خبرگزاری کار ایران

رئیس شاخه جوانان «حزب اعتمادملی» در گفت‌وگو با ایلنا:

چهره‌های معقول و اهل تعامل اصولگرایان در انزوا هستند/ اصلاح‌طلبان از معدود فرصت‌های ایجاد شده برای تربیت نیرو استفاده نکردند/ نسل جوان جدید تمایلی به مشارکت در عرصه سیاست ندارد

چهره‌های معقول و اهل تعامل اصولگرایان در انزوا هستند/ اصلاح‌طلبان از معدود فرصت‌های ایجاد شده برای تربیت نیرو استفاده نکردند/  نسل جوان جدید تمایلی به مشارکت در عرصه سیاست ندارد
کد خبر : ۱۰۲۲۸۲۶

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: چهره‌های معقول و اهل تعامل اصولگرایان را می‌توان در دو دسته تقسیم کرد، آن‌ها یا مانند آقای ناطق نوری در انزوا هستند یا مانند آقای باهنر تنها مانده‌اند و در مقابل، تندروها و رادیکال‌ها فضا را در اختیار خود گرفته‌اند. لذا شما حتی در نسل جوان هم با نیروهای معقول مواجه نیستید و اکثرا فعالان جوان اصولگرا افراد تندرویی هستند که منافع خود را در تندروی می‌بینند نه تعامل.

مازیار بالائی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا درخصوص فعالیت‌ها و تلاش‌ها در میان نسل جوان اصلاح‌طلب پیرامون انتخابات سال آینده و حضور در عرصه سیاسی، با توجه به اینکه نسل جوان جریان اصولگرا فعالیت‌های متعددی دارند و چند تشکل‌ یا ائتلاف را در رابطه با امر انتخابات سامان داده‌اند، گفت: در ابتدا باید توجه داشته باشیم که این تشکل‌ها و ائتلاف‌هایی که اصولگرایان تشکیل داده‌‌اند، عمدتا به نتیجه نخواهد رسید، به این دلیل که از اساس علاقه به فعالیت هیئتی دارند. از سوی دیگر متاسفانه با توجه به فضایی که بزرگان آن‌ها در کل کشور دارند نسل جوان اصولگرا هم فضا را اینگونه می‌بینند که هرچه رادیکال‌تر رفتار کنند بهتر می‌توانند پیشرفت کنند. این شکل تفکر و نگرش به فعالیت در عرصه سیاسی و اجرایی یک مشکلی برای آینده کشور ایجاد می‌کند و آن این است که فرصت شکل‌گیری هرگونه دیالوگ و گفت‌وگو را سلب می‌کند و دو جریان نمی‌توانند با هم وارد گفت‌وگو کنند.

وی ادامه داد: به عنوان مثال نسل اول انقلاب افرادی بودند که در فضای پیش از انقلاب اکثراً درکنار هم مبارزه کرده و زندان رفته بودند؛ بعد از انقلاب هم در ابتدای اداره امور در کنار هم در مناصب مختلف حضور داشتند، لذا یک دیالوگ یا گذشته مشترک میان آن‌ها قابل دسترسی بود. البته از یک جایی که اختلافات سیاسی و سلیقه‌ای میان آن‌ها پدیدار شد، مسیر گفت‌وگو را هم قطع کردند. اما این فرآیند وقتی به نسل جوان رسید بسیار شدیدتر شد چرا که اصلا اعتقادی به دیالوگ با جریان اصلاح طلب ندارند و از آنجا که آن سابقه و گذشته مشترک هم وجود ندارد، عملا راه گفت‌وگو بسته خواهد شد و کار را سخت می‌کند.

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با اشاره به انزوا یا تنها ماندن نیروی‌های معقول و اهل گفت‌وگو در جریان راست، بیان داشت: در حال حاضر نتیجه‌ این عدم میل به گفت‌وگو به جایی رسیده است که چهره‌های معقول و اهل تعامل اصولگرایان را می‌توان در دو دسته تقسیم کرد، آن‌ها یا مانند آقای ناطق نوری در انزوا هستند یا مانند آقای باهنر تنها مانده‌اند و در مقابل، تندروها و رادیکال‌ها فضا را در اختیار خود گرفته‌اند. لذا شما حتی در نسل جوان هم با نیروهای معقول مواجه نیستید و اکثرا فعالان جوان اصولگرا افراد تندرویی هستند که منافع خود را در تندروی می‌بینند نه تعامل.

وی با اشاره به قرارگرفتن جریان اصلاح‌طلبی در میان دو لبه قیچی نیروهای رادیکال داخلی و براندازان خارجی، اظهار داشت: در جریان اصلاحات واقعیت این است که همانطور که بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان دچار سرخوردگی نسبت به عملکرد دولت آقای روحانی شده، این سرخوردگی به بدنه حزبی و تشکیلاتی اصلاحات هم گسترش پیدا کرده است. علاوه بر این یک مساله خیلی مهم وجود دارد و آن فعال شدن و میدان‌دار شدن تندروهای دو جریان رادیکال اصولگرا در داخل و براندازان در خارج است. در نتیجه اصلاح‌طلبان در میانه این دولبه قیچی قرار گرفته‌اند و یک اتحاد نانوشته میان این دو جریان به‌منظور اینکه به مردم بگویند صندوق رای و اصلاحات بی نتیجه است، ایجاد شده که برای آینده کشور خطر آفرین است.

بالائی در پاسخ به سوالی درباره انتقادات نسل جوان اصلاح‌طلب به بزرگان این جریان پیرامون ضعف کادرسازی و تربیت نیرو، گفت: ما با دو دیدگاه مختلف انتقادی نسبت به نسل قبل مواجه هستیم. نخست همین مساله کادرسازی است که در سوال به آن اشاره شد. به این علت که اصلاح طلبان بعد از یک دوره فاصله از قدرت، وقتی روزنه‌های کوچکی برای حضور در عرصه مدیریتی ایجاد شد باز هم خودشان به صندلی‌های مدیریتی بازگشتند و نتوانستند این دوری هشت ساله را تاب بیاورند، لذا به سمت تربیت نیرو، کادرسازی و انتقال تجربه برای نسل جوان خود گام بر نداشتند.

وی افزود: انتقاد دوم نسل جوان به مساله رفتار غیر دموکراتیک نسل قبل درون ساختار و تشکل‌ها است. یعنی متاسفانه ما به تواتر در نسل قبلی جریان اصلاحات این مساله را می‌بینیم که آن‌ها برخلاف آن چیزی که مطرح می‌کنند خیلی به بحث گردش نخبگان اعتقاد ندارند. همچنین مشاهده می‌شود که اولویت‌هایی که از سوی برخی از آقایان دنبال می‌شود مباحث اصلاح‌طلبی نبوده بلکه صرفا دستیابی به قدرت است. یعنی پروژه‌های اصلاح‌طلبی مانند تعمیق دموکراسی و قدرت گرفتن تشکل‌های مدنی و امثالهم برای بسیاری از افراد که اتفاقاً جزو حلقه تصمیم‌گیران جریان اصلاحات هستند، چندان محلی از اعراب ندارد و این در شرایطی است که برخی از احزابی که خود را داعیه‌دار پیشرو بودن در این عرصه می‌دانند هم عضوی از این همین حلقه‌ای که اشاره کردم، هستند.

رئیس شاخه جوانان حزب اعتمادملی در پاسخ به این سوال که جلسات شورای هماهنگی جوانان احزاب برگزار می‌شود یا خیر و اینکه آیا برای معرفی نیرو در انتخابات آینده تصمیم اتخاذ شده است، بیان داشت: بعد از شیوع ویروس کرونا غیر از یکی دو جلسه مجازی، جلسه دیگری نداشتیم. در بحث شناسایی و معرفی نیروهای مستعد هم اکنون فضا نسبت به آینده کشور و مشخصاً انتخابات ۱۴۰۰ به شکلی است که در بدنه جوان اصلاحات امید زیادی نسبت به حضور در عرصه وجود ندارد، مگر اینکه در ادامه طی ماه‌های آینده تغییری ایجاد شود.

وی در پایان پیرامون مساله حضور نسل جوان در عرصه‌های سیاسی و مشارکت در انتخابات، ابراز داشت: به صورت کلی در نسل جوان کنونی یک بحران وجود دارد و آن بحران تفاوت سبک زندگی آن‌ها است. مشاهده می‌کنیم که علیرغم تبلیغ یک سبک خاص و مشخص در مدرسه، صداوسیما و دانشگاه اما شرایطی که در جامعه مشاهده می‌کنیم فاصله و تفاوت قابل توجهی با آن محیط دارد. به‌عنوان مثل اکنون دغدغه‌های نسل جوان دهه هشتادی که به سن ۲۰ سال رسیده‌اند تفاوت قابل توجهی با دهه شصتی‌ها و حتی دهه هفتادی‌ها دارند. در میان نسل جوان جدید اولویت بر سبک زندگی خودشان است و معتقدند که این را می‌توانند از مسیر دیگری پیش ببرند، در نتیجه چندان میلی به مشارکت در عرصه سیاست ندارند و این یک موضوع نگران کننده است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز