عابدی در گفتوگو با ایلنا:
باید به بیانیه پراگ نگاهی احتیاطآمیز داشت/ بهترین فرمول برای مذاکره در قفقاز جنوبی ۳+۳ است/ ترکیه به دنبال دسترسی به دریای خزر و پیوند با آسیای مرکزی است
یک تحلیلگر حوزه قفقاز گفت: تاریخ مذاکرات قفقاز جنوبی اثبات کرده است بهترین فرمول برای مذاکره و توافق در این منطقه فرمول ۳+۳ یعنی سه کشور منطقه و کشورهای همسایه قفقاز جنوبی است. نشست تهران نیز متکی بر این فرمول است.
عفیفه عابدی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با توجه به اولین نشست جامعه سیاسی اروپا که به ابتکار امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه در پراگ تشکیل شده است و در پاسخ به این سوال که بر اساس بیانیه مشترکی که پس از دیدار پاشینیان، علیاف، ماکرون و شارل میشل در پراگ صادر شد، اتحادیه اروپا هیأتی غیرنظامی را برای کمک به ترسیم مرز میان ارمنستان و آذربایجان، به ایروان اعزام میکند، این تحول جدید چه تاثیری بر مناقشه باکو، ایروان خواهد داشت، گفت: توافق اخیر صرفا در حد بیانیه است و طبق اعلام طرفین چارچوب فنی آن به کمیسیونهای مشترک سپرده میشود. در واقع این بیانیه به تنهایی به معنای توافق تعیینکننده نیست. لازم به یادآوری است که پیش از این نیز ابتکارهای دیگری برای حل مناقشه تاریخی قرهباغ انجام شده بود که در نهایت ابتر ماندند؛ از جمله توافق مادرید ۲۰۰۷ به ابتکار گروه مینسک و قازان ۲۰۱۱ به ابتکار روسیه.
وی ادامه داد: با این حال در همان مقاطع نیز مقامات باکو و ایروان با متهم کردن یکدیگر به کارشکنی، به منازعه لفظی و میدانی ادامه دادند. در واقع به بیانیه پراگ نیز باید نگاهی احتیاط آمیز داشت. این بیانیه دربرگیرنده انعطاف بزرگی از سوی ارمنستان است و احتمالا پیامدهای داخلی برای دولت پاشینیان خواهد داشت. در حالی که در طرف مقابل باکو از آن به عنوان یک پیروزی تاریخی یاد خواهد کرد.
این تحلیلگر حوزه قفقاز در پاسخ به این سوال که آیا این بیانیه موضوع دالان زنگزور را نیز دستخوش تحول خواهد کرد، گفت: درباره سرنوشت دالان زنگزور نیز حداقل در کوتاهمدت تردیدهایی وجود دارد. تا زمانی که صلح پایدار در منطقه برقرار نشده است این پروژه میتواند با سرنوشت پروژههای بلندپروازانه دیگر دچار شود. مسلما سرمایهگذاری بر پروژهای که در بستری از بیثباتی و ناامنی ایجاد میشود، اگر غیرممکن نباشد زمانبر و هزینهبر است.
عابدی در پاسخ به این سوال که در شرایطی که رئیسجمهور ترکیه زمینه دیدار نخست وزیر ارمنستان و رئیسجمهور آذربایجان را در پراگ به وجود آورده و خودش ضلع سوم این دیدار بوده و با توجه به حمایت مشخص ترکیه از باکو، این نقشآفرینی آنکارا با چه هدفی صورت میگیرد، گفت: در رابطه با نقش و اهداف ترکیه به چند نکته باید توجه داشت. ترکیه در راستای استراتژی بلندمدت خود به دنبال دستیابی به دسترسی به دریای خزر و پیوند با آسیای مرکزی است. در این مسیر در دو دهه گذشته چند بار برای عادیسازی روابط با ارمنستان اعلام آمادگی کرد اما در نهایت مولفههای تاریخی چون به رسمیت شناختن کشتار ارامنه در ۱۹۱۵ دوره امپراتوری عثمانی در عدم توافق بسیار تاثیرگذار بود.
وی افزود: پس از شناسایی کشتار ارامنه از سوی آمریکا و برخی کشورهای دیگر، ترکیه همچنان تلاش میکند این موضوع را در رابطه با ارمنستان مسکوت بگذارد، اما احتمالا بار دیگر این مساله بر تلاشهای قفقازی ترکیه موثر باشد و آنکارا را در موضع واکنش قرار دهد. از سوی دیگر به دلیل رابطه راهبردی ترکیه و جمهوری آذربایجان، طبیعتا یک بدبینی در ارمنستان نسبت به اهداف و انگیزههای بلندمدت آنکارا در مثلث ترکیه-جمهوری آذربایجان و ارمنستان وجود دارد.
وی ادامه داد: شاید ایروان در سطح سیاسی و تصمیمگیری بتواند بر این بدبینی غلبه کند اما این بدبینی در افکار عمومی و فرهنگ سیاسی ارمنستان ریشه دارد و نقش خود را ایفا خواهد کرد. بنابراین ترکیه به شکل یکجانبه نمیتواند میان باکو و ایروان نقش میانجیگری داشته باشد.
این پژوهشگر منطقه اوراسیا همچنین در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه توافق شده است تا نشست طرح ۳+۳ در تهران انجام شود، آیا زمینه برای برگزاری چنین نشستی وجود دارد و نقش آفرینی ایران در این رابطه را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: تاریخ مذاکرات قفقاز جنوبی اثبات کرده بهترین فرمول برای مذاکره و توافق در این منطقه فرمول ۳+۳ یعنی سه کشور منطقه و کشورهای همسایه قفقاز جنوبی است. نشست تهران نیز متکی بر این فرمول است. حتی به فرض اینکه پشت توافق سیاسی پراگ اراده محکمی از سوی طرفین وجود داشته باشد هم جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه نیازمند نزدیک ساختن دیدگاه تهران و مسکو به توافق هستند.