مقدم در سمینار بررسی نظرات شهیدبهشتی:
دیدگاههای بهشتی در مورد شریعتی مقابل تفکرات مصباح بود
بهشتی هیچگاه اسیر موهومات و انحرافات نشد و مرتبا میگفت یک عالم باید سنتشکن باشد و اندیشه ایشان توام با عقل و خرد موضوع بود.
معاون بینالملل موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) بیان داشت: زمانی که شهید بهشتی در مدرسه حقانی حضور داشتند٬ بنده به عنوان شاگرد ایشان در خدمت آن بزرگوار حضور داشتم و بیش از ۱۲ سال هم مسولیت فرهنگی هامبورگ را به عهده داشتم و در تمامی این سالها تجلی افکار شهید بهشتی را به خوبی درک کردم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حجتالاسلام دکتر محمد مقدم با حضور در سمینار بررسی آرا و نظرات شهید بهشتی در حوزه مدیریت ابراز داشت: شهید بهشتی در ایجاد نظام آموزشی درقم بسیار موثر عمل کردند و روند آموزش در این میان را تغییر دادند و مدل جدیدی در مدرسه حقانی و منتظریه بنا نمودند درآن زمان نظام آموزشی حوزه یک نظام آزاد بود وتماما به اختیار خود طلبهها بود و اولین بار در ایران نظام دیگر از سوی بهشتی بوجود آمد و به صورت یک مدل روشمند حوزوی ظهور کرد.
عضو انتشارات حفظ و نشر ارزشهای امام خمینی در ادامه در خصوص تحولاتی که آیت الله بهشتی در بحثمطالعات طلاب به وجود آوردند اظهار داشت: در آن موقع مطالعات خارجی برای طلاب ممنوع بود اما تاکید ایشان بر این بود که جدیدترین کتب برای طلاب فراهم شود و جلسات نقد و بررسی صورت دهند که به همین ترتیب ایشان حوزه را به میان جامعه آورد که البته آن زمان این کارها کار آسانی نبود و طبیعتا اتهاماتی رابه دنبال داشت که تنها شهید بهشتی میتوانست آن را دنبال کند.
مقدم در بیان سیره نقدپذیری شهید بهشتی تصریح کرد: نقدپذیری یکی از واژگان و صفاتی بود که سر زبان و در کردار ایشان به وفور دیده میشد همچنین تحمل و شنیدن در ایشان متجلی بود و مطالعه و انصاف در داوری را میتوان سرلوحه اخلاق ایشان دانست به گونهای که در سالهای دهه ۵۰ که اوج اختلافات بر سر کتابهای دکتر شریعتی بود آقای مصباح آن موقع یکی از اساتید برجسته در بحثعلوم دینی به شمار میآمدند و از همان موقع ایشان از پیشروها در بحثنقد کتب شریعتی به شمار میرفتند که البته بنده شاگرد ایشان هستم و متاسفانه باید بگویم که سیاست فرهیختگانمان را از پا انداخت.
عضو انتشارات حفظ و نشر ارزشهای امام خمینی ادامه داد: در همان موقع ما میگفتیم که شریعتی درد دین دارد اما مثلا در کلاسهای قرانی که با آقای مصباح داشتیم تندیهایی از سمت آقا مصباح صورت میگرفت که در جواب عکسالعمل ما طلبهها را به دنبال داشت و در نهایت امر داور این میدان شهیدبهشتی بودند به گونهای که یک طرف دعوا آقای مصباح که از رسمیترین اساتید و مقامات آن موقع بودند حضور داشتند و یک طرف هم طلبههای سادهای مثل ما٬ که ایشان با تمام قاطعیت رای را به نفع ما میدادند و در جایی هم ابراز کردند که شریعتی یک مسئول دردمند، انسان و یک روشنفکر است که چون وقت اصلاح را هموار میبیند این مباحثرا مطرح میکند و باید بگویم داوری منحصر به شهیدبهشتی بود.
وی افزود: بهشتی پس از نیمهکاره ماندن مرکز اسلامی هامبورگ به آنجا رفت و اولین تلاشش این بود که این مرکز را بر پایه اسلام بنا کند به گونهای که اسم آن مرکز که به عنوان مرکز جمعیت ایرانیان هامبورگ بود را به مرکز اسلامی هامبورگ تغییر دادند و اولین مرکز اسلامی با مذاهب فقهی به حساب میآمد به عبارتی که حتی در میان کارمندان آنجا تمام طیفهای مذاهب اعم از شافعی، زیدی، شیعه و اهل تسنن حضورداشتند و از تمام ملیتها مانند عرب، افغانی و… در آنجا حاضر بودند و برنامههای ایشان رعایت تمام مذاهب بود به گونهای که حتی از آنها در زمان به صورت گوناگون پخش میشد و حتی ما برای ایجاد وحدت از کتب مفاتیح خیلی نامحسوس استفاده میکردیم تا وحدت در آنجا شکل گیرد.
حجتالاسلام مقدم بااشاره به مساله احیای دیالوگ در مرکز اسلامی هامبورگ که توسط شهیدبهشتی پایه گذاشته بود بیان داشت: احیای مساله دیالوگ کاری بود که بهشتی آن را درهامبورگ پایه گذاشت واین مساله تا اروپا رسوخ پیداکرد و از همه طیفی به میان میآمدند تا دیالوگ و گفتوگوی خودرا بیان کنند یعنی از مسلمانان تا مسیحیان و دیگر ادیان در آنجا رفت و آمد داشتند و همین هسته مرکزی اتحادیههای انجمن اسلامی که در دانشگاهها وجوددارند تا از حرکات و اعمال جریانچپ در آن موقع جلوگیری کنند از ابداعات شهیدبهشتی بود.
وی در پایان ابراز داشت: بهشتی هیچگاه اسیر موهومات و انحرافات نشد و مرتبا میگفت که یک عالم باید سنتشکن باشد و اندیشه ایشان توام با عقل و خرد موضوع بود که ایشان به آن اشاره داشتند و بحثهویتبخشی به خانوادههای ایرانی و اسلامی از تفکرات ایشان بود و تلاش میکردند به اقلیتهای دینی اهمیت بدهند همانطور که میگفتند مسلمانها در اروپا و غرب یک اقلیت دینی محسوب میشود.