بیش از ۷۰۰ نفر از فعالین و ادوار جنبش دانشجویی در نامه به رئیسی و قالیباف:
شما را به کاندیدا نشدن، دعوت میکنیم/تشریح آفات کاندیداتوری روسای قوا در انتخابات ریاست جمهوری
فعالین کنونی و ادوار جنبش دانشجویی در نامهای به رئیس قوه قضائیه و رئیس قوه مقننه با تشریح آفات کاندیداتوری روسای قوا در انتخابات ریاست جمهوری، آنها را به «عدم کاندیداتوری» دعوت کردند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بیش از ۷۰۰ نفر از ادوار و فعالین جنبش دانشجویی طی نامهای خطاب به روسای قوای قضاییه و مقننه با برشمردن آفات کاندیداتوری روسای قوا در انتخابات ریاست جمهوری از سید ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف خواستند که در انتخابات پیشرو کاندیدا نشوند.
نامهای که با «قل الحق و لو علی النفسک» شروع شده و با «ربنا فاکتبنا مع الشاهدین» به پایان میرسد.
در بخشی از این نامه آمده است:«اعلام کاندیداتوری رئیس مجلس برای انتخابات ریاست جمهوری فریادِ «در رأس امور نبودن مجلس» و اعلام حضور رئیس قوه قضائیه، فریادِ «در حاشیه بودن قوه قضاییه» خواهد بود.»
متن کامل نامه بیش از ۷۰۰ نفر فعالین فعلی و ادوار جنبش دانشجویی به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«قل الحق و لو علی النفسک»
حضرت آیتالله رئیسی؛ رئیس محترم قوه قضاییه
جناب آقای دکتر قالیباف؛ رئیس محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام و احترام؛
طی این روزها گمانهزنیهای بیشماری حول کاندیداتوری طیف گستردهای از اشخاص حقیقی و حقوقی برای انتخابات ریاست جمهوری پیشرو صورت گرفتهاست. با وجود این که این شور انتخاباتی را نشانهای مثبت از پویایی نظام سیاسی کشور میدانیم، مطرحشدن احتمال حضور روسای قوای مقننه و قضاییه در انتخابات ریاست جمهوری، دغدغههایی را در ما به وجود آورده که تصمیم گرفتیم آنها را با شما مطرح نماییم. تمام نکات مطرحشده در این متن حاصل دلسوزی و نگرانی ویژهی ما نسبت به شما، به عنوان دو تن از اثرگذارترین چهرههای جریان انقلاب است. امید داریم که با در نظر گرفتن این نکات، از آسیبهای احتمالی نسبت به جایگاههایی که مسئولیت آن را پذیرفتهاید و همچنین شخصیت سیاسی خودتان، جلوگیری نمایید.
آقایان رئیسی و قالیباف؛
با وجود این که زمان نسبتا کوتاهی از انتخاب و انتصاب روسای جدید مجلس و قوهی قضاییه میگذرد، مطرحشدن شائبههای انتخاباتی اطراف روسای قوا سوال مهمی را در افکار عمومی ایجاد میکند: اگر شما به دنبال حضور در انتخابات ریاست جمهوری هستید، به چه دلیل ریاست یک قوهی دیگر را به عهده گرفتید؟ مسلم است که حضور شما در انتخابات و نادیده گرفتن مسئولیتهایتان، در اذهان مردم، بیاعتنایی به رای ملت و حکم مقام معظم رهبری قلمداد میشود.
اینکه روسای قوای قضاییه و مقننه به دنبال صندلی ریاست جمهوری باشند، این دید را در اذهان متبادر میکند که عملا این دو قوه اهمیت نازلی دارند و کلید حل مشکلات کشور در جای دیگری است. اما آیا واقعا تمام مشکلات کنونی کشور از ناحیهی دولت است؟ با سر کارآمدن دولت جدید، آیا کشور ما نیاز به یک ریلگذاری قانونی مناسب ندارد؟ آیا به نظارت قوهی قضاییه نیازی نیست؟ با این توضیحات، اعلام کاندیداتوری رئیس مجلس برای انتخابات ریاست جمهوری فریادِ «در رأس امور نبودن مجلس» و اعلام حضور رئیس قوه قضائیه، فریادِ «در حاشیه بودن قوه قضاییه» خواهد بود.
اگر فردی تصمیم بر حضور در انتخابات داشته باشد، باید از چند ماه قبل مشغول برنامهریزی بوده و تمام تمرکزش را صرف این امر کند. این سوال مطرح است که چگونه رئیس یک قوهی کشور میتواند همزمان با انجام مسئولیتش - که نیازمند تمرکز و توانمندی فوقالعادهای است - به فکر شرکت در انتخابات باشد. واضح است که ورود رئیس یک قوه به انتخابات، باعث ناکارآمدی آن قوه میشود؛ چرا که ظرفیت مورد نیاز برای پیشبرد کارهای آن نهاد، اکنون صرف کارهای انتخاباتی میشود. علاوه بر آن، قوا دچار حاشیههای متعددی خواهند شد و توانایی خدمترسانی به مردم را از دست خواهند داد.
میدانیم نظام مسائل کشور بسیار پیچیده و درهمتنیده است و کسی میتواند آنها را ریشهیابی کند که طی مدت زمان طولانی خودش را درگیر حل آنها کرده باشد. آیا روسای قوای مقننه و قضاییه با وجود بار سنگین مسئولیتهایشان، توانایی ارائهی برنامهای دقیق و جامع برای حل مسائل اجرایی کشور دارند؟ آیا رئیس قوهای که به دلیل اقتضای کشور، ناگهان تصمیم به کاندیداتوری میگیرد، توانایی ادارهی کشور را خواهد داشت؟
یکی از مشکلات ساختاری محتمل، مربوط به ورود روسای قوا به رقابتهای پس از نتیجهی انتخابات است. تعامل روسای قوای شکستخورده با رئیسجمهور منتخب که رقیب آنها بوده دچار اختلال میشود. اگر رئیس قوهی قضاییه و رئیس مجلس وارد انتخابات شده و شکست بخورند، عملکرد متقابل این قوا به شدت تحتالشعاع قرار میگیرد، زیرا که پس از انتخابات به عنوان مثال هر نظارت قوهی قضاییه و یا هر استیضاحی که توسط مجلس صورت بگیرد، در افکار عمومی و رسانهها، به عنوان انتقامجویی و تسویه حساب سیاسی قلمداد میشود. همینطور، شکست یک رئیس قوه در انتخابات، ضربهی سنگینی به جایگاه حقوقی آن شخص خواهد بود؛ زیرا که اکنون به عنوان رئیس قوهی اقلیت شناخته میشود و پس از بازگشت به جایگاه سابقش، دیگر بسط ید گذشته را ندارد.
روسای قوا به واسطهی جایگاهشان دارای تریبونهای متعددی در صداوسیما و رسانههای حکومتی هستند و این رسانهها تمام اقدامات آنها را به صورت کامل پوشش میدهند. اگر شما تصمیم جدی بر شرکت در انتخابات دارید، پیشنهاد میکنیم که در همین مدت باقیمانده از مسئولیتتان استعفا دهید تا شاهد ایجاد یک رقابت نابرابر و ناعادلانه در عرصهی انتخابات نباشیم. حضور شما در انتخابات در جایگاه فعلیتان، شائبهی استفادهی تبلیغاتی از رسانههای رسمی کشور و بیتالمال را به منظور تبلیغات به دنبال خواهد داشت.
یکی دیگر از آفات حضور روسای دو قوه در انتخابات ریاست جمهوری، القای قحط الرجال بودن در جریان انقلاب است. اذهان عمومی این اتفاق را اینگونه تعبیر میکند که کشور به قدری دچار بن بست شده که مجبور است روسای قوایش را با هم جابهجا کند. آیا شما تا این اندازه وضع کشور را بحرانی میبینید؟
مردم عرصهای را میبینند که دو تن از رجال سیاسی ایران که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته رقیب هم بودند و اکنون رئیس دو قوهی دیگرند، دوباره و پس از گذشت چهار سال، با وجود مسائل و مشکلات عدیده در هر دو قوهی تحت اختیارشان، به دنبال صندلی ریاست جمهوری هستند. به نظر شما، مردم از چنین رفتاری برداشت تکلیفگرایی میکنند یا قدرت طلبی؟
با حضور شما در عرصهی انتخابات، تمام کارهای خوبی که در مجلس و به خصوص قوهی قضاییه شروع شده، به عنوان رفتاری انتخاباتی تلقی خواهد شد. چرا که با وجود ظن انتخاباتی حول شما، مردم تمام مبارزه با فسادها، تمام اصلاحها و تمام سفرهای استانی شما را صرفا اعمالی تبلیغاتی خواهند دید. در حالی که اگر این فرضیه مطرح نبود، همهی کارهای فعلی و آیندهی شما به سبد کارآمدی نظام ریخته میشد و مردم را نسبت به آیندهی انقلاب امیدوارتر میکرد.
حضور شما به عنوان روسای قوای قضاییه و مقننه در انتخابات ریاست جمهوری تبدیل به «بدعت» ناپسندی خواهد شد که روسای آینده این دو قوه نیز هیچ ابایی از ترک مسئولیت خود برای شرکت در کارزار انتخابات نخواهند داشت. این اتفاق روندی را پایهگذاری میکند که در آیندهای نه چندان دور تبعات منفی بسیاری برای نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت.
جناب آقای رئیسی
فارغ از تمام نکات فوق، امروز بعد از سالها این امید در دل مردم ایجاد شده که در راستای رسیدن به عدلیهی تراز انقلاب اسلامی گامهایی در حال برداشتهشدن است. هرچند تا رسیدن به نقطه ایدهآل فاصلهی بسیاری باقی مانده و هنوز اصلاح ساختاری اساسی در قوه صورت نگرفته است اما اینطور به نظر میرسد که تمام اصلاحات فعلی قوه منوط به شخص شما بوده و بدون حضور شما، تمام این تحولات متوقف خواهد شد. اکثر کسانی که با شرایط قوهی قضاییه آشنا هستند، با در نظر گرفتن تحصیلات و تجربهی حدود چهاردههای شما از کار در این قوه، مدعیاند که موفقیت شما در این جایگاه، به دلیل تسلط بر متن و بطن قوهی قضاییه است و حداقل در حال حاضر جایگزین مناسبی برای شما وجود ندارد.
علاوه بر دلایل فوق، اعتماد رهبر انقلاب به شما ناظر بر اجرای سند تحول قوهی قضاییه بوده که شاید بتوان گفت مهمترین دلیل انتصاب شما بر جایگاه ریاست قوه نیز همین سند بودهاست. تاکید مقام معظم رهبری به شما، اجرای سند بر اساس یک زمانبندی مشخص و پایبندی به آن بوده حال آنکه طبق این برنامه از تمام اقدامات پیشبینیشده، تنها ۱۸ اقدام کوتاهمدت تا انتهای تیرماه سال ۱۴۰۰ برنامهریزی شده است. روشن است که اگر شما درگیر فرایند انتخابات شوید، نه تنها همین هجده اقدام به سرانجامی نخواهد رسید، بلکه خود سند تحول نیز به دست فراموشی سپرده خواهد شد.
در حاشیهی دلایلی که ذکر شد، باید گفت که برای به دست گرفتن جایگاه ریاست جمهوری ولو به ادارهی متوسط کشور، گزینههای متعددی وجود دارد. با اذعان به این نکته یکبار برای همیشه از خود بپرسید چرا عده و جریانی خاص – با وجود اشراف بر مسائلی که ذکر شد - اصرار عجیبی بر کاندیداتوری حضرتعالی دارند؟ آیا غیر از این است که مردم به ایدهی مرکزی و عملکرد گذشتهی این جریان خاص که از طریق تمسک به شما به عنوان «نقطهی اجماع» آرزوی بازگشت به قدرت را در سر میپروراند، اقبالی ندارند؟ آیا غیر از این است که انتظار عدهای از دولت حضرتعالی، یک شرکت سهامی خاص است که باید پس از پیروزی در انتخابات، دِین خود را نسبت به آنها اداء کند؟ پیشنهاد ما این است با بهرهمندی از هوش سیاسی خویش، حلقه اصلی کسانی که اصرار بر حضور شما در چرخهی رقابت انتخاباتی را دارند، جریانشناسی نمایید تا متوجه آگاهی و فهم مستدّل جریان اصیل و جوان جبهه انقلاب اسلامی ایران شوید.
جناب آقای قالیباف
ریاست شما بر مجلسی که مجلس انقلابی نام گرفته با افق بازگرداندن مجلس به رأس امور شروع شد؛ اما اکنون که به مجلس مینگریم، فاصلهی بسیاری تا تحقق وعدههای شما دیده میشود. مجلس خود دنیایی از مسائل حلنشده را در بردارد. نگذارید اعتماد مردم به نمایندگانشان در مجلس سلب شده و خدایی نکرده این تلقی در جامعه شکل بگیرد که نمایندگان مردم، مجلس شورای اسلامی را به چشم پلی برای رسیدن به مناصب دولتی میبینند؛ که اگر اینگونه شود، اعتمادشان به شما و همکارانتان در مجلس پایمال خواهد شد.
روسای محترم قوای قضاییه و مقننه
در پایان فارغ از تمام تحلیلهایی که ممکن است شما را مجاب به حضور در کارزار انتخابات کند، امیدواریم دلایل ما برخی از مهمترین چالشهایی را که حضور شما ایجاد میکند، روشنتر کرده باشد. بگذارید یکبار در کنار تمام دعوتهایی که از شما برای حضور در انتخابات میشود، ما شما را دعوت به نیامدن کنیم. امید میرود که این نیامدنِ شما و تداوم بهبود عملکرد قوهی قضائیه و مقننه به دست شما، با قرار گرفتن در کنار یک دولت جوان حزباللهی، فردایی روشن را برای کشور رقم بزند.
«ربنا فاکتبنا مع الشاهدین»