خبرگزاری کار ایران

بیانیه حزب اسلامی کار در خصوص تنش‌های افغانستان؛

«صلح و سازندگی» در سایه وحدت ملی، نیاز امروز افغانستان

«صلح و سازندگی» در سایه وحدت ملی، نیاز امروز افغانستان
کد خبر : ۱۱۰۸۰۵۹

حزب اسلامی کار در خصوص تنش‌های سیاسی و نظامی در افغانستان بیانیه‌ای صادر و در آن تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران اگر می‌خواهد در ایجاد صلحی پایدار و نیز رشد و توسعه همسایه شریف خود نقش‌آفرینی کند، می‌بایست در تمامی جلسات با طرفین اختلاف به صراحت به راهبرد دموکراتیک تاکید و اشاره کند و در این مسیر از هیچ کمکی دریغ نورزد.

به گزارش ایلنا، حزب اسلامی کار در خصوص تنش‌های سیاسی و نظامی در افغانستان بیانیه‌ای صادر کرد که متن بخشی از آن به این شرح است:

اکثر کشورهای خاورمیانه و برخی از کشورهای آمریکای لاتین و حتی تعدادی از کشورهای آسیای مرکزی طی یک سده اخیر دستخوش آشوب و تلفات انسانی فراوانی شده‌اند که ریشه آن عمدتا در منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشورهای منطقه‌ای، فرامنطقه‌ای و همچنین گروه‌ها و گروهک‌های ذی نفوذ داخلی این کشورها بوده است. نمونه چنین پدیده‌ای را باید در افغانستان جست. اگرچه با حضور آمریکا طی ۲۰ سال گذشته در افغانستان معادلات این کشور پیچیده‌تر شد، اما نباید از مولفه‌های اثرگذار در رقم خوردن شرایط فعلی افغانستان چشم‌پوشی کرد. نقش پاکستان و عربستان در بوجود آمدن طالبان و نیز حمایت‌های بی‌دریغ سازمان سیا در تجهیز و راه‌اندازی مدارس طالبانی در پاکستان و سپس افغانستان بر کسی پوشیده نیست. در طول دو دهه گذشته ناامنی در تمامی ارکان اجتماعی و اقتصادی همسایه ایران حضوری پایدار یافت. به رغم وجود دولت مرکزی اما ناتوانی در کنترل تنش‌های سیاسی و همچنین رشد اعتراضات در شهرها و ولایت‌های افغانستان از یک سو و نیز نفوذ بیش از حد سازمان‌های امنیتی و نظامی کشورهای مداخله‌گر، دولت مرکزی کابل را تا بدان اندازه ناتوان کرد که حتی امکان برگزاری یک انتخابات سراسری با امنیت تضمین شده را هم نداشت.

حاصل تعارض‌های موجود شرایطی را رقم زد که اکنون طالبان مجددا از دوران نهفتگی خود خارج و تقریبا بخش اعظمی از خاک افغانستان را اشغال کرده است. اگرچه در ظاهر طالبان امروز با گفتمان دیگری چهره خود را آراسته است اما نباید از این نکته غافل شویم که طالبان و تفکرات قرون وسطایی و ارتجاعی آنها به کابوس تلخ مردم شریف افغانستان تبدیل خواهد شد. عملکرد ضعیف و آشفتگی در اداره افغانستان توسط دولت اشرف غنی و پیش از آن توسط دولت حامد کرزای موجب شده است رجوع دوباره برخی از مردم افغانستان به طالبان صورت گیرد. این وضعیت بسیار شکننده و خطرناک است. مذاکرات هدفمند آمریکایی‌ها با طالبان طی دوسال گذشته و بخصوص چند ماه اخیر به بهانه گرفتن تضمین از آنها برای عدم هدف قراردان منافع آمریکا در داخل خاک این کشور و سایر کشورهای جهان موجب شده که طالبان به ایجاد دولت امیدوار شده و در همین حال داعیه‌دار اداره حکومت نیز بشوند.

