سردار حسین علایی تشریح کرد:
نقش آمریکا در آغاز و ادامه جنگ تحمیلی
امریکا و شوروی فکر کردند باید در جنگ ایران و عراق مداخله جدی تری داشته باشند و در این راستا دیدارهایی بین ریگان و گورباچف صورت گرفت. این دو کشور سیاستی را اتخاذ کردند مبنی بر اینکه جنگ ایران و عراق نه بازندهای داشته باشد و نه برندهای و برای آن ۴ مولفه طراحی کردند.
سردار حسین علایی گفت: عراقیها با استفاده از گاز خردل برای نخستین بار از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند و در آن زمان نه تنها امریکاییها به این اقدام از سوی عراق واکنشی نشان ندادند بلکه حتی ادعای ایرانیان را مبنی بر استفاده عراق از سلاح شیمیایی تایید نکردند و ایران این ادعا را تنها با فرستادن نیروهای شیمیایی شده به سازمان ملل توانست اثبات کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سردار حسین علایی در مراسمی که صبح امروز در ساختمان روزنامه اطلاعات به مناسبت هفته دفاع مقدس برگزار شد با یادآوری سالروز جنگ تحمیلی و پیروزی ایران در مقابل ارتش عراق گفت: یکی از موضوعات مهم که در بررسی این مساله باید به ان پرداخته شود نوع رفتار کشورهای بزرگ غرب و شرق و منطقه با جنگ عراق علیه ایران است به گونهای که میتوان گفت رفتار آنها هم در بروز و هم در تداوم و هم در خاتمه جنگ تاثیرگذار بود.
وی افزود: یکی از کشورهایی که رفتار ان در حد بسیار زیادی جنگ ایران و عراق موثر بود امریکا بود. بسیاری معتقدند جنگ از زمانی آغاز شد که آمریکا با جنگ عراق و ایران مخالفت رسمی نکرد و حتی از این کشور به عنوان ابزاری برای مهار قدرت ایران استفاده کرد. این مسئله را میتوانم با استناد به ملاقاتی که در تیرماه با برژنسکی داشتهام عنوان کنم که آمریکا باعثزمینه سازی جنگ و اطمینان دادن به عراق به پیروزی در حمله به ایران شد.
وی افزود: با بروز جنگ امریکاییها با ۴ فروند ایرباس به عربستان به همراه خدمه اعزام کردند و به این ترتیب ۳۰۰ نفر از امریکاییها در پایگاه عربستان مسقر شده و کنترل جنگ را عهده دار شدند. از زمان مستقر شدن ایرباسها از ۹ مهر سال ۶۰ این هواپیماهای جاسوسی کار خود را در پایگاههای عربسیتان شروع کردند و اطلاعات خود را در اختیار عراق قرار دادند.
سردار علایی تصریح کرد: هنوز هم مشخص نیست که در آن سال ارتباط مستقیم بین عراق و امریکا بوده و یا خیر؟ اما گمانهزنیها بر این است که امریکا به صورت رسمی با عراق مرتبط نبوده و عربستان را واسطهای برای انتقال اطلاعات قرار داده بود.
وی عنوان کرد: بعد از اینکه مدتی از جنگ سپری شد و ایران تصمیم به باز پس گیری اراضی خود گرفت، یعنی از ماه دوم جنگ شاهد تثبیت نیروهای عراقی در زمینهای موجود در ایران بودیم و عراق دیگر نمیتوانست پیشرفت چندانی داشته باشد.
وی ادامه داد: موفقیت ایران در این عرصه این بود که اجازه ندهد عراقیها سرزمینهای بیشتری را اشغال کنند و یا حتی سرزمینهایی که محاصره کرده بودند را مانند آبادان را آزاد کرد.
وی به عملیاتی که در سال ۶۰ انجام شد اشاره کرد و گفت: عملیات طریق القدس بعداز اینکه شروع شد ایران توانست با کمک نیروهای مسلح و قدرت ملی و داوطلبانی از بین مردم، جنگ را سازماندهی کند.
سردار علایی اظهار داشت: در این بین امریکا رویکرد دیگری در پیش گرفت و آن این بود که نام عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریست حذف کرد و وقتی این اتفاق از نظر حقوقی رخ میدهد به این معنا است که امریکا قادر است اطلاعاتی را به عراق بدهد و از این زمان ارتباط عراق و امریکا به شکل اشکارتری برقرار شد.
رئیس سابق ستاد مشترک سپاه گفت: بعد از اینکه ایران عملیات فتح المبین را در فروردین سال ۶۱ انجام دادو خود را تا مرز فکه نزدیک کرد امریکاییها رسماً اطلاعات نظامی را در اختیار عراق قرار دادند و در چنین شرایطی امریکا احساس کرد، پیروزی ایران بیش از حد تصور میتواند باشد لذا برای آن برنامهای طراحی کرده و ناوهای هواپیمابر را با ۶ ناو دیگر به سمت خلیج فارس فرستاد.
سردار علایی گفت: در سال ۶۱ زمانی که ایران توانست خرمشهر را فتح کند در کنار آن توانست حدود ۱۰۰۰ کیلومتر از نوار مرزی را در اشغال خود قرار دهد و از اسفند سال ۶۲ که عملیاتهای ایران برای رسیدن به مرز و وارد کردن فشار به عراق برای خروج از سایر مناطق مرزی آغاز شد امریکا همکاری خود را با عراق توسعه داد.
وی در خصوص سوالی که عدهای درباره اینکه چرا ایران از مرز کشور دیگری عبور کرد، میپرسند گفت: این سوال از نظر نظامی اشتباه است و این اقدام دارای اشکال نخواهد بود چرا که وقتی جنگ رخ میدهد این مفهوم معنای خود را تغییر میدهد. اگر در آن زمان ایران خاک بغداد را هم میگرفت تجاوز حساب نمیشد زیرا وقتی قسمتهایی از خاک یک کشور به دست کشوری دیگر میافتد آن کشور به منظور بازگشت سرزمینهای اشغالی به سرزمین خود هر کاری اعم از اشغال سرزمین مقابل انجام میدهد.
سردار علایی همچنین به عملیات خیبر در اسفند سال ۶۲ اشاره کرد و گفت: عراقیها برای نخستین بار در این عملیات و با استفاده از گاز خردل برای نخستین بار از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند و در آن زمان نه تنها امریکاییها به این اقدام از سوی عراق واکنشی نشان ندادند بلکه حتی ادعای ایرانیان را مبنی بر استفاده عراق از سلاح شیمیایی تایید نکردند و ایران این ادعا را تنها با فرستادن نیروهای شیمیایی شده به سازمان ملل توانست اثبات کند.
رئیس سابق ستاد مشترک سپاه خاطرنشان کرد: در زمان جنگ ایران هیچگاه تحریم تسلیحاتی نشد و قادر بود از بازارهای مختلف مقداری از قطعات مورد نیاز خود را تامین کند.
وی ادامه داد: پس از آذرماه سال گذشته امریکا رسماً به تحریم سیاسی عراق خاتمه داد و این وضعیت تا سال ۶۴ ادامه پیدا کرد. در این سال با ماجرای گروگان گیری در بیروت ماجرای مکفارلین رخ داد که باعثشد تحولی در کمکهای امریکا به عراق به وجود آید.
سردار علایی اظهار داشت: از آن زمان به بعد رفتار امریکا تغییر اساسی کرد و به عراق به صورت جدی گرایش پیدا کرده و تصمیم گرفتند در مقابل ایران حمایتهای جدی خود از عراق را صورت دهند.
وی ادامه داد: بعد از آن عملیات دیگری صورت گرفت که در آن اطلاعاتی از سوی امریکا به عراق داده شد و در نهایت منجر به این شد که عملیات کربلای ۴ ناموفق بماند و عملیات کربلای ۵ با تلفات بسیاری برای ایران مواجه شود.
وی یادآور شد: این ماجرا ادامه پیدا کرد تا زمانی که امریکا و شوروی فکر کردند باید در جنگ ایران و عراق مداخله جدی تری داشته باشند و در این راستا دیدارهایی بین ریگان و گورباچف صورت گرفت.
سردار علایی گفت: این دو کشور سیاستی را از زمستان سال ۶۵ در برنامه ریزیهای خود اتخاذ کردند مبنی بر اینکه جنگ ایران و عراق نه بازندهای داشته باشد و نه برندهای و برای آن ۴ مولفه طراحی کردند.
رئیس سابق ستاد مشترک سپاه با تشریح این ۴ مولفه گفت: نخستین مولفه این بود که در جبهه جنگ به گونهای نیروی زمینی را با ساختار مهندسی بررسی کنند که امکان نفوذ ایران نباشد و دوم اینکه جنگ را به خلیج فارس بکشانند و تمام درآمد ایران از نفت را از بین ببرند سومین مولفه نیز ایجاد جنگ شهرها و ایجاد فشار روانی بر مردم بود و در نهایت آخرین مولفه آنها بر پایه گسترش به کارگیری سلاح شیمیایی هم از نظر حجم و هم از نظر تنوع بود.