رسولی در گفتوگو با ایلنا:
دولت روحانی نسبت به جریانِ پشتیبان خود بیوفایی کرد/ برای برون رفت ایران از حال و روز فعلی باید یکپارچه تلاش کنیم/ ضرورت پایان دادن به توسعه کمی احزاب اصلاحطلب و آغاز فرآیند گفتوگوی بینالاحزابی
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: از همان ابتدای پیروزی آقای روحانی بخش تندرو جریان رقیب، با استفاده از ظرفیتهای برخی از نهادهای رسمی کشور به صورت گسترده به فرآیندی ورود پیدا کرد که انتخاب مردم را اشتباه و عملکرد و دستاوردهای دولت را تباه جلوهگری کند.
سید حسن رسولی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در خصوص آسیبشناسی فعالیت اصلاحطلبان در دهه اخیر، اظهار کرد: خط مشی اصلاحطلبی، راهبرد تلاش برای اصلاح راهبردها و رویکردها از درون نظام با پرهیز از هر نوع خشونت و در چارچوب قانون و براساس احترام به حقوق آحاد ملت و به رسمیت شناختن رقیب را دنبال میکند. در این راستا این جریان که عمری چندین دههای دارد در مواجهه با رویدادهای مهم مرتبط با شرایط کشور و منافع ملی و متناسب با واقعیت صحنه بر روبرو شدن با وقایعی چون انتخابات که وقایعی فصلی و پروژهای هستند، روشهایی را اتخاذ کردند.
دولت روحانی نسبت به جریان فکری پشتیبان خود بیوفایی کرد
وی افزود: به عنوان مثال در سال ۹۲ که همچنان آثار و تبعات سو وقایع سال ۸۸ که به نظر من بر اثر سوءنیت دولتمردان وقت به وقوع پیوست و هزینههای گزافی را متوجه کشور و نظام کرد، اتاق فکر اصلاحات سیاست خروج از آن شرایط پر التهاب را در دستور کار قرار داد و در انتخابات سال ۹۲ ریاستجمهوری با ترجیح منافع ملی بر مطالبات جریانی خویش، از آقای روحانی به عنوان یک اصولگرای معتدل که از بطن و متن حاکمیت برخاسته بود، حمایت کرد؛ با این امید که موقعیت داخلی و بینالمللی کشور شرایط آرامی را پیدا کند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب بیان کرد: موفقیتهای خوبی در چهار سال اول با پرونده هستهای و امضای برجام حاصل شد. امیدواری ایجاد شد و در دوره دوم، این دولت و کشور با پدیده ترامپ و تحریمهای همهجانبه مواجه شد و از طرفی رئیس دولت و اطرفیان او بر خلاف سال ۹۲، نسبت به جریان فکری پشتیبان خود بیوفایی کرد.
جریان رقیب از ابتدای پیروزی روحانی انتخاب مردم را اشتباه و دستاوردهای دولت را تباه جلوهگری کرد
رسولی ادامه داد: علاوه بر این از همان ابتدای پیروزی آقای روحانی بخش تندرو جریان رقیب، با استفاده از ظرفیتهای برخی از نهادهای رسمی کشور به صورت گسترده به فرآیندی ورود پیدا کرد که انتخاب مردم را اشتباه و عملکرد و دستاوردهای دولت را تباه جلوهگری کند؛ سنگاندازیهایی که در مواجهه با FATF صورت گرفت و سایر اتفاقاتی که شاهد بودیم از این قبیل اقدامات بود. در نتیجه در انتخابات سال ۱۴۰۰ با انباشتی از مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی، تورم بالا و بیکاری و فقر گسترده و مانع تراشیهایی که در حوزه سیاست خارجی انجام گرفت، مواجه شدیم. مجموعه این شرایط موجب رویگردانی ۵۲ درصد صاحبان رای از صندوق رای ریاستجمهوری شد.
وی ضمن اشاره به عملکرد جبهه اصلاحات ایران گفت: جبهه اصلاحات ایران که اصلیترین و مهمترین هدف آن، حضور جبههای در عرصه انتخابات بود، به صورت شفاف مطالبات خود را اعلام کرد و متناسب با آرایش صحنه در حد مقدورات و در چارچوب منشور اصلاحطلبی کار را جلو برد.
برای برون رفت ایران از حال و روز فعلی باید به صورت یکپارچه تلاش کنیم
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه مهمترین مساله در انتخابات اخیر، غیبت مردم بود، افزود: ۵۲ درصد عدم مشارکت که به طور متوسط در گذشته این عدم شرکت ۳۰ درصد بوده است، پیامهای جدی را به همراه دارد. در انتخابات شورای اسلامی شهر تهران فقط یک نفر، چند هزار رأی از آرا باطله بیشتر آورده است. ۲۰ نفر باقی مانده راه یافته به پارلمان شهری پایتخت، همه به لحاظ نصاب آرا پس از آرا باطله هستند. بنابراین به نظر من هم جریان اصلاحات و هم جریان اصولگرا و هم مجموعه حاکمیت و دلسوزان نظام موظفیم که در چنین شرایط ناگواری، به آسیب شناسی واقعبینانه آنچه گذشت بپردازیم و برای برون رفت ایران از حال و روز فعلی به صورت یکپارچه تلاش کنیم.
این عضو جبهه اصلاحات ایران تأکید کرد: شاخص ۴۸ درصد مشارکت در کشور و ۲۶ درصد مشارکت در تهران و استخراج این نکته که بیش از نیمی از واجدان شرایط در ایران و ۷۴ درصد در پایتخت پای صندوق رأی حاضر نشدند، متوجه کلیت نظام از جمله جریانات و احزاب سیاسی میشود. فقط رویگردانی از اصلاحات نبود. اساساً با توجه به آنچه که گذشت و رفتاری که شورای نگهبان با اعتبار صندوق رأی کرد که حتی آقای لاریجانی نیز از این صافی عبور نکرد، امید به ثمربخش بودن رأی مردم را تا حدود زیادی به ناامیدی تبدیل کرد.
سازوکار انتخاباتی ما به جای اینکه مبتنی بر نقشآفرینی احزاب باشد، فردمحور است
رسولی ادامه داد: دموکراسی ما دموکراسی انتخاباتی است و سازوکار انتخاباتی ما به جای اینکه مبتنی بر نقشآفرینی احزاب باشد، فردمحور است. در فضای سیاسی عدم توسعه تحزب به معنای واقعی یکی از موانع جدی فراروی کشور ماست. این موضوع متوجه هردو جریان سیاسی است. دهها حزب رسمی ثبت شده در هر دو جبهه حضور دارند و فعالیت میکنند اما هیچ کدام از این احزاب حتی در پایتخت توان سازماندهی ۱۰۰ هزار رأی را دارا نیستند. دلیل آن نیز این است که ما به دلایل مختلف به جای توسعه کیفی تحزب، به سمت توسعه کمی رفتهایم و عملاً این تکثیر احزاب موجب شده که با تکرار فعالیت احزاب اسمی پرشمار، اساساً اتکا و اعتماد به تحزب و احزاب در کشور از بین برود. طبعاً در شرایط فعلی اتاقهای فکر هر دو جریان باید فرآیند تکثیر و شبیهسازی بیشتر احزاب را متوقف کنند و با آغاز گفتوگوی بین احزاب هم فکر و هم سو شرایطی در کشور فراهم شود که مجلس، دولت و سایر مراجع قانونی کشور متقاعد شوند تا این احزاب در دو یا سه حزب پرشمول و فراگیر ادغام شوند و قانون انتخابات و تغییر قواعد کنونی از ابتنا از فرد محوری به سوی اتکا به سامانه های حزبی اصلاح شود.
وی بیان کرد: در سی ساله گذشته از همه رؤسای جمهور شنیدهایم که اعلام میکنند من مستقل آمدهام؛ طبیعی است که وقتی فردی مستقل بیاید، به سامانه رأی و طرفداران پاسخگو نخواهد بود. بنابراین این دو نقیصه از موانع و محدودیتهای اهم موجود در عرصه سیاست ایران است که به نظر با گذشت ۴۲ سال از تجربه جمهوری اسلامی ایران، زمان تجدیدنظر و دگرگونی در این دو حوزه فرا رسیده است.
نقش خاتمی به عنوان یک شخصیت کاریزماتیک در جریان اصلاحات تداوم دارد
وی در خصوص نقش سید محمد خاتمی نیز گفت: نقش آقای خاتمی از سال ۸۴ به بعد و با پایان یافتن دولت ایشان به عنوان یک شخصیت کاریزماتیک و مورد اعتماد و اتکا جریان اصلاحات مطرح بوده و تداوم دارد. اثربخشی این نقش متاثر از اقبال یا ادبار به امر سیاست ورزی انتخاباتی فراز و فرودهایی داشته است. در سال ۹۶ با تکرار آقای خاتمی، رئیسجمهور مورد حمایت اصلاحطلبان ۷ درصد بیشتر از سال ۹۲ رأی آورد و در همان سال همه ۲۱ نفر مورد حمایت جریان اصلاحات با کلید واژه «تکرار» با کسب متوسط یک میلیون و ۲۰۰ هزار رأی در تهران یعنی سه برابر نفر اول امروز به پارلمان شهری راه یافتند. بنابراین نقش آقای خاتمی نقش رهبری و کلان انسجام است اما ایجاد اجماع و همسویی عملیاتی و اجرایی در گذشته متوجه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بوده است و امروز این ماموریت بر عهده جبهه اصلاحات ایران گذاشته شده است. به عبارتی جبهه اصلاحات ایران سطح دوم عملیاتی ایجاد همگرایی و انسجام بین ظرفیتهای مختلف حقیقی و حقوقی جریان اصلاحات است که کار عملیاتی و اجرایی انجام میدهند و تصمیمات این جبهه مورد قبول آقای خاتمی است.
ضرورت پایان دادن به توسعه کمی احزاب اصلاحطلب و آغاز فرآیند گفتوگوی بینالاحزابی
این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطر نشان کرد: پایان دادن به توسعه کمی احزاب اصلاح طلب و آغاز فرآیند گفتگوی بینالاحزابی در حوزه اصلاحات به نظر من وظیفه ای است که ما در جبهه اصلاحات هر چه زودتر باید به آن بپردازیم. امروز که گفتوگوهای هفتگی جبهه اصلاحات مراحل پایانی آسیبشناسی وقایع اخیر انتخاباتی را پشت سر میگذارد پیش بینی میکنم که این موضوع محوری در دستور کار جبهه اصلاحات قرار گیرد.