محمدرضا عارف:
سرنوشت حاکمیت یکدست به بن بست رسیدن کشور است/ ارادهای جدی برای تغییر در شیوه حکمرانی احساس نمیشود/ لزوم احیای جمهور در جمهوری اسلامی روزآمد
محمدرضا عارف، رئیس بنیاد امید ایرانیان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پیامی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران با بیان اینکه رهبر فقید انقلاب با حاکمیت یکدست مخالف بودند، سرنوشت حاکمیت یکدست را به بن بست رسیدن کشور دانست و تاکید کرد: احیای جمهور در جمهوری اسلامی روزآمد با اتکا به قوانین کارآمد و مورد قبول اکثریت مردم ، نیازمند تدابیر و تصمیماتی است که نمایندگان جمهور در شرایطی آرام و منطقی و از معبر گفتوگو اتخاذ نمایند.
به گزارش ایلنا، متن این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران خوانشی دوباره از آرمان های اصیل انقلاب مردمی ۵۷ امری ضروری به نظر می رسد .نظام جمهوری اسلامی ایران ساختاری، برآمده از انقلابی مردمی با شعار بنیادین «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» است. انقلابی که مورد قبول قاطبه ی مردم و نحلههای گوناگون و متکثر قرار گرفت و رهبر فقید انقلاب «جمهوریت » در «جمهوری اسلامی» را بسان سایر جمهوریها تبیین نموده و میزان را رای ملت دانستند. ایشان اسلامیت را صفتی مکمل برای کامل کردن برخی ناتمامیهای جمهوریها و نه قیدی محدودیت آور و تهدید و تحدید کنندهی آن و انحلال کنندهی مردم میخواستند. آنچه که در مدل حکمرانی رهبر فقید انقلاب جاری و ساری بود حضور تمامی سلایق ،افکار و عقاید برای اداره کشور و خواست و اراده مردم و تبلور واقعی جمهوریت بود. ایشان با حاکمیت یکدست مخالف بودند چرا که سرنوشت حاکمیت یکدست به بن بست رسیدن کشور است. از این رو در زمان حیات آن مرد بزرگ که دوران تثبیت انقلاب بود جریانات مختلف سیاسی با سلایق گوناگون حضور پررنگی در ساحت سیاسی کشور داشتند. محکمات اندیشه رهبر فقید انقلاب، حاکمیت ملی، میزان بودن رای مردم و حاکم شدن قانون بر کلیهی مقدرات کشور بود.
جمهوری اسلامی ایران از بدو شکلگیری، به میزان وفاداری به آرمانهای انقلاب اسلامی و تکانههایی که جمهور ملت را حول استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی و نفی استبداد و خودکامگی ، متحد ساخت، توانسته است بر مخاطرات غلبه نماید و البته سوگمندانه باید اذعان کرد که عدول از این اصول استوار ، شکاف مردم و حاکمیت و آسیب پذیری امنیت، منافع و مصالح ملی را نیز در پی داشته است.
البته باید اذعان کرد که در دوران تثبیت انقلاب بواسطه شرایط خاص آن زمان و نادیده گرفتن کرامت انسانی در برخی تصمیمگیریهایی که با حقوق شهروندی در ارتباط بود شاهد اشتباهاتی بودیم که با آموزه های اسلامی بعضا در تعارض بود.
آنچه که ایران عزیز را طی سالیان متمادی بعد از انقلاب اسلامی توانست از گزند بدخواهان حفظ کند بی شک همراهی موثر مردم با اهداف اولیه انقلاب بود ولی متاسفانه شکل گیری جریان تمامیت خواه و توسعهستیز در بخشهایی از حاکمیت طی سالیان گذشته عملا باعث کاهش معنادار اعتماد مردم به حاکمیت شد که در پی آن شاهد چالشهای فراوانی در کشور هستیم. چالشهایی که نتیجه حاکم شدن تفکری انحصارطلب و اقتدارگرا بر جامعه است که تلاش این جریان حذف تمامی یاران انقلاب،نخبگان و دلسوزان میهن عزیزمان است.با توجه به شناختی که از تفکر ضد جمهور این جریان داریم متاسفانه باید بگوییم در صورت تداوم حاکمیت چنین نگاه و تفکری که هیچگونه سنخیتی با آرمانهای اولیه انقلاب اسلامی ندارد سرنوشت خوبی را برای ایران عزیز متصور نیستیم.
برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در اواخر قرن گذشته بود که ارادهی بخشهایی موثر از حاکمیت و جریانهای براندازی خواه ، همراستا پروژههای سیاسی خود را در کاهش میزان حضور مردم در انتخابات مییافتند. جریان تمامیت خواه و انحصارطلب که پیروزی در انتخابات را با مشارکت حداکثری در انتخابات برای خود دست نیافتنی میدید و زمینهی برگزاری یک انتخابات با مشارکت کم ، اما نتیجه ی از پیش تعیین شده را در دستور کار قرار داد. از طرفی جریان ِ سرنگونی طلب نیز کاهش مشارکت در انتخابات را مقدمهی تحرکات بعدی خود برای نامشروع جلوه دادن نظام جمهوری اسلامی ایران و تقویت موضع خود یافته بود.
تمامی این موارد زنگ خطری بود که پیشتر توسط دلسوزان کشور نسبت به فاصله گرفتن از آرمانهای انقلاب ۵۷ بارها اعلام شده بود اما متاسفانه ارادهای جدی برای تغییر در شیوه حکمرانی احساس نمی شود.
شواهد مبتنی بر آمایش آماری و نظرسنجیهای معتبر حاکی از آن است که امروز کسر وسیعی از ایرانیان، نسبت به پیامدهای استمرار وضعیت کنونی ناراضی و نگراناند.
زندگی در استمرار این وضعیت مبهم و افق نگران کننده ، علاوه بر آنکه به تشدید مخاطرات راه خواهد برد، زمینه دخالت های دشمنان ایران را فزونی خواهد بخشید و آسیب پذیری همه جانبهی کشور، مردم و حاکمیت را تشدید خواهد کرد. لذا مسئولیت حاکمیت و نخبگان عرصه های گوناگون، فهم درست از منطق موقعیت کنونی و رسیدن به راهبردی عقلایی و منافع ملی بنیان است.
حوادث تلخی که طی چندماه گذشته در کشور شاهد آن بودیم متاسفانه به دلیل ناکارآمدی حکمرانی باعث شکاف عمیق بین مردم و حاکمیت شد به همین دلیل میطلبد مسئولان به مطالبات جدی مردم بویژه دانشگاهیان، نخبگان ،زنان وجوانان بپردازند و پاسخ مناسب به این مطالبات در چارچوب وظایف قانونی داده شود. در همین راستا ضمن استقبال و قدردانی به جهت عفو جمعی از بازداشت شدگان و محکومان حوادث اخیر که به پیشنهاد قوه قضاییه و موافقت رهبر معظم انقلاب صورت گرفت امیدوارم که در گام بعدی شمولیت این عفو شامل طیف گستردهتری از جمله اصحاب رسانه ، هنرمندان و فعالان مدنی نیز شود.
از سوی دیگر باید تاکید کرد که نقطه آغازین عبور از چالشهایی که با آن رو به رو هستیم ، بازیابی و بازسازی کرامت انسانی ایرانیان بر اساس آموزه های اخلاقی و انسانی دیانت و سنت های فاخر ِ ایرانی اسلامی بعنوان ِ مبانی هویتی انسان ِ ایرانی ِ معاصر است. هویتی که از دو سده ی اخیر و در مواجهه ی با مدرنیت ،صورت و سیرتی حقوق بنیان به خود گرفته است. به عبارتی هویت مشترک انسان ایرانی امروز ، هویتی تاریخی ایرانی، اسلامی است که در جست و جوی مبانی حقوق شهروندی است و تنافر و تضادی در عجین شدگی ارزش های ایرانی ، اسلامی و مدرن خود نمی بیند. از این رو خواستار شکل دادن به منطقی از حکمرانی است که در عین کثرت در مولفه های فرهنگی ، سبک زندگی و... در ذیل وحدتی یکپارچه و خدشه ناپذیر به نام «ایران» به قله های توسعه و پیشرفت برسد.
باید مختصات سیاست به وقت اکنون ،توسط اهالی تدبیر و عقلای کشور مورد فهم و اهتمام واقع شود. بدیهی است که احیای جمهور در جمهوری اسلامی روزآمد با اتکا به قوانین کارآمد و مورد قبول اکثریت مردم ، نیازمند تدابیر و تصمیماتی است که نمایندگان جمهور در شرایطی آرام و منطقی و از معبر گفتوگو اتخاذ نمایند. امروز گفت وگوی ملی که دربرگیرنده گفت وگوی بین مردم و حاکمیت و بین جریان های مختلف است می تواند یکی از راهکارهای موثر برای عبور از بحران ها و چالشها باشد.
به امید احیای امید در سپهر سیاسی ایران عزیز با احیای جمهوری اسلامی روزآمد و بازگشت به آرمانهای اولیه انقلاب اسلامی ایران.
محمدرضا عارف