عابدی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
اهداف باکو از پیشبرد طرح ایجاد «کریدور زنگزور»/ چشم انداز اقدامات آذربایجان و ترکیه صلحجویانه نیست
یک تحلیلگر حوزه قفقاز به تشریح اهداف جمهوری آذربایجان از پیشبرد طرح ایجاد «کریدور زنگزور» پرداخت.
عفیفه عابدی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی علل شکلگیری تنش مرزی اخیر میان آذربایجان و ارمنستان و در پاسخ به این سوال که پس از جنگ قرهباغ، آذربایجان تلاشهای خود برای ایجاد مسیر دستیابی به نخجوان را افزایش داد و این در حالی است که مسیر ترانزیتی از داخل ایران برای سالها گذرگاهی را به مسافران و کامیونهای آذربایجانی برای دسترسی به این منطقه مهیا کرده است، این افدام باکو علیرغم وجود مسیر با چه هدفی صورت گرفته است، گفت: طرحهای حمل و نقل با عناوین مختلف که در سالهای اخیر از سوی باکو درباره قفقاز جنوبی و مشخصا به بهانه حمایت شهری از نخجوان ارائه میشوند را باید در ادامه سیاستهای تهاجمی جمهوری آذربایجان در دهه اخیر ارزیابی کرد. این طرحها شاید به ظاهر روی کاغذ منطقی و صلحآمیز باشند اما به دلیل نیات و اهداف خصمانهشان علیه ایران و ارمنستان مناقشهبرانگیز هستند.
وی ادامه داد: اهداف جاهطلبانه و توسعهطلبانه باکو از یک سو، اهداف خصمانه و توسعه طلبانه بازیگران فرامنطقهای که از آنها حمایت میکنند از سوی دیگر، سوءظن برانگیز هستند و به نظر میرسد مجموعه عوامل داخلی، منطقهای و فرامنطقهای ارمنستان را هم نسبت به این طرحهای اغواکننده علاقمند ساختهاند. با این حال همانطور که ذکر شد، انگیزههای واقعی این طرحها صلح آمیز نیستند و چنانچه ارمنستان بدون موافقت و تامین منافع شرکای سنتی خود یعنی ایران و روسیه وارد این معاملات شود، بازنده اصلی خواهد بود.
وی افزود: در اصل اگر کریدوری با توافق، همکاری و سرمایهگذاری مشترک کشورهای منطقه انجام شود میتواند به صلح و ثبات و توسعه و ارتقای موقعیت قفقاز جنوبی و همسایگانش کمک کند. اما تحرکات یک دهه اخیر جمهوری آذربایجان و رویکرد سیاست خارجی باکو که همواره تحت تاثیر بازیگران فرامنطقهای غربی و اسراییلی، تهاجمی و با هدف موازنه تهدید بوده، مانع ترسیم چشمانداز مثبت و مبتنی بر حسن همجواری از این طرحها میشود.
این پژوهشگر حوزه قفقاز در پاسخ به این سوال که این تلاشها درحالی صورت می گیرد و در روزهای اخیر نیز به تهاجم نظامی با کمک و حمایت آنکارا انجامیده که رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با روسای جمهور ترکیه و روسیه صراحتا بر خواست تهران برای حفظ مرز ایران و ارمنستان تاکید و هرگونه تغییر در جغرافیای منطقه را تقبیح کردند، این اقدامات باکو و آنکارا بر خلاف خواست شفاف و مشخص ایران با چه اهدافی صورت میگیرد و آیا بازیگر دیگری نیز در پشت پرده نقش آفرینی میکند، گفت: موضوعی که باید در نظر داشت اینکه سیاست اعلامی و اعمالی بازیگرانی چون جمهوری آذربایجان و ترکیه را باید از هم تفکیک کرد. سیاست اعلامی این بازیگران در رابطه با ایران تحت برخی ملاحظات موقت است اما سیاستهای اعمالی آنها در راستای منافع بلندمدتی است که در تعارض با منافع ایران است. همانطور که ذکر شد اهداف پشت پرده این طرحها تغییر ژیوپلتیک منطقه در راستای اهداف و برنامههای توسعه طلبانه ترکیه و جمهوری آذربایجان است.
