خبرگزاری کار ایران

کتاب ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران منتشر شد

کتاب ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران منتشر شد
کد خبر : ۱۱۱۷۴۳۳

کتاب ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به کوشش امیر محمد حاجی یوسفی، در ۷ فصل و ۴۱۵ صفحه توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، منتشر شد.

به گزارش ایلنا، هر چند ادبیات نسبتاً گسترده‌ای در باب سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال‌های گذشته توسط دانشگاهیان و برخی پژوهشگران غیردانشگاهی تولید شده و تلاش شده تا به ابعاد مختلف سیاست خارجی ج. ا. ایران پرداخته شود اما به نظر می‌رسد جای پژوهش‌های ارزشیابانه خالی است. به عبارت دیگر، ارزشیابی سیاست خارجی ج. ا. ایران مورد بی‌مهری آکادمیک واقع شده است.  البته در چهل سال گذشته تلاش هایی برای ارزشیابی سیاست خارجی ج. ا. ایران صورت گرفته اما تلاشی جدی توسط دانشگاهیان و محافل آکادمیک برای تئوریزه‌کردن آن صورت نگرفته است. شاید یک دلیل این بوده که چون ارزشیابی معمولاً ارزش محور است یعنی مفروض اش این است که ارزش و فضیلتی وجود دارد که می‌توان براساس آن سیاست خارجی را مورد سنجش قرار داد و محافل آکادمیک تلاش دارند تلاش علمی دور از قضاوت ارزشی داشته باشند، توجه چندانی به این حوزه نشده است. شاید دلیل دیگر نگرانی از عواقب ارزشیابی سیاست خارجی بوده چون معمولاً ارزشیابی می‌تواند مورد خوشایند دست اندرکاران سیاست خارجی به‌خصوص جناح سیاسی‌ای که در دولت حاکم است نبوده و مورد استقبال قرار نگیرد. دلیل دیگر شاید این بوده که ارزشیابی سیاستی و ادبیات آن از غنای زیادی برخوردار نیست و لذا کاری بسیار دشوار تلقی شده که بعضاً غیرممکن می‌نموده است. به هر دلیل متأسفانه ادبیات مربوط به ارزشیابی آکادمیک سیاست خارجی ج. ا. ایران رشد چندانی نداشته است. کتاب حاضر به مبحث ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ورود می‌کند و سعی می‌کند به‌صورت علمی و با تعیین برخی شاخصه‌ها و معیارها به حوزه ارزشیابی سیاست خارجی ج. ا. ایران به‌صورتی نظام مند، قابل‌آزمون صحت و سقم و مبتنی‌بر پژوهش، مساعدت نماید.

امیر محمد حاجی یوسفی دانشیار روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در فصل اول تلاش می کند تا یک چارچوب مفهومی و نظری برای ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ارائه ‌نماید. از دید او ارزشیابی سیاست یا خط‌مشی، بر عمل قضاوت در باره عملکرد فراگرد خط‌مشی گذاری در یک سازمان، بر مبنای مطلوبیت یا ارزش یا بهای آن دلالت دارد. در این تعریف هم برنامه و مبانی نظری آن مثلا سیاست خارجی مد نظر قرار می‌گیرد هم به فراگرد خط‌مشی‌گذاری و تصمیم‌گیری اشاره می شود، و هم به نتایج اقدام ها پرداخته می شود. در این تعریف سه مفهوم کلیدی مطلوبیت، ارزش و بها حایز اهمیت است. مطلوبیت در واقع به قصد و هدف سیاست اشاره دارد که مورد نظر اجرای آن بوده است. ارزش به خصلت ذاتی یعنی میزان مؤثر‌بودن یک سیاست اشاره دارد و بها خصلت عرضی یک سیاست یعنی هزینه‌ای که در قبال آن پرداخت می‌شود را نشان می‌دهد. بر این اساس وی مدعی ست نویسندگان فصول کتاب تلاش می کنند در ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از مدل صرفه‌جویی، کارآیی و اثربخشی استفاده نمایند.

سید جلال دهقانی فیروزابادی استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی در فصل دوم به مهم ترین چالش‌های نظری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی وجوه و ابعادِ ماهوی آن می پردازد. ماهیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تعیین‌کننده جهت‌گیری، منافع، اهداف، فرایند تصمیم‌گیری، ابزار، کنش‌ها و رفتار آن در عمل است. مطابق نظر دهقانی فیروزآبادی می توان بیست و چهار چالش در مقابل سیاست خارجی جمهوری اسلامی برشمرد که عبارتند از چالش های شکاف محیط روانی و عملیاتی، منابع هویتی چندگانه، آرمان گرایی و واقع گرایی، تعدد و تلون گفتمانی، عقلانیت چندگانه، نقش های ملی چندگانه، اتخاذ راهبرد مناسب، منافع ملی و مصالح اسلامی، تعیین اهداف اولویت بندی شده، سازگاری میان اهداف ملی، توازن ابزار و اهداف، مفهوم غالب مشخص و معین یعنی دکترین، تفکر راهبردی یا اقتضایی، سیاست نگاه به شرق یا غرب، چندجانبه گرایی و ائتلاف سازی، منطقه گرایی و اولویت بندی مناطق، صدور یا عدم صدور انقلاب، روابط با دولت ها و ملت ها، امنیت محوری و توسعه گرایی اقتصادی، تکلیف و نتیجه، سیاست گذاری و تصمیم گیری واحد، و در نهایت سیاست اعلانی حداقلی و اعمالی حداکثری.

محمد رضا دهشیری استاد روابط بین‌الملل دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه در فصل سوم به چالش های تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می پردازد. نویسنده در فصل سوم ضمن برشمردن مدل های مختلف تصمیم گیری شامل مدل عقلایی یا تحلیل عقلانی، مدل رفتارگرایان ساختارگرا یا تحلیل سازمانی، و مدل پلورالیست-بوروکراتیک یا تحلیل بوروکراتیک، مدعی ست مدل فرایند سیاسی می تواند بر سیاست خارجی ایران منطبق باشد.

مهدخت ذاکری مدیر گروه مطالعات تروریسم پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در فصل چهارم با طرح این پرسش که مهم‌ترین چالش‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در حوزه امنیتی با تأکید بر منطقه غرب آسیا، کدامست؟، به ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این منطقه می پردازد. در پاسخ به این سوال، نویسنده به سه دسته از چالش‌های ژئوپلتیک، استراتژیک و اجرایی پیش روی سیاست خارجی ایران اشاره میکند. در پایان به مثابه راهکارهای پیشنهادی جایگزین در سیاست های امنیتی جمهوری اسلامی ایران، وی مقابله با تهدیدات مشترک منطقه ای و همکاری پیرامون منافع مشترک غیرامنیتی را مطرح میکند.

فصل پنجم به آسیب شناسی دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران اختصاص یافته است. موسوی شفائی دانشیار روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس به دنبال پاسخ به این پرسش کلیدی برآمده که "چرا توسعۀ اقتصادی همواره برای تأمین و تحقق اهداف (امنیتی) سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هزینه شده است؟" و در نهایت راهکاری برای فعال‌شدن دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران ارایه می دهد. در پاسخ به این سوال نویسنده ضمن مقایسه سه قدرت منطقه ای ایران، ترکیه و عربستان به مفهوم "دامگه تبدیل شدن به قدرت منطقه ای" اشاره می کند و مدعی ست ایران به سبب حضور در منطقه غرب آسیا که کشورهای آن به ویژه قدرت های اصلی آن در فاز بقاء متوقف شده اند به کشوری با قدرت بازدارنده تبدیل شده است. از دید نویسنده در چنین فضایی که در آن تنش های امنیتی در قالب بازی برد-باخت به پارادایم غالب تبدیل شده دیپلماسی اقتصادی مجالی برای بروز و ظهور پیدا نمی کند.

روح الامین سعیدی استادیار روابط بین‌الملل دانشگاه امام صادق ع در فصل ششم تلاش می کند چالش های دیپلماسی عمومی کشور را در سه سطح ساختاری، محتوایی و اجرایی مورد واکاوی قرار دهد. نویسنده در سطح ساختاری به مدیریت کلان دیپلماسی عمومی می پردازد. سطح محتوایی به منابع دیپلماسی عمومی توجه دارد و سطح اجرایی به کارآمدی مجریان دیپلماسی عمومی اشاره می نماید. از دید سعیدی مانند هر سیاست عمومی دیگر ملاک ارزشیابی دیپلماسی عمومی تحقق یا عدم تحقق اهداف تعیین شده برای آن می باشد. بر این اساس وی سه هدف دیپلماسی عمومی یعنی درک و شناخت مخاطبان هدف از جمهوری اسلامی ایران، اطلاع رسانی صحیح از سیاست های جمهوری اسلامی ایران به مخاطبان و اعمال نفوذ بر توده های مردم را برای ارزشیابی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران به کار می بندد.

در فصل پایانی نیز امیرمحمد حاجی یوسفی به جمع بندی و نتیجه گیری کتاب میپردازد.

 

 

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز