مطهرنیا در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
با «پارادوکس عدم قطعیت» در ایران مواجه هستیم/ بررسی سناریوهای اسرائیل از تمرین شبیهسازی حمله به ایران در آستانه مذاکرات وین
یک کارشناس مسائل بینالملل تاکید کرد: اگر به مذاکره بازگردیم و در این مذاکره دستاوردی کمتر از گذشته داشته باشیم، این پرسش پیش میآید که چرا در دولت قبلی نگذاشتند این امتیازها به طرف مقابل داده شود؟ مسئله دوم این است که اگر بخواهیم از برجام خارج شویم، باید منتظر تبعات آن باشیم که این مولفهها دقیقاً «پارادوکس عدم قطعیت» در لایههای ساختار یکدست ایران را میتواند نشان دهد که حالا به نوعی آرام آرام در حال نمایان شدن است.
«مهدی مطهرنیا» کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اخبار منتشر شده از سوی رسانههای اسرائیل مبنی بر شروع تمرینهای آتی شبیهسازی حمله به تاسیسات هستهای ایران در آستانه مذاکرات وین در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، اظهار کرد: قبل از هر چیز باید دانست که مذاکرات وین در پردهای از ابهام قرار دارد و آنچه در صحنه عمل دیده میشود، تردید ۱+۵ به رهبری آمریکا و ایران به یکدیگر است. تهران خواستار گذار از برجام و انعقاد توافق جدید با پیششرطهای مختص به خود است و در همین راستا خواهان آن است که مذاکرات فرسایشی نباشد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی به دنبال آن است تا با دست پُر وارد میدان شود که به نظرم به دلیل فشارها، در بافت موقعیتی لغزان قرار داریم. در این راستا دادهها نشان میدهد اتحادیه اروپا، چین و روسیه از برجام گذشتهاند و منتظر آن هستند که ایران بر سر میز «برجام پلاس» بنشیند تا اگر این اتفاق نیفتاد «پلان بی» را ترسیم کنند.
وی ادامه داد: به نظرم پرونده هستهای ما از وضعیت امنیتی - سیاسی به وضعیت امنیتی - نظامی تغییر شکل داده است و همین مسئله زمینههای تحریم را فراهم کرده است. در این میان اسرائیل در حال تبدیل کردن چالش ایران به «تهدید نظم منطقهای» و «امنیت نظام بینالملل» است تا رقبای ایران را با خود همراه کند و اعمال فشار بیشتر را در دستور کار قرار دهد. معتقدم رژیم صهیونیستی در این راستا به دنبال تبدیل «مرگ تدریجی» به «رویارویی مستقیم» است و به همین دلیل بحث شبیهسازی حملات اسرائیل به پایگاههای تولید انرژی هستهای و سایر اهداف از سوی تلآویو مطرح شده است. آنچه در صحنه میبینیم، یک جنگ روانی مشهود است و این روند از عملیات رسانهای عبور کرده است. زمانی که جنگ روانی شروع میشود، میتوان آن را مقدمه ورود به نظامیگری دانست و این روند اگر منافع طرف مقابل را تامین کند، متوقف میشود و در غیر این صورت سناریوی جدید از سوی تلآویو ترسیم خواهد شد.
این استاد دانشگاه گفت: توجه داشته باشید که اسرائیل محاسبه منطقهای را با کمک برخی اعراب و غربیها انجام داده و حالا هم در حال پیش رفتن در همین محور است. در این راستا موضعگیریهای پکن و مسکو در مورد ایران و رویارویی با اروپا را هم باید مد نظر داشت و در نهایت به نظر میرسد حلقههای محاصره ایران در حال تنگتر شدن است. اینها سناریویی است که برای دور کردن ایران از اهدافش ترسیم شده و به نوعی میخواهند که تهران نتواند با دست پُر وارد مذاکرات شود. آنها حتی به دنبال این هستند که تهران از داشتههای فعلی خود عقب بنشیند و کمتر بتواند از آن استفاده کند. اینکه اسرائیل با علنی کردن تمرین شبیهسازی برای حمله به اماکن هستهای ایران اقدام به مخابره سیگنال تهدید میکند، یک امر مشخص است اما آنها به دنبال این هستند که عملگرایی را به تصویر بکشند.
