جوادی حصار در گفتوگو با ایلنا:
یکی از التهابات در انتخابات، یک سویه نگری است/ حاکمیت نشان دهد که حمایت ملی برایش مهم است، نه حمایت از یک جریان/ برای اصلاحطلبان، منافع ملی در اولویت اول قرار دارد
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی به تشریح چگونگی شکت اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری پرداخت و شرایط حضور آنها را تشریح کرد.
محمدصادق جوادیحصار در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره اینکه اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری چه سیاستی را باید در پیش بگیرند، اظهار داشت: انتخابات در کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه یا حتی کشورهای درحال گذار میتواند زمانی برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و همچنین کاستیهای مسیری که طی شده و هزینههایی که کردهایم، باشد. هر مرحله انتخابات یک گزینشگری و بازنگری برای این است که ببینیم چقدر توفیق، کامیابی و ناکامی در حفظ ارتباطاتمان با متن جامعه و حمایتهای جامعه از دستاوردهای کشور و سیستم حاکم داشتهایم. بنابراین به نظر من اصل موضوع انتخابات یک ضرورت و تنها زمانی است که ما میتوانیم تستی از شرایط داشته باشیم.
وی افزود: انتخابات گذشته مجلس شورای اسلامی نشان داد که تب ناشی از التهابات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی چند سال گذشته توانسته رویکرد مردم و حمایت از حضور در انتخابات را تحت تاثیر قرار دهد؛ این پزشکان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند که باید عوامل التهاب را شناسایی کنند، این تب را کاهش داده و کاری کنند که این مکانیزم سیاسی، اجتماعی دوباره به حالت عادی بازگردد و بخش زیادی از جامعه با امیدواری به نتایج انتخابات، در آن شرکت کنند.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با بیان اینکه یکی از این التهابات، ناشی از یک سویه نگری بوده است، خاطر نشان کرد: نشانههایی وجود دارد که یک سویه نگری حتی اگر به صورت کاذب در جامعه ایجاد شده باشد، باعث شده که جامعه احساس کند که این یک سویه نگریها در کنشگریها وجود دارد، بنابریان سیستم باید تلاش کند که این تعادل را دوباره به جامعه بازگرداند تا مردم متوجه شوند برای حاکمیت تفاوت نمیکند که رئیسجمهور از کدام جریان سیاسی باشد و حاکمیت فقط میخواهد پشتوانه ملی و مردمی خودش را با انتخاب رئیس جمهوری قدرتمند با پشتوانه مردمی تست کند.
وی تصریح کرد: در چنین شرایطی اصلاحطلبها یکی از عوامل ایجاد کننده این التهاب یا کاهش دهنده آن هستند. آنها اگر احساس کنند میتوانند در انتخابات عمل موثر داشته باشند، میتوانند به گرم شدن بازار انتخابات کمک کنند و آن التهاب ناشی از عدم حضور را کم کنند اما اگر شرایط به سمتی برود که ببینند با دست تهی میخواهند در انتخابات شرکت کنند و گزینه مناسبی برای عبور از شرایط کنونی و ایجاد ثبات و پایداری در عرصه ملی در چنته ندارند یا نمیگذارند که در صحنه حاضر شوند، ترغیب و تشویق مردم در به حضور در انتخابات بسیار سخت خواهد شد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه مردم ما به درک نسبتاً خوبی از شرایط رسیده اند و مناسبات سیاسی را به خوبی و درستی تحلیل میکنند و میتوانند تا حدودی چشم اندازهای بعد از انتخابات را با تحلیلهای به موقع و دقیق ترسیم کنند، خاطرنشان کرد: اگر در ترسیم نهایی، مردم احساس کنند گزینش کاندیداها با یکدیگر فرقی ندارد یا اینکه شرکت یا عدم شرکت آنها در انتخابات تفاوتی نمیکند، طبیعی است که شرکت نکردن در انتخابات را بر میگزیند و در این شرایط کار برای برنامهسازان و سناریو سازان انتخاباتی از اینی که هست، سختتر خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه انتخابات مسئله بسیار مهمی است که همه باید به آن توجه داشته باشند و احزاب سیاسی باید بهطور ویژه با آن نگاه کنند، بیان داشت: یکی از دلایل عمدهای که تاکنون اصلاحطلبان هنوز به گزینه قطعی و خاصی نرسیدهاند این است هنوز راههای اقناع مردم، برای مشارکت حداکثری را پیدا نکردند و نمیدانند با کدام روش میتوانند اعتماد از دست رفته مردم را به دست بیاورند. همچنین آنها نه قدرت و توانایی در خودشان میبینند که از طرف حاکمیت به مردم قول دهند، چون طبیعت ساختار قدرت در جمهوری اسلامی اثبات کرده است که موانع و مشکلات بر سر راه رئیس جمهور اگر اراده باشد، بسیار بازدارنده هستند. از سویی ارادهای برای به چالش کشیدن دستگاههای حاکمیتی از سوی اصلاحطلبان وجود ندارد، چرا که هنوز در مواجهه با دستگاه حاکمیتی منافع ملی برای اصلاحطلبان در اولویت اول است؛ یعنی احساس میکنند که اگر از حقوق خودشان کاسته شود مناسبتر است تا اینکه منافع و وضعیت عمومی کشور دچار وضعیت نامطلوبتری شود، بنابراین این عامل باعث میشود که خویشتنداری و متانت رفتاری در عمل سیاسی آنها بر هر امر دیگری ترجیح داشته باشد. آنها نمیتوانند بیش از این وعده دست نیافتنی به جامعه بدهند که و از این طریق مردم را به عرصه بکشانند.
وی در پاسخ به این سوال که اصلاحطلبان معتقدند که رئیس جمهور اختیارات لازم برای انجام امور را ندارد، در این شرایط آیا باید همچنان کنشگری کنند و یک نفر را در انتخابات داشته باشند که کاری از دستش ساخته نیست، گفت: عدهای میخواهند که رئیسجمهور فقط کار کند و آنها بهره برداری کنند و هر وقت هم نخواستند، رئیسجمهور را کنار بگذارند، در قانون عملاً رئیسجمهور در جمهوری اسلامی تدارکاتچی نیست بلکه نیروی اول اجرایی کشور است، اما شرایطی در کشور فراهم شده که رئیس جمهور به اختیار خودش و با درک مرسومات و الزامات تبدیل به چیزی که هست تبدیل میشود.
جوادیحصار گفت: اگر رئیسجمهور در حوزه وزارت خارجه پای خودش را در یک کفش کند که یا باید تصمیمسازی و تصمیمگیریها را انجام دهد یا هیچ کاری نمیکند، طبیعی است که همه چیز قفل میشود و شرایط بسیار وخیمک خواهد شد. رئیسجمهور نمیتواند بگوید چون همه کارها را خودمان انجام نمیدهیم پس هیچ کاری نمیکنیم در این صورت همین وضعیت اندک هم قفل میشود. برای آرامش اجتماعی و به جریان انداختن حداقلی مناسبات سیاسی و بین المللی دولت در این سالها چارهای پیدا نکرده جز اینکه مدارا کند و استخوان را لای زخم نگه دارد تا منافع مردم بیش از این در خطر نیفتد.
وی افزود: یک عدهای در این کشور واقعاً از تحریمها کاسبی کردند، آنها به دنبال ادامه تحریم بودند، یک راه دیگر وجود دارد و آن این است که دولت بگوید با کسانی که بخواهند چنین کاری بکند، برخورد نظامی قضایی میکنند، اما سیستم امنیتی، قضایی و نظامی دست دولت نیست که بخواهد چینینکاری انجام دهد. باز اگر رئیسجمهور بیش از این مقاومت کند، به جنگ داخلی کشیده میشود. اینکه رئیس جمهور کوتاه میآید خود خواسته است و شرایط اجازه نمیدهد چنین کاری انجام دهد. اگر کشور در شرایطی باشد که منازعات بینالمللی نداشته باشد، خزانه پر باشد کشور و دست دولت به واسطه حمایتهای مردمی پر باشد، قدرتمند مینشیند و میگوید این کار را نمیکنم.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی یادآور شد: در چندین دولت، دولتها به جایی رسیدند که گفتند ما ادامه نمیدهیم اما اقتضای کشور آنها را مجبور کرده است که ادامه دهند. آقای خاتمی گفت که اگر لوایح دوگانه که کف مطالبات کشور است تصویب نشود دیگر کاری انجام نمیدهیم، اما بعد دیدند اگر این اتفاق نیفتد مردم ضرر میکند؛ در نتیجه تصمیم گرفتند بیش از این به مردم آسیب نرسانند. آقای احمدینژاد علیرغم اینکه از جریان راست بود چندین روز خانه نشین شد و گفت که «کار نمیکنم و نمیشود همه کارها را افراد دیگری انجام دهند بعد از من بخواهند اقتصاد کشور را تنظیم کنم؛ قاچاق کالا از مرزهایی که قابل کنترل نیستند توسط برادران قاچاقچی انجام میشود و معادلات اقتصادی کشور را به هم میریزد»؛ رفتند احمدی نژاد را به زور تهدید به سر کار برگرداندند و بعد آن را تبدیل به یک اپوزیسیون کردند.
از سوی دیگر در دولت آقای روحانی تا آنجا که جریان مخالف دولت به برجام، به یک معاهده بین المللی و این کاهش فشار نیاز داشت در ۴ سال اول با دولت همراه شدند و دولت هم در روابط بین الملل هم در مناسبات اقتصادی خوب عمل کرد؛ در تمام شاخصهای اقتصادی در دولت اول روحانی رو به رشد بودیم. بعد این جریان احساس کرد که همه چیز تمام شده است و حالا وقت آن است که آقای روحانی را کنار بگذارند و خودشان بر کارها سوار شوند؛ بنابراین در دور دوم ریاست جمهوری همه جریان، مقابل دولت روحانی یکپارچه عمل کردند تا او را کنار بگذراند.
وی با تاکید بر اینکه رئیس جمهور قدرت دارد اما رقبای رئیس جمهور نیز در کشور قدرت دارند و مقاومت میکنند، گفت: جریانهای مختلف نظامی، امنیتی قدرت دارند و چارهای نداریم، یا باید تسلیم شویم و بگوییم هر چی شما میگویید و همه چیز را به دست آنها بسپاریم و به خانه برویم یا باید در میدان مبارزه، مقاومت کنیم. در مبارزه الاکلنگی عمل میشود گاهی وزن ما سبک میشود آنها پایین میآید و دست و پای ما از زمین کنده میشود، مدتی معلق در هوا هستیم تا ببینیم تکلیف چه میشود و گاهی برعکس؛ هر وقت مردم درک مناسب تری از شرایط داشتند و امید بیشتری به تغییر برایشان ایجاد شده است کفه را سنگین کردند و پای جریان مقابل از زمین سیاست کنده شده و معلق شدهآند و هر زمانی که مردم کوتاه آمدند، خسته شدند و کنار کشیدند جریان مقابل قدرت پیدا کرده و وزن سنگین شده و پایش در زمینه سیاست محکم تر شده است و دست مردم و پای مجریان سیاسی مردم از زمین کنده شده است.