معاون تربیت و آموزش ارتش:
جنگ اوکراین روزانه رصد میشود/ تمرکز بر پهپاد با نگاه به جنگهای اخیر بود
معاون تربیت و آموزش ارتش گفت: تمرکز بر حوزه پهپاد بهدلیل تهدیدهایی بود که در جنگهای اخیر مشاهده شد و امروز دانشکده پهپاد در ارتش تأسیس شده و دانشجویان آن در حال فارغ التحصیل شدن هستند.
به گزارش ایلنا، امیر سرتیپ علیرضا شیخ، معاون تربیت و آموزش ارتش جمهوری اسلامی ایران در گفتوگو با تسنیم، به نکات مهم و قابلتوجهی در حوزه آموزش نیروهای ارتش اشاره کرد.
در ادامه میتوانید مشروح مصاحبه با معاون تربیت و آموزش ارتش را بخوانید:
* مقوله آموزش یکی از ارکان اساسی آمادگی رزم هر نیروی مسلحی است و به صورت کلی میتوان اینگونه بیان کرد که یک نیروی نظامی یا در شرایط عملیاتی به سر میبرد یا در شرایط کسب آمادگی و آموزش قرار دارد. با توجه به این موضوع، شما به عنوان معاون آموزش ارتش، شرایط آموزش در نیروهای چهارگانه ارتش را چگونه ارزیابی میکنید؟
نظام آموزشی ما در ارتش یک اختلاف ماهوی با نظام آموزشی رایج در کشور دارد. ما در فرایند آموزش هیچوقت از واژه ارزیابی استفاده نمیکنیم بلکه امتحان میگیریم و ارزشیابی میکنیم.
ارزشیابی آموزش در ارتش جمهوری اسلامی ایران در قالب نظام جامع تربیت و آموزش نیروهای مسلح و متناسب با ماموریت و تهدیدات پیشرو است و مسائل آموزشی برای تربیت نیروی انسانی ارائه میشود.
آموزشها سه رکن دارد آموزشهای پایه، تخصصی و عمومی؛ آموزشهای پایه دیر به دیر تغییر میکند و غالبا متناسب با تهدیدات تغییر نمیکند چون این آموزشها متناسب با علوم پایه و بسترساز دانش عمومی برای فهم تخصصها تدوین شده است.
آموزشهای تخصصی متناسب با تهدیدات روز تغییر میکند و متناسب با این تهدیدات در سرفصلهای درسی بازنگری و تغییر صورت میگیرد. در آموزشهای عمومی هم مانند سربازی اصول یکسانی دارد که در همه نیروهای مسلح به صورت یکسان است چون فرد را برای فراگرفتن آموزش تخصصی آماده میکند.
در نیروهای مسلح، آموزش معطوف به تربیت و مهارتی است که انتظار می رود از خروجی نظام آموزش دریافت شود. یعنی ما پیامد سیستم را بررسی میکنیم؛ بر این اساس اگر آموزش را منتج به تغییر رفتار در فرد بدانیم، رفتار را میسنجیم نه آموزهها را.
ارزشیابی ما از وضعیت تربیت و آموزش در ارتش این است که منطبق با نظام آموزشی ما توانستیم تغییرات اساسی را در بینش و رفتار نیروها در دورههای افسری و درجهداری به خوبی با توجه به نگاه تمدنی که به موضوع داریم در عرصههای تربیتی و آموزشی و متناسبسازی با تهدید در حوزههای تخصصی ایجاد کنیم و بر اساس بازخوردی که از یگانهای عملیاتی میگیریم؛ در این کار موفق بودهایم.
* در صحبتهایتان اشاره کردید که آموزش باید متناسب با تهدیدات و نیاز سازمان باشد، روند تغییرات تهدیدات بسیار سریع است شما چطور خودتان را با این روند بروز میکنید؟
در ساختار ارتش جمهوری اسلامی ایران در تمام مراکز قسمتهای تحقیق و پژوهش وجود دارد که ما به آنها دیدهبان یا رصدکننده عرصههای تخصصی در حوزههای دفاع میگوییم.
اینها در مراکز تخصصی ما وظیفه دارند که منطقه و محیط را رصد کنند و موارد جدیدی که در عرصه تخصصی آن مرکز وجود دارد را مورد تحقیق و پژوهش قرار میدهند و بر اساس آن تولید محتوا میکنند و این محتوا برای قرار گرفتن در موارد درسی پیشنهاد میشود.
ما به صورت سالیانه تمام ریشه برنامههای تخصصی مراکز آموزشی را بازنگری میکنیم و با نیازها، تهدیدات و ماموریتها متناسبسازی میکنیم. 2201 سرفصل تخصصی در ارتش به صورت سالیانه مورد بازنگری قرار میگیرد.
در این زمینه یک نظام منسجمی در ارتش وجود دارد که موجب میشود محتوای درسی به صورت مرتب تولید و ارائه شود. مرجع تطبیق محتوای درسی با نیازهای عملیاتی نیز معاونت تربیت و آموزش ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
عرصههای متعدد برای تجربه آموزی ما وجود دارد که به عنوان کارگاههای بزرگ تجربهاندوزی برای ما تلقی میشود مانند جنگهای منطقهای که در حال انجام است و به صورت لحظهای و روزانه ما آنها را رصد میکنیم و تغییرات آنها را تحلیل میکنیم.
هر مرکز تخصصی ما ماموریت دارد روی یک بعد از این جنگها تمرکز کند. مثلا مرکز زرهی ارتش تحولات زرهی جنگ روسیه و اوکراین را روز به روز رصد میکند و پس از جمع بندی مورد تحلیل قرار میدهد.
برای مثال رزمایش چین در اطراف تایوان به صورت لحظه به لحظه دنبال میشد و عناصر ما در مراکز تحقیقاتی روی این رویدادها به عنوان یک فرصت مطالعاتی مناسب کار میکنند.
این یافتهها در یک چرخه منظمی قرار میگیرد و در ریشه برنامههای تفصیلی قرار میگیرد. دستاوردهای مناسبی در تحلیل جنگ قرهباغ، اوکراین و جبهه مقاومت داشتهایم و از آموختههای میدان تغییرات لازم را در حوزههای تخصصی وارد میکنیم؛ بنابراین متناسب با آنچه در صحنه عملیات نیاز باشد مطالب را به دانشجویان منتقل میکنیم.
* آیا با توجه به رصدی که انجام میدهید پیشنهاد میدهید که سلاح متناسب با نیازهای جدید ساخته شود؟
چرخه نظاممندی در این زمینه داریم که به اصطلاح ما چرخه اطلاعات، عملیات و آموزش است. اطلاعات به ما میگوید تهدید چیست عملیات به ما میگوید چگونه باید با این تهدید مقابله کرد و آموزش نحوه مقابله با تهدید را به نیروها آموزش میدهد.
این چرخه همیشه وجود دارد بنابراین عنصر تعیین کننده اولویت، تهدید اطلاعات است؛ عملیات میگوید چگونه و با چه تجهیزات و ادواتی میخواهد با تهدید بجنگد و آموزش نحوه مقابله و بهکارگیری تجهیزات را به نیروها آموزش میدهد.
اینکه چه سلاح و ابزاری نیاز است کار عملیات است و آموزش استفاده از آن سلاح به عهده آموزش است. برای مثال تهدیدی که در جنگهای اخیر دیده شد و البته قبل از آن هم وجود داشت پهپاد بود. ما بلافاصله شروع کردیم به فعالیت در این زمینه که در نتیجه آن دانشکده پهپاد تاسیس شد و دانشجویان آن در حال فارغ التحصیل شدن هستند. قدرت پهپادی که توانستیم رقم بزنیم محصول همین آموزشهایی است که در مراکز دانشگاهی داده شده است.
* آموزش هایی که ارائه میدهید تا چه حد با آموزشهای روز دنیا منطبق است؟ آیا معیاری برای سنجش این امر وجود دارد؟
اختلاف آموزش در ارتشهای دنیا متناسب با دکترین و اصول بنیادین ملی؛ خلق یک استاندارد آموزشی را نفی میکند؛ بنابراین ما بر اساس استانداردهای عملیاتی (SOP) خودمان عمل میکنیم و برای این موضوع استانداردی وجود ندارد. بنابراین استاندارد ما استانداردهای سازمانی است. این موضوع برای همه ارتشهای دنیا است. چون حوزه تهدید هر ارتش متفاوت است. ما میگوییم دانشگاه سازمانی مرجعی است که باید با معیارهای سازمانی خودش، پاسخگوی نیازهای سازمانی باشد.
ما هیچوقت دانشگاههای نظامی را با دانشگاههای عمومی و استانداردهای وزارت علوم تطبیق نمیدهیم. بر همین اساس هم، آموزشهای ما باید پاسخگوی نیاز عملیاتی باشد.
اگر بخواهیم با معیارهای جهانی صحبت کنیم باید در حوزه رقیب و حریف بحث کنیم که ما نسبت به آنها چگونه هستیم که باز هم سنجه مناسبی نیست و آنچه برای ما معیار است، پاسخگویی به نیازهای عملیاتی در صحنه نبرد است و روی این اصل به لطف خدا در این حوزه تجربیات بسیار مفیدی داریم که در عرصههای دفاع مقدس و جبهه مقاومت و همچنین پایش عرصه محیطی کسب شده است.
امروز نظام آموزشی ما در نیروهای مسلح در داخل منطقه خریداران زیادی دارد و الان مشتریان زیادی داریم که درخواست اعزام دانشجو به کشور ما را دارند که تعداد قابل توجهی از آنها را پذیرفتهایم و حتی برای آموزشهای پایه دانشگاههای افسری نیز متقاضیانی داریم که درخواست حضور در دانشگاههای ما را دارند چون آنها احساس کردند این آموزشها بیشتر پاسخگوی نیازشان خواهد بود.
* الان جایگاه ما در منطقه بخصوص در عرصه دافوس کجاست؟
با معیارهایی که ما در عرصه دافوسها داریم، دافوس یک مقوله جدایی است. ما در آموزش قائل به طبقه بندی نیستیم به همین دلیل هم ما دانشجو به خارج می فرستیم و هم آنها دانشجو به کشور ما میفرستند. در این تبادل دانشجو، اصول و مبانی جنگ را به اشتراک میگذاریم.
در این روند هم ما آنها را ارزیابی میکنیم و هم آنها ما را ارزیابی میکنند. یکسری از اصول پایه استاندارد جهانی است یعنی برخی دروسی که در دافوس ما تدریس میشود در دافوس آنها هم تدریس میشود چون تاکتیکها و اصول جنگ تقریبا ثابت است و تجربیات و تکنیکها به آن اضافه میشود. در سفری که به روسیه داشتیم دیدم که آنچه من خودم به دانشجویانم درس میدهم عینا در آنجا نیز تدریس میشود.
در قیاس با بقیه کشورها براساس آنچه خودشان میگویند و براساس بازدیدهایی که دارند از سطح آموزشی که در دافوس داده میشود و سطح راهبری و بینشی که به افسران ارشد داده میشود راضی هستند و معاون آموزش ارتش پاکستان که چندی پیش به ایران آمده بود میگفت:« دانشجویان ما وقتی به کشور بر میگردند دارای تفاوت دیدگاه هستند و این برای ما ارزش است.»
وقتی دانشجویان ما نیز از خارج بر میگردند یافتههای آنها را با آموزشهای خودمان تطبیق میدهیم و بروزرسانی میکنیم. الان وقتی به سطح آموزش کشورهایی که با آنها مراوده داریم نگاه میکنیم میبینیم که آموزشهای ما بروزتر است و تناسب بهتری با تهدیدات دارد و راهبردی تر است. بنابراین در سطح منطقه وضعیت مناسبی داریم و پاسخگوی نیازها هستیم.
* وقتی مقوله آموزش پیشرفت میکند همپای آن باید تجهیزات آموزشی هم بروز شود. امروز وضعیت ما در حوزه تجهیزات آموزشی چگونه است؟
چرخه نیازسنجی فناوری، تجهیزات و تسلیحات منطبق با نیازمندیهای ماموریتی در سطوح مختلف مورد بحث قرار میگیرد. هر تجهیزاتی که وارد سازمان میشود یک نمونه از آن باید وارد آموزش شود تا ما نیروی انسانی لازم برای بهکارگیری آن را آماده کنیم.
آنچه که معمول است در عرصه دفاعی وقتی تجهیزاتی وارد چرخه عملیاتی میشود جزو اسرار مگو سازمان است چون توانمندی آن سازمان محسوب میشود اما به طبع ما در نیروهای مسلح معاونت عتف (علوم، تحقیقات و فناوری) داریم که کار دانش و پژوهش را انجام میدهد و تمام دقت و تمرکز آنها برای تولید تجهیزات در راستای ایجاد توانمندی برای سازمان است. مخصوصا در عرصههای جدیدی مانند هوش مصنوعی، برای بکارگیری اجزا متفاوت و متکثر، برای تولید یک کل موثر در حوزه دفاع کار میکنند. الان در حوزه تجهیزاتی که در سازمان مورد استفاده قرار میدهیم نسبت به قبل در برخی حوزهها یک جهش غیر قابل تصوری داریم.
این جهش به دلیل ورود فناوریهای جدید در عرصه تجهیزات و تسلیحات به وجود آمده است. قبلا اینطور بود که باید یک کل بزرگ را بهکار میگرفتیم تا قدرت خلق میشد اما الان هنر، بهکار گرفتن اجزا کوچک در کنار یکدیگر است. نمونه بارز این موضوع پایش مرز در نیروی زمینی ارتش است. امروز به کمک فناوری بر تمام مرزها احاطه داریم و این سامانه از مرکز قابل رصد و کنترل است. ترکیب فناوری پای ما را به عرصه های جدیدی باز کرده است که امیدواریم توانمندی جدیدی را برای جمهوری اسلامی رقم بزند.
* یکی از موضوعات مهمی که نیروهای مسلح در حوزه آموزش پیگیری میکنند مهارت افزایی کارکنان وظیفه است. چه دستاوردهایی در این حوزه داشتهاید؟
ورود نیروهای مسلح به عرصه اجتماعی و ایفای نقش اجتماعی برای بعد از خدمت سربازان تکلیفی بود که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به دوش نیروهای مسلح گذاشتند و ما به این مقوله به چشم یک تکلیف نگاه میکنیم.
نظام آموزشی کشور ما مهارتزا نیست و در این نظام آموزشی به افراد مهارت شغلی و زندگی، آموزش نمیدهند. در مدارس و دانشگاههای ما دانشی را به فرد میدهند که بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاهها منجر به شغل نمیشود.
وقتی در سال 96 به این عرصه ورود کردیم دیدیم ظرفیتهای متعددی در این عرصه وجود دارد ولی حلقه وصلی بین آنها وجود ندارد. نیروهای مسلح برابر دستور ریاست محترم ستادکل نیروهای مسلح این حلقه وصل را ایجاد کرده و بین دانش افراد و محیط کار ارتباطی را توسط وزارت کار ایجاد کرده که براساس آن سازمان فنی و حرفهای پای کار آمد. ما گفتیم زمان و مکان و آموزش را برای نفر فراهم میکنیم و شما هم به افراد مدرک بدهید تا آنها بتوانند وارد بازار کار شوند.
زمانی که این چرخه را ایجاد کردیم با مشکلات زیادی مواجه بودیم اما امروز قرارگاه مهارتآموزی به گونهای عمل کرده که هر سربازی وارد چرخه ما میشود براساس علاقه خودش یک مهارت میآموزد. ما آمادهایم که به نفر آموزش و مدرکی بدهیم که در داخل و خارج از کشور معتبر است و بعد از آن به نفر تسهیلات هم بدهیم.
نیروهای مسلح دستگاههای مختلف را کنار هم قرار دادند تا بتوانند این چرخه را کامل کنند. امروز هر سربازی که وارد نیروهای مسلح میشود حتما باید با یک مهارت بیرون برود و بعد از آن با خود فرد است که بخواهد این مهارت را به شغل تبدیل کند یا خیر.
این موضوع وقت زیادی از سیستم ما را به خودش تخصیص داده است اما چون آوردهای دارد که امیدواریم این مهارتها به شغل تبدیل شود و فرد بعد از سربازی بتواند خانواده تشکیل بدهد و عنصر مطلوبی برای جامعه شود در این عرصه ورود پیدا کردیم و امروز وضعیت بگونهای است که این چرخه به صورت کامل کار خود را انجام میدهد و در سال 1401 هر سرباز یک مهارت شعار ما است.
* مسابقات نظامی روسیه یکی از عرصههایی است که چند سالی است نیروهای مسلح به آن ورود کردهاند و تجربیات خوبی هم بدست آوردهاند. حالا این سوال مطرح است که چرا هر وقت ما میزبان هستیم مقام خوبی بدست می آوریم ولی وقتی میزبان نیستیم اینطور نیست؟
من از روز اول این مسابقات مسئولیت اجرایی داشتم و مطالبی که عرض میکنم بر اساس اطلاع است. در هر مسابقهای میزبان یک حق میزبانی دارد و آنهم داشتن زیرساخت و امکانات برای تمرین و میدان ثابت مسابقه برای اجرا است.
ما وقتی به این مسابقات ورود پیدا کردیم به هر کشوری درخواست دادیم که اجازه بدهید ما یک هفته زودتر بیاییم و از زمین شما برای تمرین و آشنایی با محیط استفاده بکنیم اجازه ندادند.
طبیعتاً وقتی من میدان را خودم ساختهام و من تجهیزات را در اختیار سایر کشورها قرار میدهم، شرایط را برای برگزاری مسابقه توسط میزبان مهیاتر از بقیه میکند.
مثال در مسابقات تانک تعدادی تانک به میدان آورده شده و براساس قرعه کشی میگویند فلان تانک برای تیم ایران است. وقتی ما تانک راتحویل میگیریم از نقایص این تانک خبر نداریم و فقط مجبور هستم مجموعهای را تحویل گرفته و برای مسابقه آماده شویم.
مطمئنا کشور میزبان مجموعه برتر را برای کشور خودش برمیدارد و این یک امتیاز است؛ بنابراین وقتی به چرخه مسابقات نگاه میکنیم کشورهای میزبان مقام اول یا دوم را کسب کردهاند.
این به خاطر این نیست که در نتیجه دستکاری کرده باشند بلکه به این دلیل است که نفرات آنها نسب به محیط و میدان مسابقه آشنایی بیشتری دارند. به هرحال نفری که ماهها با تجهیزات و میدان مسابقه تمرین کرده با فردی که تنها یک هفته فرصت تمرین داشته است بسیار متفاوت است.
سال گذشته که میزبانی مسابقات «اربابان آتش» را داشتیم، دقیقا می دیدم که بچههای ما با چه سرعتی کار می کنند این بخاطر این است که نفر ما در این زمین تمرین کرده و تمام شرایط برای او ملکه شده است. این نتیجه، بارها تکرار کردن در میدان است. این موضوع در مسابقات تقریبا یک قاعده است.
بچههای ما در عرصههای بین المللی میدان ندیده هستند و وقتی در این عرصه حضور پیدا میکنند با شرایط متفاوتی روبرو میشوند. ما بهترین شرایط میزبانی را برای مهمانان فراهم میکنیم اما وقتی بچههای ما به کشورهای دیگر میروند در یک پادگان اسکان داده میشوند.
در این مسابقات تحلیلهای خیلی خوبی را بدست آوردهایم. مدل برگزاری مسابقه یک مدل عملیاتی است. ما الان این مدل بومی را استخراج کردیم، مسابقات داخلی خودمان را اجرا میکنیم و در ارتش جمهوری اسلامی ایران در تمامی تخصصها مسابقات به صورت عملیاتی اجرا میشود.
البته تاکنون رتبههایی که در مسابقات در مجموع بدست آوردهایم رتبههای بدی نبوده است و به فرمایش مقام معظم رهبری(مدظله العالی) که فرمودند: «تیمها وقتی در این مسابقات حضور پیدا میکنند با دست پر برگردند.» بنابراین امروز افرادی را که قادر به کسب مقام اول تا سوم نباشند به مسابقات اعزام نمیکنیم. یعنی اگر فرد رکورد نفر اول سال گذشته را تکرار نکند به مسابقات اعزام نمیشود.
* آیا رقابت انتخابی بین ارتش و سپاه برگزار شده؟
در دو سه دوره با هم رقابت کردیم اما بعدا قرار شد که رشتههای مسابقه بین ما و سپاه تقسیم بندی شود و الان اینطور شده است. موقعی که رقابت داخلی داشتیم یک مزایایی داشت و الان که کار تخصصی شده است یکسری مزایایی دارد.
* اگر بخواهید به عنوان نمونه عینی یکی دو مثال بیان کنید، بفرمایید که تهدیدها چه آوردهای برای ما داشته است؟ به طور مثال در جبهه مقاومت و جنگ سوریه سبک جنگیدن تکفیریها و نوع جنگی که آنجا وجود داشت، موجب شد تا تغییرات ساختاری در نیروهای مسلح ما به وجود بیاورد. ایجاد تیپهای واکنش سریع در سپاه و ارتش میتواند از جمله این تغییرات باشد.
در مورد برخی چیزها باید کلاسیکتر و مدرسهایتر صحبت کنیم. تهدید این نیست که حادثهای اتفاق افتاده و ما باید خودمان را نسبت به حادثهای که رخ داده، توجیه کنیم.
ما در سازمان اصول و مبانی داریم که اگر آنها تغییر کنند، ساختارها نیز متناسب با آن تغییر مییابد. تغییرات ساختاری متناسب با تغییرات ماموریتی شکل میگیرد. بنابراین پایه تغییر ساختار، تغییر ماموریت است. اگر ماموریتی تغییر پیدا نکند، ساختار نباید عوض شود. این در نیروهای مسلح یک قاعده است.
از این رو متناسبسازی آموزشها یک مقوله و متناسبسازی ساختارها مقوله دیگری است. در مورد تیپهای واکنش سریع که شما مثال زدید، این اقدام متناسب با تغییر رویکردهای دفاعی و تهدیدات نظامی و امنیتی و تلفیق اینها با یکدیگر صورت گرفته است.
در جنگ سوریه یا تغییراتی که در عراق به وجود آمد، دفاع و امنیت برهم منطبق شدند؛ یعنی تهدیدات با یکدیگر تلفیق شدند. از این رو چون تهدیدات تلفیق شدند، ضرورت یافت تا واکنش نشان بدهیم. همچنین تداوم پیدا کرد و در دنیا به عنوان قاعده شناخته شد. در جنگ اوکراین نیز میتوان این موضوع را مشاهده کرد.
بنابراین آن چیزی که مهم است، این است که وقتی یک رویکرد دفاعی به صورت نهادین تغییر پیدا میکند، ساختار نیروهای مسلح نیز تغییر مییابد. البته تغییر ساختار بسیار کُند پیش میرود، اما تغییر آموزش به سرعت انجام میگیرد. چابکسازی، متناسبسازی و تغییراتی که صورت میگیرد، پاسخ به حوزه تهدیدات و برمبنای نیازهای عملیاتی آینده است.
بدون شک عرصه جنگها تغییر کرده است. برآورد اولیه ما از عرصه مقاومت و درگیریهای منطقهای نیز نشان میدهد که تغییر رویکرد ما صحیح است. باید خود را برای تهدیدات جدید آماده کنیم. تغییرات نیز در حوزه ساختار، آموزش، آییننامهها و... است. کارهای بسیاری در نیروهای مسلح در این راستا در حال انجام است و امیدواریم که پاسخگوی نیازهای آتی باشیم.
* وقتی میگوییم آموزشها روزآمد هستند، باید تجهیزات نو و روزآمدی نیز در ساختار نیروهای مسلح وجود داشته باشد. به طور مثال اگر در حوزه زرهی گفته میشود که متناسب با تهدیدات آموزشهای روزآمدی ارائه میشود، باید توان زرهیمان نیز روزآمد باشد.
یکی از انتقاداتی که برخی تحلیلگران به توان زرهی ایران دارند، با اشاره به جنگ سوریه است. آنها میگویند که توان زرهی ارتش سوریه مشابه توان زرهی ایران است، اما زرهی ارتش سوریه در برابر سلاحهای ضدزره هدایتشونده تکفیریها بیدفاع بود. بنابراین اگر ما نیز با آن تهدید مواجه شویم، یگان زرهیمان بیدفاع خواهد بود.
در حوزه هوایی نیز این موضوع بیان و گفته میشود که جنگندههای ما قدیمی هستند و در برابر موشکهای پدافندی بیدفاع هستند. بنابراین چگونه میتوانیم با تجهیزاتی که مربوط به دهههای گذشته هستند، آموزش روزآمد داشته باشیم؟
سوالی که شما مطرح کردید، موضوعی است که باید پاسخ علمی به آن داد. در مقابل تهدید دو کار میتوانیم انجام بدهیم. یا اینکه تهدید را با آن فناوری که به کار برده شده پاسخ دهیم و به تعبیری چاقو را با چاقو ببُریم یا اینکه تهدید را کنترل کنیم و متناسب با فناوری، خلاقیت و ابتکار عمل، توان دشمن را ناکارآمد کنیم.
به طور مثال ناو هواپیمابر یک تهدید عمده است. آیا ما نیز باید در برابر آن، ناو هواپیمابر بسازیم؟ مسلما خیر، باید با خلاقیت و ابتکار، بهگونهای وارد عمل شویم تا توانایی دشمن را مختل کنیم. ایجاد اختلال در توانایی دشمن یک ظرفیت دفاعی است که توان دشمن را از محاسبه خارج می کند.
بنابراین ما نباید به سمت متناسب و همپاشدن تجهیزات پیش برویم. اگر بخواهیم با رقیب در عرصه تجهیزات، تسلیحات و فناوری رقابت کنیم، توان و ظرفیت کشور برای ذخیرهسازی قدرت آماده نیست. اما اگر بتوانیم ظرفیتها و توان دشمن را مختل و بیاثر کنیم، دست برتر پیدا میکنیم. ما به این اصل معتقدیم و خلاقیتهای دفاعی را به این سمت پیش بردهایم. ما میتوانیم ظرفیتهای قدرتآفرین دشمن را بیاثر کنیم. لذا آموزشها در این حوزه میتواند برای ما برگ برنده باشد.
اگر امروز میگوییم که ما در برابر دشمن روزآمد هستیم، به دلیل این است که تاکتیکهایمان روزآمد شده است. راهحلهایمان برای مقابله با تهدید نیز روزآمد شده است. ما در عرصههای واقعی در سطوح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی توانستهایم قدرت دشمن را متوقف کنیم.
برخی در رابطه با دفاع مقدس مطرح میکنند که در سال نخست جنگ موفقیتی کسب نشد. در حالی که در سال نخست جنگ ما توانستیم ماشین جنگی دشمن را متوقف کنیم. متوقف کردن یورش اولیه دشمن و تثبیت آن موقعیت، 50 درصد دفاع است. کسانی که نسبت به حوزه دفاع ناآشنا هستند، این موضوع را نادیده میگیرند.
امروز خوشبختانه با ورودی که به این عرصهها صورت گرفته است، آموزشها به گونهای است که میتواند قدرت دشمن را متوقف یا بیتاثیر کند. اگر امروز در مورد قدرت دورایستا دشمن در حوزه موشکهای بالستیک و کروز صحبت میکنیم، وسیلهای ساختهایم که این قدرت را بیتاثیر میکند. وقتی موشک را منحرف و یا در مسیر منهدم کنیم، یعنی قدرت دورایستای دشمن را بیتاثیر کردهایم. لازم نیست موشک کروز همسطح ساخته شود؛ فقط کافی است که بتوانیم آن را بی تاثیر کنیم.
عرصه ملی ظرفیت بزرگی برای ما ایجاد کرده است؛ ما با اتصال به ذخیره دانشی کشور و با استفاده از نخبگان ملی، آوردههایی داریم که میتوانیم ادعا کنیم توان دشمن را در دست گرفتهایم و مطمئن باشید که دشمن اگر میتوانست کاری انجام دهد، میکرد.
* در رابطه با مقابله با رژیم صهیونیستی، آن قدرتی که توانسته راهبرد آن رژیم را به چالش بکشاند، ایران بوده است؛ ایران توانست رژیم صهیونیستی را مجبور به تغییر راهبرد کند. این رژیم شاید بتواند در سطوح عملیاتی و تاکتیکی کارهایی انجام دهد و موفق هم بشود، اما در سطح راهبردی ما بر آنها چیره و مسلط هستیم.
دشمن در حوزه اقدام در حالت انفعال است. وقتی دشمن با یک برنامه از پیش تعیینشده حرکت میکند، اما نمیتواند آن برنامه را اجرا کند، یعنی به شکست رسیده است. البته دشمن سعی میکند با بزرگنمایی اقداماتش در رسانهها، افکار عمومی را فریب دهد و شکست خود را موفقیت جلوه دهد.
بازدارندگی که اکنون نظام جمهوری اسلامی ایران از آن برخوردار است، برپایه ظرفیتهای ملی است. دشمن اکنون جرات نمیکند به مرزهای ما نزدیک شود. این بر مبنای نخواستن نیست، بلکه نتوانستن است. بدون شک در حوزه دفاع ظرفیتهای ملی ایجاد شده و امیدواریم در سایر عرصههای قدرت ملی نیز بتوانیم ظرفیتهایی به وجود بیاوریم. دفاع، همهجانبه است. تمامی مولفههای قدرت ملی باید همزمان بالا بیایند و تقویت شوند تا بازدارندگی را تقویت کنند. در حوزه نظامی مطمئنیم که از بازدارندگی برخورداریم.
* اکنون آمادگی رزم و توان رزم در ارتش چگونه است؟
این موضوع مربوط به حوزه سنجش عملیات است، اما نتیجه و خروجی آموزش است. ما در حوزه آموزشهای نظامی، امتحان میگیریم. کارهای مختلفی در این رابطه انجام و آمادگی رزمی سنجیده میشود. بازدیدها، رزمایشهای صحرایی و... را عملیات انجام میدهد و به عبارت دیگر کار ما را عملیات ارزشیابی میکند.
عملیات به یگانی که آموزش دیده، ماموریت میدهد و در هنگام اجرای ماموریت میسنجد که میزان شایستگی رزمی به چه میزان است. برای سنجش شایستگی رزمی، فرمولهایی وجود دارد و برمبنای آن محاسبه میشود.
این موضوع در فرآیندی به توان رزمی تبدیل میشود. اکنون در زمینه پاسخگویی به تهدیداتی که برای ما تعریف شده و طبق قواعدی که از طریق ستادهای برتر ارائه شده است، نمره قابل قبول و خیلی خوب به بالا داریم. ما در این عرصه توانستهایم نیازهای عملیاتی را که ردههای بالاتر از ما خواستهاند و برمبنای ماموریتهاست، در اولویت نخست پوشش بدهیم.
این نمره در شرایطی به دست آمده که تجهیزاتمان به گونهای است که شما بدان اشاره داشتید. در عرصه دفاعی، ارزشی و اعتقادی، نیروی انسانی حرف اول را میزند. مانایی نفر در عرصه تهدید و خطر مربوط به اندیشه و فکر نفر و نه تجهیزاتش است. ما در دانشگاههایمان نگاه تمدنی به تربیت داریم و برای سی سال آینده کار میکنیم؛ نفر باید برای صیانت از نظام جمهوری اسلامی ایران و تمدن پیشرو تربیت شود و در افق تمدنی ایفای نقش کند.
ما در حوزه نظامی به چهار رکن دانش، بینش، منش و روش قائل هستیم. دانش با ابزارهای مختلف انتقال مییابد، اما بینش و منش در محیط کاری و تربیت انتقال پیدا میکند. روش نیز در محیط کاری فراگرفته میشود. بنابراین روش و دانش دو مقوله آموختنی و بینش و منش دو مقوله تربیتی و یافتنی هستند. دانستنیها را میتوان آموزش داد، اما یافتنی را نمیتوان آموزش داد. منش و تربیت در کارگاه قابل انتقال است.
از دوران دفاع مقدس تجربیات بسیاری داریم. در سنگرهای عراقی بهترین تجهیزات وجود داشت، اما نفر، سنگر و تجهیزات را رها کرده و رفته بود. در جبهه مقابل سرباز ایرانی تا آخرین فشنگ پشت تفنگ ژ-3 ایستاده بود. آن چیزی که سرباز را در سنگر و عرصه تهدید حفظ میکند، اندیشه و اعتقاد اوست.
ما اکنون بر روی این موضوع کار میکنیم و تغییر ریل از آموزش به تربیت در راستای رزمندهپروری در دستور کار است. سربازی که به عنوان مدافع ارزشها از اسلحه بتواند استفاده کند، رویکرد تربیتی ماست.
* در سالهای گذشته در خصوص فعالیتهای ارتش در جبهه مقاومت سخنانی بیان شده است. آیا ارتش در حوزه آموزشی نیز با جبهه مقاومت همکاری داشته و دارد یا اینکه میتواند داشته باشد؟
ما از کشورهای مختلف به خصوص کشورهای همپیمان و محور مقاومت دانشجو جذب و تربیت میکنیم. تا زمانی که در همه عرصهها ظرفیت ایجاد نکنیم، نمیتوانیم انتظار قابلیت داشته باشیم. در عرصه آموزش نیز اینگونه است.
نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران بنابر ماموریتی که بدان واگذار شده در عرصههای مختلف تهدید از جمله جبهه مقاومت مشخص است. وقتی ما به این موضوع به عنوان یک پدیده ارزشی نگاه میکنیم، تربیت نفراتی که بتوانند و تمایل داشته باشند در چنین عرصههایی حضور پیدا کنند، مبنای اصلی کار ما بوده است.
نیروهای ارتش درخواستهای متعدد و بسیاری از سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی داشتند تا در جبهه دفاع از حرم حضور یابند که بالاخره این کار انجام شد. دفاع از حرم برای ما آوردههای اعتقادی و ارزشی داشت که از آن آوردهها هنوز در یگانها استفاده میکنیم.
همین رویکرد در حوزه آموزشهایمان ادامه دارد. رزمندهپروری که به آن اشاره کردم، بخشی از همین است. یعنی دادن اندیشه به نفر تا به پدیدههای دفاعی به عنوان یک ارزش اعتقادی نگاه کند. این نفر تا آخرین قطره خونش میایستد. در این بخش کارهای خوبی انجام شده است و با این رویکرد در حال تربیت نیروی انسانی هستیم. امیدواریم که بتوانیم به خوبی ماموریتمان را انجام دهیم.
* در پایان شما بزرگترین مشکل یا مانع در امر آموزش را چه چیزی میدانید؟
بزرگترین مشکل آموزشی کشور، نپرداختن به موضوع تربیت است. متاسفانه به تربیت نیروی انسانی توجه نمیشود. من که از خروجی نظام آموزشی کشور دانشجو جذب میکنم، دچار مشکل هستم. نفری را از نظام آموزشی دریافت میکنم که باید تمام توانم را صرف تربیت آن کنم تا نگاه ارزشی به او ارائه کنم. متاسفانه نظام آموزشی در عرصه تربیت ضعیف عمل میکند.
موضوع دیگر «مهارت» است. من از همه درخواست دارم که به این موضوع توجه شود. مهارت تنها شغلی نیست؛ بزرگترین ضعف در بین جوانان عدم فراگیری مهارتهای زندگی است. جوان به دلیل آسیبهایی که از فضای مجازی و... خورده است به مانند مجروحی است که من در مراکز آموزشی دریافت میکنم.
سربازان محصول و خروجی نظام تربیتی جامعه هستند. سربازی آخرین گلوگاه یا آخرین ایستگاه تربیتی جامعه است. جوان پس از سربازی باید شغلی کسب کند و ازدواج کند. ما در این ایستگاه دچار مشکل هستیم، چون زوائدش بیش از حد شده است.
نگاه مدیریتی به آخرین ایستگاه تربیتی یعنی سربازی باید تغییر پیدا کند. اگر ما بتوانیم در دوره سربازی نظام تربیتی را به درستی اجرا کنیم که با قبل و بعدش همافزا باشد، نیازهای جامعه را میتوان پاسخ داد. اکنون مشکل اساسی وجود نسلِ جوان آموزشدیده تربیتنشده است.
* راهحل چیست؟
دستگاههای مختلف در نظام آموزشی و اجتماعی کشور باید پای کار بیایند. امروز دفاع تنها مربوط به حوزه دفاعی نیست. قدرت ملی زمانی افزایش پیدا میکند که تمامی مولفههای قدرت به تناسب هم رشد پیدا کنند. اگر مولفه فرهنگی آسیب ببیند، یک پای حوزه دفاعی میلنگد. کمااینکه اکنون در موضوع تربیت نیروی انسانی اینگونه است و ما در این حوزه مشکل داریم.
باید فکر اساسی بشود تا تمام مولفههای تاثیرگذار در قدرت ملی که اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران را شکل خواهند داد، رشد یابند. در یک کار همافزا باید دور هم آمد و در مورد پدیدهها به صورت بنیادین فکر کرد.
* این موضوع را به آنها منتقل کردید؟
بله. در عرصههای گوناگون بیان کردیم ولی تا دستگاههای مختلف کشور خود را در یک کل یا سیستم نبینند و از کار بخشی و سطحی پرهیز نکنند این عرصه بسامان نمی شود.
این ادبیات فراگفتمانی است و باید در دانشگاهها مورد دغدغه قرار بگیرد. باید این فهم ایجاد شود که در تمام دنیا، تمام مولفههای قدرت ملی همگرا حرکت میکنند تا بتوانند کل موثر ایجاد کنند. متاسفانه حلقههای اتصال در کشور بسیار ضعیف شده و هرکس به صورت جزیرهای کار میکند.
به سرمایه انسانی به عنوان بالاترین رکن یک کشور باید نگاه واحدی وجود داشته باشد. یک مرکز باید وجود داشته باشد تا دستگاهها را همگرا کند. دانشجویی که جذب واحد سربازی میشود، روخوانی قرآن، احکام، زبان انگلیسی، علوم پایه و... بلد نیست. دلیلش هم آن است که نظام آموزشی یک پارچه نیست و شاید متولی واحد ندارد. در چنین شرایطی من که باید توانم را صرف کار دیگری بکنم، باید به او مبانی اولیه و... آموزش دهم.
امید است روزی به این حلقه مفقوده توجه شود که کشور یک سیستم است و اجزای سیستم باید در جهت هدف ترسیمی دارای نقش، سهم و اندازه مشخصی باشند تا یک کارکرد درست از آن به دست آید