سردار نقدی:
آمریکایی ها ته مانده آبرو و ژست دموکراسی خود را به پای تروریست ها ریختند
انتخابات آزاد و آرام با مشارکت بالای ۷۰ درصد مردم سوریه ته مانده ی ژست دموکراسی و حقوق بشر امریکا و اروپا را به زباله دان تاریخ فرستاد و ناتوانی امریکا را بار دیگر اثبات کرد.
رییس سازمان بسیج مستضعفین تاکید کرد: انتخابات آزاد و آرام با مشارکت بالای ۷۰ درصد مردم سوریه ته مانده ی ژست دموکراسی و حقوق بشر امریکا و اروپا را به زباله دان تاریخ فرستاد و ناتوانی امریکا را بار دیگر اثبات کرد.
به گزارش ایلنا، محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به انتخابات سوریه در یادداشتی در پایگاه اینترنتی بسیج نوشت:
بعد از شکست های پی در پی استکبار از جبهه مقاومت در فلسطین و لبنان، تحلیل امریکا این بود که سوریه بخاطر تنوع قومی و مذهبی و نداشتن ایدئولوژی فراگیر، آسیب پذیرترین حلقه از زنجیره مقاومت است و به همین دلیل آمریکایی ها تصور می کردند با هجوم به این حلقه می توانند خط مقاومت را بشکنند و سپس این شکست را به لبنان و فلسطین تعمیم دهند، اما نتیجه برعکس شد.
امریکایی ها ته مانده آبرو و ژست دموکراسی و حقوق بشر خود را به پای تروریست های خشن ریختند و ضد انسانی ترین صحنه های تاریخ را در عصر رسانه در پرونده خود، نزد افکار عمومی جهان ثبت کردند.
حضور بالای ۷۰ درصد مردم سوریه، حتی آوارگان در این انتخابات، چیزی جز واکنش به این خشونت آمریکایی نبود و در حقیقت این آراء، بازتاب آراء افکار عمومی جهان است.
الان در کانون های طراحی و اتاق های فکر امریکا غوغاست. استراتژیست هایی که برای امریکا این تصمیم سازی غلط را طراحی کرده اند بهت زده شده و قدرت تحلیل این شکست را ندارند.
از یک طرف با خطر بازگشت تروریست ها به کشورهای اروپایی مواجه هستند. از سوی دیگر با آثار این شکست سنگین در تقویت جنبش بیداری اسلامی روبرو شده و از طرف دیگر تحکیم موقعیت و افزایش اقتدار بین المللی جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان سردرگمی عجیبی را در محافل نظریه پردازی امریکا پدید آورده است، که می توان آن را به سردرگمی تئوریسین های شوروی سابق بعد از شکست افغانستان تشبیه کرد.
آثار شکست آمریکا در سوریه از تسخیر لانه جاسوسی کمتر نیست، اگر در آنجا هیمنه آمریکا شکسته شد، اینجا هیمنه ی ائتلاف بزرگ آمریکا، اروپا، ارتجاع منطقه و رژیم صهیونیستی درهم شکست.
تداوم شکست های زنجیره ای ایالات متحده امریکا در عرصه بین المللی که از ناتوانی در حفظ رژیم پهلوی آغاز شده و تا سوریه ادامه یافته، از یکسو اوضاع آشفته داخلی امریکا و اروپا و از سوی دیگر نشانگر آنست که لیبرال دموکراسی به پایان راه رسیده و دیگر قدرت تحلیل شرایط را ندارد و مانند سوسیالیزم باید کنار رود و جای خود را به تفکر توانمند جدیدی بدهد.