مهران کامروا در گفتوگو با ایلنا:
نتیجه مذاکرات وین تاثیر مستقیمی بر گفتوگوهای ایران و عربستان دارد/ بعید است قطر در درازمدت جانشین عمان در مناسبات ایران و آمریکا شود
استاد علوم سیاسی دانشگاه جورج تاون و مدیر واحد مطالعات ایران در مرکز عربی مطالعات سیاسی گفت: سالها ایران و آمریکا عمان را به عنوان میانجی ترجیح دادهاند و حتی ایران و عربستان در بحث مذاکره، عراق را به قطر ترجیح دادند. حالا اما قطر سعی کرده در جزئیات مسائلی مثل مذاکرات وین خودش را مطرح کند و در بحث پولهای بلوکه شده یا بحث دو تابعیتیها نقش آفرین باشد چرا که برای مثال بانکهای قطری میتوانند مبالغی که از خارج آزاد می شود را به ایران منتقل کنند. قطر میتواند به طور حاشیهای نقش خیلی مثبتی بازی کند اما بعید است که در درازمدت جانشین عمان در مناسبات ایران و آمریکا شود.
مهران کامروا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی چهار دور مذاکرات میان ایران و عربستان برای از سرگیری روابط دیپلماتیک و در پاسخ به این سوال که موانع برگزاری دور پنجم مذاکرات و انتقال مذاکرات به سطح سیاسی و دیپلماتیک چیست، گفت: به شخصه از دلایل ایجاد وقفه در برگزاری دور پنجم مذاکرات اطلاعی ندارم اما احتمال میدهم یک سری مسائلی است که باعث شده ایران در منافع خودش ببینید که در این مذاکرات وقفه ایجاد شود. البته همانطور که میدانید ایران به طور رسمی اعدام ۸۱ نفر را دلیل اصلی وقفه خوانده اما به نظر میرسد دلایل مهمتری هم وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: البته ما نمیدانیم که در عراق و در این مذاکرات سری چه مواردی تا اینجای کار مورد بحث قرار گرفته است چرا که این طور که به نظر میآید و رسانههای عربی ادعا میکنند ایران نسبت به عربستان اشتیاق بیشتری برای کاهش تنش دارد و این شاید نشانهای باشد که ریاض به دلیل آنکه ایران را مشتاق میبیند، در پروسه کاهش تنش هم تعلل میکند.
کامروا افزود: به نظر من مذاکرات ایران و عربستان را با چند اتفاق دیگر شامل مذاکرات وین و تحولات سیاسی داخل عراق نمیتوان از هم جدا کرد. عراق تا حدی هنوز بیثباتی سیاسی دارد و هم ایران و هم عربستان و سایر بازیگران منطقهای در حال افزایش و حفظ نفوذ خود هستند و همین مسائل بدون شک مهم است. در رابطه با مذاکرات تهران و ریاض، مذاکرات وین اثر مستقیمتری دارد و یکی از دلایل اصلی شاید این باشد که ایران بخواهد اول روی این مذاکرات تمرکز کند و بعد موازی با آن، مسیر مذاکره با عربستان را پیش ببرد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا ریاض نیز منتظر نتیجه مذاکرات وین است، گفت: هیچ شکی در این مورد نیست و ما تجربه داریم که ریاض روابطش با ایران را در ربطه با آمریکا تنظیم میکند. به یاد دارید ریاض و تهران در حال مذاکره محرمانه بودند وقتی که سردار سلیمانی ترور شد و بعد از این ترور مذاکرات قطع شد؛ چراکه ریاض به اشتباه محاسبه کرد که تهران ضعیف شده است و فکر کردند نفعی در گفتوگو با جمهوری اسلامی تضعیف شده وجود ندارد. شاید امروز هم همین محاسبات باعث شده که سعودی خیلی مشتاق به ادامه گفتوگوها نیست.
مدیر واحد مطالعات ایران در مرکز عربی مطالعات سیاسی در پاسخ به این سوال که ایران منتقد آوردن موضوعاتی فراتر از روابط دوجانبه به میز مذاکرات است اما گفته شده که موضوع یمن از جمله مواردی است که عربستان میخواهد از طریق این مذاکرات به آن پرداخته شود، با توجه به این مساله، آتشبس یمن میتواند امیدواری از سرگیری مذاکرات را در پی داشته باشد، گفت: هیچ شکی در این نیست چراکه موضوع یمن بسیار برای عربستان بغرنج شده و مساله استراتژیک بسیار مهمی است و معضل مهمی برایشان شده است. عربستان فکر میکرد که در طول دو تا سه هفته یمن را تسلیم میکند و انصارالله شکست میخورد اما الان میبینیم جنگ یمن به منجلابی برای عربستان تبدیل شد است و مثل باتلاقی شده که در حال غرق شدن در آن و مانند ویتنام برای ایالات متحده است.
وی ادامه داد: مخصوصا با این حملاتی که در چندماه اخیر به تاسیسات نفتی صورت گرفته و این باعث میشود که برایشان بسیار مهم باشد حالا چه به صحیح و چه به غلط عربستان فکر میکند که ایران نفوذ مستقیمی بر انصارالله دارد و این باعث میشود که این موضوع به یکی از مهمترین موضوعات فیمابین بدل شود. حالا اینکه ایران تا چه حد به طور مستقیم بر انصارالله نفوذ داشته باشد یک بحث جدایی است اما به دید عربستان این نفوذ مستقیم است.
کامروا در پاسخ به این سوال که دو حوزه نفوذ مشترک میان ایران و عربستان کشورهای عراق و لبنان هستند، در کنار خلاء سیاسی حاکم بر عراق، لبنان نیز انتخابات پارلمانی در پیش دارد، آیا این امکان وجود دارد که شرایط این دو کشور چالش و پرونده جدیدی را در رابط تهران و ریاض ایجاد کند، گفت: بعد از بهار عربی، مخصوصا بعد از اواخر سال ۲۰۱۱ میلادی ما میبینیم که در سراسر خاورمیانه و آفریقای شمالی یک سری از کشورهایی هستند که دولت مرکزی یا در حال سقوط است یا نفوذ بر سایر مناطق مرزی را ندارد. بعد از بهار عربی در برخی کشورها مجموعهای از جنگهای داخلی شروع شد که باعث تضعیف دولت مرکزی شدند و همین تضعیف یک موقعیتی را برای بازیگران منطقه پیش آورد که سعی کنند در این کشورها نفوذ خودشان را گسترش دهند.
وی افزود: لیبی، سوریه، یمن و عراق و بعد لبنان از جمله همین کشورها هستند که باعث شده کشورهای قدرتمند منطقه با هم روی این کشورها رقابت کنند. یعنی رقابتی که ما امروز میبینیم ایران و عربستان روی عراق و لبنان دارند، بعد سال ۲۰۱۱ وسعت بیشتری گرفته است. این رقابت شدید شده و اگر ما دیدمان را به سطح منطقه بیندازیم، ایران و عربستان در چند حوزه مختلف با هم رقابت میکنند که در بعضی مناطق رقابت خفیفتر، در برخی شدیدتر، برخی مواقع خفیفتر و گاهی شدیدتر است.
وی ادامه داد: الان میبینم قطر و عربستان دیگر سعی نمیکنند دولت مرکزی در دمشق را عوض کنند که روزی هدف اصلیشان بود. مناطقی که ایران و عربستان با هم رقابت میکنند کم کم میتواند به حوزهای برای پیشبرد منافع مشترک تبدیل شود تا سناریوی برد-برد را دنبال کنند. به نفع همه از جمله ایران، عربستان، عراق و لبنان است که بغداد و بیروت ثبات سیاسی داشته باشند و مادامی که ابرقدرتهای منطقه با هم رقابت کنند، آن ثبات سیاسی در این کشورها و حتی سوریه هم وجود نخواهد داشت. نمیدانیم در مذاکرات محرمانه ایران و عربستان این مسائل هم مطرح شده است یا خیر اما امیدواریم سناریوهایی برد-برد قابل پیشبرد باشد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه جورج تاون همچنین در پاسخ به این سوال که دولت سیزدهم در آغاز کار خود از اولویت دادن به همسایگان سخن میگفت که این چنین به ذهن متبادر میکرد که دولتهای قبلی در این حوزه ضعیف عمل کرده و قرار است تحول خاصی ایجاد شود، با گذشت ۹ ماه از آغاز به کار این دولت، آیا آن تحول مدنظر ایجاد شده است، گفت: امروز شرایط منطقه و شرایط جهان متفاوت شده است یعنی دولتهای یازدهم و دوازدهم بود که طرح HOPE را به وجود آوردند و آقای روحانی به پادشان عربستان و بحرین شخصا نامه نوشت و دعوت کرد که به این طرح بپیوندند اما آنها به این دلیل که دونالد ترامپ را داشتند و شرایط منطقه متفاوت بود به این پیشنهاد ایران پاسخی ندادند.
وی افزود: حالا که دولت سیزدهم آمده نمیتوانیم بگوییم شرایط ثابت مانده است؛ ترامپ کنار رفته و خود محمد بن سلمان تا حدی تجربههای تلخ یمن و سوریه را داشته که باعث شده از برخی کارهای خودش دست بکشد و نگاهش تغییر کرده است. دولت سیزدهم هم فعال است اما یک نفره نمیتوان کاری را پیش برد؛ یادتان هست که هر چقدر آقای ظریف مقاله مینوشت و هر زمان صحبت میکرد میگفت میخواهیم تنش با عربستان را کاهش دهیم اما هیچ گوش شنوایی نبود. الان شرایط فرق میکند ولی هنوز آن زمینهها عوض نشده یعنی خصومت عربستان با ایران هنوز عوض نشده اما به دلیل برخی راهبردها تصمیم گرفتهاند با جمهوری اسلامی صحبت کنند. اینکه سیاست جدید دولت سیزدهم چه بوده و چه عملکردی داشته، ۹ ماه برای قضاوت کافی نیست.
کامروا در پاسخ به این سوال که در ماههای اخیر شاهد یک نقشآفرینی قوی از سوی قطر در رابطه با آزادی ۳ زندانی دو تابعیتی و آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران هستیم، هدف قطر از این نقش آفرینی چیست و آیا امکان دارد در آینده این کشور جای عمان را در مناسبات تهران با ایالات متحده بگیرد، گفت: میانجیگری یکی از ستونهای اصلی سیاست خارجی قطر است. بیش از یک دهه است که قطر تصمیم رسمی گرفته که در نقاطی که میتوانند میانجیگری کند چه در جنگ داخلی سودان، جنگ دارفور یا در لبنان بین گروههای مختلف که من حدود ۷ الی ۸ سال پیش مقالهای در این حوزه نوشتم.
وی ادامه داد: قطر چندین سال است که مایل است میان ایران و آمریکا میانجیگری کند و دلیل اصلی هم این است که کشورهایی که کوچک هستند سعی میکنند در یک حوزهای تخصص داشته باشند و معروف شوند. مثلا قطر در افغانستان بین طالبان و آمریکا میانجیگری کرد و سالهاست که سعی کردهاند بین ایران و آمریکا میزبان باشند اما نه ایران حاضر بود که قطر را قبول کند و نه آمریکا و دلیلش هم این بود که عمانیها شیوه بسیار دیپلماتیکی دارند و میگویند این دفتر ما شما بروید در داخلش مذاکره کنید، ما بیرون میایستیم و هر زمان شما بخواهید وارد میشویم اما قطریها اینطور نیستند و شیوه این است که خودشان را در داخل موضوع بگذارند و خودشان نقش اساسی بازی کنند.
وی افزود: بنابراین سالها ایران و آمریکا عمان را ترجیح دادهاند و حتی ایران و عربستان در بحث مذاکره، عراق را به قطر ترجیح دادند. حالا اما قطر سعی کرده در جزئیات مسائلی مثل مذاکرات وین خودش را مطرح کند و در بحث پولهای بلوکه شده یا بحث دو تابعیتیها نقش آفرین باشد چرا که برای مثال بانکهای قطری میتوانند مبالغی که از خارج آزاد می شود را به ایران منتقل کنند. قطر میتواند به طور حاشیهای نقش خیلی مثبتی بازی کند اما بعید است که در درازمدت جانشین عمان در مناسبات ایران و آمریکا شود.