درایتی در گفتوگو با ایلنا:
تا زمانی که بیاعتمادی میان مردم و حاکمیت وجود دارد، گفتوگو به نتیجه نمیرسد/ با تخریب خاتمیها، جامعه را از ظرفیتهای میانی تهی کردند
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: تاثیرگذاری آقای خاتمی امروز با سالهای گذشته خیلی تفاوت کرده است و علت این اتفاق این است که بخشی از حاکمیت تلاش خود را برای خالی کردن این ظرفیتها کرده و توجهی به این موضوع ندارد که از بین بردن فضای میانی منجر به گرفتاری و مشکلات میشود.
مصطفی درایتی فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که با توجه به مطرح شدن بحث گفتوگو از طرف حاکمیت و با بیان اینکه آقای خاتمی هم در گذشته گفتوگوی ملی را طرح کرده بود که با استقبال همراه نشد، نظر شما درباره بیانیه اخیر آقای خاتمی چیست، گفت: مثل تمام افرادی که نسبت به مشکلات پیش آمده حساسیت دارند، آقای خاتمی هم چنین شرایطی دارند. تلاششان بر این بوده که همان خط مشی که قبلا داشتند را ادامه دهند یعنی شنیدن صحبتها و حرفهای مردم به شکلی این مسائل را مطرح و برطرف کنند.
وی افزود: هر اتفاقی بخواهد بیفتد حاکمیت باید در نگاهش، تغییر روشی صورت دهد. مهمترین مشکل فعلی به نظر من بیاعتمادی مردم نسبت به دستگاه حاکمیت بوده و تا زمانی که این بیاعتمادی با همین عمق وجود دارد طبیعی است که گفتوگو هم به نتیجهای نمیرسد و یا از سوی مردم با نگاه شک و تردید دیده میشود. ابتدا باید تغییر رویهای در برخی از شیوههای حکمرانی صورت بگیرد. مشکلات جامعه به سمتی میرود که گویا بین مردم و حاکمیت قهر اتفاق میافتد که زندگی را برای مردم سخت میکند و تا زمانی که اعتماد مردم جلب نشود، اتفاقات بهتر رقم نمیخورد.
وی تصریح کرد: اگر در زمان مناسب اقدام مناسب صورت نگیرد، ممکن است این اعتماد دیگر جلب نشود. امروز در وضعیتی هستیم که باید این بستر صرفا با علائم روشن فراهم شود تا هم امکان شنیده شدن صدای مصلحان کشور فراهم شده، همدلی صورت بگیرد و مردم احساس کنند حاکمیت لجاجتی با آنها ندارد و حقوق طبیعی آنها را به رسمیت میشناسد. اگر این صدا شنیده نشود، شاید هیچ مصلحی هم نتواند پا درمیانی کند و راه اقناعی را در کشور پیش ببرد. بنابراین ابتدا باید شکاف ایجاد شده را ترمیم کرد و امکان تفاهم و همدلی بین حاکمیت و مردم ایجاد کرد.
درایتی در پاسخ به این سوال که چه قدر ضرورت دارد قرائت افرادی چون آقای خاتمی از اسلام رحمانی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و این شکاف بین مردم و حاکمیت چگونه باید کاهش پیدا کند، گفت: در هر جامعه نهادهایی وجود دارد که در بین جامعه ممکن است مردم به آنها اعتماد داشته باشند و مورد احترام باشند. استفاده از این ظرفیتها میتواند به بهبود مشکلات و مدیریت آنها کمک کند. تا آنجا که ما دیدیم احساس میشد که بخش از حکومت به دنبال این است که اولا این ظرفیت به وجود نیاید و ثانیا تمام تلاش خود را برای از بین بردن چنین ظرفیتهایی به کار میگیرد وقتی این اتفاقات میافتد کارآیی این ظرفیتها هم از بین میرود.
وی افزود: تاثیرگذاری آقای خاتمی امروز با سالهای گذشته خیلی تفاوت کرده است و علت این اتفاق این است که بخش از حاکمیت تلاش خود را برای خالی کردن این ظرفیتها کرده و توجهی به این موضوع نداشته که از بین بردن ظرفیت و فضای میانی منجر به گرفتاری و مشکلات میشود. اتفاقی که امروز افتاده و آنچه امروز در جامعه در جریان است، این است که مردم به دنبال فرمانده و رهبر نیستند. آنها یک اعتراض بی سر و تهی دارند و هیچ گوش شنوایی هم برای شنیدن حرفهایشان نیست و این رفتار، خود حاکمیت را هم دچار مشکل میکند. به همین دلیل، تخلیه کردن ظرفیتهایی مانند خاتمی موجب از بین رفتن فضای میانی میشود و حاکمیت مستقیما رو در روی مردم قرار میگیرد.
این فعال سیاسی تصریح کرد: حاکمیت این کار را در خصوص احزاب هم انجام داد در صورتی که اگر در شرایط فعلی احزاب هم فعال بودند، هزینه و جوانب کمتری برای حاکمیت داشت. اما محدود کردن احزاب و شخصیتهای اثرگذار موجب انباشت مطالبات و عکسالعملهای انفجاری این اعتراضات شد. در سالهای گذشته در خصوص انباشت این مطالبات هشدار داده شده بود ولی به آن توجهی نشد. اگر به این مطالبات پاسخ مناسب داده نشود، حتی ممکن است اعتراضات حالت شدیدتری به خود بگیرد. این تخلیه در حوزه مطالبات مفید بود نه خالی کردن ظرفیتهای میانی جامعه. اگر این مساله حل نشود و پاسخی به مظالبات انباشته داده نشود، قطعا حاکمیت با مشکل مواجه میشود و کنترل این شرایط سخت خواهد شد.
درایتی در پاسخ به این سوال که با توجه به بیاعتمادی مردم به احزاب، این بیاعتمادی را چگونه میتوان ترمیم کرد، گفت: وقتی احزاب نتوانند بخشی از مطالباتی که نمایندگی میکنند را عملیاتی کنند، بیاعتمادی شکل میگیرد. وقتی مردم میگویند اصلاحطلب و اصولگرا چنین هستند دیگر به چه شکلی اعتماد را جلب کنند؟ احزاب و شخصیتهای سیاسی قبل از رسیدن به قدرت، یکسری شعارهایی میدهند و بعد با رسیدن به قدرت به دلیل شرایط موجود نمیتوانند به آن گفتهها عمل کنند. این اتفاق موجب بیاعتمادی جامعه شده و مردم میگویند دست همه در یک کاسه است و به فکر مردم نیستند.
وی تصریح کرد: احزاب آنگونه که باید و شاید در جامعه جا نیفتادند که بتوانند بخشی از مطالبات را برطرف کنند و این تزلزل مطالبات پیش نیاید. این اتفاق در سالهای متوالی موجب شکلگیری بیاعتمادی شده است و مردم به این نتیجه رسیدهاند که دنبال این افراد رفتن کمکی به حل مشکلات نخواهد کرد که این موارد در مجموع برای جامعه ایران خطرناک خواهد بود. بنابراین حاکمیت باید نگاهش را نسبت به منتقدان تغییر دهد و این کمک میکند تا مطالبات مردم به صورت شفاف و روشن مطرح شود. مخصوصا در انتخابات که سوپاپ اطمینانی بود اما با روش فعلی که در پیش گرفته شده راه منطقی مسدود شد.