وی تصریح کرد: در این میان مواضع کشورهای عضو برجام هم مهم است. درست است که در ظاهر برخی از دولتها در این راستا با ما همعقیده هستند، اما باید توجه داشت که رقابت میان این دولتها بسیار زیاد است. کشورهای عضو برجام و حتی چین و روسیه به دنبال این هستند که ایران به عنوان یک کشور نرمال در دنیا پذیرفته شود اما در این میان پکن و مسکو به صورت دیگری بازی میکنند. برای آنها این موضوع مطلوب است که پرونده هستهای ایران مفتوح باقی بماند تا بتوانند منافع خود را به عنوان یک برگ برنده از ایران و پرونده مذکور تامین کنند. توجه داشته باشید که ایران در چند سال اخیر در مورد اقدامات اسرائیل ساکت بوده است و بارها پاسخ دادن به تلآویو را به آینده موکول کرده است و در نهایت شاهد اقدامات محدود علیه اسرائیل بودیم. حتی در زمان دولت قبلی ایران هم یک نوع یکدستی برای جواب دادن به عملکرد اسرائیل وجود نداشت اما در دولت فعلی هم شاهد همین مواضع هستیم.
مطهرنیا افزود: دولت کنونی ایران که چندین ماه است روی کار آمده، هیچ اقدامی در مورد سناریوهای اسرائیل انجام نداده است. همین جریان، دولت روحانی را به عدم مقاومت جدی علیه آمریکا متهم میکردند ولی حالا در مجلس شورای اسلامی و دولت کنونی هیچ حرفی از این مسائل زده نمیشود و باز هم ما شاهد انفعال دولت سیزدهم در مقابل تهدیدات اسرائیل هستیم که موجب شده تلآویو بتواند پا را فراتر بگذارد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اگر تهران در وضعیت کنونی با عربستان یا هر کشور همسو با آمریکا روابطش را عادی کند میتواند به برخی از مشکلها احاطه داشته باشد اما به نظرم این موضوع، ورود به سناریوی از پیش تعیین شده آمریکا است و میتواند ما را در انزوا قرار دهد. توجه داشته باشید که اقتصاد کشور اوضاع و احوال خوبی ندارد و در صورت هرگونه مذاکره و عقبنشینی نمیتوان آن را دیگر به گردن دولت روحانی یا افراد دیگر انداخت.
این تحلیلگر مسائل آمریکا گفت: در وضعیت کنونی، معتقدم که ما با «پارادوکس عدم قطعیت» در ایران مواجه هستیم که این یکی از خروجیهای یکدست شدن قدرت در کشور است؛ چراکه در این روند برای بلندمدت نمیتوان با چالش جدی روبهرو شد و اگر فشارها افزایش پیدا کند، میتواند برای تهران مشکلآفرین باشد که در هر دو صورت (جنگ یا مذاکره) ما را به عقب پس میزند. ورود ایران به مذاکره مجدد با ۱+۴ باید منوط به برداشتن همه تحریمها باشد و اگر از آن مواضع عقبنشینی کنیم نشان میدهد که دولت یازدهم و دوازدهم بهتر میتوانست در این محور کار کند. به یاد داریم که در دولت یازدهم بخشی از تحریمها کاهش پیدا کرد و رشد اقتصادی نسبتاً مناسبی در کشور به وجود آمد اما در دولت دوازدهم با روی کار آمدن دونالد ترامپ و اصرار دلواپسان در داخل، اوضاع تغییر کرد و حتی مجلس شورای اسلامی خروج از پروتکل الحاقی را به تصویب رساند.
وی خاطرنشان کرد: به همین دلیل اگر به مذاکره بازگردیم و در این مذاکره دستاوردی کمتر از گذشته داشته باشیم، این پرسش پیش میآید که چرا در دولت قبلی نگذاشتند این امتیازها به طرف مقابل داده شود؟ مسئله دوم این است که اگر بخواهیم از برجام خارج شویم، باید منتظر تبعات آن باشیم که این مولفهها دقیقاً «پارادوکس عدم قطعیت» در لایههای ساختار یکدست ایران را میتواند نشان دهد که حالا به نوعی آرام آرام در حال نمایان شدن است.