خبرگزاری کار ایران

پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

سوءبرداشت‌ طرف ایرانی درباره نیاز غرب به توافق با تهران/ عربستان می‌خواهد درصورت احیای برجام آلترناتیوی برای ارتباط با ایران داشته باشد/ هیچ طرفی حاضر نیست مرگ مذاکرات را اعلام کند

سوءبرداشت‌ طرف ایرانی درباره نیاز غرب به توافق با تهران/ عربستان می‌خواهد درصورت احیای برجام آلترناتیوی برای ارتباط با ایران داشته باشد/ هیچ طرفی حاضر نیست مرگ مذاکرات را اعلام کند
کد خبر : ۱۲۵۱۳۷۵

پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان گفت: معتقدم چه به لحاظ وجهه سیاسی و دیپلماتیک آمریکای بایدن و چه به لحاظ شرایط بین‌المللی، قابلیت اینکه در صورت شکست مذاکرات، یک نوع اجماعی علیه ایران شکل بگیرد در حال حاضر افزایش پیدا کرده است.

حمیدرضا عزیزی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که در حالی که مذاکرات دوحه علیرغم امیدهایی که به آن بسته شده بود بی‌نتیجه به پایان رسید و مقامات غربی ابراز نگرانی خود را در این رابطه اعلام کرده‌اند، وزیر امور خارجه ایران عنوان کرده که ارزیابی تهران از این مذاکرات مثبت است، ارزیابی شما از مذاکرات دو روزه دوحه و سناریوهای پیش روی توافق هسته‌ای چیست، گفت: شخصا چشم‌انداز موفقیت‌آمیزی برای مذاکرات احیای برجام متصور نیستم؛ چراکه به نظر می‌رسد دو طرف با رویکردهای متفاوت، انتظارات متفاوت و همچنین ادراک متفاوتی از شرایط پیرامون برجام و همینطور شرایط بین‌المللی وارد مذاکرات شده‌اند. طبیعتا اعلام اینکه ایران و طرف‌های مقابل متمایل به این هستند که دوباره مذاکرات را شروع کنند، به خودی خود یک اقدام و یک گام مثبت به شمار می‌رفت؛ به خصوص اینکه قرار بود این بار به نحوی ایران و آمریکا به عنوان طرف‌های اصلی مذاکره باشند هرچند همچنان غیرمستقیم اما این هم نشانه خوبی بود با این حال به نظرم آنچه مساله ایجاد کرده و مانع از پیشرفت می‌شود از یک طرف سوءبرداشت‌هایی است که طرف ایرانی به آن دچار است و از طرف دیگر موانع و محدودیت‌های سیاسی و عملی طرف آمریکایی است. 

سوءبرداشت‌ طرف ایرانی درباره نیاز غرب به توافق با تهران

وی ادامه داد: منظور از سوءبرداشت یا سوءتفاهم مشخصا از این جهت است که به نظر می‌رسد این ادراک به طور جدی در تیم مذاکره‌کننده ایران یا به بیان بهتر در دستگاه سیاست خارجی ایران شکل گرفته که در شرایط فعلی که غرب درگیر بحران اوکراین است، به دلایل مختلف بیش از ایران به این توافق نیاز دارد و مشخصا آن چیزی که طی این روزها و هفته‌های اخیر مشاهده می‌کنیم، به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاری تهران روی این گزاره باشد که نیاز کشورهای اروپایی به منابع بدیل انرژی نهایتا طرف مقابل را به سمتی سوق می‌دهد که به یک توافق با ایران تن بدهند در شرایطی که برای ایران حتی بهتر از برجام باشد. همچنین به نظر می‌رسد مصادیقی نیز برای این موضوع مطرح می‌شود مانند اینکه آمریکا وارد گفت‌وگو با ونزوئلا شده تا تحریم این کشور را کاهش دهد اما چرا به این مساله سوءبرداشت می‌گویم؛ برای اینکه چالش اصلی میان ایران و آمریکا است و طرف اروپایی اینجا همچنان که در دوحه هم اتفاق افتاد نقش میانجی را دارد. بله بدون تردید طرف اروپایی در شرایط فعلی نیازمند ورود نفت و گاز ایران به بازار است اما توانش برای تاثیرگذاری بر تصمیم طرف آمریکایی حتی اگر بپذیرد که (به عنوان یک فرضیه غیرمحتمل) به خواسته‌های فرابرجامی ایران هم تن بدهد کم است و ابزاری برای نفوذ بر سیاست داخلی آمریکا را ندارد. 

خواسته‌های کشورهای عربی و اسرائیل، موضع آمریکا نسبت به توافق با ایران را سخت‌گیرتر می‌کند

وی افزود: اینجا به عامل دوم می‌رسیم؛ برای آمریکا در شرایط فعلی آن اضطراری که در قبال ایران وجود دارد، با وضعیت ونزوئلا متفاوت است؛ در این شرایط بعد جغرافیایی، کاهش اهمیت نفت خاورمیانه و فاکتورهایی مانند روابط آمریکا با عربستان و اسرائیل و البته محدودیت‌های سیاست داخلی آمریکا مطرح است. در حال حاضر به نظر می‌رسد مهم‌ترین درخواست ایران درخواست ارائه تضمین از طرف ایالات متحده است و این موضوعی است که از همان ابتدا مشخص بود که واشنگتن قادر به ارائه چنین چیزی نیست؛ چراکه تصمیمی که از سمت یک رئیس‌جمهور می‌تواند مطرح شود، ممکن است از سمت رئیس‌جمهور بعدی نقض شود. این یک بعد است و بعد دوم این است که همانقدر که این فضای بین‌المللی پس از جنگ اوکراین، اروپا را نیازمند انرژی کرده به همان میزان هم نیاز آن‌ها را به متحدان سنتی‌شان در منطقه خاورمیانه احیا کرده است که دارای منابع انرژی هستند. در نهایت امر لازم است که یک توازنی اینجا برقرار شود. از یک منظر می‌توان گفت که این شرایط نه تنها آمریکا یا به طور کلی طرف غربی را به سمت پذیرش درخواست‌های ایران سوق نمی‌دهد بلکه به دلیل اینکه باید خواست کشورهای عربی و اسرائیل را در نظر بگیرند عملا موضع آمریکا را نسبت به توافق با ایران سخت‌گیرتر خواهد کرد.  

بحران اوکراین نقش رهبری آمریکا را در حوزه اروپایی ناتو افزایش داده است

روابط دو سوی آتلانتیک به طرز بی‌سابقه‌ای تقویت شده است

این تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در پاسخ به این سوال که روز پنجشنبه هفته گذشته شاهد برگزاری نشست شورای امنیت در رابطه با قطعنامه ۲۲۳۱ بودیم، با توجه به اینکه ایالات متحده در زمان دونالد ترامپ نتوانست اجماعی علیه ایران ایجاد کند، جلسه روز پنجشنبه چه پیامی برای تهران داشت، گفت: معتقدم چه به لحاظ وجهه سیاسی و دیپلماتیک آمریکای بایدن و چه به لحاظ شرایط بین‌المللی، قابلیت اینکه در صورت شکست مذاکرات، یک نوع اجماعی علیه ایران شکل بگیرد در حال حاضر افزایش پیدا کرده است؛ چراکه ترامپ به واسطه ویژگی‌های شخصیتی و آن نوع رابطه عجیبی که با متحدان آمریکا تعریف می‌کرد، اساسا پتانسیل دیپلماتیک لازم برای ایجاد اجماع را نداشت. در این مورد هم به نظر می‌رسد در ایران سوءتفاهم وجود دارد و این دیدگاه بعضا مطرح می‌شود که بحران اوکراین نشان‌دهنده بحران در اردوگاه غرب است و روی آن جنبه‌های دشوار در روابط آمریکا و اروپا بیشتر تمرکز می‌شود اما باید در نظر داشت که عملا بحران اوکراین روابط دو سوی آتلانتیک را به طرز بی‌سابقه‌ای تقویت کرده و به نحوی هرچند که در کشورهای اروپایی به خصوص در فرانسه و آلمان نسبت به این موضوع نگرانی‌هایی وجود دارد اما به هر حال نقش رهبری آمریکا را در حوزه اروپایی ناتو هم بار دیگر افزایش داده است.

تیم ظریف در ایجاد شکاف میان اروپا و آمریکا با زبان دیپلماتیک موفق بود

وی ادامه داد: در این فضا و در شرایطی که اروپا با یک بحران سرزمینی مواجه است که از جانب روسیه ناشی شده، طبیعتا اگر آمریکا تصمیم بگیرد که یک موضع سخت‌تری را در قبال ایران اتخاذ کند، به نظر احتمال اجماع و همراهی اروپا بسیار زیاد است. عامل سوم که به این شرایط افزوده می‌شود، تغییرات داخلی ایران است؛ به هر حال تیم سیاست خارجی آقای ظریف واقعا موفق بود که بتواند با منطق و استدلال و با زبان دیپلماتیک شکافی را میان اروپا و آمریکا ایجاد کند که متاسفانه این قابلیت را در تیم جدید نمی‌بینیم.

هیچ طرفی حداقل در شرایط فعلی به دنبال این نیست که مرگ مذاکرات را اعلام کند

وی افزود: معتقدم برای صحبت در خصوص اجرایی شدن مکانیسم ماشه هنوز زود است؛ چراکه دو طرف علیرغم اینکه می‌دانند تا چه حد مواضع‌شان دور از هم است همچنان پای میز مذاکره حاضر می‌شوند و این نشان می‌دهد هیچ طرفی حداقل در شرایط فعلی به دنبال این نیست که مرگ مذاکرات را اعلام کند و دلیل ساده آن نیز این است که شکست مذاکرات یک بحران تازه‌ای را برای هر دو طرف رقم می‌زند. تصور کنید در شرایط فعلی اقتصادی ایران، اعلام شکست برجام چه شوک بزرگی خواهد بود. طرف مقابل هم بخاطر اینکه با بحران اوکراین دست به گریبان است، طبیعتا نمی‌خواهد یک بحران غیرضروری ایجاد کند یا به بیان بهتر فعلا این موضوع را فریز کرده‌اند، مگر اینکه ایران به سمت اقدامی همچون غنی‌سازی ۹۰ درصد پیش برود که در این صورت در چشم‌انداز کوتاه مدت یک شرایط پیچیده اتفاق خواهد افتاد. 

کشورهای عربی موضع واحدی در قبال ایران ندارند

عزیزی همچنین در پاسخ به این سوال که در روزهای آینده شاهد سفر جو بایدن به اسرائیل و عربستان و متعاقب آن برگزاری نشست ریاض خواهیم بود، بسیاری از کارشناسان بر این عقیده هستند که انفعال در جریان مذاکرات احیای برجام در این مقطع عواقب خطرناکی را در منطقه برای ایران ایجاد خواهد کرد، آیا رئیس‌جمهور ایالات متحده از اجماع عربی علیه تهران حمایت خواهد کرد؟ چشم‌انداز گفت‌وگوهای ایران و عربستان در مقطع کنونی چیست، گفت: همانطور که در پاسخ به سوال نخست هم عرض کردم عامل اصلی که به اعتقاد من دولت بایدن را به یک تجدیدنظری در سیاست خودش نسبت به کشورهای عربی و به خصوص عربستان وادار کرده و به نوعی باعث شده که آن ملاحظات حقوق بشری و اختلافاتی که در روابط وجود داشت کنار برود، نیازی است که آمریکا نسبت به تحکیم روابط خودش با متحدان منطقه‌ای پس از بحران اوکراین به خصوص متحدان اروپایی آمریکا به نفت و گاز این کشورها دارند، احساس می‌کند؛ لذا به نظر من این گزاره که بعضا مطرح می‌شود آمریکا به دنبال ایجاد ائتلافی علیه ایران در منطقه به عنوان آلترناتیوی برای برجام است، در اصل برعکس است به این معنا که این کشورهای عربی و اسرائیل هستند که یک صف‌بندی دفاعی-امنیتی را در مقابل ایران شکل می‌دهند و می‌خواهند حمایت آمریکا را هم در این حوزه داشته باشند. در حال حاضر به این علت که آمریکا نیازمند این کشورها است در نتیجه طبیعتا باید امتیازاتی را هم در مقابل به آن‌ها بدهد.

وی ادامه داد: در عین حال قائل به این نیستم که از طرح‌هایی مانند ناتوی عربی سخن به میان بیاید و ساده‌ترین دلیل آن نیز این است که کشورهای عربی موضع واحدی در قبال ایران ندارند و همه کشورهای عربی ایران را به چشم دشمن نمی‌بینند و علاوه بر آن هم کشورهایی مانند امارات و بحرین با وجود اینکه با ایران مشکل دارند اما به علت عمق استراتژیک محدودشان و اینکه در تیررس موشک‌های ایران قرار دارند، همیشه محتاط هستند که تا چه حد به یک صف‌بندی علیه ایران بپیوندند. لذا من فکر می‌کنم این کشورها سعی خواهند کرد که حداقل در عرصه علنی و عمومی این را به شکلی مطرح کنند که در واقع یک نوع اتحاد دفاعی برای تضمین امنیت متقابل کشورها است. 

عربستان می‌خواهد درصورت احیای برجام آلترناتیوی برای ارتباط با ایران داشته باشد

وی افزود: در بحث چشم‌انداز گفت‌وگوهای ایران و عربستان من فکر می‌کنم که چه ایران و چه کشورهای عربی چند گزینه را همزمان پیش می‌برند به این معنا که عربستان در عین اینکه دنبال توسعه روابط و علنی کردن آن با اسرائیل است اما همزمان می‌خواهد آلترناتیوی هم داشته باشد که در شرایطی که برجام احیا شد، روابطش با ایران را حفظ کند یا حتی در شرایط فقدان برجام یک روابط کاری کم تنشی داشته باشد. ایران هم به دنبال این است که اگر برجام احیا نشد، حداقل در سطح منطقه بتواند با شرایط تنش کمتری سیاست خارجی خودش را پیش ببرد. 

یک عملیات جدید از سوی ترکیه ممکن است باعث انفجار تنش‌ها شود

پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان در پاسخ به این سوال که وزیر امور خارجه ایران هفته جاری عازم دمشق شد، وی پیش از ترک تهران هدف از این سفر را ممانعت از وقوع بحرانی جدید در منطقه میان سوریه و ترکیه عنوان کرد، تحلیل خود را در این رابطه بفرمایید،‌ نقش تهران در تنش مرزی میان ترکیه و سوریه را چگونه ارزیابی می‌کنید، گفت: ایران به دلایل مختلفی به دنبال این است که از عملیات جدید ترکیه در خاک سوریه ممانعت کند و تردیدی در این موضوع وجود ندارد. به طور کلی و از همان ابتدای بحران سوریه، ایران و ترکیه در دو جبهه متفاوت قرار داشتند اما این بار مساله برای ایران به اعتقاد من جدی‌تر از قبل است که یک دلیل مربوط به خود سوریه و دیگری به فراتر از سوریه مرتبط است؛ چراکه پلنی که دولت ترکیه در خصوص عملیات جدیدش مطرح کرده افزایش عمق حوزه نفوذ این کشور را در پی خواهد داشت که به این معنا خواهد بود که حوزه نفوذی که ایران برای خودش در حلب و همینطور در مناطق مرکزی‌تر سوریه تعریف کرده ممکن است در معرض تهدید قرار بگیرد. فراتر از سوریه هم در مباحثی مانند عراق یا روابط آنکارا با تل‌آویو یک نوع پتانسیل تنش بین ایران و ترکیه بالا رفته و در نتیجه یک عملیات جدید از سوی ترکیه ممکن است باعث انفجار تنش‌ها شود و این دلیل اصلی تلاش ایران است.

وی ادامه داد: از طرف دیگر این تلاش تهران برای میانجی‌گری موضوع جدیدی نیست یعنی طی چند سال اخیر ایران همیشه عنوان کرده که توافق آدانا بین آنکارا و دمشق می‌تواند مبنای از سرگیری روابط و از بین بردن تنش‌ها باشد. در حال حاضر هم در همین راستا این بحث مطرح شده اما آنچه من می‌بینم گزینه‌های ایران کمی برای بازیگری عملی در این حوزه محدود است چراکه از یک طرف آقای بشار اسد در موضع‌گیری که در دیدارش با آقای امیرعبداللهیان داشت مجددا تاکید کرد که ترکیه باید از آن مناطق که تحت کنترل خودش دارد خارج شود لذا به نظر می‌رسد موضع دمشق در قبال آنکارا هنوز به شکلی نیست که بتوان مصالحه‌ای را میان این دو کشور برقرار کرد.

این کارشناس مسائل بین‌الملل افزود: از طرف دیگر ایران پتانسیلش برای نقش‌آفرینی در شمال سوریه به خصوص در بحث کردها کمی محدود است و هر اقدامی که بخواهد صورت دهد، باید همراهی روسیه را نیز داشته باشد. تنها نقطه روشنی که شاید بتوان در این حوزه به آن اشاره کرد این است که شاید یک توافق محدودی شکل بگیرد که آن هم باز نیاز به حضور روسیه دارد؛ چراکه حداقل بخشی از مناطقی که ترکیه مدنظر دارد از حضور نیروهای کرد خارج شده و کنترلش به دست نیروهای روسیه سپرده شود تا جلوی پیشروی بخشی از منطقه عملیاتی ترکیه گرفته شود. جدا از آن فکر نمی‌کنم مصالحه گسترده‌ای میان سوریه و ترکیه رخ دهد. 

در صورت احیای برجام تحرکات ضدایرانی اسرائیل با لحاظ کردن ملاحظات آمریکا کاهش می‌یابد

عزیزی در پاسخ به این سوال که به طور مشخص پس از هر مذاکره‌  و انتشار اخبار آن، خرابکاری یا حادثه تروریستی جدیدی در ایران به وقوع می‌پیوندد که منشا بخش قابل توجهی از آن پایگاه‌های خارجی (اسراییلی) در کشورهای همسایه است،‌ این نگرانی و هشدار وجود دارد که تل آویو به دنبال ایجاد یک درگیری میان تهران و همسایگانش است، این نگرانی را تا چه میزان نزدیک به واقعیت می‌دانید، گفت: معتقدم در شرایط فعلی موضوع کمی پیچیده‌تر است؛ ما گزارش‌هایی را می‌بینیم که مقامات نظامی و اطلاعاتی اسرائیل در عمل به نوعی حامی توافق هسته‌ای هستند، هرچند آن را اینگونه بیان می‌کنند که حامی توافقی هستند که بتواند مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای شود. از طرف دیگر در سطح سیاسی رویکرد بنت بعضا افراطی‌تر و سرسختانه‌تر از رویکرد نتانیاهو بود و به همین خاطر همانگونه که عرض کردم به نظرم پشت صحنه موضوع کمی پیچیده است. نباید عموما توافق‌های ابراهیم را از لنز ائتلاف‌سازی علیه ایران ببینیم خود این توافق‌ها به خودی خود تلاش اسرائیل برای یک نوع مشروعیت‌بخشی تلقی می‌شود.

وی ادامه داد: در نتیجه اسرائیل چنین دستاورد بزرگی که تا همین یک دهه قبل حتی تصورش هم مطرح نبود را با کشاندن دامنه تنش به کشورهای عربی به خطر نخواهد انداخت. قطعا اسرائیل همین الان هم حضورش را در این کشورها و اقداماتش را توسعه داده اما تا زمانی که خود این کشورها اراده سیاسی پیوستن به ائتلاف با تل‌آویو علیه ایران را نداشته باشند، فکر نمی‌کنم اسرائیل چنین ریسکی را متقبل شود.

عزیزی افزود: در این حالت آنچه همچنان باقی خواهد ماند استمرار تنش‌ها در دو حوزه سوریه و اقدامات خرابکارانه است و چنانچه برجام احیا نشود شاهد افزایش تنش در این دو حوزه خواهیم بود اما در صورتیکه برجام احیا شود شاید بتوان انتظار داشت که اسرائیل با لحاظ کردن ملاحظات آمریکا هم که شده فعالیت خود در داخل ایران را کاهش دهد اما این اقدامات در سوریه و لبنان و سایر بخش‌های منطقه ادامه خواهد یافت. 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز