۰ درصد غلط دست میگذارید؟ در دنیایی که همه ۱۰ درصد هستند، داشتن یک ۹۰ درصد بی نظیر است؛ ولی متأسفانه برخی از ما از آن ۹۰ درصد دفاع نمیکنیم.
وی تأکید کرد: جریانات سیاسی باید کار ایجابی کنند و از کار ایجابی هم نترسند. فحش میخورند و زیر ضربه قرار میگیرند، طبیعت جامعه امروز و وجود رسانههای بسیار زیاد این است، اما لا به لای اینها یک جمعهای همدل و همراه پیدا میشوند و این طور هم نیست که فکر کنیم مردم نمیفهمند؛ به مرور میفهمند اگر هم اولش نظرات شما را قبول نکنند، آرام آرام عدهای دور شما جمع میشوند.
سید حسن خمینی ادامه داد: به نظر من بحران بزرگ در طول سالهای زیاد این بود که بین دو گزاره اشتباه گرفتهایم. فکر کردیم هرچه مردم میگوید درست است؛ نه، هرچه مردم میگویند باید اطاعت شود ولو غلط باشد. ولی اگر باید اطاعت شود، نباید بگویم درست است، اگر غلط است باید بگویم غلط است. اگر یک توییت میگذارید، هزار نفر بگویند غلط است ولی اگر شما معتقدید که درست است، آن را بگذارید. توییت بعدی آن هزار نفر میشوند ۹۰۰ نفر و بعد میشوند ۸۰۰ نفر. اگر کمتر نشدند، هم نشدند؛ شما حرفتان را زده اید!
وی یادآور شد: همه فکر میکنند این دو گزاره با هم یکسان است و لذا به محض اینکه میگویند مردم ملاک حقیقت نیستند، می گویند پس مردم را کنار بگذاریم. از طرف دیگر میگویند چون باید از مردم اطاعت کرد، پس هرچه میگویند درست است. هر دو اینها غلط است. اما راه سوم این است که اکثریت مردم هرچه میگویند باید حکومت کند ولی اگر از نظر من غلط باشد، من آن سخن را حتی اگر همه بگویند نمیپذیرم. گالیله رو به زمین گفت همه هم بگویند، من میگویم تو میچرخی؛ همه هم بگویند زمین مرکز جهان است، من میگویم تو مرکز جهان نیستی.
یادگار امام ادامه داد: به این علت میگوییم ملاک اطاعت اکثریت است که تجربه بشر نشان داده این کمهزینهترین راه است.
سید حسن خمینی در بحث پایانی خود به انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرنگان رهبری در اسفند ۱۴۰۲ اشاه کرد و گفت: انتخابات به شرطی انتخابات است که منشاء تغییر باشد؛ و الّا انتخابات، انتخابات نیست. انتخابات فقط وقتی است که مردم احساس کنند اگر زید بیاید زندگی آنها فرق میکند با اینکه عمرو بیاید. اگر قرار باشد هیچ تغییری نشود، جامعه چرا باید رأی بدهد؟! قرار است رأی بدهید که در زندگی شما تأثیر داشته باشد. فرض کنید بگویند اگر این آقا شهردار شود شهر من بهتر اداره میشود و اگر او شهردار شود شهر من خراب میشود؛ عقل من اقتضا میکند که به این رأی بدهم.
وی تأکید کرد: حتی در دَوَران بین بد و بدتر هم جامعه بد را انتخاب میکند، اما به شرطی که امکان تغییر فراهم باشد. بخش زیادی از مسئولیت شرایطی که انتخابات را انتخاب کند، دست مجریان و ناظرین انتخابات است. اگر بخواهند انتخابات پرشور باشد، که بهترین مسأله است و واقعا هم کشور را از همه بحرانها نجات میدهد، باید اجازه بدهند انتخابات بتواند منشأ تغییر شود.
یادگار امام افزود: اگر انتخابات بتواند منشاءتغییر شود، هر عقلی میگوید که شرکت کنم. اما اگر انتخابات منشاء تغییر نباشد، وضع عراق پیش می آید که هیچ فیلتری در انتخابات وجود ندارد و قانون انتخابات شان مثل سوئد است و حتی سهمیه ویژه به زنان داده اند، اما در آخرین انتخابات آنها درصد کمی از واجدین شرایط هم شرکت نکردند. برای اینکه مردم عراق میگویند هر کدام از اینها که سر کار بیایند هیچ فرقی در زندگی ما ندارد؛ و از دید آنها همه گزینه ها فاسد هستند.
وی یادآور شد: انتخابات ترکیه ۹۰ درصد شرکت کردند برای اینکه احساس میکنند بین آقای قلیچ داراوغلو و آقای اردوغان تفاوت در زندگی آنها ایجاد میشود. باید انتخابات پرشور باشد و واقعیت این است که هیچ عاملی مثل انتخابات کشور را در مقابل حوادث سخت بیمه نمیکند، ولی اگر قرار است انتخابات پرشور باشد، انتخابات باید شرایط حداقلی خود را دارا باشد.
در ابتدای این دیدار که در آستانه برگزاری کنگره حزب همبستگی برگزار شد، علی اصغر احمدی، محمد سالاری و... طی سخنانی به نقد وضعیت موجود در کشور پرداختند.