معاون وزیر کشور دولت اصلاحات در گفتوگو با ایلنا؛
دولت بسیاری از جاها هنوز پشت در مانده است
در طول این سالها بخاطر محرومیت از احزاب و فقدان احزاب واقعی درکشور هزینه بسیاری دادهایم که ممکن است ادامه این وضعیت٬ دوباره فضای احساسی در کشور حاکم کند و گرفتار مشکلاتی شبیه گرفتاریهای که هنوز شاهد آن هستیم، شویم.
معاون وزارت کشور دولت اصلاحات در خصوص سیاستها و برنامههای دولت گفت: هنوز فاقد حزب و یک سازمان منسجم هستیم که مسائل جامعه را الویتبندی، ساماندهی، جریانسازی کند که این خود مشکل بزرگی است.
سیدمحمود میرلوحی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا از محرومیت از احزاب و فقدان احزاب واقعی و هزینههای ناشی از آن سخن میگوید و اعتقاد دارد در حوزه داخلی٬ مشکلات فراوانی وجود دارد٬؛ خصوصا در فضا و شرایطی که دولت رقبایی دارد که در عین بودن در اقلیت٬ ابزارهای اکثریت را در دست دارند.
پاسخهای سیدمحمود میرلوحی به خبرنگار ایلنا به این شرح است:
دولت در طی یکسال و چندماه اخیر بیشترین انرژی خود را صرف مذاکرات در حوزه سیاست خارجی کرده است و در مقابل ما با یک نوعی بیبرنامگی پیرامون شرایط داخلی به ویژه در حوزه کاری وزارت کشور از جمله بحثنشریات، احزاب و… روبهرو هستیم. ارزیابی شما از این وضعیت چیست؟
لازم است نکتهای تاکید کنم؛ ما در طول این سالها بخاطر محرومیت از احزاب و فقدان احزاب واقعی درکشور هزینه بسیاری دادهایم که ممکن است ادامه این وضعیت رویهای مانند دوره آقای احمدینژاد را ایجاد کند و دوباره فضای احساسی و بیراهی در کشور حاکم کند و گرفتار مشکلاتی شبیه گرفتاریهای که هنوز شاهد آن هستیم، شویم.
هرچند آقای روحانی، با تیمشان که در مرکز تحقیقات استراتژیک بودند و با هم کار می کردند، تعاملی از نیروهای بسیار خوب را شکل دادهاند، که این مسئلهآسیبها را به حداقل میرساند اما باید بدانیم هنوز فاقد حزب و یک سازمان منسجم که مسائل جامعه را الویت بندی، ساماندهی، جریانسازی کند٬ هستیم. که این خود مشکل بزرگی است.
در مسئله سیاستخارجی؛ تیم مذاکرهکننده تیم خوب و باتجربهای است و از اعتبار و موقعیت مناسب در بین همه جناحها برخوردار بوده است. مقام معظم رهبری نیز حمایت همهجانبه از این تیم داشت چراکه به خوبی توانستند عمل کنند، اما در حوزههای دیگر متاسفانه خلاف آن را شاهد بودهایم٬ هرچند ما هم انتظار آن را نداریم که یکشبه همه چیز درست و معقول شود.
بنابراین امروز در حوزه داخلی٬ مشکلات فراوانی وجود دارد. خصوصا در فضا و شرایطی که دولت رقبایی دارد که هرچند اقلیت هستند ولی ابزارهای اکثریت را عملا در دست دارند. علاوه بر این ابزارها٬ برخی نیروهای نظامی نیز درگیر مسائل سیاسی شدهاند و شرکتهای بزرگی ایجاد شده است که دولت نیز تا به امروز نتوانسته اینگونه شبکههای اقتصادی را شناسایی کند یا با آن برخورد کند. اینگونه شبکهها قدرتی دارند که حتی در بررسی مفاسد و اختلاسهای صورت گرفته محدویت ایجادکردهاند. به عنوان یک دغدغه جدی باید بگویم دولت هنوز در بسیاری از جاها پشت در مانده است.
دراین وضعیت متاسفانه در وزات کشور هم اوضاع به همین منوال است، کسانی در این حوزه فعالیت میکند که دغدغه NGO، احزاب و… را ندارند بنابراین دوستانه باید بپذیریم این سهم مجلس در دولت است و آنها اینطور میخواهند.
به نظر شما اصلاح طلبان چه برنامههای را باید در مقابل حرکات و تحرکات جدید جریان رقیبت که درجهت وحدت و انتخابات انجام داده اند داشته باشند؟
بحمدالله شرایط امروز ما بسیارمطلوب است؛ در یک جمله بیان کنم قدرت جاذبه داخلی نیروهای اصلاحطلب را کنار هم قرار داده است نه امکانات و قدرت بیرونی، که این یکی از مزیتهای اصلاح طلبان است؛ در مقابل ما تجربیات مختلف از جمله سال ۸۴ را داشتهایم و دیدیم بخاطر تفرقه و تعدد کاندیداها چه اتفاقی افتاد و تجربه سال ۹۲ هم نشان داد که به واسطه همکاری توانستهایم در بدترین شرایط که ضربههای سهمگینی بر ساختار اصلاحطلبی وارد شده بود؛ آقای هاشمی رد صلاحیت شده بود، آقای خاتمی از اول برای حضورشان شرایط فراهم نبود، احزاب ما محدود بودند، اما با مدیریت آقای هاشمی و خاتمی نتیجه خوبی ایجاد شد.
این تجارب به ما میگوید باید ادامه دهیم و در این راه از تفرقه فاصله بگیرم٬؛ تعاون و همکاری را استراتژی خودمان قراردهیم. منظور من از همکاری، همکاری بخشنامهای نیست بلکه باید همکاری براساس اسلوبهای جامعه، نوعی خرد جمعی و مدیریت منسجم ایجاد شود.
در این وضعیت شرایط خوب و تدارک مناسبی دیده شده است تا این نوع مدیریت ایجاد و انسجامبخشی فراگیر در جریان اصلاحات و در سطوح مختلف شکل بگیرد. در این مسیر اطلاع دارم در مناطق و حوزههای انتخابیه نوعی تقسیم وظایف صورت گرفته تا بتوانیم برای انتخابات آینده مجهز، بینقص و جامع عمل کنیم تا از آسیبهای محتمل و پراکندگی تصمیمات به دور باشم.
جریان مقابل سعی خواهد کرد با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد٬ برنامههای جریان اصلاحات مختل کند و اجازه ندهند افراد مورد نظر اصلاحطلبان در صحنه حضور داشته باشند. اصلاحات برای عبور از این موانع چه برنامهای باید داشته باشد؟
هنر اصلاحات در کشور این بوده است که توانسته در فضای باز و رونق کار کند، و هم تجربه هشت سال گذشته را دارد که فضا بسیار بسته، رهبران و فعالان اصلاحطلب نتوانستند راحت حرفهایشان را بزنند که با همین وضعیت توانستهاند بیشترین تاثیرگذاری را در صحنه سیاسی داشته باشند که نتیجه آن را نیز دیده میشود.
لذا ما میدانیم و قبول داریم مسیر هموار نیست و کار سخت است اما هنر اصلاحات باید این باشد که به جهت ریشهها، ظرفیتها و هوادارانی که دارد بتواند از موانع عبور کنید.
وقتی استراتژی ما روشن باشد و بدانیم چه میخواهیم٬ به راحتی میشود این از مانع عبور کرد. فکر میکنم همانطور که در انتخابات گذشته اصلاحطلبان دلسوزانه، مدبرانه و مسئولانه تصمیم گرفتند٬ در صحنههای سیاسی دیگر هم باید دلسوزانه و مسئولانه عمل کنند چراکه کسی نمیتواند نسبت به مشکلات موجود در کشور بیتفاوت باشند؛ مسئولانه یعنی اینکه نمیشود از زیر این اوضاع شانه خالی کرد مانند کاری که در سال ۹۲ شکل گرفت؛ اگر آقای هاشمی نتوانستند حضور داشته باشند٬ همچنان تلاش کردیم و از کسی حمایت کردیم که در احزاب اصلاحطلبان نبود چراکه نگاه ما حضور کسی بود که میتوانست منافع ملی را تامین کند و کشور را از بحران خارج کند که این موضوع تا حدودی عملی شد.