خبرگزاری کار ایران

رشیدی‌کوچی در گفت‌وگو با ایلنا:

برانداز واقعی آن‌هایی هستند که با تصمیمات‌شان موجب خشم جوانان می‌شوند/ دولت بیشتر از کاندیداها برای حضور در انتخابات تلاش می‌کند/ افراد را یکی یکی با لگد از قطار انقلاب پرت می‌کنند

برانداز واقعی آن‌هایی هستند که با تصمیمات‌شان موجب خشم جوانان  می‌شوند/ دولت بیشتر از کاندیداها برای حضور در انتخابات تلاش می‌کند/ افراد را یکی یکی با لگد از قطار انقلاب پرت می‌کنند
کد خبر : ۱۳۸۲۴۹۲

نماینده مرودشت در مجلس شورای اسلامی گفت: کسی که تمام خانواده‌اش خارج از کشور است و می‌گوید مرگ بر آمریکا؛ مردم می‌گویند اگر آمریکا بد است چرا بچه‌های شما آنجا هستند؟! نباید بچه‌شان را به آمریکا بفرستند و یا اگر فرستادند یک اعلام برأت کنند و بگویند این‌ها از ما نیستند. نه این بچه‌ات عضو گروه منافقین شود بعد هم بیایید بگویید گولش زدند بعد در تمام مسئولیت‌ها حضور داشته باشید. بعد فردی که اتفاقا دلبسته نظام است را بیایند برای اینکه روزگاری از کنار کسی رد شده رد صلاحیت کنند این باعث دوگانگی می‌شود که این دوگانگی نگران‌کننده است.

نماینده مجلس یازدهم معتقد است این مجلس بنا را بر تعامل حداکثری با دولت گذاشت تا در شرایط بحرانی بتواند با کم کردن حواشی در جهت بهتر شدن اوضاع به دولت کند. اما این تعامل آن قدر بالا رفت که دولت به اشتباه به این نتیجه رسید که مجلس در اختیار دولت است اما مجلس بعدی حتما به دولت خیلی سخت خواهد گرفت.

وی می‌گوید: دولت اقداماتی که انجام می‌دهد، خیلی بیشتر از تلاش کاندیداهایی است که می‌خواهند در انتخابات مجلس شرکت کنند و ما چنین رفتاری را تا به حال از هیچ دولتی مشاهده نکرده‌ایم که این‌گونه بی محابا و ساده لوحانه وارد عرصه انتخابات شوند.

رشیدی‌کوچی تاکید می‌کند که جریان تندرویی در کشور وجود دارد که به واسطه حضور دولت و برخی از افراد آنها در مجلس در پشت پرده نه به صورت عیان تلاش می‌کند و دست به هر کاری می‌زند تا مشارکت در انتخابات حداقلی باشد. اما قهر کردن با صندوق‌های رأی جز ضرر برای آحاد مردم چیزی به دنبال ندارد و با ۵۰ نماینده آزاداندیش در مجلس هم می‌شود کارهای بزرگ کرد.

وی که نامش همواره در زمره نمایندگان منتقد دولت دیده می‌شود از رویه یکدستی اینطور تعبیر می‌کند که قطار انقلاب در حال حرکت است درش را باز کردند و یکی یکی افراد را با لگد پرت می‌کنند.

عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس معتقد است در حال حاضر چیزی به نام گشت ارشاد نداریم. او در عین حال با اشاره به لایحه عفاف و حجاب می‌گوید که بحث ما بر سر این لایحه این است که باید روی موارد ایجابی کار شود اما برخی مسئولین تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر در برابر فهمیدن مشکلات مقاومت می‌کنند.

وی با اشاره به اعتراضات موجود در کشور تاکید می‌کند که حکومت با تقویت خود در مسائل اقتصادی و معیشتی می‌تواند آحاد مردم را با خود همراه کند اما وقتی مردم را از چیزی منع می‌کنیم و خودمان به آن عمل می‌کنیم، در ذهن جوانان پارادوکس ایجاد می‌کند.

این نماینده مجلس می‌گوید تاکنون خارج از قانون حرف نزدم و حتما تایید صلاحیت می‌شوم.

رشیدی‌کوچی معتقد است برانداز واقعی آن‌هایی هستند که با تصمیمات آگاهانه یا ناآگاهانه در کشور موجبات خشم جوانان را فراهم می‌کنند.

مشروح گفت‌وگوی ایلنا با رشیدی‌کوچی را در زیر بخوانید:‌

در قانون اساسی تنها جایی که قانون‌گذار دیده شده مجلس است

در مورد مجلسی که روزی حضرت امام فرمودند عصاره فضائل ملت و در راس امور است، امروز برخی فعالان سیاسی می‌گویند مجلس عملا و علنا در تصمیم‌گیری‌ها هیچ کاره است و با آنچه امام فرمودند فرسنگ‌ها فاصله دارد. چرا امروز مجلس در آن جایگاه اصلی خودش نیست؟

این مطلب مربوط به تمام مجالس می‌شود؛ یعنی در هر مجلسی این موضوع را خواهید دید در گذشته هم  مشاهده کرده‌اید حال کم و زیاد دارد، این اتفاق مربوط به تمامی مجالس است. 

نکته دیگر مربوط به این مجلس؛ یعنی مجلس یازدهم است. بروز و ظهور شوراهای عالی که در کشور رخ دادند عملاً مجلس را از رأس امور خارج کرد؛ یعنی مشاهده می‌کنید اعضای کمیسیون امنیت ملی از شورای عالی امنیت ملی که تصمیمات را می‌گیرد و خارج از چارچوب مجلس اقداماتی را انجام می‌دهد، گلایه‌مند هستند. یا کمیسیون فرهنگی مجلس از شورای عالی انقلاب فرهنگی گلایه دارد. کمیسیون اجتماعی از شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی بورس و شورای عالی نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های ابلاغی گلایه دارد و همه این‌ها یک واقعیتی است و شاید بعضی‌ها از آینده خودشان نگران باشند و عنوان نکنند، اما من این را اشاره می‌کنم این شوراها موجب شده است مجلس دیگر در رأس امور نباشد. به طور مثال شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه می‌گذراند و تصویب می‌کند کنکور به چه نحوی برگزار شود؛ در صورتی که این بر عهده مجلس است و مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت صریح و آشکار دارند، «آنجایی که مجلس قانون گذاشته شورای عالی انقلاب فرهنگی اجازه ورود ندارد»؛ اما مشاهده می‌کنیم این اتفاق نمی‌افتد. 

فیلترینگ هم یکی از این موضوعات است. بحث‌هایی مانند کنکور، حوزه امنیت و یا مسائل دیگر همگی موجب شدند دیگر مجلس در رأس امور نباشد. در قانون اساسی تنها جایی که قانون‌گذار دیده شده مجلس است ؛ ولی آیا در حال حاضر مجلس قانون‌گذار است؟ مجلس هم در کنار شوراهای عالی، سران قوا و جاهای دیگر قانون‌گذاری می‌کند. مجمع تشخیص مصلحت نظام هم جدیداً به زمره قانون‌گذاران اضافه شده و همین عوامل باعث شده مجلس در رأس امور نباشد که برای همه مجالس صدق می‌کند.

تعامل با دولت آنقدر بالا رفت که دولت به اشتباه به این نتیجه رسید که مجلس در اختیار دولت است

مجلس بعدی حتما به دولت خیلی سخت خواهد گرفت

اما درباره مجلس یازدهم؛ این مجلس با توجه به اینکه دولت سیزدهم روی کار آمد بنا را بر تعامل حداکثری با دولت گذاشت تا در شرایط بحرانی بتواند با کم کردن حواشی در جهت بهتر شدن اوضاع به دولت کند. اما نگاه من این است که این تعامل آن قدر بالا رفت که متاسفانه دولت به اشتباه به این نتیجه رسید که مجلس در اختیار دولت است، نه در کنار دولت و نگاه نمایندگانی که آقای رئیسی را دوست دارند سبب شد این مجلس به دولت سختگیری نکند و این تعامل متاسفانه از نظر من این شائبه را در ذهن مردم به وجود آورد که مجلس ضعیف است و اتفاقاتی که افتاد، حاصل تعامل بیش از اندازه است.

من بارها تاکید کرده‌ام تعامل به معنی این‌که دولت هر چیزی خواست انجام شود، نیست و مجلس باید به نظرم یک مقداری از ابزار نظارتی خودش بیشتر استفاده می‌کرد و درحال حاضر با توجه به این‌که نزدیک انتخابات است، دیگر فایده‌ای ندارد و احساسم بر این است مجلس بعدی که شکل می‌گیرد حتما به دولت خیلی سخت خواهد گرفت.

اگر عبدالملکی و سجادی استعفا نمی‌دادند حتما استیضاح‌شان رأی می‌آورد

چرا رفتار مجلس یازدهم با دو دولت مختلف یکسان نبود به گونه‌ای که به نظر می‌رسد مواضع و رویکردشان را مسائل جناحی و گروهی مشخص می‌کند نه منافع ملی؟

تقریبا یکسال و چندماه از مجلس یازدهم با دولت روحانی همزمانی پیدا کرد. توجه داشته باشید وقتی کسی را دوست دارید اگر خطایی هم داشته باشد، چشم‌پوشی می‌کنید؛ ولی اگر از کسی خوشتان نیاید اگر خطایی داشته باشد سعی می‌کنید خطا را بزرگ‌تر از حد و اندازه خودش نشان دهید. دولت آقای روحانی اشتباهاتی داشت و دولت آقای رئیسی اشتباهاتی دارد. من سعی کردم هم در آن موقع تذکر دهم و پیگیر باشم و هم از بعد نظارتی استفاده کنم درحال حاضر هم همین اعتقاد را دارم. 

به طور مثال بحث استیضاح وزیر صمت آقای فاطمی امین که یکی از وزرای محبوب آقای رئیس‌جمهور بود در مجلس به نتیجه رسید و کار سختی هم بود. ولی به نظرم جا داشت مجلس در بُعد نظارتی تاکید بیشتری داشته باشد به ویژه روی بحث استیضاح آقای عبدالملکی که استعفا داد و اگر به استیضاح می‌رسید حتما استیضاحش رأی می‌آورد. یا آقای سجادی که استعفا داد؛ فضای مجلس به گونه‌ای بود که اگر استیضاح آقای سجادی اعلام وصول می‌شد که قرار بود اعلام وصول شود، حتما رأی می‌آورد. اما در کل این مجلس با دولت سیزدهم دارد بسیار همراهی می‌کند.

گفتید مجلس بعدی به دولت سخت‌تر می‌گیرد، طبق کدام شواهد این پیش‌بینی را می‌کنید؟

من گفتم احتمالاً سخت‌گیری می‌کند 

این تهدید دولت است؟ 

واقعیتی است که اتفاق خواهد افتاد و تهدید نیست. 

از این مجلس همسوتر با دولت پیدا نمی‌کنید

جریانی که برد خود را در مشارکت حداقلی می‌بیند اقداماتی می‌کند که مردم پای صندوق نیایند

اما برخی به دنبال تشکیل مجلس انقلابی تر و همسوتر با دولت هستند؟

از این مجلس همسوتر با دولت پیدا نمی کنید. این‌که من می‎‌گویم احساس می‌کنم مجلس بعدی به دولت سخت‌گیرانه‌تر برخورد خواهد کرد زوایایی دارد؛ اولاً دولت در این داستان اشتباه می‌کند و اقداماتی که انجام می‌دهد، خیلی بیشتر از تلاش کاندیداهایی است که می‌خواهند در انتخابات مجلس شرکت کنند و ما چنین رفتاری را تا به حال از هیچ دولتی مشاهده نکرده‌ایم که این‌گونه بی محابا و ساده لوحانه وارد عرصه انتخابات شوند. اینکه معاون وزیر کشور بخش نامه‌ای می‌دهد، در هیچ دولتی سابقه نداشته است و این شأن و جایگاه دولت را تنزل می‌دهد.

دوماً اعتقادم بر این است که جریان تندرویی در کشور وجود دارد که به واسطه حضور دولت و برخی از افراد آنها در مجلس در پشت پرده نه به صورت عیان تلاش می‌کند و دست به هر کاری می‌زند تا مشارکت در انتخابات حداقلی باشد. این جریان تندرو برد خود را در مشارکت حداقلی می‌بیند؛ علیرغم اینکه در ظاهر شاید خودشان را تابع ولایت فقیه بدانند و بگویند حضرت آقا فرمودند مشارکت باید حداکثری باشد، اما اقداماتی که در سطح جامعه انجام می‌دهند که بعضی از این اقدامات را شروع کرده‌اند و ما هم مشاهده می‌کنیم، مؤید این موضوع است که این‌ها به دنبال مشارکت حداقلی هستند و کاندیداهایشان هم همین حرف‌ها را می‌زنند که مردم پای صندوق‌های رأی  نمی‌آیند ما طرفداران خاص خودمان را داریم و در هر شرایطی پای صندوق می‌آیند و ما با یک حداقل رأی به مجلس بیاییم، کفایت می‌کند و لازم نیست رأی مشارکت حداکثری را داشته باشیم. این نگران‌کننده است و متاسفانه یکسری اقدامات هم انجام می‌دهند که بر نارضایتی‌ها بیافزایند و مردم پای صندوق نیایند.

قهر کردن با صندوق‌های رأی جز ضرر برای آحاد مردم چیزی به دنبال ندارد

با ۵۰ نماینده آزاداندیش در مجلس می‌شود کارهای بزرگ کرد

فکر می‌کنید به سایر جناح‌ها و منتقدین اجازه ورود در انتخابات داده شود؟ اگر به جناح‌های سیاسی یا منتقدان برای پیگیری مطالبات حامیان و بدنه خود اجازه حضور در قدرت داده نشود، چه راهکاری باید اتخاذ کنند؟

اعتقادم بر این است که این انتخابات برگزار می‌شود و مجلس بعدی و مجلس بعد و ریاست جمهوری بعدی هم شکل می‌گیرد. قهر کردن با صندوق‌های رأی جز ضرر برای آحاد مردم چیزی به دنبال ندارد. این‌که بگوییم رأی نمی‌دهیم و جمهوری اسلامی را ساقط می‌کنیم و به کف خیابان می‌آییم، واقعا این نیست و این یک توهمی بیش نیست. کسانی که کمی اهل سیاست و اهل حکومت فهمی باشند، می‌دانند این اتفاق نخواهد افتاد. بله هیچ شکی هم نیست و هزینه ایجاد می‌شود و ممکن است هزینه سنگینی باشد و به قیمت از دست رفتن جان افراد باشد؛ اما قطعا چیزی که مدنظر عده‌ای است که ما نظام و حکومت را برمی‌گردانیم و خودمان می‌آییم این چیزها به نظر من رخ نخواهد داد. معتقدم تنها راه اصلاح، وجود و حضور نمایندگان حُر و آزاده و آزاداندیش در مجلس است. در چارچوب قانون می‌توانیم بسیاری از اصلاحات را به نفع مردم انجام دهیم.

 مثال می‌زنم؛ نمونه بارز خودم، روزی که وارد مجلس شدم نگاهم این بود که بتوانم در سطح ملی برای مردم تاثیرگذار باشم و به نظرم تا حدودی بودم. به طور مثال قانون واردات خودرویی که تصویب شد، چیز کمی نیست و آنهایی که دست اندرکارند متوجه‌اند که چه اقدام بزرگی انجام شده است. بنابراین باید بین این‌هایی که تائید می‌شوند گشت و پیدا کرد و رأی داد.

شورای محترم نگهبان حتما این نگاه را دارد که افراد با دیدگاه‌های مختلف ولی در چارچوب نظام و حاکمیت بتوانند به عرصه انتخابات ورود پیدا کنند؛ اما چیزی که در نهایت رخ می‌دهد، رأی مردم است. خودم نمونه بارزش هستم و به نظرم اگر در این داستان بتوانیم درست تبیین و روشنگری کنیم آن اتفاق رخ می‌دهد. من اعتقادم این است که اگر ۵۰ نماینده آزاداندیش، دلسوز و از لحاظ فکری روشن ( نه آن روشنفکری که در عام تعریف می‌شود، خیر) مردم را بفهمند و در چارچوب قانون و بدون تعارف با حوزه اجرا بتوانند به مجلس ورود کنند، واقعا می‌شود کارهای بزرگ کرد. 

خارج از قانون حرف نزدم؛ حتما تایید صلاحیت می‌شوم

خودتان تایید صلاحیت می‌شوید؟ 

حتما؛ من چیزی خارج از قانون حرف نزدم و بارها گفتم هر جا که لازم باشد می‌آیم و دفاع می‌کنم. 

مشکل ما این است که عده‌ای نمی‌فهمند در جامعه چه اتفاقاتی می‌افتد و آمارسازی‌ می‌کنند

با برگزاری انتخابات حداقلی که بیش از این هم در انتخابات مجلس یازدهم و هم در ریاست‌جمهوری داشتیم  آیا مقبولیت و مشروعیت نظام به مخاطره جدی نمی افتد؟ 

من قصد مقایسه ندارم اما الآن دولت ماکرون پشتوانه مردمی ندارد، هیچی ندارد. شما بگویید دارد، من می‌گویم ندارد و آن اتفاقاتی که در کشور ما رخ داد ۴ سال است، در فرانسه هر روز و هر شب در حال رخ دادن است اما کتمان نمی‌شود واِلا شدتش از کشور ما بیشتر است. مشکل ما این است که عده‌ای نمی‌فهمند در جامعه چه اتفاقی دارد می‌افتد و نمی‌پذیرند. می‌آیند یک آمارسازی‌هایی انجام می‌دهند؛ مثلا سخنگوی دولت گفته تورم کاهش پیدا کرده است اما آیا واقعا مردم این کاهش تورم را احساس می‌کنند یا افزایشش را؟ نکته‌اش این است باید بیایند و بگویند شرایط‌ ما بحرانی است و شرایط خاصی داریم اما  تلاش می‌کنیم مشکلات را حل کنیم.

هنگامی که مردم ببینند نه تنها مشکلات حل نمی‌شود، بلکه روز به روز بر مشکلات افزوده می‌شود این امر موجب ناراحتی‌شان می‌شود.

جریانی که در حال حاضر در حکومت نفوذ پیدا کرده و در مجلس و قوه مجریه است، به دنبال این نارضایتی هستند و نگرانی کار در  اینجا است. شما بحث مشروعیت را پیش می‌آورید، مجلس یازدهم که با یک رأی حداقلی شکل گرفته مشروعیت داشت یا نداشت؟ کارهایش را انجام داد یا نداد؟ قانون تصویب کرد یا نکرد؟

من روی این داستان که مشروعیت زیر سوال می‌رود یا نمی‌رود صحبت نمی‌کنم؛ ولی باز هم تاکید می‌کنم با پای صندوق نیامدن اتفاقات خوبی برای مردم نخواهد افتاد. مگر به مجلس فعلی نمی‌گویند مجلس حداقلی؟ البته در این مجلس نمایندگانی هم هستند که بسیار تلاش می‌کنند و به اندازه خودشان زحمت می‌کشند. من نگاهم این است قهر کردن مردم با صندوق‌های رأی سودی برای‌شان ندارد.

جریان تندرویی که در کشور است اصلا به دنبال آشتی نیست

چرا با برگزاری انتخابات آزاد و رقابتی شرایط آشتی مردم با صندوق رأی ایجاد نمی‌شود؟ 

گفتم جریان تندرویی که در کشور است که اصلا به دنبال آشتی نیست. 

در حال حاضر مسیر را اشتباه می‌رویم

پیشنهاد دادم فیلتر را ابزار تنبیهی کنند

این اتفاق‌ها درست است که در نهایت به نفع عده‌ای خاص تمام می‌شود اما در بلندمدت باعث افزایش شکاف مردم با نظام مستقر خواهد شد، به گونه‌ای که مردم بین خود و حاکمیت هیچ نسبتی پیدا نخواهند کرد؟

اصلا ما برای چه کسی حکومت‌داری می‌کنم؟ برای مردم دیگر. پیشنهادهای متنوعی با دوستان چه در این دولت و چه در دولت قبل مطرح کردم که بسیاری از مشکلاتی که دست به گریبان مردم است، به راحتی قابل حل است اما نمی‌دانم چرا انجام نمی‌شود؟ داریم مسیر را اشتباه می‌رویم. ببینید هنگامی که شما قصد دارید به مشهد بروید، حتما در مسیرتان تابلو بندرعباس را نخواهید دید. چرا که بندرعباس پشت سر شما وجود دارد. ما در حال حاضر مسیر را اشتباه می‌رویم. مثلا دولت نمی‌تواند به قیمت بنزین دست بزند؛ زیرا مردم ناراضی هستند و اگر به قیمت بنزین دست بزند، آنان به خیابان می‌ریزند. چرا مردم ناراضی هستند؟ چون مسیر را اشتباه می‌رویم. 

من پیشنهاد دادم اجازه دهیم واردات خودرو صورت بگیرد و هر مدل ماشینی که مردم دوست دارند، وارد شود و در اختیار آنان قرار گیرد و حتی برای خودروهای برقی یا هیبریدی تسهیلات در نظر بگیرند، یک یا دوسال این کار را انجام دهیم بعد به مردم بگوییم من دو سال با قیمت جهانی و تعرفه معقول ۲ تا ۵ درصد نه ۱۷۵ درصد ماشین برایتان آوردیم و حالا می‌خواهیم بنزین را به قیمت جهانی به شما بفروشیم و حتما کسی اعتراض نخواهد کرد، این می‌شود مسیر درست. ولی ما می‌گوییم باید آن ماشینی که ما می‌گوییم را بخرید. باید در صف بایستید و ماشینی که تولید می‌کنیم بخرید و به ما ربطی ندارد مصرف بنزینش در صد کیلومتر ۱۵ لیتر است و الان هم می‌خواهیم بنزین را گران کنیم؛ حتما نمی‌تواند این کار را انجام دهد. پس مسیر اشتباه است.

یا در قصه فیلترینگ ممکن است خیلی‌ها به من بگویند داری بلند پروازانه نگاه می‌کنی، در صورتی که این طور نیست. تا از رفع فیلتر صحبت می‌کنیم، بلافاصه می‌گویند فرانسه و ترکیه هم فیلتر کردند، بله درست است آنجا فیلتر صورت می‌گیرد اما آنجا فیلتر موقت است، یعنی یک ابزار تنبیهی در نظر گرفته می‌شود نه یک ابزار کاملا بازدارنده؛ چون فیلتر کردن بازدارنده نخواهد بود.

من پیشنهاد دادم فیلتر را ابزار تنبیهی کنند اما در کنارش شرایط اقتصادی را فراهم کنند و خدمات اجتماعی را ارتقا دهند و رضایتمندی را به وجود بیاورند آن وقت همان جوانی که در اینستاگرام به شما توهین می‌کند، مبلغتان می‌شود.

مشخص نیست پشت فیلترشکن‌های پولی که تراکنش آن در داخل انجام می‌شود، کیست؟

وقتی که من ِ حاکمیت، من ِدولت و مجلس؛ خانه، شغل و ماشین تامین نمی‌کنیم، اینترنت بین‌المللی را تضعیف می‌کنم و شرایط ازدواج را تسهیل نمی‌کنم، معیشت و تورم هم به مردم فشار می‌آورد چرا باید در فضای مجازی از من تعریف کنند؟

می‌توانید صفحه شخصی من را مشاهده کنید، تقریبا ۸۰% کامنت‌ها مثبت است. من هیچ کاری نکردم و فقط یک موضوع را به طور ویژه پیگیری کردم و آن قصه خودرو بود. پس باید این درس را به بقیه بدهیم که اگر در پی حل مشکل مردم باشید، فقط مردم بفهمند صادقانه پیگیری می‌کنید، از شما حمایت می‌کنند. شما به طور جدی در پی حل مشکل مسکن باش، مشخص است مردم حمایتت می‌کنند.

ما هیچ چیزی را به مردم ندادیم بعد هم می‌گوییم چون در یک بستری اعتراض می‌کنند، آن را می‌بندیم قطعا این کار اشتباه است. ای کاش درست هم می‌بستند، می‌آیند فیلترشکنی را می‌گذارند که مردم مجبور می‌شوند پول بدهند تا بخرند.

وقتی این اتفاق رقم خورد مجبوری ببندی؛ اما اگر از پنج مشکلی که گفتم، سه مورد را حل کردند، رضایتمندی به وجود می‌آورد و در کنارش بگویند اینستاگرام را باز می‌کنیم، ولی به کسانی که در آنجا فعالیت اقتصادی می‌کنند بگوییم اگر دفعه بعدی از این بستر برای حمله به نظام استفاده کردید یک ماه بیشتر می‌دندمش (البته درحال حاضر فایده ندارد بس که خرابش کرده‌اند) و این یک ماه به شما ضرر مالی می‌زند حساب و کتاب و زندگی‌ات بهم می‌ریزد، پس همراهی نکنید. 

باید این اتفاق بیفتد، نه این که از بیخ و بن بزنیم ببندیم، بعد هم مشاهده کنیم اتفاقی نیفتاده است همه فیلترشکن می‌خرند، معلوم است در ذهن جوانان این تفکر می‌آید، مشخص نیست پشت این فیلترشکن کیست؟ رایگان‌ها بسته می‌شود و پولی‌ها فقط باز است و تراکنشی که در داخل انجام می‌شود و در بانک‌های خودمان موارد مالی‌اش رد و بدل می‌شود، مشخص است شائبه در ذهنش به وجود می‌آید. لذا مسیری که می‌گویم اشتباه می‌رویم این است؛ یعنی شیوه کاری که در پیش گرفته‌ایم، درست نیست و این مساله هر روز به نارضایتی‌ها می‌افزاید.

 

باید خیلی تلاش کنیم تا مجلس در دور بعد آزاده باشد

متاسفانه برخی مسئولان خود را صاحب مملکت و قیم مردم می‌دانند؛ در حالی که آنها فقط نماینده مردم برای پیگیری مطالباتشان در قدرت هستند و وظیفه دارند شرایط زندگی مردم را تسهیل کنند و در برابر اقدامات و تصمیمات‌شان به جامعه پاسخگو باشند در حالیکه این مساله در میان مقامات ما دیده نمی‌شود.

این اثبات شده نیست، ولی تا حدودی تاییدش می‌کنم؛ یعنی در رفتاری که با برخی از مسئولین و همکاران خودم داشتم و در صحبت‌هایی که با آنها کردم چه در قوه مجریه و چه در قوه مقننه گاهی این صحبت را می‌شنویم که بعضی از آنها علنی هم می‌گویند مردم که نمی‌فهمند و مردم را در آن جایگاه نمی‌دانند و می‌گویند شاید مردم متوجه نیستند که دارند چه کار می‌کنند و ما می‌فهمیم، این اشتباه است. در پاسخ گفتم اینها همان مردمی هستند که به شما رأی دادند، آن موقع می‌فهمیدند و الآن نمی‌فهمند؟! باید خیلی تلاش کنیم تا مجلس در دور بعد مجلس آزاده‌ای باشد.

قطار انقلاب در حال حرکت است درش را باز کردند و یکی یکی افراد را با لگد پرت می‌کنند

جلوی‌ آنهایی که به اسم نظام، انقلاب، شهدا و دین به دنبال تامین منافع شخصی یا حزبی‌شان هستند، می‌ایستم

چرا برخی در حالی که از گفت‌وگوی ملی سخن می‌گویند، همزمان هر روز فضا را بر منتقدان سیاست‌های خود تنگ‌تر و دایره خودی‌ها را محدودتر می‌کنند؟

من آدم سیاسی نیستم و آنچنان با این اصطلاحات کاری ندارم اما به وضوح به یک مطلبی رسیده‌ام در اتفاقاتی که اخیرا در کشور ما رخ داد، به وضوح مشخص بود

جریانی که به دنبال براندازی است، اصلا اصلاح‌طلب و اصولگرا، انقلابی و غیر انقلابی برایش ملاک نیست؛ یعنی همه را در یک ظرف می‌بیند. من همیشه این را گفته‌ام، باید قدردان تمام کسانی بود که در این کشور برای این مردم تلاش کردند و زحمت کشیدند اگر در جاهایی ضعف و ایراد داشتند و باید آنها را گفت تا در آینده تکرار نشود و جاهایی نیز نقاط قوت‌شان بوده و باید آنها را هم گفت. من  در دولت آقای روحانی گفتم و از آقای احمدی‌نژاد و آقای خاتمی هم گفتم و همه این‌ها نسبت به کشور و مردم و نظام عِرق و تعلق خاطر داشتند و خدماتی انجام دادند و حتی قبل از انقلاب؛ هر کسی که برای این مردم و اعتلای نام ایران زحمتی کشیده باید به او احسنت گفت و تشکر کرد و آنهایی که دانسته برای پایین آوردن جایگاه ایران تلاش کردند، بایستی با سند و مدرک به مردم معرفی شوند و آنهایی که ندانسته در این مسیر قدم برداشتند را توجیه کرد و برایشان توضیح داد؛ اما نباید از قطار انقلاب پیاده شان کرد.