در اینکه طالبان بخشی از واقعیت افغانستان است، شکی نیست. لیکن برگزاری کنفرانس‌های صلح در ایران و قطر با حضور طالبان و با هدف آماده شدن برای برقراری ارتباط حسنه با دولت آینده افغانستان را نباید راه حلی جامع دانست. راهبرد ایران، قطر و آمریکا با یکدیگر کاملا متفاوت است و نمی‌تواند از یک ریشه و استدلال یکسان برخیزد. آمریکا، گفت‌وگو و مذاکره با طالبان را بعنوان یک تاکتیک در روابط بین‌الملل در دستور کار دارد. درصورتی که مذاکره جمهوری اسلامی با طالبان قطعا نباید رویکرد تاکتیکی داشته باشد. افغانستان همسایه ایران با صدها کیلومتر مرز مشترک است پس نمی‌توان رویکرد مشابه آمریکا به طالبان را برگزید. از سوی دیگر تطهیر طالبان نیز کارکرد خود را از دست داده است.

 ملت ایران با ملت افغانستان بیشترین هم‌پوشانی تاریخی و فرهنگی را دارد. بیش از ۴ دهه است که خواهران و برادران افغان و ایرانی در سرزمین‌مان زیستی مومنانه و انسانی داشته‌اند. جداسازی دو ملت، دیگر به این سادگی‌ها امکان‌پذیر نیست. نمی‌توان چشم بر حقایق انکارناپذیر بست و با دشمنان هر دو کشور روابط دوستانه ایجاد کرد. اگرچه رفتن به سوی صلح و ایجاد جبر تاریخی برای طالبان که جز به صلح و تن دادن به قواعد دموکراسی به مولفه دیگر نباید بیندیشند خود می‌تواند یک تاکتیک و حتی استراتژی مناسب سیاسی توسط ایران یا هر یک از کشورهای منطقه باشد؛ اما قدر مسلم فراموش کردن فجایع انسانی که اسلاف همین طالبان در منطقه رقم زده‌اند، اشتباه است.

مگر این گروهک ساخته دست آمریکا به کدام یک از اصول حقوق بشری ایمان آورره است که باید امروز آنها را ناجی مردم مظلوم افغانستان دانست؟ این در حالی است که باید به موضوع مهم دیگری هم توجه داشت. بدون شک تضعیف دولت مرکزی افغانستان برای همه کشورهای منطقه عواقب تلخی به بار خواهد آورد. کمک به صلح و سازندگی در افغانستان یک ضرورت غیرقابل انکار و کمک به طالبان و حمایت از آنها یک خیانت بزرگ است.

دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و بخصوص شخص آقای دکتر ظریف و وزیرخارجه دولت سیزدهم باید متوجه این نکته مهم باشند که ادامه روند در پیش گرفته شده نمی‌تواند به ایجاد صلحی پایدار در افغانستان بینجامد. طالبان با هر مسلک و آیین فکری باید به راهبرد کنار گذاردن سلاح تن در دهد و در یک انتخابات دموکراتیک با نظارت نهادهای بین‌المللی از جمله سازمان ملل مشارکت کند و نتیجه آن را نیز بپذیرد. امروز ملت افغانستان از دخالت‌های بی حد و حصر کشورهای خارجی در سرنوشت خود به ستوه آمده است. جمهوری اسلامی ایران اگر می‌خواهد در ایجاد صلحی پایدار و نیز رشد و توسعه همسایه شریف خود نقش‌آفرینی کند، می‌بایست در تمامی جلسات با طرفین اختلاف به صراحت به راهبرد دموکراتیک تاکید و اشاره کند و در این مسیر از هیچ کمکی دریغ نورزد. در عین حال باید بر این نکته در داخل کشور ابرام ورزید که تنها مرجع گفت‌وگو و ارتباط نیز باید دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با طرف‌های افغان و هر کشور دیگری باشد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز