عابدی در گفتوگو با ایلنا:
هر اقدام متجاوزانه از سوی باکو، بیشتر شبیه عملیات انتحاری خواهد بود/ سرنوشت اوکراین باید درس عبرت بزرگی برای آذربایجان باشد
یک تحلیلگر حوزه قفقاز گفت: ایران در دهه گذشته نشان داد به حسن همجواری و همکاری بیشتر با آذربایجان علاقمند است اما سیاستهای خصمانه باکو منجر به انتقادهای زیادی از تهران شده که این علاقه یکجانبه موجب گستاخی باکو و تهدید امنیت ملی ایران شد.
عفیفه عابدی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که باکو در ماه های اخیر همواره تلاش کرده بود تا اظهارات خصمانه و ادعاهای بیاساس علیه تهران از زبان رسانهها یا نمایندگان مجلس این کشور مطرح شود و همواره بر روابط خوب دو کشور تاکید داشتند اما الهام علیاف در اجلاس سران کشورهای ترک زبان از هموطنان جدا شده از آذربایجان نام برد، این گستاخی جدید که مستقیما از زبان رئیسجمهور آذربایجان مطرح شده آغاز چه سیاستی است، گفت: سیاستی که پشت اظهارات گستاخانه علی یف قرار دارد، جدید نیست. در تمام سه دهه گذشته سیاست باکو در قبال ایران تهاجمی بود. در دهه گذشته نیز در پاسخ به تلاش ایران برای بهبود و توسعه روابط، این سیاست به شکل زیر پوستی ادامه داشت. در کل این اظهارات حساب شده و هدفمند است؛ بخشی از دلیل این اظهارات را میتوان ناشی از محاسبات غلط و توهم ایجاد شده در راس قدرت باکو دانست که در پی چند جنگ اخیر قره باغ ایجاد شده و متاسفانه سیاست غلط ایران در به رسمیت شناختن اقدامات متجاوزانه و جنگطلبانه جمهوری آذربایجان در سالهای گذشته نیز مزید بر علت شد.
وی ادامه داد: با این حال موضوع دیگر احتمالا ناشی از اطمینان خاطر باکو از خویشتنداری تهران در برابر این گستاخیها است. شرایط ایجاد شده در روابط ایران و جمهوری آذربایجان را میتوان یک نمونه از تاثیر تحولات داخلی بر سیاست خارجی دانست. زمانی که کشوری درگیر مناقشه و بحران داخلی میشود، دشمنان فرصت را برای اقدامات خرابکارانه و متجاوزانه غنیمت میشمرند. به نظر من اگر بحران داخلی اخیر نبود، علی یف شهامت بیان چنین اظهاراتی را نداشت. با این حال مبنای این اظهارات محاسبات غلطی است که شخص علی یف دارد و متحدان خارجی وی از تلاویو و آنکارا به وی منتقل میکنند.
وی افزود: به نظر من در چند ماه گذشته برآوردها در ایران به این نتیجه رسید که سیاست واقعگرایانه در برابر سیاستهای خصمانه باکو، رویکرد درست تری است. ایران در دهه گذشته تلاش داشت با سیاست روابط متوازن در برقراری صلح و ثبات میان باکو و ایروان نقش مثبتی ایفا کند. در این دوره ایران با هر دو طرف پروژه های اقتصادی جداگانه طراحی کرد که با پیوند ژئوپلتیکی کشورها هم منافع سیاسی و هم منافع ژئواکونومیکی مشترک ایجاد کند. اما از طرفی به دلیل عمق خصومت تاریخی ارمنستان و جمهوری آذربایجان و بدبینی آنها و از سوی دیگر به دلیل نفوذ و تاثیر بازیگرانی چون ترکیه و اسرائیل، روابط تهران و باکو پیشرفت زیادی نداشت.
این تحلیلگر مسائل قفقاز تاکید کرد: یک نکته هم که باید در نظر داشت این است که نظام سیاسی موروثی در جمهوری آذربایجان یکی از نقاط ضعف عمده باکو است که موجب می شود الهام علی یف از جهات گوناگون به ویژه مداخله سیاسی و منتقدانه غرب همواره احساس تهدید کند، لذا با توجه به مسائل ایران و غرب تلاش میکند با تهدید تهران خود را غرب عنصری ارزشمندی نشان دهد. در واقع در حالی که مذاکرات هستهای ایران متوقف شده و به دلیل مداخله غرب در مسائل داخلی ایران، شرایط در روابط تهران و غرب مسالمتآمیز به نظر نمی رسد، باکو خود را نه تنها در حاشیه امن میداند بلکه فضا را برای کارشکنی علیه تهران فراهم میبیند.
این کارشناس سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که پس از مدت ها خویشتنداری و قرار دادن عنوان سوءتفاهم بر اظهارات خصمانه رسانهها و سیاستمداران باکو از سوی ایران، در نهایت روز ۵شنبه سفیر این کشور به وزارت امور خارجه ایران احضار شد، پس از رزمایش ارس و همچنین تعمیق روابط ایران با ارمنستان به عنوان اقدام واکنشی در برابر آذربایجان، این اقدام تهران را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: مواضع و اقدامات اخیر ایران در برابر اظهارات گستاخانه علی یف و تحرکات تهدیدآمیز جمهوری آذربایجان در مرزهای شمال غربی و در رابطه با بسط مناسبات ارمنستان را باید در چارچوب واقعگرایی ایران در مسائل قفقازجنوبی ارزیابی کرد. تجربه سه دهه گذشته اثبات کرد باکو به پشتوانه آنکارا و غرب و تلاویو تلاش دارد ژئوپلتیک منطقه را به نفع خود و حامیانش تغییر دهد. بنابراین گسترش رابطه ایران و ارمنستان به موازنه قدرت در منطقه به نفع ایروان و تهران کمک میکند.
وی ادامه داد: زمینههای زیادی برای روابط راهبردی ایران و ارمنستان وجود دارد. از لحاظ سیاسی همخوانی بیشتری میان ایران و ارمنستان وجود دارد. بر خلاف نظام سیاسی موروثی جمهوری آذربایجان، نظام سیاسی ارمنستان دموکراتیک است. از سوی دیگر زمینههای همکاریهای ژئوپلتیکی و اقتصادی در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا وجود دارد. چنانچه گرجستان نیز به این حلقه بپیوندد، امکان شکلگیری کریدور جدید شمال-جنوب وجود دارد. در هر صورت ظرفیت روابط دو جانبه ایران و ارمنستان نیز محدود نیست.
وی افزود: معتقدم ایران و ارمنستان در روابط دو جانبه باید بیش از حاشیه به متن توجه داشته باشند. اینکه در دهههای گذشته این رابطه صرفا واقعگرایی تدافعی در برابر سیاست تهاجمی باکو بوده، یک واقعیت غیرقابل کتمان است اما همین عامل موجب محدود ماندن روابط تهران و ایروان شد. در واقع علاوه بر الزامات همسایگی و منطقهای، ایران و ارمنستان باید بیشتر بر روابط دو جانبه متمرکز باشند.
عابدی همچنین در پاسخ به این سوال که با توجه به حمایت و پدرخواندگی آنکارا از علییف، نقش ترکیه در تند شدن محسوس مواضع آذربایجان در قبال ایران تا چه میزان بر این روند تاثیرگذار بوده است، گفت: سیاست نوعثمانی گرایانه ترکیه را میتوان یکی از عوامل مهم موثر بر سیاست تهاجمی و متجاوزانه باکو در قفقازجنوبی ارزیابی کرد. شکلگیری محور ایران-ارمنستان برنامههای بلندپروازانه آنکارا در منطقه قفقازجنوبی-خزر و آسیای مرکزی را به شدت متاثر میسازد. اما عامل مهم دیگر نقش اسرائیل است. موضوع مورد توجه دیگر این است که همزمان نیز روابط آنکارا و تلاویو دوباره در حال توسعه است. روند ایجاد شده نه تنها منافع ایران و ارمنستان بلکه منافع بلندمدت روسیه را نیز متاثر میسازد. محور باکو-آنکارا و تلاویو اگر در خدمت مستقیم برای منافع غرب هم قرار نگیرد، اما یک رقیب جدی و حلقه محاصره برای روسیه محسوب خواهد شد.
این پژوهشگر حوزه قفقاز در پاسخ به این سوال که اقدام احتمالی بعدی تهران در قبال باکو چه خواهد بود و امکان ایجاد یک درگیری نظامی هرچند محدود میان دو کشور تا چه میزان به واقعیت نزدیک خواهد بود، گفت: به نظرم برخلاف سناریویی که از اوکراینیسازی جمهوری آذربایجان برای ایران گفته میشود، ایران پیشقدم اقدام نظامی در برابر تحرکات تهدیدآمیز باکو نخواهد بود اما مسلما چنانچه اقدام متجاوزانهای از باکو رخ دهد، ایران خویشتنداری را کنار خواهد گذاشت. ایران در دهه گذشته نشان داد که به حسن همجواری و همکاری بیشتر علاقمند است اما سیاستهای خصمانه باکو منجر به انتقادهای زیادی از تهران شد که این علاقه یکجانبه موجب گستاخی باکو و تهدید امنیت ملی ایران شد.
وی افزود: به نظر من باکو در رابطه با شرایط داخلی جمهوری آذربایجان نیز دچار خطای محاسباتی شده است. ایران در داخل جمهوری آذربایجان پایگاه اجتماعی-مذهبی سنتی دارد و هر اقدام متجاوزانه از سوی باکو منجر به ایجاد بحران داخلی در جمهوری آذربایجان شده و برای نظام سیاسی باکو و رژیم علی یف هزینه های دو چندان خواهد داشت. در همین حال تهدید ایران با توجه به تحریک مستقیم تلاویو، برای رژیم صهیونیستی هم تهدید جدی ایجاد خواهد کرد. اسرائیل در دهه های گذشته تلاش کرده با روابط نزدیک با باکو تهدید خود را به مرزهای شمال غربی ایران منتقل کند اما ایران همچنان از ابزارهای قدرت تهاجمی زیادی در مرزهای سرزمینهای اشغالی برخوردار است. در واقع هر نوع اقدام متجاوزانه از سوی باکو، بیشتر شبیه عملیات انتحاری خواهد بود و تلاویو قادر به مداخله مستقیم در حمایت از رژیم علی یف نخواهد بود. سرنوشت اوکراین باید درس عبرت بزرگی برای باکو باشد. به نظر من جنگ در قفقازجنوبی، حداقل در کوتاه مدت به نفع غرب هم نیست. چون بازار انرژی را متاثر خواهد ساخت. چنانچه در ماه های گذشته شاهد ورود آمریکا به موضوع قره باغ بودیم تا شرایط را حداقل برای ثبات موقت فراهم کند.