خبرگزاری کار ایران

علم صالح در گفت‌وگو با ایلنا:

نزدیکی نخست‌وزیر جدید عراق به نوری المالکی، منافع و سیاست‌های تهران را تضمین می‌کند/ رابطه ایران و عربستان، از منظر ریاض به برجام و انتخابات آمریکا گره خورده است

نزدیکی نخست‌وزیر جدید عراق به نوری المالکی، منافع و سیاست‌های تهران را تضمین می‌کند/ رابطه ایران و عربستان، از منظر ریاض به برجام و انتخابات آمریکا گره خورده است
کد خبر : ۱۲۹۲۴۱۹

استادیار مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ملی استرالیا گفت: رابطه ایران و عربستان از منظر ریاض کاملا به مساله برجام و انتخابات‌هایی که در آمریکا انجام خواهد شد، گره خورده است به این معنا که ریاض منتظر است تا ببیند نتیجه برجام و انتخابات بعدی آمریکا چه خواهد بود.

علم صالح در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در تحلیل تحولات جدید عراق و تشکیل دولت به نخست‌وزیری محمد شیاع السودانی، گزینه چارچوب هماهنگی احزاب شیعی و در پاسخ به این سوال که طبق ادعای صاحب‌نظران حوزه منطقه پس از دولت آقای الکاظمی این بار نخست‌وزیر کاملا مورد تایید تهران است؛ ارزیابی شما از شخصیت آقای سودانی، نگاهش به تهران و تغییراتی که در مناسبات تهران- بغداد روی خواهد داد، چیست، گفت: بعد از بیش از یکسال سردرگمی در میدان سیاست عراق، احزاب درگیر، درون شیعی و قومی و مذهبی توانستند تا حدودی به نتیجه برسند که همین امر موجب شد هم رئیس جمهور و هم نخست وزیر و هم بخش بزرگی از وزرای کابینه انتخاب شوند و تا حدودی توازن قومی- مذهبی و حتی جنسیتی در بین وزرا به خوبی دیده می‌شود. این می‌تواند یک قدم بسیار مثبت نه فقط برای تشکیل دولت در عراق بلکه می‌تواند یک تمرین دموکراسی بسیار مثبت و یک قدم دموکراتیک برای این کشور باشد. این امر به خصوص وقتی بسیار حائز اهمیت است که در کشوری مانند عراق، راهکارها و کارزارهای دموکراتیک ضرورتا تنها راه تشکیل دولت و یا تعیین سیاست‌های بغداد نیست.

وی ادامه داد: در کنار انتخابات که یکی از چند کانال دستیابی به قدرت است، ما چانه زنی های غیررسمی داریم و کانال‌های قدرت تاثیر خود را دارند و افراد و حتی خانواده‌ها مانند خانواده صدر، حکیم، شیرازی و غیره در این روند تاثیرگذار هستند و این امر به خصوص در عراق بسیار حائز اهمیت است. در کنار این‌ها مطمئنا نقش گروه‌های هویت محور چه مذهبی و قومی مانند عرب‌های شیعه و سنی و کردهای سنی در کنار اختلافات و نزاع‌ها و چند دستگی‌ها در همین گروه‌های هویت محور نیز بسیار مهم و کاملا مشهود است. همچنین قبایل نقش مهمی در شکل قدرت ایفا می‌کنند و می‌توانند در یک انتخابات صدها هزار فرد یک قبیله را برای رای دادن مجاب کنند و این بخش کوچکی از پیچیدگی‌های عراق است.

وی افزود: در کنار همه موارد ذکر شده، بدون شک نقش قدرت‌های منطقه‌ای که تلاش می‌کنند منافع خود را در عراق شکل بدهند، حفظ و یا تقویت کنند، بسیار مهم است. مطمئنا یکی از دلایلی که این امر موجودیت پیدا می‌کند این است که یک خلاء سیاسی و مشروعیت امنیتی در عراق وجود دارد و این خلاء‌ها باعث می‌شود کشورهای منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای تلاش کنند تا بتوانند از این کشور برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند به خصوص ایران کشوری است که دولت روی کار در همسایه غربی برایش بسیار حائز اهمیت است تا مورد اطمینان بوده و در راستای اهداف و سیاست‌های منطقه‌ای ایران رفتار کند. بنابراین دیدیم نقش افراد، خانواده‌ها، نقش گروه‌های هویت محور، چه مذهبی و چه دینی و نقش ساختارهای قبیله‌ای و شکاف‌های درون گروهی گروه‌های هویت محور و البته نقش کشورهای قدرتمند منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تا چه اندازه در ساختار سیاسی عراقی اهمیت دارد. به همین دلیل است که در تشکیل دولت اگرچه بسیار سخت بود، بدون شک راهکارهای کاملا دموکراتیک لزوما برای همه رضایت‌بخش نبود و می‌بینیم برای مثال آقای صدر و وفاداران سیاسی او اکثریت کرسی‌های مجلس را به دست می‌آورند اما نمی‌توانند دولت تشکیل دهند و از طریق اعتراضات خیاباتی تلاش می‌کنند به نتیجه برسند و در آن هم ناکام هستند.

این تحلیلگر مسائل عراق گفت: در این مسیر در نهایت گروه‌های شیعه نزدیک به ایران توانستند با همکاری گروه‌های سنی و کرد دولت را تشکیل دهند و حالا باید دید تا چه حد دولت جدید در پیشبرد اهداف خود موفق خواهد بود. در این مسیر دولت آقای السودانی با چالش‌های سختی مانند مبارزه با فساد سیستماتیک، مسائل اقتصادی، اجتماعی، بیکاری و ایجاد امنیت داخلی مواجه است و باید دید آیا این امکان را خواهد داشت تا طی یکسال آینده همانطور که توافق شده انتخابات زودرس را برگزار کند یا خیر که در این مدت قطعا آقای صدر منتظر خواهد بود تا مجددا از طرق دموکراتیک یا غیردموکراتیک به دولت آقای سودانی فشار بیاورد یا ضربه وارد کند.

وی افزود: آقای السودانی جزو معدود سیاستمدارانی است که در دوران صدام از عراق خارج نشده و در این کشور زندگی کرد. خانواده وی عضو حزب الدعوه بودند و اعدام شدند و در نهایت امر این یکی از مواردی است که وی را از سایر سیاستمداران متفاوت می‌کند. مطمئنا نزدیکی ایشان به آقای مالکی که می‌توان وی را بازیگردان تشکیل دولت دانست، تا حدودی سیاست‌ها و منافع تهران را در بغداد تضمین می‌کند و این دقیقا موضوعی است که ایران را خوشحال خواهد کرد. 

صالح در پاسخ به این سوال که عراق همواره تلاش کرده تا با این ایده که ثبات در منطقه منجر به ثبات در عراق خواهد شد نقش میانجی‌گری را نه تنها در روابط ایران و عربستان، بلکه در رابطه ایران و آمریکا ایفا کند، شرایط امروز عراق و حضور شخص آقای السودانی چه تاثیری بر این نقش خواهد داشت و شرایط فعلی تحولات در خصوص گفت‌وگوهای ایران و عربستان را چگونه ارزیابی می‌کنید، گفت: معتقدم نقش عراق در گفت‌وگوهای ایران و عربستان نقش کمرنگی است و ضرورتا عراق به دلیل عراق بودنش نیست که این نقش را به عهده گرفته و ایران می‌تواند همین نقش را به کشوی مانند عمان یا قطر محول کند. به همین دلیل است که عراق ضرورتا اهمیت چندانی ندارد. آقای الکاظمی تا حدودی شخصیت متوازن‌تری بود و توازن بهتری داشت که توانست این اقدام را صورت دهد اما در نهایت امر رابطه ایران و عربستان از منظر ریاض کاملا به مساله برجام و انتخابات‌هایی که در آمریکا انجام خواهد شد، گره خورده است.

وی ادامه داد: ریاض منتظر است تا ببیند نتیجه برجام و انتخابات بعدی آمریکا چه خواهد بود. بدون شک عربستان کاملا به دنبال روی کار آمدن مجدد جمهوری خواهان است و جمهوری‌خواهان مطمئنا دیدگاه‌های بسیار سخت‌گیرانه‌تری نسبت به ایران دارند و این موجب خواهد شد که عربستان از موقعیت بهتری برخوردار شود یعنی منفعت دو طرفه آمریکا و عربستان در زمان سردمداری جمهوری‌خواهان این فرصت را به هر دو طرف خواهد داد تا فشار بیشتری را به ایران تحمیل کنند. پیش از آن هم اینکه آیا احیای برجام صورت بگیرد یا خیر به شدت بر ازسرگیری مجدد روابط تهران و ریاض موثر است. بنابراین مساله رابطه ایران و عربستان مشکلی نیست که میان این دو کشور حل شود. اگر امروز شکافی میان عربستان و آمریکا می‌بینیم این شکاف در اصل شکاف میان ریاض و جو بایدن و دموکرات‌ها است. ریاض سیاست نفتی خود را برای ضربه زدن به دولت آقای بایدن در پیش گرفته که هم در انتخابات میان دوره‌ای و هم انتخابات ریاست جمهوری از موقعیت خوبی برخوردار نباشد.  

استادیار مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ملی استرالیا در پاسخ به این سوال که وزیر امور خارجه ایران در جریان سفر به ارمنستان از ارسال پیام از سوی طرف آمریکایی و تمایل واشنگتن برای ازسرگیری مذاکرات خبر داده است، آیا واشنگتن در برهه کنونی با توجه به نزدیکی انتخابات کنگره و تحولات داخلی ایران خواستار بازگشت پای میز مذاکره است، گفت: تصور کلی من و بحث کلان من این است که هر دو طرف، هیچ راه حل دیگری جز احیای برجام ندارند به این معنا که نه ایران امکان تاب آوردن فشارهای اقتصادی زیادی که ایالات متحده بر این کشور تحمیل می‌کند را در درازمدت داراست و نه آمریکا امکان حمله نظامی به ایران را با در نظر گرفتن شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی دارد. از آنجا که آمریکا دغدغه‌های بین‌المللی بزرگتری مانند چین و تغییر رفتار این کشور و روسیه و حمله این کشور به اوکراین را پیش رو دارد که باعث می‌شود آمریکا تا حدود زیادی توجه و قدرتش را روی این دو کشور متمرکز کند.

وی ادامه داد: نکته بعدی این است که آمریکا متوجه شده که در خاورمیانه راه‌حل‌های نظامی هیچ کدام به نتیجه نمی‌رسد؛ نه شوروی در افغانستان دهه ۸۰ توانست به گروه‌های چریکی مسلمان پیروز شود و نه خود آمریکا توانست از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ طالبان را شکست دهد و نه توانست در عراق، سوریه، یمن و لیبی به نتایج مورد نظر خود دست پیدا کند. به همین خاطر است که واشنگتن مطمئنا هزینه‌های هنگفتی را که لازمه جنگی با پایان نامعلوم است را نخواهد پرداخت و تلاش می‌کند تا کشورهای منطقه شخصا مشکلات خود را حل کنند. همین امر باعث شده که اسرائیل به کشورهایی مانند عربستان و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نزدیک شود تا بتوانند تا حدودی خلاء امنیتی- سیاسی عدم حضور آمریکا را پر کنند. بنابراین از آنجا که احتمال یا تصور جنگ آمریکا با ایران تا حد زیادی منتفی است و از سوی دیگر هم ایران نمی‌تواند تاب تحمل این فشارهای اقتصادی را در درازمدت داشته باشد، تا حدود زیادی می‌توان این نتیجه را گرفت که ایران و آمریکا هیچ راه حل دیگری جز احیای برجام ندارند.

وی افزود: تحلیل بعدی این است که اشتباه تاریخی آقای ترامپ و خروجش از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸ باعث شد تا از دید آمریکا، ایران بیش از هر زمان دیگری به پیشرفت‌های هسته‌ای نزدیک‌تر شود و از طرف دیگر هم سیاست فشار حداکثری و عدم اعتماد تهران به غرب و آمریکا باعث شده که اساسا برجام آن معنا، مفهوم، فواید و اهداف خود را از دست بدهد. به همین خاطر این موضوع باعث می‌شود دو طرف عجله‌ای برای احیای توافق هسته‌ای نداشته باشند اما با همه این اوصاف تصور بر این است که پس از انتخابات میاندوره‌ای کنگره، دو طرف به توافقی ضعیف و البته کوتاه‌مدت دست پیدا کنند که باید دید رفتار دو طرف پس از آن چگونه خواهد بود.  

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز