آیتالله هاشمی رفسنجانی:
ظالمان خیال میکنند قدرتشان تمام شدنی نیست
آدمهایی هستند که وقتی میرسند به قدرت، مست میشوند و از آنکه رخنهای در قدرتشان بیفتد؛ میترسند. همیشه همینطور بوده و هست.
آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سخنانی صریح در ماه محرّم امسال، تاکید کرد: جایگاه مظلوم و ظالم را باید حضرت اباعبدالله(ع) برای تاریخ روشن میکردند که در اوج فداکاری کردهاند. کسانی هستند که خیال میکنند دیگر قدرتشان تمام شدنی نیست و میخواهند نفسکشی جلویشان نباشد؛ هر چه ببینند برایشان اهمیتی ندارد. میریزند، میگیرند، زندان میکنند، شکنجه میدهند خبرهایش را قطع میکنند، سانسورش میکنند، اجازه نمیدهند به بچههایش خبرش را بدهند. خوب اینها همه ظلمهای بزرگی است.
به گزارش ایلنا و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی، در متن سخنرانی منتشر نشده ایشان در آبان ماه سالجاری آمده است:
به این آیه شریفه توجه کنید در قرآن سوره نساء، «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الی من ظلم»، این آیه هر کلمهاش واقعا یک درس جداگانه است.
اولین درس این آیه٬ آن است که خدا اصولا دوست نمیدارد، شما حرف بد، زشت و اذیت کننده و آزاردهنده بگویید و جامعهای را، فردی را خانوادهای را، آزار بدهید. حالا وقتی که حرفی خدا به گفتنش راضی نیست، نتیجه عملش که دیگر معلوم است.
البته این جمله اول این آیه استثناء هم دارد که مهم است من میخواهم اینجا درباره استثنای آن حرف بزنم، استثناءاش این است، «الی من ظلم»، این فقط مظلوم است که حق دارد علیه ظالم صدایش را بلند کند. این جهر بالقول است، لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الی من ظلم جهر بالقول سوء. «جهر بالقول» در جلسات خصوصی در رابطه افراد با هم آنقدر گناه ندارد، گناه زیاد اینکار زمانی است که انسان با صدای بلند در رسانهها، آنهم در رسانههایی که میلیونها نفر میتواند مستمع داشته باشد، آبروی کسی را ببرد یا در رابطه با کسی بد بگوید.
این یک درس جهانی است از خدای جهان، هر کس بخواهد ظلم بکند، خداوند آن را مباح کرده که برای کشف ظلم او برای نشان دادن و افشا کردن کار زشت او انسان صدایش را بلند بکند به هر نحوی که راهش را دارد یا امکانش را دارد یا به هر حال برنامه این نبود که یک ظلمی بشود و بعد هم در تاریخ گم بشود.
باید کاری بشود که هیچ وقت در هیچ قسمتی از تاریخ این ظلم نتواند توجیه بشود که کسی بگوید این ظلم توجیه دارد. این صحنههای آخر ماجرای کربلا اوج فداکاری امام حسین(ع) است. برای مظلوم شدن آن نقطه اساسیاش این است که در چنین شرایطی مظلوم شدن و نشان دادن ظلم طرف حاکم آنجا اصل کار است که مردم ببینند آن جریان حاکم چقدر ظالم است و ببینند این کسانی که از آنها دفاع میکنند، چقدر مظلومند. این را باید حضرت اباعبدالله(ع) برای تاریخ روشن میکردند که کردهاند.
همیشه احمقانهترین و شنیعترین٬ کار را ظالمان میکنند؛ ببینید اینها کسانی هستند که خیال میکنند دیگر قدرتشان تمامشدنی نیست و میخواهند نفسکشی جلویشان نباشد، هر چه ببینند برایشان اهمیتی ندارد. میریزند، میگیرند، زندان میکنند، شکنجه میدهند خبرهایش را قطع میکنند، سانسورش میکنند، اجازه نمیدهند به بچههایش خبرش را بدهند. هرچه میتوانند٬ میکنند و ابایی هم از انجامش ندارند؛ خوب اینها همه ظلمهای بزرگی است.
آدمهایی هستند که وقتی به قدرت میرسند، مست میشوند و میترسند از آنکه در قدرتشان رخنهای بیفتد. همیشه همینطور بوده و هست، ببیند حجاج این یوسف چکار میکرده و دیگران چی کار میکردند، البته حالا دیگر مدرنتر شده، ظلمها و شکنجهها و راههای خاص و شکنجههای روانی و جسمی در خیلی از جاها انجام میشود. برای حفظ قدرت، ظالم مسلط هیچ مهاری ندارد و همینجور جلو میرود تا اینکه یکدفعه زیر پایش خالی میشود و میریزد، حالا اگر مردم باشند مردم یک حکومت درستی درست میکنند و مدتی هستند ولی دوباره از داخل خود مردم یک عدهای پیدا میشوند و شروع میکنند به ویژه خواری و کارهای دیگر و به تدریج همینجورهایی که میبینید تاریخ مجدد تکرار میشود و تکرار میشود… وترکبون طبق عن طبق