خبرگزاری کار ایران

حجت‌الاسلام محسن دعاگو در گفت‌وگو با ایلنا: / بخش دوم /

آیت الله مصباح یزدی در حوزه سیاسی فردی تندرو است

آیت الله مصباح یزدی در حوزه سیاسی فردی تندرو است
کد خبر : ۱۹۳۳۰۳

این دولت مشکلی با بدنه روحانیت ندارد / جامعه ما باید جرأت نقد اندیشه سیاسی آیت الله مصباح را پیدا کند / پاسخ اندیشه را باید با اندیشه داد / اندیشه سیاسی آیت الله مصباح را قبول ندارم / عصبانیت، توهین، تهمت و تخریب و جوسازی در تریبون نماز جمعه ممنوع است / جریانی عادت کرده است که نظام را متهم به دیکتاتوری و استبداد کند.

حجت‌الاسلام محسن دعاگو امام جمعه شمیرانات معتقد است تندروی‌ها در کشور سازمان یافته است هرچند ممکن استجریانیآنها را سازمان‌دهی نکند، اما قطعاافرادیآنها را سازماندهی می‌کنند. وی با تاکید بر اینکه اندیشه سیاسی آیت الله مصباح را قبول ندارد تعبیر وی از رساله دکترای روحانی به جاسوسی فقهی را غیر منطقی و معقول دانسته و می‌گوید این حرف، از هر فردی که باشد یک سخن سخیف و نامناسب است.

متن مصاحبه ایلنا با حجت‌الاسلام محسن دعاگو به این شرح است:

***تعامل حسن روحانی با روحانیون کشور را در مقایسه با دولت احمدی‌نژاد چگونه ارزیابی می‌کنید؟

معتقدم دولت روحانی هیچ تعارضی با روحانیت ندارد. ولی باید همگرایی و همفکری خود را با روحانیون بیشتر کند. این کار اعتماد مردم به دولت را تقویت می‌کند.

این دولت مشکلی با بدنه روحانیت ندارد

برای اعتمادسازی، جلب همکاری و جذب اعتماد مردم، دولت روحانی باید تلاش برجسته‌ای را انجام دهد. ساختار دولت با روحانیت همراه و همفکر است و این دولت مشکل خاصی هم با بدنه روحانیت ندارد.

***درحال حاضر برخی، از تریبون‌های نماز جمعه حملاتی را متوجه دولت می‌کنند که در چهار سال اول دولت گذشته مشاهده نمی‌شد؟ نظرشما در این خصوص چیست؟

روحانی باید تحمل کند که از میان ۵۰۰ امام جمعه، ۴ امام جمعه هم به او انتقاد کنند. هر فردی که رئیس جمهور می‌شود، باید خود را آماده کند تا برخی از تریبون‌ها او را نقد کنند.

برخورد تند و غیرمنطقی بااین انتقادات، اثر عکس خواهد داشت. اگر تریبونی دولت را نقد می‌کند، دولت هم حق نقد آن تریبون را خواهد داشت. دولت ابزار نقد فراوانی دارد و نباید نگران داشتن تریبون برای نقد باشد. همه تریبون‌های دولت، قابلیت نقد را دارند.

به نظر من پاسخ اندیشه را باید با اندیشه داد. اگر بخواهیم اندیشه‌ای را با تندروی پاسخ دهیم، قطعا جواب نخواهد داد. روحانی باید خود را آماده کند که از تریبون‌های زیادی نقد شود و در کنار آن باید مجموعه‌های خود را برای نقد متقابل آماده کند.

***آیا به نظر شما شنیده شدن اظهارات جناحی از تریبون‌های عمومی که باید فراجناحی باشند، پذیرفته است؟

من با این همه، تریبون های زیادی را سراغ ندارم که جناحی باشد بلکه موارد بسیاری را سراغ دارم که افرادی که پشت تریبون‌ها قرار می‌گیرند، اساسا توانایی نقد را ندارند.

برخی سواد و توان نقد را ندارند و اشتباه نقد می‌کنند. دیده شده برخی افراد که پشت تریبون نماز جمعه قرار می‌گیرند تندروی بسیاری در مواضع‌شان وجود دارد. عصبانیت، توهین، تهمت و تخریب و جوسازی در تریبون نماز جمعه ممنوع است.

دولت باید برای نقد تریبون‌های مختلف نماز جمعه خود را آماده کند

دولت باید برای نقد تریبون‌های مختلف نماز جمعه خود را آماده کند. روحانی نباید انتظار داشته باشد که همه خطبای جمعه مثل او فکر کنند. همه خطبا مثل هم فکر نمی‌کنند به هر حال گرایش‌ها و سلیقه‌ها مختلف است.

روحانی باید ساختاری را طراحی کند که اگر انتقادی صورت می‌گیرد و معقول و درست است، ساختار دولت این انتقاد را بپذیرد و عملیاتی کند و به اطلاع افکار عمومی برساند. این به نفع دولت روحانی است و اگر مواردی بوده که انتقادها نادرست بود و نقد غیرمنصفانه و غیرواقع‌بینانه انجام شده است، این ساختار چگونه این تفکر را نقد کرده و آن را به افکار عمومی منتقل کند.

اگر در تریبونی تندروی می‌شود، باید به آن تذکر داد

نماز جمعه جای نقد است و نقد همه حق امام جمعه است. در هر تریبونی که تندروی صورت می‌گیرد، باید به صاحب تریبون تذکر داده شود. کار شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه همین است که اگر در تریبونی نقد غیرمنصفانه می‌شود، از طریق این شورا به او تذکر داده شود که نباید نقد از انصاف خارج شود و مغرضانه و در جهت تامین منافع جناحی خاص باشد.
به نظر من همیشه همسویی با نقد به نفع حکومت‌ها خواهد بود.

***نظر شما در مورد انتقادات صریح آیت‌الله مصباح یزدی از شخص رئیس جمهور و دولت چیست؟ آیا این نقدها را – همان طور که برخی معتقدند - در جهت تخریب و تضعیف دولت ارزیابی می‌کنید؟

حتی ۵ درصد اندیشه سیاسی آیت الله مصباح را هم قبول ندارم

به نظر بنده آیت الله مصباح یزدی، فردی عالم و شخصیتی متدین است. اما من به لحاظ سیاسی به هیچ وجه ایشان را قبول ندارم. اگر برای اندیشه سیاسی، عدد ۱۰۰ را قائل باشیم، بنده حتی ۵ درصد اندیشه سیاسی آیت الله مصباح را هم مورد قبول نمی‌دانم و معتقدم که وی دارای نگاه سیاسی و مواضع سیاسی سنجیده و منطقی نیست.

مصباح یزدی در حوزه سیاسی فردی تندرو است

به اعتقاد من ایشان در حوزه سیاسی فردی تندرو است و تندروی او هم بر منطق استوار نیست.

زمان اصلاحات وقتی آیت‌الله مصباح پشت تریبون می‌رفت، دلم می‌لرزید

حتی در زمان اصلاحات هم عده‌ای فکر می‌کردند که مواضع سیاسی آیت‌الله مصباح یزدی به نفع نظام است، اما من مخالف این عقیده بودم و هرگاه که وی برای سخنرانی پشت تریبون نماز جمعه تهران قرار می‌گرفت، دلم می‌لرزید و با خود می‌گفتم الان است که ایشان یک بهانه عالی به دست جناح موسوم به اصلاح‌طلب داده و روزنامه‌های آنها از این سوژه پر شود و اتفاقا هم همین مساله پیش می‌آمد.

وی در یک سخنرانی خوب و منطقی، چند شعار تند و غیرمنطقی می‌داد و برخی حرف‌های تند می‌زد که این حر‌ف‌ها به تیتر اول روزنامه‌های اصلاح‌طلب تبدیل می‌شد. در حالی که شعارهایی مثل «زبانت بریده باد» و «قلمت شکسته باد» بر پایه هیچ منطقی استوار نیست.

جامعه ما باید جرأت نقد اندیشه سیاسی آیت الله مصباح را پیدا کند

البته بنده در مقاطعی که مشاهده کردم به ایشان ظلم می‌شود، توهین به آیت‌الله مصباح را تحمل نکرده و از وی دفاع می‌کردم و هر گونه اهانت به وی را اکنون هم محکوم می‌کنم. به اعتقاد من ما حتی اندیشه تند را هم باید تحمل کنیم و تلاش کنیم تا آن را به درستی به چالش بکشیم.

احترام عالم دینی باید حفظ شود اما در کنار آن جامعه ما باید جرأت را پیدا کند که حتی اندیشه سیاسی آیت الله مصباح را در صورت در برداشتن مواضع تند و غلط، نقد نماید.

تعبیر از رساله دکترای یک فرد حوزوی به جاسوسی فقهی یک سخن سخیف است

این سخن که به فردی بگوییم رساله دکترای شما که در خارج از کشور ارائه شده، حاوی مباحثفقهی بوده و او را جاسوس قلمداد کنیم، مانند آن است که بگوییم کسانی که در نماز جمعه سخنرانی می‌کنند، در خلال مباحثشان، اطلاعات فقهی زیربنایی نظام را برملا می‌کنند که مورد استفاده دشمنان ما در خارج از کشور واقع می‌گردد.
تعبیر از رساله دکترای یک فرد حوزوی به جاسوسی فقهی، انصافا منطقی و معقول نیست. این حرف، از هر فردی که باشد یک سخن سخیف و نامناسب است.

***آیت‌الله مصباح اخیرا عنوان کردند که باید از برخی عمامه به سرها که مسئولیتی هم در نظام دارند پرسید که شما دین‌تان را از انگلیس گرفته‌اید یا فیضیه. چقدر این سخن را به جا و درست می‌دانید؟

دینی که فیضیه ارائه می‌دهد، مبتنی بر اکراه و اجبار نیست

من اینگونه پاسخ این سوال را می‌دهم؛ این فرد، دین خود را از فیضیه گرفته است. منتها همان گونه که خداوند متعال فرموده، دینی که فیضیه ارائه می‌دهد، دین مبتنی بر اکراه و اجبار نیست.

خدای این دین می‌گوید اگر حتی یک بخش ناچیزی از انگیزه نماز تو برای غیر من باشد، این نماز مقبول من نیست. عبادت، باید آزادانه آگاهانه و خالصانه باشد.

خدایی که اجبار و یا داشتن انگیزه غیر الهی را موجب باطل شدن عبادت مسلمان می‌داند، قطعا هیچ فردی را هم با زور به بهشت نمی‌برد.

تفکر بهشت اجباری مساله اختیار، عقل و انسانیت را زیر سوال می‌برد

خداوند نمی‌خواهد هیچ انسانی را به زور بهشتی کند وگرنه حقیقت وجودی انسان‌ها را به گونه‌ای طراحی می‌کرد که آنها را به اجبار به بهشت هدایت کند. با این طرز نگرش، مساله اختیار، عقل و انسانیت زیر سوال می‌رود.

سلب آزادی از انسان به معنی سلب هویت انسانی از او است. این سخن که اگر شما نتیجه یک فعالیت علمی را در اختیار افکار عمومی قرار دادید و دشمنان انقلاب اسلامی توانستند از آن آگاه شوند، عمل شما به منزله دادن اطلاعات به دشمن محسوب می‌شود، حرف نادرست و نامعقولی است و تفاوتی ندارد که یک نماینده مجلس و یا یک آیت الله این حرف را بزند به هر حال این سخن، نادرست است.

این حرف که می‌توان مردم را به زور به بهشت برد، سخنی است که انصافا هر فردی که آن را بیان کرده است، از روی عصبانیت و ناسنجیده آن را بر زبان آورده است. این سخن، حتی با مبانی دینی و انسانی هم سازگار نیست و هیچ کس را به زور نمی‌توان بهشتی کرد. همانطور که هیچ فردی را نمی‌توان به اجبار جهنمی کرد. انتخاب بین بهشت و جهنم مربوط به خود انسان است.

*در سال‌های اخیر گروه‌هایی موسوم به گروه‌های خودسر اقدام به حمله به شخصیت‌های برجسته کردند. به نظر شما نحوه برخورد با آنها باید چگونه باشد؟

ما جریانی تحت عنوان گروه خودسر در ادبیات سیاسی خود داریم که معمولا به گروه های غیرسازمان یافته اطلاق می شود. اما گروه‌های افراطی، تشکیلاتی سازمان یافته بوده و ریشه در جریان‌های سیاسی تندرو دارند. جریان‌های اصلی کشور - موسوم به اصلاح‌طلب و اصول‌گرا - همواره دارای عده‌ای تندرو هستند. ممکن است در بدنه این دو جریان، این تفکر وجود داشته باشد که تندروها برای پیشبرد برخی اهداف لازم هستند.

جریانات سیاسی گاهی برای تخریب و تضعیف چهره‌های سیاسی جریان مقابل خود به تندروهای خود‌شان متوسل می‌شوند.

***اما به نظر می‌رسد تخریب شخصیت‌ها از سوی تندروهای جریان اصول‌گرا در مقایسه با افراطیون اصلاح‌طلب بیشتر بوده است.

جریانی عادت کرده است که نظام را متهم به دیکتاتوری و استبداد کند

تندروها افرادی هستند که تلاش می‌کنند اساس ولایت فقیه را بر هم زده و چهره مستبدی از نظام نشان بدهند. آن هم نظامی که در چندین جا متکی بر رأی مستقیم و غیرمستقیم مردم است. این جریان عادت کرده است که نظام را متهم به دیکتاتوری و استبداد کند که بی‌انصافی هم هست. نکته قابل توجه این است به نظر من تندروی‌ها سازمان یافته است. ممکن است جریانی آنها را سازمان‌دهی نکند، اما قطعا افرادی آنها را سازماندهی می‌کنند.

گفت وگو: سعیده امیدی

ارسال نظر
پیشنهاد امروز