وی ادامه داد: انگیزه باکو تسلط کامل بر قره باغ و در اختیار گرفتن انحصار ژیواکونومی منطقه است. آنکارا نیز مجموعه برنامههای سیاسی و اقتصادی بلندپروازانه منطقهای و بینالمللی را از تسلط بر قفقاز جنوبی دنبال میکند. در واقع هم افزایی اهداف و انگیزههای باکو و آنکارا در دهه اخیر منجر به سلسله اقدامات تهاجمی و در پی آن توافقهای آتش بس به نفع باکو شد. اگر جنگهای دهه اخیر در قرهباغ را که هر بار باکو با پشتوانه سیاسی و تسلیحاتی آنکارا و تل آویو راه انداخت و هر بار به پیشروی بیشتر جمهوری آذربایجان در قره باغ و تضعیف بیشتر ارمنستان انجامید، بررسی کنیم، یک استراتژی خطی از آنها برآورد میشود که نقطه فعلی، پایان آن نیست و چشم انداز آن نیز صلحجویانه نیست.
عابدی همچنین در پاسخ به این سوال که نقش روسیه را در تحولات اخیر چگونه ارزیابی میکنید، گفت: موضع روسیه در اینباره به دلیل ملاحظات منطقهای و بینالمللی مبهم است. شاید بخشی از این ابهام به دلیل درگیر بودن در جنگ اوکراین، بخشی به دلیل منافع سیاسی و اقتصادی که در دهه اخیر در رابطه با ترکیه و جمهوری آذربایجان کسب کرده باشد. اما ارزیابی دقیق نشان میدهد قطعا این پروژه منافع ژیوپلتیکی روسیه را هم متاثر خواهد ساخت.
وی افزود: به نظر من جمهوری آذربایجان در دهه اخیر به دنبال برنامههای توسعه طلبانه خود در قفقاز جنوبی، روسیه را به بازی گرفته است اما واقعیت این است که باکو و آنکارا بازیگران جاهطلب و معاملهگری هستند که در بلند مدت میتوانند در معاملههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی با غرب، منافع مسکو را هم متاثر ساخته و روسیه را در محاصره ژئوپولتیکی قرار دهند.
تحلیلگر حوزه قفقاز در پاسخ به این سوال که بسیاری از تحلیلگران به ضعف دستگاه دیپلماسی در راستای تبیین خواست شفاف تهران در مواجهه با آذربایجان انتقاد دارند و اساسا سیاست تهران در قبال باکو را ضعیف و منفعل میدانند، آیا چنین انتقادی از دید شما وارد است، گفت: معتقدم به دلایل گوناگونی ایران در دهه اخیر درباره قفقاز جنوبی و جنگهای قرهباغ دچار اشتباهات محاسباتی شد. ایران با کنار گذاشتن سیاست سنتی حمایت از ارمنستان، تلاش کرد در مصالحه با باکو بر اساس پیوندهای تاریخی، مذهبی و اصل حسن همجواری، رویکرد همکاریجویانه داشته باشد.
وی ادامه داد: در جنگهای اخیر، حمایت ضمنی و صریح ایران از باکو به احساس تنهایی استراتژیک ارمنستان دامن زد. دولت ارمنستان نه تنها در منطقه تضعیف شد، بلکه هزینههای سیاسی داخلی پرداخت. لذا اکنون شاهد استیصال ایروان در برابر سیاست تهاجمی جمهوری آذربایجان و تاثیر نفوذ عوامل فرامنطقهای هستیم. این وضعیت را میتوان پیامد شکستهای ارمنستان در جنگهای قره باغ و عدم حمایت صریح ایران و روسیه از ایروان دانست.