سنگاندازی عربستان در راستای خلل در مذاکرات هستهای
پارسا جعفری، کارشناس روابط بینالملل با انتشار یادداشتی در خبرگزاری ایلنا به بررسی ابعاد سنگاندازی عربستان در مسیر مذاکرات هستهای پرداخت.
پیروزی جو بایدن نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و متعاقب آن ایده بازگشت مجدد واشنگتن به برجام باعث شده تا سردمداران سعودی تلاش کنند با اظهاراتی خصمانه علیه برنامه هستهای ایران، توجه دولت بایدن را به سمت شکلدهی به یک توافق جامع فراتر از برجام هدایت کرده و موج تازهای از تبلیغات منفی و فضاسازی علیه توافق هستهای را به راه بیاندازند.
هدف این است که علاوه بر سنگاندازی در مسیر مذاکرات هستهای، همزمان توجهات از روی جنایتهای عربستان و فشار برای اصلاح رفتار خود را منحرف سازند. آنها نگران هستند که دولت جدید آمریکا از راهبرد فشار حداکثری علیه ایران که ریاض به آن دلگرم بود، فاصله گرفته و با لغو برخی از تحریمها و بازگشت مجدد به برجام، دامنه فشار حداکثری در قبال تهران را کاهش دهد. با توجه به اینکه ذهنیت سعودیها بر این است که مزایای اقتصادی حاصل از توافق هستهای و آزاد شدن ظرفیتهای راهبردی ایران در کنار موقعیت برجسته ژئواستراتژیکی آن، سبب خواهد شد تا تهران فرصت مناسبی برای پیشبرد اهداف منطقه¬ای داشته باشد، این نگرانی در ریاض ایجاد کرده که در چنین شرایطی اهمیت راهبردی خود در معادلات آمریکا و غرب در منطقه را از دست خواهد داد. از این رو آنان با مطرح کردن ادعاهای بیشتر علیه ایران میخواهند شرایط به گونهای رقم خورد که در مسیر مذاکرات هستهای خلل ایجاد شود.
برای این هدف سعی میکنند غربیها را مجاب به حصول یک توافق جدیدی با ایران کنند که تأمینکننده منافع آنها باشد. در این راستا و با تطمیع ریاض، برخی از کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، پا را از حد خود فراتر گذاشته و از لزوم حضور ریاض در مذاکرات احتمالی آینده پیرامون برجام سخن گفتهاند.
اظهار نظر اخیر امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه برای مشارکت عربستان در مذاکرات هستهای در حالی مطرح است که خود به عنوان عضو اصلی برجام در چند سال اخیر قادر به ایفای هیچکدام از تعهدات برجامی خود نبودهاند، و این اظهار نظرها در دیدگاه کلان هدفی جز فضاسازی به نفع عربستان و پیرو آن به یغما بردن سرمایههای ریاض را به دنبال ندارد. در حقیقت با رفتن ترامپ، مکرون گوی سبقت را از سایر قدرتهای غربی برای پر کردن جای او گرفته است؛ با این هدف که بتواند بخشی از دلارهای نفتی عربستان را به سمت پاریس حرکت دهد. با توجه به اینکه آمریکای بایدن به احتمال زیاد صادرات سلاح و جنگافزار را به عربستان متوقف خواهد کرد، اکنون فرانسه موقعیت را مناسب دیده تا بتواند با ثبت قراردادهای سنگین نظامی، تولیدات جنگ افزاری خود را روانه بازار عربستان کند. این امر برای مکرون که انتخابات ریاست جمهوری فرانسه را در پیش دارد به معنای گشایش اقتصادی برای فرانسه خواهد بود و میتواند امتیاز مثبتی برای وی در برابر رقبا باشد.
از منظر جمهوری اسلامی ایران توافق هستهای حاصل سالها مذاکره سخت و خیلی دقیق بین ایران و قدرت-های جهانی بوده است و همواره در چارچوب ۱+۵ و متعاقبا ۱+۴ دنبال شده است و طرفهای آن هم مشخص و غیر قابل تغییر است. با این وجود نه تنها هیچ توجیه واقع بینانهای برای مشارکت عربستان در هرگونه مذاکره احتمالی پیرامون برجام وجود ندارد، بلکه باید از آلسعود پرسید چگونه به خود اجازه میدهد درباره برنامه هستهای ایران که تحت شدید¬ترین راستیآزماییهای تاریخ قرار دارد، اظهار نظر کرده و درخواست نقشآفرینی داشته باشد، در حالی که خود نه تنها در تصمیم ترامپ برای خروج از برجام نقش داشته، بلکه با خرید جنگافزارهای غربی، دارای پروندههای سیاه نسلکشی و جنایات جنگی علیه زنان و کودکان بی دفاع یمن بوده¬اند.
این اظهار نظرها و تلاشهای واهی عربستان به این دلیل است که آن¬ها بر روی اسب باخته شرط بندی کرده و به رغم سرمایهگذاری بر روی انتخاب مجدد ترامپ، در واقع با شکست وی نتوانستد آنطور که مایل بودند نتیجه بگیرند. حالا با شکست ترامپ به عنوان ولی نعمت آن¬ها عربستان میبیند که فشار حداکثری مثلث ریاض- واشنگتن- تلآویو علیه ملت ایران، نتوانسته به اهداف خود که همانا تسلیم شدن و کشاندن ایران پای میز مذاکره بود، برسد. از این رو با هدف خلل در مسیر مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا به صراحت چنین مواضع گستاخانهای را اعلام کرده¬اند.
اگر واقعاً عربستان تمایل دارد تا در روند صلح منطقه مشارکت داشته باشد، قبل از این که خودش را وارد ماجرایی کند که هیچ ربطی به او ندارد، میتواند برای همکاری جامع در زمینه مسائل سیاسی، امنیتی و اقتصادی، مستقیما با ایران وارد گفتگو و مذاکره شود. جمهوری اسلامی ایران همانطور که بارها اعلام کرده است با آغوش باز پذیرای مذاکره با عربستان بوده، اما به صورت دوجانبه و منطقهای و نه در چارچوب توافق-نامهای که هیچ جایگاهی در آن ندارد. در این صورت است که با رفع اختلافات دو طرف و ایجاد یک فضای همکاری مشترک و به صورت دوجانبه و با محوریت کشورهای منطقه، دو کشور میتوانند با هم همکاری کرده و نگرانیهای همدیگر را برطرف سازند. چه بسا یک پیمان و توافق نامه امنیتی جامع منطقهای علاوه بر اینکه منافع ایران و عربستان را تأمین کند، میتواند زمینهساز یک صلح پایدار و همکاری همه جانبه با دیگر کشورهای منطقه باشد.