خبرگزاری کار ایران

ذاکریان در گفت‌وگو با ایلنا:

به گونه‌ای عمل کنیم که در امتیازخواهی تیم بایدن قربانی نشویم/ باید دیپلماسی خط ۲ را تقویت کنیم/ اوضاع به سرعت در حال تغییر است/ بررسی دلالیل تغییر لحن اروپا

به گونه‌ای عمل کنیم که در امتیازخواهی تیم بایدن قربانی نشویم/ باید دیپلماسی خط ۲ را تقویت کنیم/ اوضاع به سرعت در حال تغییر است/ بررسی دلالیل تغییر لحن اروپا
کد خبر : ۱۱۵۱۳۶۵

تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل تاکید کرد: اینکه دیده می‌شود تروئیکای اروپا تا به این حد علیه ایران مواضع تند اتخاذ می‌کنند، دلایل مشخصی دارد. اروپا با خروج ترامپ از برجام مشکل داشت اما با خروج آمریکا از برجام مشکل خاصی ندارد.

«مهدی ذاکریان» تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل با اشاره به مشکلات و موانع بر سر راه مذاکرات وین در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، اظهار کرد: مشکل اصلی مذاکرات میان ایران و آمریکا بحث عدم اعتماد است؛ چراکه یک طرف تعهدات خود را اجرایی کرد اما طرف مقابل تعهداتش را انجام نداد. بر همین اساس بحث تضمین برای عدم خروج مجدد از برجام هم مطرح شد که به سرانجام نرسید. البته در این میان باید توجه شود که ادامه افزایش غنی‌سازی و سانتریفیوژها، به علاوه به کارگیری فناوری‌های جدید، باعث ایجاد مشکلات پس از آن شد. واقعیت این است که مسئله هسته‌ای بهانه اصلی ایالات متحده قلمداد می‌شود و حتی اگر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا نمی‌شد، باز هم از سمت ۱+۵ بهانه‌تراشی بر اساس همین محور انجام می‌شد. بر این اساس ایران باید تکلیف خود را با جامعه جهانی در مورد نظم جهانی مشخص کند و تهران باید خودش را با آن تطبیق دهد.

وی ادامه داد: در این میان چین و روسیه هم به دنبال آن هستند تا ایران در نظم جهانی جدید حاضر شود و به همین دلیل غربی‌ها از همین نقطه ما را مورد تهدید قرار می‌دهند. توجه داشته باشید که بسیاری از کشورها در مورد مسائل جهانی و منطقه‌ای، سیاست معقولی را پیش گرفتند و توانستند از این طریق منافع خود را کسب کنند. به یاد داریم که در کنفرانس ۱۸۱۵ میلادی، فرانسوی‌ها پس از کشورگشایی ناپلئون مجبور بودند از برخی مواضع خود عقب‌نشینی کنند اما آنها توانستند به نوعی اوضاع را با دیپلماسی قوی خود در آن زمان، به نفع خود رقم بزنند و به همین دلیل معتقدم هر کشوری با استفاده از مهارت دیپلماسی خود می‌تواند درخواست‌هایی که جامعه جهانی از آن دارند را، به نفع خود رقم بزند. در مورد مهارت‌ها البته مسائل مختلفی وجود دارد که مولفه اول آن قدرت یک کشور خواهد بود.

ذاکریان گفت: توجه داشته باشید که جایگاه یک کشور به مسائلی مانند قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی مربوط است و به همین دلیل نمی‌توان این مساله را تک‌مولفه‌ای دانست. از سوی دیگر کارگزاران ما باید علم روابط بین‌الملل و حرفه روابط بین‌الملل را به صورت دقیق فرا گرفته باشند. مذاکره کنندگان ما باید فهم صحیح از معادلات نظام جهانی داشته باشند و یک فهم نادرست می‌تواند ضربه‌های عمیقی به منافع ملی ما وارد کند. به عنوان مثال صدام فکر می‌کرد با حمله به کویت می‌تواند دنیا را دوقطبی کند و حامیان او در داخل عراق هم برآوردهای وی را تایید می‌کردند، اما در نهایت صدام سرنگون شد. بر این اساس عدم اشراف بر علم روابط بین‌الملل می‌تواند مشکل‌ساز باشد. موضوع دیگر این است که کارگزاران ما نباید اسیر توهمات سیاسی شوند. در نظام جهانی، ما باید وارد یک اتحاد مشخص با کشورها شویم؛ چراکه اگر این اتفاق رخ ندهد، آنها نمی‌توانند به نفع ما رأی بدهند و در نهایت ما در این عرصه تنها می‌مانیم.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در مذاکرات هم همین وضعیت باید رعایت شود؛ چراکه اگر کشورهایی نباشند که از طرح‌های ما حمایت کنند، بدون تردید ما با مشکل مواجه خواهیم شد. این در حالی است که اگر ۱+۵ یکپارچه باشند و در میان آنها شکاف وجود نداشته باشد، بدون تردید کار برای ما سخت‌تر خواهد شد. در فضای کنونی، اراده تیم بایدن، تضعیف مواضع تیم ترامپ و کسب امتیازات مورد نظرشان است. آنها به گونه‌ای رفتار می‌کنند که بازنده این معادلات، تیم ترامپ باشد نه بایدن. در این وضعیت ما باید به گونه‌ای عمل کنیم که در برابر امتیازخواهی تیم بایدن قربانی نشویم و باید به صورتی حرکت کنیم که بتوانیم تحلیل درست ارائه دهیم. مسئله هسته‌ای بدون تردید یک بهانه خواهد بود و اگر در انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا، محافظه‌کاران رأی بیاورند، کار نه تنها برای ما بلکه برای بسیاری از کشورها سخت خواهد شد.

ذاکریان افزود: در این میان پدیده «حاکمیت‌گرایی» در آمریکا از سوی تیم بایدن دنبال می‌شود و به همین دلیل آنها سعی می‌کنند کنگره، قوه مجریه و افکار عمومی را اقناع کنند و ما هم باید وارد همین کانال شویم. بر همین اساس در شرایط کنونی «دیپلماسی عمیق» یا همین روند فعلی پیگیری می‌شود. محور دوم، «دیپلماسی عمومی» خواهد بود که باید در دستور کار قرار بگیرد؛ چراکه متاسفانه تمام رسانه‌های دنیا علیه ما قلم می‌زنند. محور سوم، «دیپلماسی خط ۲» یا Track ۲ است که شامل فعالیت دانشگاهیان، نخبگان، روزنامه‌نگاران و غیره می‌شود تا بتوانیم جایگاه خودمان را به دنیا معرفی کنیم اما متاسفانه این مدل دیپلماسی از سوی ما پیگیری نمی‌شود و تا به امروز بیشتر دیپلماسی عمیق در دستور کار بوده است. بر همین اساس معتقدم ما باید دیپلماسی خط ۲ را تقویت کنیم تا نخبگان وارد میدان شوند.

این استاد حقوق بین‌الملل عنوان کرد: محور چهارم «دیپلماسی پارلمانی» است. اینکه نمایندگان پارلمان ما طی چند ساعت آقای ظریف را تخریب می‌کردند یا حالا طی چند ساعت وزیر خارجه فعلی را تقویت یا تخریب می‌کنند، چندان اهمیت ندارد و مسئله‌ای را به صورت ریشه‌ای حل نمی‌کند، بلکه نمایندگان پارلمان ما باید برای تامین منافع ملی، دیپلماسی پارلمانی را در دستور کار قرار دهند. ما بارها دیده‌ایم که نمایندگان تمام کشورهای دنیا مانند کنگره آمریکا، مجلس عوام بریتانیا، پارلمان فرانسه و غیره علیه کشور ما با همتایان خود در سایر دنیا گفت‌وگو کرده‌اند اما نمایندگان پارلمان ما در داخل اقدام به آتش زدن برجام یا تخریب و تقویت یک چهره بر اساس منافع حزبی کرده‌اند. بر همین اساس معتقدم که نمایندگان پارلمان ما باید با همتایان خود در کشورهای دیگری وارد مناسبات شوند اما متاسفانه این روند نه تنها در کمیسیون سیاست خارجی مجلس ما بلکه در بسیاری از بخش‌های اثرگذار پارلمان کشورمان تعطیل است.

