مرعشی در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا: / بخش اول /
روحانی نتوانسته جمعی از رایدهندگان به خود را در صحنه نگه دارد
روحانی در ارتباط گرفتن با مردم از وزرای خود جلوتر است / در برخی موارد در سیاست داخلی دولت روحانی از معدل رایدهندگان فاصله گرفته است / " مخالفین نمیگذارند " یا " ما نمیتوانیم " دو روی یک سکه ناکارآمدی است / دستاوردهای روحانی در شکستن تابوها در سیاست خارجی ایران را نباید دستاورد کمی تلقی کنیم.
حسین مرعشی از فعالانِ سیاسیِ اصلاحطلب و سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی است. او که نماینده دورههای پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی بوده است در دولتهای سازندگی و اصلاحات نیز در پستهایی همچون استانداری کرمان و ریاست سازمان میراثفرهنگی حضور داشته است.
با حسین مرعشی در محل خبرگزاری ایلنا به گفتوگو در مورد عملکرد دولت نشستهایم که بخش اول آن را در ذیل میخوانید:
***ارزیابی شما از عملکرد یکساله دولت روحانی در هفته دولت چیست؟
به طور کلی ما در اداره کشور و اقتصاد و همه عرصهها با یک ساختارهای نامناسب مواجه هستیم و حتی بهترین دولتها هم نه تنها در یک سال بلکه در دوره اول خود هم نمیتوانند آثار خدمات و فعالیتهای خود را آشکار کنند و این یک مشکل ساختاری در ایران است. اصلاح ساختارها هم زمانبر است. یعنی ما اگر حتی خوشبین باشیم، یکسال خیلی دوره کوتاهی برای ارزیابی نتیجه اصلاحات ساختاری خواهد بود.
دولت روحانی با مسالهای مواجه است و آن اینکه در طول ۸ سال گذشته با شتاب بسیار زیادی بر مشکلات ساختاری کشور اضافه شده است. عامه مردم از دولت انتظار دارند که گشایشی در زندگیشان اتفاق بیفتد و بتوانند مخارج و درآمدشان را با یکدیگر تنظیم کنند.
در کشوری که در طول ۴۵ سال گذشته همواره با تورم بالای ۱۵درصد مواجه بوده است، با سیاستهای یکساله نمیتوان این تورم را پایین آورد. به ویژه اینکه در دوره قبل از تصمیمات غلط،،، استثنایی و غیرقابل فهم، تورم به ۴۰ درصد و رشد اقتصادی به منفی ۷ درصد رسید.
یکی دیگر از مشکلات امروز کشور ما بحثاشتغال است به گونهای که یکسری از نیروهای تحصیلکرده ما امروز بیکار هستند. متاسفانه دولت و سازمانهای وابسته آن امروز از مازاد نیروی انسانی رنج میبرند. شخص بندهسازمان میراثفرهنگی و گردشگری را با ۱۸۰۰ نفر پرسنل به مشایی تحویل دادم و اخیرا نجفی به بنده گفت که این آمار به ۸۵۰۰ نفر رسیده است.این معضلی است که در تمام دستگاههای دولتی وجود دارد و برای دولت مشکلاتی را ایجاد کرده است.
اگر دولت بخواهد این نیروها را کاهش دهد معضل بیکاری تشدید خواهد شد و اگر هم بخواهد حقوق این افراد را پرداخت کند، باید از هزینههای عمرانی کشور استفاده کند و از توسعه کشور برای تامین حقوق این حجم از نیروی انسانی صرفنظر کند.
نتیجه کار احمدینژاد در بحثهدفمندی یارانهها این شد که امروز باید دولت دو برابر بودجه عمرانی کشور به خانوارها پرداخت کند.
در واقع یک و نیم برابر مالیاتهای دریافتی باید به خانوارها بازگردانده شود. حتی اگر برای این مساله راهکارهایی وجود داشته باشد و دولت هم بتواند سریعا عمل کند باز هم آثار آن در یک سال بروز نخواهد کرد.
ارزیابی بنده از عملکرد دولت این است که اولین اتفاقی که افتاده است این است که روند تخریبی که برای ریشهکن کردن همه بنیانهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ایجاد شده بود، متوقف شده و روند اصلاحی آغاز شده است. اما اینکه روحانی بتواند کشور را کاملا روی فرم بیاورد در کوتاه مدت میسر نیست.
در عرصه سیاست امر غیرقابل انکار این است که دستگاه دیپلماسی ما باید حتما به دنبال منافع ملی باشد، باید بررسی کرد که آیا منافع ملی ما این است که در منطقه یک کشور پیشتاز انقلابی باشیم یا یک کشور اقتصادی. این دو اولویت کاملا با یکدیگر متضاد است که در برخی موارد نمیتوان آنها را با یکدیگر جمع کرد.
دولت کار خود را بسیار خوب و قوی شروع کرده است. این دولت مجددا در حال به کار گرفتن نیروی کارشناس کشور است ولی در میدان بسیار سخت و پر از تضادی قرار گرفته است. ممکن است رکود تورمی را کشورهای دیگری هم تجربه کرده باشند؛ اما این رقم قطعا تورم ۴۰ درصد با رشد اقتصادی منفی ۷ درصد نبوده است. چنین موردی تاکنون در دنیا وجود نداشته است.
امروز دولت در بسته خروج از رکود به بحثصادرات پناه برده است. تحریک صادرات هم بدون کاهش ارزش پول ملی ممکن نیست، از طرف دیگر در کنار مشکلات ساختاری بهرهوری در ایران هم بسیار پایین است و نمیتوان آن را یک شبه بالا برد.
نقدی که بنده امروز به دولت دارم این است که دولت با مردم کمتر صحبت کرده و یا اینکه صحبتها کلاسیک شده است. صحبتها باید واقعی و شفاف باشد دولت باید برای مردم وضعیت کشور و اقدامات خود را باز کند. من هم مثل برخی کارشناسان معتقدم که شخص روحانی در ارتباط گرفتن با مردم از وزرای خود جلوتر است.
معاونین و وزرای رئیس جمهور نسبت به اقدامات خود کمتر صحبت میکنند. این مساله یا به این دلیل است که حجم کار آنها زیاد است و یا اینکه متوجه اهمیت افکار عمومی نیستند.
فکر میکنم که صحبت کردن با مردم و آگاه کردن آنها امروز یک وظیفه مهم است. امروز نباید مردم را به سمت و سویی ببریم که آنها انتظار داشته باشند که مسائل واقعی کشور انقلابی حل شود. اگر ما فکر کنیم واقعیتها را میتوان با راهکارهای انقلابی و با یک مصوبه دولت یا مجلس حل کرد، مسیر غلطی را به مردم داده و انتظارات آنها را افزایش دادهایم.
اصلاح امور کشور تدریجی و زمانبر است و مردم را باید به صبر و حوصله و دقت دعوت کنیم و آنها را آگاه کنیم که چه پیچیدگیهایی در راه دولت وجود دارد.
*** به اعتقاد برخی کارشکنی گروههای تندرو در کار دولت یازدهم وقفه ایجاد کرده است، نظر شما در این باره چیست؟
در جمهوری اسلامی ایران هیچگاه یک مساله تمام نمیشود. علیرغم اینکه ما در ساختار حکومتی خود رهبری را فصلالخطاب تلقی میکنیم، اما ساختار قدرت در جمهوری اسلامی به گونهای است که نه با یک انتخابات و نه با چند انتخابات تکلیف موارد مورد اختلاف در کشور مشخص نمیشود و به تعبیری استخوان همیشه لای زخم میماند.
در ساختار جمهوری اسلامی مجلس دارای اختیارات مستقل از ریاست جمهوری است و برعکس. در مورد قوه قضاییه هم همین طور است و یا به طور مثال نهادهای نظامی به رهبری وابسته هستند و در مقابل نهادی هم مثل شورای نگهبان در کشور وجود دارد که میتواند همه رشتهها را پنبه کند. آیا شورای نگهبانی که چنین قدرتی دارد مسئولیتی هم در کشور دارد؟ اگر نان و آب به مردم نرسید یا با مشکل بیکاری مواجه شدند و اقتصاد دچار رکورد تورمی شد، آیا کسی از شورای نگهبان سوال میکند؟
در دوره اصلاحات، خاتمی در دوم خرداد سال ۷۶ رئیس جمهور ایران شد، اکثر تیم مجلس پنجم مخالف خاتمی بود چون کاندیدای آنها در انتخابات پیروز نشده بود. دولت خاتمی این مجلس را پشت سر گذاشت تا اینکه مجلس ششم تشکیل شد، این مجلس کاملا هماهنگ با دولت بود اما باز هم دولت اصلاحات نتوانست سیاستهای خود را به طول کامل در کشور اعمال کند.
ما در کشور یکسری مشکلات ساختاری داریم. روحانی یا هر فرد دیگری که میخواهد در جمهوری اسلامی مسئولیتی بپذیرد، حتما این مشکلات ساختاری را از قبل شناخته است. اگر روی مشکلات شناخت داشته و با آگاهی این مسئولیت را پذیرفته است، باید راهکاری هم برای آن پیدا کند.
بنده اصلا با این دیدگاه که چون مخالفین مخالفت میکنند پس ما در اجرای کار دارای مشکل هستیم، موافق نیستم. در همه نظامهای سیاسی مخالفین وجود دارند اما مخالفتهای آنها موثر نیست در جمهوری اسلامی مخالفین اگر به نهادهای موثر دست داشته باشند، بنابراین مخالفتهای آنها تاثیرگذار میشود.
این مساله موضوع ناشناختهای برای دولتهای ما نبوده است نه برای خاتمی و نه روحانی. من معتقدم که کار در این ساختار سخت اما شدنی است. متناسب با همین مشکلات ساختاری باید کارها را پیش برد هر چند کار بسیار سخت باشد.
من نمیخواهم از این تز عمومی اصلاحطلبانه استفاده کنم و بگویم که مخالفین نمیگذارند. " مخالفین نمیگذارند " یا " ما نمیتوانیم " دو روی یک سکه ناکارآمدی است.
***نظر شما به طور کلی در مورد هجمههایی که به دولت روحانی وارد میشود، چیست؟
به نظر من اقدامات افراطیون در کشور تعیین کننده نیست. تا امروز روحانی با رهبری که نهاد کاملا موثر و تعیین کنندهای در سیاستهای کلان و خرد کشور هستند، ارتباط سازنده و خوبی برقرار کرده است.
جبهه پایداری در کشور عددی محسوب نمیشود که بتواند کارشکنی کند. به هر حال روحانی در سال اول ریاست جمهوری خود با اوباما تماس تلفنی برقرار کرد و با عدم کفایت سیاسی در مجلس هم روبهرو نشد و یا قوه قضاییه وی را تحت تعقیب قرار نداد. یا اینکه جان کری با ظریف گفتوگو کرد و امروز صحبت مقامات ایران با مقامات آمریکایی همچون دیگر کشورها عادی شده است. در مواردی این چنینی که روحانی با جدیت و محکم ایستاده و کار خود را انجام داده است، نه تنها آیتالله مصباح و جبهه پایداری بلکه هیچ فردی نتوانسته مانع کار او شود.
البته دولت در مواردی هم با محدویتها و مشکلاتی مواجه میشود و این حد طبیعی است امروز اوباما هم به دلیل مذاکره با ایران از سوی کنگره امریکا مورد بازخواست قرار میگیرد. اما در ساختار آمریکا این مساله پیش بینی شده است که اگر کنگره مصوبهای را گذاشت رئیس جمهور بتواند آن را وتو کند، در ایران رئیس جمهور ما چنین قدرتی ندارد با همین ساختارها روحانی مسئولیت پذیرفته به نظر من هر کجا که روحانی ابتکار به خرج داده است و روی نظر خود ایستادگی کرده است و با رهبری گفتوگو و تعامل کرده است، توانسته کار خود را پیش ببرد.
دستاوردهای روحانی در شکستن تابوها در سیاست خارجی ایران را نباید دستاورد کمی تلقی کنیم.
***به نظر شما از دولت روحانی در چه حوزهای انتظارات بیشتری وجود داشته اما این انتظارات کمتر محقق شده است؟
به نظر من نگاه روحانی در سیاست داخلی باید به جبههای که از سیاستمداران مختلفی تشکیل شده بود پیروزی او را در انتخابات ۹۲ رقم زد، پررنگتر باشد. رایدهندگان به روحانی و ائتلافی که برای پیروزی او شکل گرفت(از تشکیلات مردمی و شخصیتهای ملی) پشتوانه واقعی روحانی است.
در برخی موارد در سیاست داخلی دولت روحانی از معدل رایدهندگان فاصله گرفته است و نتوانسته جمعی از رایدهندگان را قانع کند و در صحنه نگه دارد.
مخالفین روحانی زمانی میتوانند به او ضربه بزنند که احساس کنند او دیگر آن پشتوانه مردمی و جدیت سال ۹۲ را ندارد برای همین هم است که برخی تلاش میکنند میان طرفداران روحانی و دولت فاصله بیندازند. در این زمینه هم کاملا هوشمندانه عمل میکنند در مقابل روحانی هم باید در کارهای سیاسی با متحدان خود جدیتر باشد.