ابوالفتح در گفتوگو با ایلنا:
چین و روسیه میتوانند بسیاری از نیازهای ایران را در استمرار سیاست مقاومت حداکثری تامین کنند/در آینده نزدیک شاهد نقش مخرب اروپاییها خواهیم بود
تحلیلگر ارشد مسائل استراتژیک با اشاره به موضع گیریهای اخیر کشورهای اروپایی و آمریکا واکنشهای احتمالی کشورهای عضو برجام در مواجه با این توافقنامه را بررسی و تحلیل کرد.
امیرعلب ابوالفتح در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره اینکه آیا ممکن است ایران و غرب به این مشکل که نخست کدام طرف تعهداتش را عملی کنند خواهد افتاد؟ و سرنوشت آن چه خواهد شد، اظهار داشت: اکنون در این چالش قرار داریم که البته از پیش از اینکه آقای بایدن و دولتش مستقر شوند، قابل پیشبینی بود و نشان دادند که به هیچ عنوان کوتاه نمیآیند مگر اینکه ایران اول به تعهداتش عمل کند. اساساً این موضوع ربطی به بایدن ندارد و مصوبهای است که کنگره آمریکا آن را گذرانده و به قانون تبدیل شده و رئیسجمهور نیز مجبور است به آن عمل کند.
وی با بیان اینکه برجام در کنگره مخالفانی از درون حزب دموکرات نیز دارد، افزود: اینگونه نیست که تنها جمهوریخواهان با برجام مخالف باشند، بلکه چهرههای بسیار با نفوذی در حزب دموکرات وجود دارند که از مخالفان جدی برجام هستند. مصوبه کنگره دولت را ملزم میکند اگر راستیآزمایی صورت گرفت و ایران به تعهدات برجامی خود پایبند بود، آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان نهاد ناظر تاییدیهای مبنی بر اینکه ایران نقطه به نقطه به تعهداتش عمل کرده است، ارائه دهد و بر برنامههای ایران صحه گذارد؛ در آن صورت رئیس جمهور ایالات متحده میتواند به کنگره نامه بزند و تعلیق تحریمهای هستهای ایران را به اجرا بگذارد.
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا افزود: تا زمانی که آن تائیدیه از سوی آژانس بینالمللی ارائه نشود و نامهای از طرف رئیس جمهور آمریکا به کنگره ارسال نشود، تعلیق تحریمها عملاً غیر ممکن خواهد بود. حال اینها را در کنار این قرار دهید که ایران نه تنها پنج گام کاهش تعهدات خودش را انجام داده بلکه اکنون اورانیوم ۲۰ درصد و اورانیوم فلزی تولید میکند. همچنین عنقریب است که برای بازرسان محدودیت ایجاد کرده یا از پروتکل الحاقی خارج و بازرسان را نیز از کشور اخراج کنند؛ بنابراین ایران با تعهدات مد نظر ایالات متحده بسیار، فاصله طولانی دارد.
وی ادامه داد: بعید میدانم که دولت بایدن علیرغم اینکه به فرض بسیار ضعیف حسن نیت داشته باشد و بخواهد به برجام بازگردد،به لحاظ قانونی اگر ایران به تاریخ پیش از اجرای گامهای پنجگانه باز نگردد، تحریمها برداشته نمیشود. اما درباره بازگشت آمریکا به برجام بین ایران و آمریکا جنگ روایت ها حاکم است؛ ایران معتقد است که آمریکا به راحتی نمی تواند به برجام بازگردد یا به تعبیر آقای ظریف «درب چرخان نیست که هر وقت خواستند از یک طرف خارج و از طرف دیگر وارد شوند».
به گفته ابوالفتح ایالات متحده معتقد است به همان راحتی که یک رئیس جمهور میتواند مشارکت خود را لغو کند، رئیس جمهور دیگر میتواند به همان راحتی مشارکت را برقرار کرده و خودشان را به عنوان یکی از مشارکتکنندگان توافق برجام قلمداد کنند.
وی درباره نقش دیگر اعضای برجام برای متقاعد کردن ایالات متحده در بازگشت به این توافقنامه، گفت: بازگشت به برجام در اراده واشنگتن است. اراده واشنگتن درست یا غلط متاثر از فعل و انفعالاتی است که خودشان تصمیم میگیرند. اینکه ما تصور کنیم که آقای بورل، خانم اشتون،اتحادیه اروپا یا آقای پوتین یا شی جین پینگ میتوانند کاری انجام دهند مطلقاً درست نیست. البته میتوانند کمک کننده به کاهش تنشها باشند اما اینکه تصور کنیم اروپا آنقدر قدرت دارد که اثر گذار باشد و تصمیم دولت ایالات متحده را تغییر دهد چنین چیزی توان آنها نیست و حداقل در دو سال گذشته نیز مشخص شد که اروپاییها توان، جسارت و اراده جابجایی چند ده دلار را نیز ندارند.
این تحلیلگر مسائل استراتژیک با بیان اینکه کشوریهایی که تا این میزان فاقد اثرگذاری باشند نمیتوانند دولت آمریکا را متقاعد کنند که علی رغم میل باطنیاش کاری انجام دهد، خاطرنشان کرد: بنابراین تا ایالات متحده به آن حد از اراده ملی در درون خودش نرسد، اروپاییها نه تنها کمکی نمی توانند انجام دهند، بلکه شاهد هستیم که اخیراً فرانسویها اظهاراتی داشته و دوباره تبدیل به پلیس بد برای ایران شده است.بنابراین نه تنها آبی از آنها گرم نمیشود بلکه در آینده نزدیک نقش مخرب اروپاییها را شاهد خواهیم بود.
وی تصریح کرد: روسیه و چین نیز فاقد توان اثرگذاری در فرآیند تصمیمگیری در واشنگتن هستند؛ البته به ایران خیلی کمک میکنند و میتوانند بسیاری از نیازهای ایران را در استمرار سیاست مقاومت حداکثری تامین کنند اما اینکه بتوان آمریکاییها را وادار به تصمیمی مغایر میل باطنی کنند، خیلی غیر منتظره است و چنین کاری انجام نخواهد شد.
وی درباره قانون اخیر مجلس گفت: اگر میل و اراده آمریکاییها به این تعلق گیرد که بخواهند با ایران وارد نوعی بده بستان شوند و به توافق برسند، این قانون کمک کننده است که ایران توانایی خود را بالا برد و به حداکثر برساند و در پای میز مذاکره دستاویزی برای معامله داشته باشد.
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالمللی بیان داشت: اما اگر میل اراده آمریکاییها به هر دلیلی (چه فضای داخلی یا خارجی ایالات متحده آمریکا، چه لابیهای منطقهای از جمله عربستان و اسرائیل) بر این تعلق نگیرد که با ایرانیها مذاکره کنند این تصمیم و قانونی که مجلس ایران گذارنده است، می تواند مخرب هم باشد؛ چرا میتواند اجماعی را علیه ایران در مجامع بینالمللی شکل دهد یا حداقل اروپاییها را به سمت آمریکاییها سوق دهد و آن کاری که در زمان ترامپ انجام نشد و کشورهای اروپایی در مقابل آن مقاومت کردند، این بار با ایالات متحده هم داستان شوند و تحریمهای شورای امنیت را بازگرداند.
وی اظهار داشت: ممکن است گفته شود که تحریمهای شورای امنیت مهم نیست چرا که تحریمهای آمریکا شدیدتر هستند. اما به لحاظ حقوقی این اتفاق ممکن است بیافتد و بستگی به این دارد که آمریکاییها آماده تعامل، مذاکره و گفتو گو با ایران هستند یا خیر. اگر باشند قانون مجلس کمک کننده است و اگر نباشند میتواند مخاطراتی برای ایران به همراه داشته باشد.