وی اضافه کرد: از سوی دیگر باید توجه شود کسانی که در پارلمان قرار است دیپلماسی پارلمانی را تقویت کنند، باید بر علم روابط بین‌الملل اشراف کامل داشته باشند اما متاسفانه چنین اقدامی در کشور ما انجام نشده است. محور پنجم، «دیپلماسی رسانه‌ای» است که باید بیش از گذشته فعال باشد تا بتوانیم مقابل رسانه‌های طرف مقابل قرار بگیریم و در آخر «وجدان جهانی» سایبری است که باید در دستور کار قرار بگیرد. این محور می‌تواند آگاهی جامعه جهانی را بالا ببرد و اینها ابزارهایی هستند که می‌تواند به طرفین مذاکرات از سوی ما اعمال فشار کند که البته در این محور هم منفعل هستیم. در همین فضا می‌توان اتاق‌های فکر را به وجود آورد و باید متخصصان روابط بین‌الملل، اقتصاد و حقوق بشر حاضر باشند تا این جمع بتواند وجدان جمعی را بر اساس منافع کشورمان بیدار کند. تمامی این مسائل در حالی اتفاق می‌افتد که طی هفته‌های گذشته تروئیکای اروپا همواره خواهان پایبندی ایران به برجام بوده است که به نوعی من آن را «کار کردن بدون مزد» می‌نامم.

این کارشناس مسائل سیاسی گفت: اینکه دیده می‌شود تروئیکای اروپا تا به این حد علیه ایران مواضع تند اتخاذ می‌کنند، دلایل مشخصی دارد؛ اولین دلیل این است که دیگر شخصی به نام دونالد ترامپ در ایالات متحده حضور ندارد بلکه بایدن در کاخ سفید زمام امور را در دست دارد و او توانسته روابط واشنگتن با متحدان اروپایی خود را اصلاح کند. از زمانی که بایدن وارد کاخ سفید شد، اساساً مواضع تروئیکای اروپا تغییر کرد و ما شاهد بازگشت ایالات متحده به پیمان‌های بین‌المللی از جمله یونسکو، پیمان آب و هوایی پاریس، اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی و غیره بودیم و تمام این مسائل به تقویت و نزدیک شدن مواضع دو طرف کمک کرد. به همین دلیل اروپایی‌ها زمانی که مشاهده می‌کنند نمی‌توانند در پرونده ایران منافع خود را کسب کنند، وارد اردوگاه آمریکایی‌ها می‌شوند. باید این تحلیل را مد نظر داشته باشیم که اروپا با خروج ترامپ از برجام مشکل داشت اما با خروج آمریکا از برجام مشکل خاصی ندارد و به همین دلیل است که می‌بینیم منتقدان اروپایی که تا دیروز ترامپ را مورد هدف قرار می‌دادند، حالا علیه ما صحبت می‌کنند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: دلیل دوم که باعث تند شدن لفظ اروپایی‌ها علیه ما شده، مسائلی است که در منطقه با محوریت اسرائیل رخ می‌دهد. توجه داشته باشید که در تل‌آویو هم بنیامین نتانیاهو از قدرت کنار گذاشته شد و حالا تیم جدید به رهبری نفتالی بنت بر سر کار آمده است. آنها نه تنها به برجام بلکه به رفتار ایران نگاه مثبت ندارند و یک دیپلماسی دقیق را پیگیری می‌کنند. بر همین اساس، هم‌آرایی اسرائیل با کشورهای اروپایی یک بحث کاملاً مشخص است اما باید توجه شود که در منطقه همسویی‌هایی با تل‌آویو از سوی کشورهای عربی به خصوص امارات متحده عربی به وجود آمده است. اضافه بر این مطالب، تحولاتی که در قفقاز و آذربایجان اتفاق افتاده نشان می‌دهد که اوضاع به سرعت در حال تغییر است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز