امام حسین(ع) به دنبال معرفی اسلام برابری و مساوات بود

عضو مجمع روحانیون مبارزگفت: وظیفه امام حسین(ع) این بود که انسان‌های در خواب رفته را بیدار کند در حالی که امنیتی در جامعه وجود نداشت ایشان می‌خواستند اسلام پیغمبر، اسلام مساوات، برابری و برادری را تبلیغ کند و ارکان حکومت بنی امیه را بلرزاند.

به گزارش خبرنگارایلنا، مجیدانصاری در سخنرانی خود در حسیینه فاطمه الزهرا به مناسبت دهه سوم ماه صفر در خصوص نقش خاندان سیدالشهدا در تزلزل حکومت اموی گفت: در خصوص روشنگری حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) پس از حادثه کربلا هنوز کاری زیادی صورت نگرفته است.

وی با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم اظهار کرد: کسانی که رسالت الهی را ابلاغ می کنند از هیچ نمی‌ترسند و قرآن کسانی که با غل به بر خوف و ترس خود، این مهم را ا نجام می‌دهند، می‌ستاید.

انصاری ادامه داد: در مقطعی از زمان از اسلام اسمی بیش نمانده بود و نظا م الهی به نظام سلطنتی شاهنشاهی و ساده زیستی حاکمان جایش را به قصر خضراء داده بود. دراین شرایط از ارزشهایی همچون عدالت، آزادی، تقوی پاکدامنی، ارزش پاسخگویی‌ حکومت در پیشگاه مردم که پیامبر آن را نهادینه کرده بود، چیزی جز رعب ووحشت مردم از حکو مت باقی نمانده بود.

وی افزود: حکومت تبعیض کارش به جایی رسید که ثروتمندان بنی‌امیه برخی از مسلمان را به عنوان برده خود داغ و علامت میگذاشتند تا مشخص شود این انسان متعلق به کدام شریف زاده و وابسته به حکومت است.

وی با بیان این که چرا جامعه‌اسلامی چنین شده بود، گفت: عوامل ارعاب و سرکوب بدون محاکمه، افراد را از هستی ساقط می‌کردند. خوف و وحشتی را در جامعه اسلا می ایجاد کرده بود به طوری که زمانی که دو نفر به طور خصوصی با هم صحبت می کردند شک داشتند که طرف مقابلشان از وابستگان به حکومت هست یا خیر.

وی ادامه داد: در آن زمان حکومت بنی‌امیه امنیت اجتماعی و اخوت اسلامی را از بین برد که عامل اصلی که موجب به وجود آمدن چنین شرایطی شده بود، عامل تبلیغ معاویه بود.

وی افزود: آثار تبلیغاتی به طور کامل در دست قصر سبز دمشق بود و طبق بخشنامه بنی‌امیه‌، اطرافیان امیرالمومنین علی(ع) ‌ لعن می‌شدند.

معاون پارلمانی رئیس‌جمهورادامه داد: آنها می‌گفتند؛ هر اتفاقی که می‌افتد خواست خداست و در برابرخدا کسی حق ندارد لب بگشاید و با این منطق هر نوع جرم و جنایتی را به عنوان جبر الهی و خواست خدا مطرح می کردند.

وی با بیان این که چنین اتفاقی نیز پس از حادثه کربلا رخ داد، گفت: زمانی که ابن زیاد و امام سجاد(ع) با هم صحبت می کردند ابن زیاد به ایشان می‌گوید دیدی چگونه خدا برادر و پدرت و فامیل تو را کشت.

وی افزود: ابن زیاد به حضرت زینب(س) می گوید معامله خدا با برادرت چگونه بود؟ و حضرت زینب جواب می دهد ان قسمت که مربوط به خدا بود همه زیبایی بود، اما شهیدان کربلا شما و جلادان شما کشتند نه خداوند.

وی در ادامه به تشریح حکومت بنی امیه پرداخت و گفت: آن قدر حجم مالیات و غنایم جنگی از ایران و عراق مصر و امپراطوری اسلام آن زمان به حکومت بنی امیه سرازیر شده بود که معاویه و ابن زیاد بی حساب ثروتها را بخشش می کردند و و حرام خوری جزء زندگی آنها شده بود به همین خاطر امام حسین(ع) هرچه در روز کربلا با مبارزان بنی امیه صحبت کرد آنها نه فهمیدند و نه شنیدند زیرا شکمهای آنها از حرام پر شده بود.

انصاری اظهارکرد: اسلام آن زمان، اسلام اموی بود نه اسلام ناب محمدی و مردم شام تحت تاثیر بنی امیه و معاویه قرار گرفته بودند و ان طور به مردم القا شده بود که هر اتفاقی می افتد بر اساس اراده خداست که توسط خلیفه خدا به مردم وارد می‌شود و کسی حق‌اعتراض ندارد.

وی با بیان اینکه بخشی ازامت اسلامی‌ آن زمان از ترس جرات حرف زدن نداشتند، ‌گفت: علاوه بر ترس، بخش دیگری از مردم امام علی(ع) را نمی شناختند و حالا وظیفه امام حسین(ع) این بود که انسان‌های در خواب رفته را بیدار کند در حالی که امنیتی در جامعه وجود نداشت ایشان می خواستند اسلام پیغمبر، اسلام مساوات، برابری و برادری را تبلیغ کند و ارکان حکومت بنی امیه را بلرزاند.

وی با بیان این که جان امام سجاد باید در موقعیتها حفظ می شد، گفت: باید ایشان چیزی نمی گفتند تا در موقعیت مناسب حضرت زینبت بتواند سخنان خود را به بنی امیه مردم عرضه کند به همین خاطر امام سجاد تا مراسمی که یزید برای اتمام جنگ راه انداخته بود، هیچ گاه سخن به زبان نیاورد.