یک بار به یکی از دوستان گفتم قطار انقلاب در حال حرکت است و درش را باز کردید و یکی یکی افراد را با لگد پرت می‌کنید که این اشتباه است و گفتم یکی از آنها خود من هستم که می‌خواهید مرا به زور بیرون کنید اما می‌گویم هستم و می‌خواهم  بمانم؛ ولی چون منافع شما را تامین نمی‌کنم و یا آنها را به خطر می‌اندازم، بهترین کار برای ساکت کردن من این است که بگویید ضدانقلاب، ضدولایت فقیه و ضدنظام هستم؛ در صورتی که ضد ولایت فقیه نیستم؛ من ضد سودجویی و ضد منفعت‌طلبی تو هستم. من به شدت با آنهایی که به اسم نظام، انقلاب، شهدا و دین به دنبال تامین منافع شخصی یا حزبی‌شان هستند، مشکل دارم و جلوی‌شان ایستادم و هزینه‌اش را هم دارم می‌دهم و معتقدم بقیه هم باید همین طوری باشند و اینکه چرا بقیه به این شدت نیستند را نمی‌دانم؟! یعنی می‌دانم ولی نمی‌توانم بگویم.

با کلی مصیبت، مشقت و رنج توانستیم سنگ بنای قانون شفافیت را بگذاریم

یکی از انتقادات به نماینده‌های مجلس همین است که در هر استیضاح یا سوالی منافع شخصی یا حزبی خود را پیگیری می‌کنند. 

این در تمام مجالس هست و مختص این مجلس نیست. در تمامی ادوار نمایندگانی هستند و اگر کسی بگوید نه نیستند، این حرف الکی است، اما ما تلاش کردیم و با شفافیتی که در مجلس بالاخره به سرانجام رساندیم تقریبا ۸۰% نمایندگان در آن سامانه آرای‌شان مشخص می‌شود و حداقل در این زمینه آن چیزی که از دستمان برمی‌آمده با کلی مصیبت، مشقت و رنج توانستیم سنگ بنایش را بگذاریم و قانونش را بعد از رضایت دادن تشخیص مصلحت نظام، تصویب خواهیم کرد.

 این در ذات برخی از افراد است و تغییرناپذیر است، شاید آن آدم اگر راننده تاکسی باشد، در حد خودش منافعش را پیگیری کند و این به انتخاب برمی‌گردد. نام‌نویسی کاندیداها شروع می‌شود، مردم در شهرستان‌ها معمولا سابقه خانوادگی افراد را دارند و انتخاب‌ها باید درست باشد. خودم را مثال می‌زنم که کسی ناراحت نشود، من ِ جلال رشیدی کوچی که  قبلا سابقه سوءاستفاده از پست و موقعیتم را داشتم و از یک صندوق پرتقال، یک میلیون پول و فلان امتیاز نگذشتم، اگر با رأی مردم نماینده مجلس شوم، حتما از خانه چند میلیاردی یا فلان امتیاز چند میلیاردی نمی‌گذرم و این باز به انتخاب مردم برمی‌گردد. 

در حال حاضر چیزی به نام گشت ارشاد نداریم

انتقادی که به مجلس یازدهم می‌شود این است که به جای مسائل معیشتی به دنبال طرح‌هایی مثل طرح صیانت و لایحه عفاف و حجاب هستند که شاید برای بسیاری از افراد جامعه محلی از اعراب نداشته باشد. آیا مجلس یازدهم پیگیری مسائل اقتصادی و معیشتی، مهار تورم و گرانی را که مردم با آن درگیر هستند، کنار گذاشته و مطالبه یک عده خاص در قدرت را پیگیری می‌کند؟

من این را قبول ندارم. اگر دستور کار مجلس از یک سال گذشته تاکنون را بررسی کنید و ببینید چه چیزهایی در دستور کار مجلس بوده و آن را مقایسه کنید با اخباری که از حواشی مجلس مخابره می‌شود. اخباری مانند طرح صیانت و لایحه عفاف و حجاب برای مردم داغ است و نگاه مردم را بیشتر جلب می‌کند؛ اما مجلس در ۲ سال گذشته تمام وقتش را برای این ۲ طرح و لایحه گذاشته است؟ خیر. هفته گذشته چند مصوبه در حوزه کمک به تقویت اقتصاد کشور داشتیم؛ مثلا لایحه تفکیک وزارت صمت که عده‌ای موافق و عده‌ای مخالفند؛ ولی چون حواشی مجلس به ویژه توسط آن جریان تندرو همیشه خبرساز بوده بر اصل مجلس سایه انداخته است. 

ما در حوزه معیشت و اقتصاد مردم قوانین بسیار خوبی داشتیم که سال‌ها خاک می‌خوردند و یکی رتبه‌بندی فرهنگیان بود. اینکه دولت بد اجرا می‌کند، دیگر دست مجلس نیست و مقصر هم مجلس نیست، مجلس قانون تصویب کرده است. در قانون صدور مجوز کسب و کار، مجلس با این کار هم به معیشت مردم کمک کرد و هم جلوی فساد و رانت را گرفت. همچنین در قصه واردات خودرو چه کار کرده و چگونه در این مجلس تصویب شده است اما یک عده کوچک و محدود سر و صداهای بزرگی را راه می‌اندازند، مثلا فلان نماینده می‌گوید ما می‌خواهیم فلان طرح را خارج از نوبت بررسی کنیم، حالا این طرح در نوبت بررسی قرار گرفته است؟ آیا امضا جمع شده است یا خیر؟ نگاه آن جریان تندرو این است که خارج از نوبت بررسی شود، با خبرنگار مصاحبه می‌کند که بررسی لایحه عفاف و حجاب خارج از نوبت در دستور کار مجلس قرار گرفت و ما هر چه دستور مجلس را بالا و پایین می‌کنیم می‌بینیم هیچ خبری نیست. یا حواشی دیگری که خبرش می‌آید و بعدا هم معلوم می‌شود دروغ بوده ولی تاثیر خود را می‌گذارد. 

مثلا ما بحث همسان‌سازی را داریم پیگیری می‌کنیم و تبدیل وضعیت نیروهای شرکتی در این مجلس در حال انجام است که همگی به سود مردم است، حالا دولت بعضی جاها کارشکنی می‌کند، کاری نداریم.

موضع من درباره گشت ارشاد هم مشخص است البته الان چیزی که به اسم گشت ارشاد که دارند می‌گویند نیست واقعا و برداشت اشتباهی بود که برخی‌ها در ذهن مردم جا انداختند در حال حاضر چیزی به نام گشت ارشاد نداریم و برخوردهایی که قبلا می‌شد نیست و فیلم‌هایی که می‌آید مال قبل است. نگاه من درباره گشت ارشاد سابق مشخص است و اعتقادی به این داستان نداشتم. 

بحث ما بر سر لایحه عفاف و حجاب این است که باید روی موارد ایجابی کار شود

 لایحه عفاف و حجاب لایحه‌ای است که دولت به مجلس داده و آقای قالیباف بارها تاکید کرده که باید ابعاد ایجابی‌اش بر ابعاد سلبی‌اش سایه بیندازد و تا زمانی که این اتفاق نیافتد، در حوزه حجاب شاهد اتفاق مثبتی نخواهیم بود. تا الان با مساله حجاب همیشه سلبی برخورد کردیم.

 حساب عموم بانوان را از یک حساب عده‌ای که با هدف از خارج از کشور با برنامه می‌آیند و قبح‌شکنی و توهین به مقدسات به نام بانوان ایرانی می‌کنند که هستند و وجود دارند جداست و دارد با آنان برخورد می‌شود و نیروی انتظامی و مجموعه‌های امنیتی آنها را پیدا می‌کنند و برخورد لازم با آنها خواهد شد. 

بحث ما بر سر لایحه عفاف و حجاب این است که باید روی موارد ایجابی کار شود. بسیاری از بانوانی که پوشش و رفتارشان از لحاظ پوشش با چیزی که در حکومت دیده شده مغایرت دارد مطمئنا اگر چهار کار مثبت برایشان انجام دهند، بعد از آنها خواهش شود که همراهی کنند، حتما همراهی می‌کنند. بسیاری از این‌ها رفتار اعتراضی دارند و می‌گویند به این وسیله اعتراض خود را نشان می‌دهیم و اگر حوزه اشتغال، معیشت، مسکن و ازدواجشان حل شود و بگوییم ما به عنوان حاکمیت این‌ها را برای شما حل کردیم و شما هم رعایت کنید، حتما همراهی می‌کنند و اگر کسی تخلفی می‌کند یا جرمی مرتکب می‌شود می‌توان با او برخورد کرد. 

برخی مسئولین تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر در برابر فهمیدن مشکلات مقاومت می‌کنند

حکومت با تقویت خود در مسائل اقتصادی و معیشتی می‌تواند آحاد مردم را با خود همراه کند

وقتی هیچ کدام از این‌ها را ندادیم و از سوی دیگر بعضی مسئولینی که ارشاد می‌کنند و تذکر می‌دهند خود و خانواده‌هایشان در این موضوع در نقطه مقابل عمل می‌کنند برای این جوانان پارادوکس به وجود می‌آید. در جایی مردم عصبانی و ناراحت می‌شوند که ما یک چیزهایی را برای‌شان منع کنیم و بعد خودمان به چیزی که منع کرده‌ایم، عمل کنیم. در اینجا اختلافات به وجود می‌آید وگرنه همه کسانی که در کشور زندگی می‌کنند عاشق این کشورند و بارها بزرگان و مقام معظم رهبری تذکر دادند که نباید اجازه دهیم جامعه به سمت دوقطبی شدن پیش برود که برای جامعه ضرر دارد.

نگاهم نه تنها به عفاف و حجاب، بلکه به تمام مسائل این است که حکومت با تقویت خود در مسائل اقتصادی و معیشتی و خروج از بحران‌ها می‌تواند آحاد مردم را با خود همراه کند. مگر مردم چه می‌خواهند؟ در اتفاقاتی که افتاد یکی از آمارهایی که به ما دادند این بود که ۷۰ تا ۸۰% بازداشتی‌ها جوانان مجرد بیکار هستند. اینجا ۲ فاکتور مجرد و بیکار وجود دارد حال دیگر باید تلاش شود وضعیت تأهل‌شان تسهیل و شغل برای‌شان ایجاد شود. دیگر ۸۰% نمی‌آیند ۲۰% می‌ماند، ما باید به این سمت برویم.

مشکل ما و برخی از مسئولین که تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر هستند این است که در برابر فهمیدن مشکلات مقاومت می‌کنند و نمی‌خواهند بفهمند؛ یعنی نمی‌خواهند بفهمند نگاه بقیه به یک زن چادری چیست؟ چرا این نگاه وجود دارد؟ این چرایی را نمی‌خواهند بفهمند و می‌روند یک سری آمار برای خود درست می‌کنند و می‌گویند همه چیز خوب است و ۷۰% جامعه با حجاب موافقند و فقط ۳۰% هستند و در داستان‌های دیگر هم همین است. نمی‌خواهند بفهمند و با هزار بدبختی هم اگر بفهمند، نمی‌پذیرند؛ چون اگر بپذیرند منافعشان به خطر می‌افتد و برای چیزی که نفهمند و نپذیرفتند راهکار ارائه می‌دهند. 

 درباره ازدواج قانون تصویب کردیم و تمام موارد سلبی‌اش را بلافاصله انجام دادند ولی در مورد ایجابی‌ها اتفاقی نیفتاده است. قانون خوبی تصویب کردیم ولی اجرایش خوب انجام نشده است ایجابی‌ها چه شد؟ مگر قرار نشد ما به این‌ها خانه و وام بدهیم؟

هیئت عالی نظارت خودش شورای نگهبان جدیدی شده است

برخی منتقد الزام به پیش ثبت‌‌نام در انتخابات مجلس بودند و می‌گویند این اتفاق فرصتی را برای پرونده‌سازی برای کاندیداهای منتقد باز می‌کند.

چرا از آن طرف نگاه نمی‌کنید؟ فرصت برای دفاع از حق بیشتر فراهم می‌شود. آن موقع ۱۰ روز فرصت داشتند خودت را با هزار بدبختی به تهران و به شورای نگهبان برسانند و بگویند من این کارها را نکرده‌ام، برایمان پرونده ساختند و این هم سند و مدرکش است، در حال حاضر ۲ ماه فرصت دارند.

این فرصت خوبی است و باعث می‌شود اگر حقی از کسی ضایع شده باشد، فرصت پیگیری خوبی داشته باشد وگرنه در بقیه مباحث قانونی محدودیتی ایجاد نکردیم.

این قانون یک قانون خوب بود و من قائل بر این بودم که انتخابات تناسبی هم برای کل کشور باشد؛ اما اعضای هیئت عالی این را گروگان گرفتند و گفتند اگر این را حذف نکنید، اجازه نمی‌دهیم و این ضعف است. هیئت عالی نظارت اصلا خودش یک شورای نگهبان جدیدی شده که کارها را پیگیری می‌کند. 

اینکه ما قانون را به گونه‌ای باید بنویسیم که ایجاد محدودیت نکند( البته که خود قانون محدودیت است) ما کاری به شورای نگهبان نداریم نگفتیم شورای نگهبان چگونه بررسی کند اصلا در اختیار مجلس نیست. ما گفتیم برای این که انتخابات بهتر برگزار شود، بهتر است بازه زمانی بیشتر در اختیار قرار بگیرد. حالا کسی با کسی لج است، در اختیار مجلس نیست و در این راستا نمی‌توانیم کاری بکنیم.

وقتی مردم را از چیزی منع می‌کنیم و خودمان به آن عمل می‌کنیم، در ذهن جوانان پارادوکس ایجاد می‌کند

برخی از جریان‌ها به دنبال تضعیف جمهوریت نظام هستند از سویی اسلامیت هم در کشور به خطر افتاده و شاهد دین‌گریزی در برخی جوانان هستیم چطور می‌توان این جمهوریت را در کنار  اسلامیت حفظ کرد؟

من هم همان فرمایش امام خمینی را تکرار می‌کنم، جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیش نه یک کلمه بیشتر. اگر امروز برخی از جوانان نسبت به آموزه‌ها و شعائر دین اسلام ناراحتند، اعتقادم بر این است که محبت اهل بیت ته دل بسیاری از آنهاست و اعتقاداتشان سر جاست.

یک بار به یکی از این‌هایی که انتقاد داشت، گفتم می‌دانی کجا اهل بیت را دوست داری و به آنها اعتقاد داری؟ دیدم اشک در چشمانش جمع شد، گفتم همان جایی که گرفتاری برایت پیش می‌آید و ناخواسته ته ته دلت آنان را صدا می‌زنی، پس بچه شیعه هستی که ائمه این را قبول داری. اما وقتی رفتار من مسئول مسلمان که دایه اسلام دارم می‌بینند به جای این که از من مسئول مسلمان زده شوند، از اسلام زده می‌شوند و به آنها حق می‌دهم؛ اما خواهش می‌کنم حساب افرادی مانند جلال رشیدی که ظاهر اسلامی دارند و ادعای اسلامی دارند ولی به اسلام عمل نمی‌کنند را از اسلام واقعی جدا کنند.

مسئولی که از حضرت علی (ع) یا امام حسین (ع) دم می‌زند باید کمی رفتارش هم شبیه آنها باشد، امیدوارم جوانان این را درک کنند و بفهمند که درک می‌کنند. البته الان خیلی از اینها را لجبازی می‌دانم و اعتقاد قلبی‌شان نیست و حساب جریان وهابی و جریان صهیونیستی که نفوذ کردند را جدا می‌کنم.

نگاهم بر این است که ما به عنوان جوانان گام دوم انقلاب بایستی انقلاب‌مان را از اینها پس بگیریم و هیچ انسان آزاده‌ای این را برنمی‌تابد و من هم برنتابیدم که الان ایستادم و مقابله می‌کنم و هزینه می‌دهم.

وقتی مردم را از چیزی منع می‌کنیم و خودمان به آن عمل می‌کنیم، در ذهن جوانان پارادوکس ایجاد می‌کند و این را به پای اسلام می‌گذارد؛ زیرا کسی که دارد این حرف‌ها را می‌زند برای ثابت کردن حرفش از اسلام هزینه می‌کند. در این شرایط نباید بگوییم یک وعده غذا بخورید و اول باید ثابت کنند خود و خانواده‌شان یک وعده غذا می‌خورند، بعد مردم هم یک وعده غذا می‌خورند. یا ثابت کنند زندگی ساده و زیست مومنانه دارند، مردم هم از آنان تبعیت می‌کنند؛ اما وقتی به مردم می‌گویند یک وعده غذا بخورند و خودشان سر سفره پرچرب می‌نشینند و عکس و فیلم‌شان درمی‌آید و ثابت می‌شود این کار را نکردند، معلوم است مردم لج می‌کنند. چاره‌ای نداریم جز این که انقلاب‌مان را از اینها پس بگیریم.

دوگانگی‌ها نگران‌کننده است

شاخص‌های انقلاب را کنار گذاشتیم و یک سری افراد را شاخص کردیم و انقلاب را با آنها سنجیدیم. انسان‌ها جایزالخطا هستند و این‌ها که دیگر خود خطا هستند. کسی که تمام خانواده‌اش خارج از کشور است و می‌گوید مرگ بر آمریکا؛ مردم می‌گویند اگر آمریکا بد است چرا بچه‌های شما آنجا هستند؟! نباید بچه‌شان را به آمریکا بفرستند و یا اگر فرستادند یک اعلام برأت کنند و بگویند این‌ها از ما نیستند. نه این بچه‌ات عضو گروه منافقین شود بعد هم بیایید بگویید گولش زدند بعد در تمام مسئولیت‌ها حضور داشته باشید. بعد فردی که اتفاقا دلبسته نظام است را بیایند برای اینکه روزگاری از کنار کسی رد شده رد صلاحیت کنند این باعث دوگانگی می‌شود که این دوگانگی نگران‌کننده است.

یکی از اهدافی که وارد مجلس شدم و آن را پیگیری کردم و اگر دور بعد هم باشم پیگیری می‌کنم همین قصه است. در بحث خودرو اصلی‌ترین کارمان واردات خودرو نبود و اصلی‌ترین کارمان این بود که کسانی که پشت پرده هستند، نورافکن روی‌شان بیندازیم که اگر قرار است تصمیم بگیرند، شفاف تصمیم بگیرند.

برانداز واقعی آن‌هایی هستند که با تصمیمات آگاهانه یا ناآگاهانه در کشور موجبات خشم جوانان را فراهم می‌کنند

برانداز آن جوانی که کف خیابان آمده نیست، او اعتراض دارد دستش هم جایی بند نیست به خیابان می‌آید چندنفر هم دور خودش مشاهده می‌کند و تصورش این می‌شود که همه چیز تمام است چندتا بد و بیراه هم می‌گوید، آنها برانداز نیستند. برای همان جوانی که کف خیابان آمده است، شما امکانات فراهم کن عاشق نظام خواهد شد. برانداز واقعی آن‌هایی هستند که با تصمیمات آگاهانه یا ناآگاهانه در کشور موجبات خشم جوانان را فراهم می‌کنند آن‌ها از همه براندازتر هستند، دشمن خارجی کاری نمی‌تواند انجام دهد. نادان داخلی است که رسیده به یک مسئولیتی یک جمله‌ای می‌گوید یک تصمیمی می‌گیرد که باعث ایجاد خشم در ذهن و دل جوان شود و از آن طرف رسانه‌های بیگانه آن را بزرگ و پخش می‌کنند.

یک خبری آمد مجلس می‌خواهد طرحی را برای مقابله با سگ‌گردانی انجام دهد، اصلا طرح در دستور کار آمد؟ خیر. اما خبرش را یک آدمی بدون این که نسبت به مشکلات جامعه اشراف داشته باشد، داد؛ یک مصاحبه می‌کند خارجی هم برمی‌دارد در بوق و کرنا می‌کند و فردا می‌شود تحلیل‌های مترویی که گفته می‌شود. 

بازار دروغ هم الحمدالله پر رونق است و خریدار دارد، چرا بازار دروغ رونق پیدا کرده است؟ چون من جلال رشیدی کوچی به عنوان مسئول درست عمل نکردم یا حرفم با عملم فرق کرده است و هنگامی که جوان مشاهده کند، مشخص است که نمی‌پذیرد.

مثلا من به عنوان مسئول بگویم فقط تولید داخلی و مردم باید از این‌ها استفاده کنند بعد کفش و ساعتم را خارجی انتخاب می‌کنم و ماشین خوب سوار می‌شوم، مردم مشاهده می‌کنند بچه و عروسش ماشین خوب سوار می‌شوند، این‌ها است که باعث می‌شود مردم بعد از یک مدتی بگویند اگر بد است فقط برای ما بد است؟ اگر خوب است فقط برای شما خوب است؟ معتقدم ما در این داستان باید قول و عمل‌مان یکی باشد. امیدوارم آن‌هایی که نمی‌فهمند بپذیرند بعد برویم برای چیزی که فهمیدیم و پذیرفتیم راهکار درست ارائه دهیم آن وقت مشکلات حل می‌شود.

اگر واردات خودرو انجام شود یک کارگر ایرانی هم بیکار نمی‌شود

گفتید در بحث خودرو اصلی‌ترین کارمان واردات خودرو نبود بلکه این بود کسانی که پشت پرده هستند نورافکن رویشان بیندازیم در حالی که برخی معتقدند شکستن انحصار خودرو و واردات آن بیشتر به نفع طبقات بالای جامعه است و رانتی برای آقازاده‌هاست و در نهایت به بیکاری کارگران منجر می شود.

خیر این گونه نیست، این قول قطعی را به شما می‌دهم که اگر واردات انجام شود یک کارگر ایرانی هم بیکار نمی‌شود. این صحبت مال کسانی است که می‌خواستند به بهانه بیکاری کارگر ایرانی به بهانه نبود ارز انحصار ایجاد کنند که کردند، ۶ یا  ۷ سال انحصار ایجاد کردند و نتیجه‌اش این شده است. اینکه می‌گویم با این کار کارگر ایرانی بیکار نمی‌شود زیرا قبلا سابقه واردات خودرو داشتیم و هیچ کارگر ایرانی بیکار نشد و هیچ خط تولیدی بسته نشد؟ خیر، واردات خودرو حتما به سود خودروسازان است؛ چرا؟ چون دولت به خودروسازان فشار می‌آورد که باید یک و نیم میلیون خودرو تولید کند تا نیاز بازار تامین شود و می‌تواند تولید کند؟ خیر. اتفاقی که می‌افتد این است که از کیفیتش می‌زند؛ ساده مثال می‌زنم اگر قرار باشد خودروساز در شرایط عادی با یک قوطی رنگ ماشینی را رنگ کند، وقتی دولت به او فشار می‌آورد برای این که بتواند تولیدش را اضافه کند به سبب اینکه زیرساختش را ندارد با یک قوطی رنگ ۳ماشین را رنگ می‌کند، می‌شود آن چیزی که امروز مشاهده می‌کنید. یا مثلا اگر قرار باشد در یک ماشین یک تن فولاد به کار رود آن را ۵۰۰ کیلو می‌کند و با این مقدار ۲ ماشین می‌سازد. چه می‌شود؟ کیفیتش پائین می‌آید.

اگر واردات انجام شود خودروساز  ۷۰۰ هزار خودرویی که تولید می‌کند را با کیفیت تولید می‌کند و فشاری رویش نیست که بخواهد محصولی که تولید نکرده را ۲ سال زودتر بفروشد و پولش را از مردم بگیرد و از طرف دیگر هیچ کارگری بیکار نمی‌شود و پس از این اتفاق دولت باید قیمت خودرو را آزاد اعلام کند؛ یعنی خودروساز هر قیمتی که دوست دارد بر محصولش بگذارد. شاید ایران خودرو می‌خواهد پژوپارس خودش را یک میلیارد قیمت‌گذاری کند، مگر مثلا بخش خصوصی نیست، بگذارد اما از سوی دیگر دولت باید با واردات تنظیم کند و این اتفاق چرخه را کامل می‌کند و آن گاه می‌توانند سراغ بنزین بروند، خودروهای هیبریدی بیاورند که این باعث می‌شود خودروساز تلاش کند محصول به روزی تولید کند و برای ماندن در بازار رقابت مجبور است قیمتش را هم معقول در نظر بگیرد و همه این‌ها دست به دست هم می‌دهد که صنعت خودروسازی ما شکوفاتر شود و به سود مردم رقم بخورد.

 الان هر کسی نمی‌تواند خودروی تارا بخرد؛ چون نیست و اگر هم باشد قیمتش خیلی بالاست و ۷۰۰ یا ۸۰۰ میلیون تومان است؛ اما وقتی واردات انجام شود آن گاه مردم حق انتخاب دارند و می‌توانند تارا را با قیمت معقول مثلا ۴۰۰ میلیون بخرند نه ۷۰۰ میلیون تومان. در حال حاضر مثلا خودروساز خودروی خود را ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیون تومان می‌دهد قیمت که آزاد شود، ۵۰۰ میلیون قیمت می‎گذارد آن وقت مردم تصمیم می‌گیرند مثلا با ۵۰۰ میلیون خودروی تارا بخرند یا ۸۰۰ میلیون بدهند فلان خودروی خارجی با فلان برند بخرند و به این شکل بازار تنظیم می‌شود. من اعتقادم بر این است نه تنها یک کارگر ایرانی بیکار نمی‌شود، بلکه کلی شغل هم ایجاد می‌شود. 

اگر مسیر درست باشد، همه با هر میزان پول می‌توانند خودرو خریداری کنند

اما کارگر ایرانی نمی‌تواند در حال حاضر یک ماشین معمولی خریداری کند.

بله در حال حاضر نمی‌تواند اما هنگامی که واردات آزاد شود، می‌تواند. با ذکر مثال می‌گویم در سال ۹۵ حقوق یک کارگر ایرانی ۵ الی ۶ میلیون تومان بود، یک تیوتای رافورد که الان ۶ میلیارد است آن موقع ۲۰۰میلیون تومان بود، بعد شرکت‌ها برای اینکه بتوانند آن چه را که وارد کردند بفروشند آن را شرایطی می‌فروختند؛ یعنی می‌گفتند از ما بخرید و ۳۰ درصدش را نقد بدهید و ۷۰ درصدش را اقساط بدهید و یک بیمه بدنه رایگان هم می‌دهیم، آپشن‌هایی که من روی ماشینم می‌گرفتم از سایپا بیشتر است. چه اتفاقی می‌افتاد؟ آن کسی که پول داشت ۱۰ تا پژوپارس نمی‌رفت بخرد یک تیوتای رافورد می‌خرید و با آن خوش می‌گذراند و ۱۰ پژو پارس می‌ماند برای کسانی که پول رافورد نداشتند. 

همان موقع هم ایران خودرو یا سایپا شرایطی می‌فروختند؛ یعنی به دنبال مشتری می‌دویدند و کسی به خودروهای چینی نگاه هم نمی‌کرد اما الان گوهر نایاب شدند و باید در صف بایستید تا ۲ ماشین دیگر که معلوم نیست چه چیزی می‌خواهند به متقاضیان بدهند. اگر مسیر درست باشد؛ همه با هر میزان پول می‌توانند خودرو خریداری کنند. از سوی دیگر دولت باید روی تعرفه‌ها دقت کند، تاکید ما بر این است که تعرفه را نباید روی حجم موتور ببندند و باید تعرفه را روی قیمت ماشین ببندند، چه کار دارند ۲هزار سی سی است یا ۴هزار سی سی، ببینند قیمتش ۱۰ هزار دلار است یا ۱۰۰ هزار است داریم تلاش می‌کنیم تا این کار انجام شود. 

شنیده‌ام جریان آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد با یک لیستی وارد انتخابات شود

جریان احمدی‌نژاد به نظرتان چقدر توانسته در دولت نفوذ پیدا کند؟ آیا در انتخابات شاهد ائتلاف این جریان با جریان دولت خواهیم بود؟ 

اطلاعی ندارم ، گفتم من آدم سیاسی نیستم اما شنیده‌ام آقای احمدی‌نژاد یا جریان آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد با یک لیستی وارد انتخابات شود.

کار کمیته تحقیق و تفحص از اوقاف به کجا رسید؟

گفته‌اند هر نماینده‌ای که علاقه دارد عضو این کمیته شود.

انتهای پیام/
سمیرا عالم‌پناه
ارسال نظر
پیشنهاد امروز