در بیانیه راهبردی شماره ۱ هیات موسسان حزب ندای ایرانیان مطرح شد:
بهبود فضا و سیاستورزی در ایران نیازمند گفتوگو است
در ایران، اصلاحات گفتمانی متکی بر خواستههای تاریخی و تلاشهای سیاسی است که نقطه آغاز و تکوین آن جامعه مدنی است و بیش از هر چیز نیازمند گفتوگو و مفاهمه است و این گفتوگو بایستی تا بدانجا ادامه پیدا کند که فهم جامعه از موضوعاتی مانند آزادی، عدالت، دموکراسی، توسعه و… به هم نزدیک و نزدیکتر شود. در واقع اصلاحات و اندیشههای اصلاحی را میبایست به عنوان یک برساخته اجتماعی در گستره حوزه عمومی در نظر قرار دهیم؛ آن زمان است که دیگر نگرشهای تودهگرا بر پایه تهییج و تطمیع نمیتواند بر جامعه و سیاست حاکم شود و آینده ایرانیان را رقم بزند.
هیات موسسان حزب ندای ایرانیان بیانیه راهبردی شماره ۱ خود اعلام کرد که ما غفلت و خطای خود را در ناکامیها و شکستهای دیروز بی تاثیر نمیدانیم و نسبت به گذشته عملکرد خود دچار تحجر و جمود نیستیم.
به گزارش ایلنا، در متن این بیانیه آمده است:
اکنون که فعالیت جمعی از نیروهای هم فکر و کوشا در عرصه سیاست ایران در قالب حزب ندای ایرانیان در آستانه شکل گیری است؛ با استعانت از پروردگار یکتا و یاری جستن از او بیانیه راهبردی شماره ۱ را که حاوی نگرشها و روشهایی است که هیات موسس این حزب برای فعالیتهای آتی در نظر دارد و مقدمهای است بر اسناد آینده حزب، اعلام می دارد:
سیاستورزی و بهرهگیری از فرصتها و منافذ قانونی برای ایجاد تغییر در سطوح سیاسی و پیشبرد آرمانها و اندیشهها، بخش جداییناپذیر از هرگونه استراتژی اصلاحطلبانه است که باوجود فراز و فرودهایی که در فضای سیاسی ایران رقم خورده، همواره مدنظر اصلاح طلبان بودهاست. راهبرد سیاستورزی، بر لزوم مشارکت داوطلبانه در فرآیندهای سیاسی و تاثیر گذاری بر قدرت و اداره حکومت و اجتماع و دوری جستن از نگرشهای مبتنی بر تحریم و رکود سیاسی تاکید می کند. از سوی دیگر سازماندهی و ایجاد احزاب و نهادهای مدنی در راستای ایجاد گفتوگو و مفاهمه بر سر منافع و ایدههای گاه متضاد، برای نمایندگی کردن آنها در نهادهای قدرت، وظیفه کنشگران اصلاح طلب است.
ما معتقدیم بهبود فضا و شرایط سیاستورزی در ایران بیش از هر چیز نیازمند گفتوگو و افزایش تعاملات فردی و گروهی و شکل گیری حوزه عمومی فعال و پویاست. از اینرو بر این باوریم که استفاده از روشهایی که امکان ایجاد تنش و نزاع نسبت به آن وجود دارد، نه تنها کمکی به دموکراسی نمیکند، بلکه به دلایل فراوانی که همه از آن آگاهند و در گذشته نیز فراوان تجربه شده است به سرعت موجب تعطیل شدن سیاست ورزی قانونی و انسداد در فضای سیاسی و حوزه عمومی میشود و نتیجه آن چیزی نیست جز هر چه بیشتر به محاق رفتن آزادی و دموکراسی.
تجربه انتخابات ۹۲ پیامهای فراوانی داشت، یکی آنکه با وجود مشکلات فراوان و توسعه نایافتگیها، امکان سیاستورزی قانونی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی وجود دارد و کماکان صندوق رای بهترین و کمهزینهترین راه برای اصلاحات و تغییر روشهاست. این انتخابات نشان داد که با حوادثتلخ سال ۸۸ مردم ایران کماکان به صندوق رای برای پیگیری مطالبات و نشان دادن گرایشات سیاسی و اعلام نظر خود دلبستگی و اعتماد دارند؛ و در این میان بی شک تدبیر و تاکیدی که رهبر معظم انقلاب بر " حق الناس بودن رای مردم " و ضرورت رعایت امانت توسط متولیان برگزاری انتخابات داشتند؛ در حضور و اعتماد مردم و شکل گیری یک رقابت فشرده و نفسگیر تاثیرگذار بود.
واقعیت این است که در ایران، اصلاحات گفتمانی متکی بر خواستههای تاریخی و تلاشهای سیاسی است که نقطه آغاز و تکوین آن جامعه مدنی است و بیش از هر چیز نیازمند گفتوگو و مفاهمه است و این گفتوگو بایستی تا بدانجا ادامه پیدا کند که فهم جامعه از موضوعاتی مانند آزادی، عدالت، دموکراسی، توسعه و… به هم نزدیک و نزدیکتر شود. در واقع اصلاحات و اندیشههای اصلاحی را میبایست به عنوان یک برساخته اجتماعی در گستره حوزه عمومی در نظر قرار دهیم؛ آن زمان است که دیگر نگرشهای تودهگرا بر پایه تهییج و تطمیع نمیتواند بر جامعه و سیاست حاکم شود و آینده ایرانیان را رقم بزند.
ما بر این باوریم که مردم سالاری در عرصه حیات سیاسی کمهزینهترین و پرفایدهترین شیوه زندگی جمعی است که عرف بشری نیز درباره آن به اجماع رسیده است و اصلاحات، دموکراسی سازگار با دین را برای تحقق آرمانهای تاریخی ملت ایران یعنی آزادی، استقلال و پیشرفت همه جانبه ممکن و ضروری میداند و بر حاکمیت انسان بر سرنوشت خود اهتمام دارد.
آنچه که امروز این افراد را در غالب حزب نوخاسته " ندای ایرانیان " در کنار یکدیگر جمع کرده است مجموعهای از تجربیات تلخ و شیرین گذشته و آزمودن استراتژیها و تاکتیکهای متعددی است. در فضای سرد و سنگین اولین انتخابات پس از انتخابات ۱۳۸۸ یعنی انتخابات مجلس نهم که بخشی از تشکلهای اصلاح طلب، ناامید و سردرگم، چندان رغبتی برای حضور نداشتند، تدبیر، مسئولیت شناسی و دوراندیشی حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، با وجود مخالفتهای بسیاری، آغازگر دوران جدیدی برای اصلاحات و اصلاح طلبان بود؛ در یک کلام خاتمی دوباره به ما یادآور شد که راه پیشبرد دموکراسی و توسعه کشور هنوز هم از صندوق رای میگذرد.
در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که دیگر سخنی از نیامدن نبود او در قامت رهبری اصلاحات، اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی آن را به میدان آورد. پس از رد صلاحیت بحثبرانگیز آیت الله هاشمی رفسنجانی که موجب حاکم شدن موج جدیدی از ناامیدی و رکود بر فضای انتخابات شد، اینبار نسل جوان اصلاح طلب بودند که بر نومیدی غلبه کرده، دست بر زانوان نهاده و قامت برافراشتند و با محوریت سید محمد خاتمی، پروژه ائتلاف دو کاندیدا را پیگیری و توانستند زمینه گرم شدن انتخابات و انتخاب جناب آقای روحانی و استقرار دولت " تدبیر و امید " را فراهم آورند. انتظار میرفت که پس از استقرار دولت تدبیر و امید آثار وقایع پس از خرداد ۸۸ از کشور زدوده شود و از آن تجربه، چراغی برای راه آینده افروخته شود اما متاسفانه گشایش چندانی برای فعالیت مجدد احزاب اصلاح طلب صورت نگرفت و بسیاری از افراد و گروهها نیز به دلیل هزینههای فراوانی که پرداخت کردهاند چندان قادر و یا مایل به شروع مجدد فعالیتهای خود نیستند و نهادهای مربوطه نیز مساعدتی برای ایجاد گشایش در فضای سیاسی انجام نمیدهند.
موسسان حزب ندای ایرانیان که آغاز حیات و شکلگیری هویت سیاسی خویش را مرهون فضای پس از دوم خرداد ۷۶ هستند؛ در گذر از جوانی به میانسالی، باورمندی و پایبندی به اهداف و آرمانهای اصلاحطلبانه در طول این سالها را افتخار خود میدانند. فعالیت به عنوان بدنه گروههای اصلاح طلب و قرار گرفتن در محور کمپینهای انتخاباتی به این افراد تجربهای ویژه بخشیده و آنان را در پیشبرد حزب و جریان جدید سیاسی بس توانمند و پرانگیزه ساخته است.
ندای ایرانیان در فضای سیاسی این روزهای کشور بیش از آنکه به افتراقها و مرزبندیها بیندیشد در جستجوی شباهتها است؛ شباهتهایی که ما را فارغ از قومیت، جریان و نسل، حول منافع ملی کشور گرد هم آورد. از این رو برای ارتقا و بهبود شرایط زندگی و منزلت شهروندان ایران اسلامی در تمام حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین تقویت مردم سالاری و نهادینه شدن هر چه بیشتر فصل سوم قانون اساسی و پیام ۸ ماده ایی حضرت امام خمینی(ره)، بر این باور است طی کردن همدلانه این مسیر، آیندهایی روشن برای نظام و مردم در پی خواهد داشت.
ما غفلت و خطای خود را در ناکامیها و شکستهای دیروز بی تاثیر نمیدانیم؛ و نسبت به گذشته عملکرد خود دچار تحجر و جمود نیستیم. از این رو نقد گذشته نه به منظور مچ گیری و مقصریابی، بلکه برای اطمینان از عدم تکرار خطاها و افزایش کارایی اصلاحات را امری ضروری میدانیم و در تمام ناکامی ها و کامیابیها خود را شریک و مسئول میدانیم؛ از این رو بنا نداریم با نقد دیگران خود را مبرا نشان دهیم، ضمن آن که بر این باوریم که به دور از تندروی و افراط و با دوری جستن از کنش سیاسی مبتنی بر هیجانات زود گذر و با عمل تشکیلاتی قدرتمند میتوان به روندی که در سالهای گذشته توسعه کشور را مختل و هزینههایی را به طرفین تحمیل کرد، پایان داد. رویکردی که اینک از پس تجارب تلخ و سخت پدید آمده است ما را به سمتی و نقشه راهی هدایت میکند که در آن جامعه مدنی، شکل و مفهوم عینی پیدا کند تا آنجا که نسبت میان جامعه و حاکمیت، و مردم و دولت، با ارتباطی عمیق و گسترده آمیخته شود؛ جامعهای که در آن احزاب و گروههای مختلف فکری، احساس نشاط و امکان مشارکت همه جانبه پیدا کنند و نهال اعتماد همگانی را به درختی تنومند مبدل سازند و یاس و ناامیدی را برای همیشه از میان بردارند.
ما در کنار آنکه انسداد سیاسی و وجود زندانیان سیاسی را خواست حاکمیت و مردم نمیدانیم؛ معتقدیم که ایجاد محدودیت در فعالیت آزادانه سیاسی و جریدههای در توقیف، به شدت به توسعه سیاسی و اعتمادسازی عمومی لطمه میزند و هزینهای همگانی بر دولت و ملت تحمیل میکند. ما در جهان پساجنگ سرد زندگی میکنیم، جهانی که از بستر واقعگرایی، گفتمان پدید میآید و نتیجه گفتمان به پارادایم تبدیل میگردد. در فرآیندی این چنین به جای آنکه مطالبات برحق را در روشهای پر تنش تحمیل کنیم و جامعه و مردم و حاکمیت را با بحران ناخواسته روبرو سازیم، معیار حقخواهی و تجلی عینی عدالتخواهی را در مشارکت اجتماعی و صندوقهای رای دنبال میکنیم. بر این باوریم که سازماندهی نوین و شکلدادن احزاب اصلاحطلب بر مبنای نگرشها و روشهای جدید، لازمه تداوم سیاستورزی در فضای حال حاضر سیاست در ایران است. این تحلیل و تاکید بر شکلگیری احزاب نوین نه به دلیل به تعطیلی کشانده شدن احزابی است که روزگاری خود ما بدانها دل بسته بودیم و هنوز هم با احترام و ستایش از آنها یاد می کنیم، بلکه محصول نحوه نگرش ما به سیاست ورزی اصلاحطلبانه در ایران است.
روش و نگرش ما به مبانی اصلاحطلبانه سیاست در ایران توام با تعامل، آینده نگری و مسئولیتپذیری است. همانگونه که آزادی، مسولیتپذیری را در بستر خود ترسیم میکند، بدین نکته واقف هستیم که امنیت مردم و تامین منافع ملی و رجحان آن بر منافع حزبی لازمه جامعه مسوولیتپذیر و مدرن است که هم میخواهد پاسدار فضیلتهای ملی و دینی باشد و هم پیشتاز عرصههای تجددخواهی. ما فرزندان نسل انقلاب و ایثار و حماسه هستیم. به یاد آوریم آن هنگام که پدران و نیاکانمان چگونه با همدلی و مشارکت، استقلال ایران را برای ایران به ارمغان آوردند و چگونه آزادی را با خون و تلاش خود متجلی ساختند. آری مهمترین ضرورت امروز حرمت نهادن به اندیشهها و احترام گذاردن به برداشتها وسلیقههای گوناگون است. میراثتاریخ و تمدن و فرهنگ ایران عینیت بخشیدن به اخلاق در سیاست و همگانی سازی اخلاق در جامعه است..
ما عمل تشکیلاتی خود را بر پنج اصل واقع گرایی، صبوری، انضباط، اجماع و تعامل بنا نهادهایم و به آن پایبندیم و در این مسیر گام بر می داریم.
ما واقعگرایانی هستیم که به مناسبات حقوقی در نظام جمهوری اسلامی واقف بوده و پتانسیلها، محدودیتها و فرصتهای موجود را شناخته و با ارزیابی همه این ملاحظات به این نتیجه رسیدهایم که جز در سایه تعامل با نمایندگان تفکرات مختلف، جلب اعتماد صاحبان قدرت و فعالیت اصلاحی مسالمتآمیز در چارچوب نظام جمهوری اسلامی نمیتوان تغییراتی پر ثمر، کمهزینه و ماندگار انجام داد که خیر آن به کشور و آحاد مردم برسد.
ما با آموختن از گذشته معتقدیم صبوری میبایست بخش جداییناپذیر از عمل اصلاحطلبانهمان باشد و به دور از هیجانات زودگذر از آزادی، دموکراسی و حقوق مردم دفاع کنیم. ایجاد تغییرات سریع و عمیق نه ممکن است و نه پایدار. بلکه برای هر اصلاح و هر تغییری باید عناصر مختلف با تاکید بر ارتباط متقابلشان تغییر و اصلاح یابند.
انضباط تشکیلاتی و پایبندی به اصول و قواعد و تعهدات خود در مقابل سایرین و بارنکردن هزینه رفتارهای فردی بر دیگر اعضا میبایست سرلوحه عمل حزبی باشد. بر این اساس حزب و اعضای خود بر اساس تعهد و تکالیف متقابل فعالیت خواهند کرد؛ قواعد کار را رعایت و نسبت به برنامههای حزبی وفادار خواهند بود.
ما معتقدیم به اجماع رسیدن در امور، هنری است که میبایست در کنار رقابتهای سیاسی و انتخاباتی سرلوحه روابط بین حزبی و در ارتباط با نهادهای قدرت و نیروهای سیاسی قرار گیرد. اینکه در کشوری که مدعی تبدیل شدن به قدرت اول منطقه ای است بر سر ابتدایی ترین مفاهیم و روشها اختلاف نظرهایی بس عمیق وجود داشته باشد قطعا زیبنده و کارساز نیست.
بر این باوریم که تعامل جزء لاینفک سیاستورزی منطقی در ایران است؛ با تعامل و گفت وگو میتوان هم از منافع حزبی دفاع کرد هم از میزان تنش در رقابتهای سیاسی کاست، ضمن آنکه به شفافسازی مواضع و اهداف پرداخت. ایجاد فضای رعب سیاسی برای گروههای رقیب و بیم نابودی در صورت شکست انتخاباتی، سمی مهلک در مسیر دستیابی به دموکراسی و حاکمیت رای و نظر مردم است.
در این مسیر که اکنون در آغاز آن هستیم جز لطف لایزال خداوند مهربان و یاری و اعتماد دوستان همفکر و همیشه همراه که در سرد و گرم رقابتهای سیاسی در گذشته همراهیمان کردهاند به چیزی دل خوش نداریم. ما آرمانهای انقلاب اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را چون سرمایه ایی گرانسنگ صیانت کرده و بر پیروی از امام راحل و تبعیت از رهبری معظم انقلاب تاکید میکنیم و به روح شهدا و کسانی که برای سربلندی این مملکت جان خود را خالصانه فدا کردند درود میفرستیم. برای پیمودن این راه دستان مهربان و یاریگرتان را به گرمی میفشاریم و نسبت به انتقادها و نامهربانی هایی که در این مدت کوتاه، کم از آن بهره نبردهایم صبوری پیشه میکنیم و معتقدیم که گذشت زمان بسیاری از مشکلات و بیمها را مرتفع، منتقدان را به همراه و دشمنی را به دوستی بدل خواهد ساخت.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت، وما توفیقی الا بالله، علیه توکلت والیه انیب.
هیات موسسان حزب ندای ایرانیان