خبرگزاری کار ایران

در نشست بنیاد باران بررسی شد؛

احیاء سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور

کد خبر : ۱۳۰۸۳۵

به نظر من اشکال مهم کار ما نداشتن انسجام در شئون مختلف کلیدی اداره کشور است و این انسجام یک دستگاه کارشناسی لازم دارد که این دستگاه کارشناسی به نظر من جایگاه بی‌بدیلش، سازمان برنامه است.

در هفتاد و یکمین نشست ماهانه بنیاد باران، «احیاء سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور» مورد بحثو بررسی سه تن از کارشناسان و مدیران این حوزه قرار گرفت.

به گزارش ایلنا، در این نشست که با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی برگزار شد، جمشید انصاری - از مدیران و استانداران دولت اصلاحات و معاون پیشین سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، بایزید مردوخی - اقتصاددان و از کارشناسان باسابقه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی - و مسعود نیلی - اقتصاددان و مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور - ضمن اشاره به سابقه نظام برنامه‌ریزی در ایران، وضعیت فعلی این نهاد و راه‌های تداوم و اصلاح آن در دولت جدید را بررسی کردند.

جمشید انصاری در این رابطه گفت: در سال‌های اخیر درباره سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور بحث‌های مختلفی مطرح بوده است؛ از اقدامی که در دولت جناب آقای خاتمی برای ادغام دو سازمان امور اداری و استخدامی کشور و سازمان برنامه و بودجه و تشکیل سازمان جدید مدیریت و برنامه‌ریزی انجام شد تا تغییراتی که در وظایف و تشکیلات استانی سازمان در دوره اول دولت قبل(دولت نهم) انجام گرفت و آن تصمیمی که نهایتا هویت سازمانی سازمان را تغییر داد و در حد «معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس‌جمهور» قرار داد، درستی یا نادرستی همه این اقدامات از نظر کارشناسی همواره مورد مناقشه و بحثبوده است و هریک از این اقدامات موافقان و مخالفان خودش را داشته است.

وی افزود: با شروع کار دولت یازدهم اقدامی تحت عنوان «احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور» از سوی مجلس در دستور کار گرفت و تصویب شد. دولت نیز با پیامی که به مجلس داد، نشان داد که با این نگاه و گرایش مجلس موافق است و نوع انتصابی که برای معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی انجام شد، گرایش دولت را نشان داد که به دنبال ادغام مجدد این دو معاونت و تشکیل سازمان واحد مدیریت و برنامه‌ریزی کشور است.

انصاری با اشاره به بررسی احیای سازمان مدیریت در بنیاد باران اظهار کرد: دوستان در هیأت مدیره بنیاد باران با توجه به تجاربی که برخی از اعضای بنیاد و همین‌طور همکاران سابق این سازمان‌ها داشتند به این نتیجه رسیدند که اگر مجموعه تجارب یک بار این‌جا مرور شود و راجع به آنچه که به عنوان ادغام دو سازمان انجام شد و نیز آثار و نتایج آن و همین‌طور به ضرورت‌های ایجاد یک سازمان ستادی، زیر نظر رییس‌جمهور برای مدیریت برنامه‌های توسعه کشور، این امر ممکن می‌شود که اگر دوستان ما در دولت هم خواستند از این تجربه استفاده کنند، برایشان ممکن باشد.

معاون پیشین سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در ادامه صحبتهای خود، دلایل تشکیل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در سال ۱۳۷۸ را برشمرد و بر ضرورت وجود یک نهاد سیاست‌گذار، برنامه‌ریز و هدایت‌کننده در سطح عالی که از اقتدار لازم برخوردار باشد و دستگاه‌های اجرایی از او تبعیت کنند، تاکید کرد.

استاندار فارس، اصلاح نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری دولت را از جمله دلایل تشکیل سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی عنوان کرد و گفت: در زمان تشکیل این سازمان، دستگاه دولت یک عقبه کارشناسی مطمئن برای تصمیم‌سازی نداشت. بنابراین تصمیم گرفته شد که یک سازمان قوی و مقتدر را مدیریت برنامه‌های توسعه کشور ایجاد کنیم.

در ادامه این برنامه، بایزید مردوخی به تاریخچه سازمان برنامه اشاره و اظهار کرد: ضرورت وجود سازمانی به نام سازمان برنامه در کشور ما به دهه ۱۳۱۰ و به ویژه ۱۳۲۰ برمی‌گردد. در آن دوران بی نظمی و آشفتگی بسیار بزرگی در نظام تدبیر کشور بوجود آمده بود، به طوری که من از شادروان مهندس سحابی شنیدم که می‌گفتند در طول یک سال هفت - هشت شهردار در تهران عوض می‌شد و هیچ وزیری امید این‌که ادامه کار داشته باشد و اگر برنامه‌ای داشته باشد و بتواند این برنامه را به اجرا برساند، نداشت و آشفتگی، قانونمندی آن وضعیت بود.

این اقتصاددان و کارشناس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، به برنامه‌های عمرانی و توسعه در دوران قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد و گفت: سازمان برنامه‌ریزی و بطورکلی برنامه‌ریزی، یک نوآوری مهم در نظام ایران و جمهوری اسلامی ایران بود که تا به امروز هم این ضرورت وجود دارد. باید امروز هم یک سازمان برنامه - نه لزوماً کپی‌برداری از سازمان برنامه‌ای که داشتیم، بلکه یک سازمان برنامه نوسازی شده - را دوباره عملیاتی کنیم و به نظر می‌رسد که باید حتما یک سازمان تولید کنیم و باید نوسازی شود، یعنی با توجه به مشکلات از نو باید ایجاد شود.

وی همچنین با اشاره به برخی ایرادات سازمان برنامه در دوره فعالیتش، تاکید کرد: باید برای استفاده از درآمدهای نفتی در کارهای عمرانی و توسعه‌ای در نوسازی سازمان برنامه فکر اساسی شود. نمی‌توان گفت که ما بدون اتکا به درآمد نفت بتوانیم این اقتصاد را اداره کنیم؛ بویژه مشکل‌ترین و مبرم‌ترین مشکل در اداره خود دولت خواهد بود، زیرا امکان تامین چنین هزینه‌ای از محل مالیات و… نیست. در این شرایط نوسازی سازمان برنامه‌ریزی این است که معایب آن کاملا برطرف شود.

مردوخی اضافه کرد: عجله نباید کرد و از نظرات همه دستگاه‌های اجرایی فعلی، دولت فعلی و مردم زیر نفی و ذی‌صلاح حتما برای بازسازی باید استفاده شود و در ادغام دو دستگاه خیلی اصرار نشود، چون از این ادغام تجربه خیلی خوبی نداشتیم. من یقین دارم که برای سازمان امور اداری و استخدامی وظایف خطیر امروزی و جهانی مطرح است که باید به آن بپردازیم. این سازمان در ذیل سازمان برنامه‌ریزی که کار بودجه و برنامه را انجام می‌دهد، احتمالا خیلی توانمند نخواهد بود و خیلی نخواهد توانست کارش را انجام بدهد.

این اقتصاددان و کارشناس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در پایان صحبت‌های خود اظهار کرد: در سازمان برنامه‌ریزی نوسازی شده، فقط یک اداره کل باید وجود داشته باشد که با سازمان امور اداری و استخدامی اتصال داشته باشد تا بین پیش‌بینی‌های تشکیلات اداری دولت، نیروی انسانی دولت و اعتبارات جاری که دولت باید برایشان اختصاص دهد، هماهنگی برقرار کند.

بر اساس این گزارش، در ادامه این نشست، مسعود نیلی - اقتصاددان و مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور - در سخنانی، اظهار کرد: ابعاد مشکلات بسیار بسیار بزرگ و ظرفیت کارشناسی که در دولت وجود دارد برای این‌که بخواهد به آن مشکلات بپردازد بسیار محدود است و این ممکن است تبدیل به مشکل شود. این ظرفیت کارشناسی مربوط به سازمان برنامه نیست و مربوط به همه توان دولت می‌شود ولی در رأس آن، بحثتوان کارشناسی و قابلیت‌های خود سازمان در پرداختن به مشکلات است.

وی با اشاره به تاریخچه سازمان برنامه از دوران پیش از انقلاب، تصریح کرد: اگر بخواهم کل فعالیت‌های سازمان برنامه را در طول سال‌های قبل از انقلاب بگویم، مثال‌های متعدد وجود دارد که یکی از بارزترین آنها، تغییر مبنای تاریخ از شمسی هجری به پایه تاریخ شاهنشاهی بود که سازمان برنامه با این کار صراحتاً مخالف و دلایل کارشناسی خود را ارائه کرد. نظرات کارشناسی سازمان برنامه در سال‌های قبل از انقلاب، نظرات مستقل با یک دید آینده‌نگرانه بوده؛ البته با همه ضعف و قوت‌هایی که وجود داشته است. این تصور که در بعد از انقلاب در کشور ما شکل گرفت که سازمان برنامه طراح سیاست‌هایی بوده که در زمان شاه اجرا می‌شده است، اسناد کارشناسی و مستندات این را تایید نمی‌کند که من در این زمینه در حال انتشار کتابی هستم.

نیلی به فراز و فرود سازمان برنامه در دوران پس از انقلاب اشاره کرد و در بخش دیگری از صحبت‌هایش افزود: اگر سبک مدیریتی رئیس دولت، سبک مدیریتی اتکا به توان کارشناسی نباشد، سازمان برنامه یک دستگاه مزاحم هست. اگر هم متکی باشد یک دستگاه لازم و ضروری است که باید برای هر موضوعی تحلیلی داشته باشد و نظرش را ابراز بکند و بعد براساس آن تصمیم گیری شود.

وی اضافه کرد: اگر می‌خواهیم در مورد آینده سازمان برنامه فکر کنیم، به نظر من نقش اصلی‌اش این است که کیفیت تصمیم‌گیری‌های کلیدی و بویژه لایه کاملا اصلی تصمیمات کشور را ارتقا ببخشد. به نظر من اشکال مهم کار ما نداشتن انسجام در شئون مختلف کلیدی اداره کشور است و این انسجام یک دستگاه کارشناسی لازم دارد که این دستگاه کارشناسی به نظر من جایگاه بی‌بدیلش، سازمان برنامه است.

مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور با بیان اینکه " بر اساس همین دیدگاه بود که برنامه سوم تدوین شد "، خاطرنشان کرد: کار برنامه این نیست که جدول تخصیص منابع درست کند؛ برنامه کارش این است که اصول اداره کشور و جهت‌گیری‌های اصلی تخصیص منابع را بتواند تعیین کند؛ البته طبعاً اولویت برنامه بر روی اقتصاد زیاد است.

نیلی افزود: برنامه سوم نقطه عطفی در تاریخ برنامه‌ریزی کشور شد، از این جهت که رویکرد برنامه‌ریزی را اساساً تغییر داد و از تهیه جداول تخصیص منابع که با یک تغییر در قیمت نفت، همه چیز آن بهم می‌ریخت، تبدیل به اصول و قواعد اداره کشور شد؛ در واقع برنامه سوم، برنامه‌ای بود که در آن عدد و رقم تقریبا نیست ولی خطوطی که آنجا ذکر شده، خطوط تعیین‌کننده و کلیدی است و شاید به همین خاطر بود که برنامه سوم موفق شد در زمانی که دولت و مجلس در دو جهت سیاسی متفاوت بودند، کمترین تغییر در آن توسط مجلس داده شد و بیشترین اختیارات به دولت نیز در همان برنامه سوم داده شد. البته خود رئیس محترم مجلس آن موقع خیلی در این‌که این هماهنگی انجام شود نقش داشت ولی به لحاظ کارشناسی و محتوایی چنین چیزی بود.

وی با بیان اینکه " سازمان برنامه به لحاظ محتوایی در برنامه سوم به اوج خودش رسید "، گفت: یکدفعه بعد از تغییر دولت، نقش سازمان برنامه به عنوان کمک رئیس دولت، تبدیل به این‌ شد که پاسخ سوالات وجود دارد و دیگر لازم نیست که جای دیگری پاسخ بدهد! عملا دیگر سازمان برنامه همان دستگاه مزاحم برای تخصیص منابع شد. همان طورکه در تاریخ سال‌های گذشته هم اتفاق افتاده بود و دولت البته جرأت و شهامتش این‌ بار زیاد شد و کلاً سازمان برنامه را منحل کرد. اتفاقی که بعد از انحلال افتاد این بود که سازمان برنامه وظایفش باقی ماند اما اعتماد به نفس و جایگاهش از او گرفته شد و در نتیجه کارشناسان و مدیرانی که در سازمان برنامه بودند، یا از سازمان رفتند یا بازنشسته شدند؛ در نتیجه این سازمان یک سیر به سوی تحلیل رفتن را عملا دنبال کرد.

این اقتصاددان با بیان یانکه " امروز از یک طرف یک کار علمی و پژوهشی لازم است تا گذشته سازمان برنامه آسیب‌شناسی شده و برای آینده آن نیز جایگاه مناسبی طراحی شود "، تاکید کرد: این کار حتما باید انجام شود و نیازی به عجله نیست، بلکه باید با صرف وقت و آرامش این کار را انجام داد.

نیلی در پایان با اشاره به نظرات مختلفی که درباره احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی وجود دارد، تصریح کرد: ابتدا باید به این مساله بپردازیم که تصویر ما از آینده سازمان برنامه چیست و نقشه راه آن چقدر است تا یک سازمان با حداقلی از قابلیت‌ها ایجاد شود؟ فکر می‌کنم اتفاق نظر داریم که این سازوکاری نیست که در یک سال و دو سال انجام شود و باید اندیشید که در این فاصله برای پرداختن به مسائل کشور چکار باید کنیم تا بتوانیم به نتیجه برسیم.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز