سخنگوی سازمان انژری اتمی در ایلنا:
برنامه اقدام مشترک، قرارداد ترکمنچای نیست / جابجاییها در سازمان را سیاسی کردهاند
اگر راکتور تهران تعطیل شود، یک میلیون نفر از بیمارانی که بیمارهای سخت دارند و اغلب بیماران سرطانی هستند، دیگر رادیو دارو ندارند / شرکتهای زیادی از کشورهای مختلف به ایران پیشنهاد ساخت نیروگاه دادهاند.
شروع دوره ریاست جمهوری حسن روحانی مصادف با دهمین سال مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی به حساب میآید. ورود حسن روحانی در نقش رئیس جمهور ایران در شرایطی صورت میگیرد که در طول این سالها دستاورد قابل ملاحظهای در مذاکرات هستهای حاصل نیامد و تنها شاهد تحریمهای بینالمللی علیه ایران بودیم. تحریم هایی که لغو آن در صورت به ثمر نشستن مذاکرات هستهای موجب تحقق وعدههای اقتصادی دولت تدبیر و امید خواهد بود. بر همین اساس پرونده هسته ای که در ارتباط مستقیم با سیاست خارجی و اقتصاد مردم است مورد توجه جامعه کشورمان قرار گرفته و مردم با حساسیت اخبار آن را دنبال میکنند. از این رو در اواخر سال گذشته از بهروز کمالوندی، سخنگو و معاون راهبردی سازمان انرژی اتمی دعوت شد تا با حضور در ایلنا درباره آخرین وضعیت نیروگاهها، تجاری شدن صنعت هستهای، مذاکرات کشورمان با گروه ۱ + ۵ و برنامه اقدام مشترک با ما به گفتگو بنشیند.
مشروح این مصاحبه در پی میآید:
***فناوری هستهای یک صنعت نو در کشورمان است به طوری که میتوان گفت توسعه این صنعت در کشور، در ۲۰ ساله اخیر صورت گرفته است و از سویی، ایران کشوری است که از منابع عظیم انرژی فسیلی برخوردار است. همین داشتن منابع عظیمی فسیلی برای خیلی از مردم و غربیها این سوال را ایجاد کرده که چرا جمهوری اسلامی ایران با داشتن این منابع عظیم، به سمت و سوی داشتن فناوری هستهای حرکت کرده است. حال شما به عنوان سخنگو و معاون راهبردی سازمان انرژی اتمی به این سوال عمومی چه پاسخی میدهید؟
صنعت هستهای نه در کشور ما بلکه در دنیا نیز یک صنعت نو و جدیدی است و شاید بیش از شصت هفتاد سال عمر نداشته باشد. من اعتقاد دارم وقتی درباره مسئله هستهای حرف میزنیم نباید آن را فقط در انرژی ببینیم، بلکه باید آن را یک صنعت بدانیم. صنعت هستهای یک تکنولوژی فاخر و پر ارزشی است که چند حوزهای و چند بعدی است و البته کاربردهای متفاوت و متعددی نیز دارد.
دلیل اینکه چرا ما میخواهیم صنعت هستهای داشته باشیم، بسیار روشن و واضح است. مسئله هستهای به غیر از انرژی، در سایر حوزههایی مانند کشاورزی، پزشکی و صنایع و… کاربردهای فراوانی دارد. از سویی، در مدلهای اقتصادی دنیا یکی از مهمترین مسائل، امنیت انرژی است و از سویی، منابع فسیلی محدود و اندک هستند و برای همین کشورها به سمت انرژی هستهای حرکت کردند. اگر اندکی به تحقیقات سالهای قبل بنگریم، موسسه استنفورد در سال ۱۹۷۴ میلادی تحقیقی انجام داد که نیاز ایران را تا سال ۱۹۹۴ میلادی، ۲۰ هزار مگاوات برق اتمی دانسته بود. شاید شما هم بگوئید که ایران کشوری با منابع عظیم نفتی و گازی دارد اما آمریکا و روسیه نیز از منابع نفتی و گازی برخوردارند. این حرف که ایران از منابع نفتی برخوردار است، ایرادی بود که در ابتدای مسئله هسته ای کشورمان، به ما وارد میکردند که در نیت ما تشکیک وارد کنند و ذهنیت مخاطب را اینطور شکل دهند که کشور ایران به دنبال بمب هستهای است که البته امروز نیز این نوع حرفها را با روشهای دیگری ادامه میدهند. من درباره نیاز به صنعت هستهای فقط یک مورد را میگویم و آن، این است که اگر راکتور تهران تعطیل شود، یک میلیون نفر از بیمارانی که بیمارهای سخت دارند و اغلب بیماران سرطانی هستند، دیگر رادیو دارو ندارند.
***وضعیت صنعت هستهای در ایران چگونه است؟ اینکه ما چقدر نیروگاه داریم و چقدر منابع انرژی ما توسط این صنعت تامین میشود؟
وقتی ما این صنعت را آغاز کردیم، به آن به عنوان به عنوان یک علم در درون یک آزمایشگاه نگاه میکردیم اما امروز از این مرحله عبور کرده و به مرحله صنعت هستهای گام برداشتهایم و در حال گسترش این صنعت چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی هستیم و هماینک وارد فاز تجارت هم شدهایم.
*** وارد فاز تجارتی شدن به چه معناست؟
صنایعی مانند صنعت هستهای، صنایعی حمایتی هستند یعنی نیازمند حمایت دولتند، اما پس از مدتی میتوانند روی پای خود بایستند. مثلا در مورد ایزوتوپها یا اشعه گاما الان بخش خصوصی وارد شده است. امیدواریم بخش خصوصی رشد بکند تا بتواند وارد این مرحله بشویم. ما الان وارد مرحله بلوغ صنعت هستهای شدهایم. افق بلند مدت ما در سازمان انرژی اتمی این است که روزی فرا برسد که دیگر دولت کارهای هستهای انجام ندهد بلکه تنها امور نظارت و سیاستگذاریهای لازم را انجام دهد و استخراج اورانیوم و تولید سانتریفیوژ و هر فرآیند دیگری که نیاز باشد، برعهده بخش خصوصی باشد.
***آیا این مسئله واگذاری صنعت هستهای در دنیا هم اتفاق افتاده است؟
برای رقابت در عرصه بینالمللی باید صنعت هستهای به بخش خصوصی واگذار شود و این روند نیز در دنیا صورت گرفته است. برای مثال در فرانسه میبنیم که با واگذاری نیروگاههای هستهای و به طبع آن واگذاری همه امور هستهای به بخش خصوصی ۸۰ درصد از تولید برق این کشور که حدود ۸۰ هزار مگاوات برق است بر عهده نیروگاههای هستهای است. هماینک میزان تولید برق هستهای ما هزار مگاوات است و اصلا قابل مقایسه نیست. البته ما مدت زمان کمی است که وارد باشگاه هستهای شدهایم و نخستین کشور دنیای اسلام هستیم که در همه شاخههای صنعت هستهای نیروهای جوان و بومی داریم و اینها در زمانی بوده که ما با یک دوره پر از فشار تحریمها و محدودیتها رخ داده است. این همه تحریمها و فشارها برای جلوگیری از یک رقیب بزرگ بینالمللی است. شاید سوالهای مبنی بر چگونگی ادامه روند وجود داشته باشد اما همه واقف هستند که علت پافشاری ما برای دستیابی و حفظ و گسترش انرژی هستهای چیست.
***اکنون وضعیت حضور بخش خصوصی در صنعت هستهای به چه میزان است؟
اگر تنها به راکتور و نیروگاهها از فرایند صنعت هستهای نگاه نکنیم، میبینیم در اکثر بیمارستانهای کشور چشمهای از تولید اشعه وجود دارد و از آن استفاده میشود ولی در آینده بخش خصوصی میتواند به شکل گستردهتری وارد این حوزه شوند. ما الان یک اداره کل به نام اداره کل خصوصیسازی و برونسپاری تشکیل دادهایم که این اداره کل میخواهد به شکل منظم و برنامهریزیشده با استفاده از ظرفیتها، تواناییها و زمینههای موجود و قوانین و راهکارها را برای استفاده از بخش خصوصی تنظیم کند، زیرا صنعت هستهای علاوه بر وجود حساسیتهای داخلی، با موانع و قوانین خارجی مواجه است. از زمانی که از مواد اتمی استفاده میشود سازمان بینالمللی انرژی اتمی باید بر روی آن نظارت داشته باشد و باید قواعد بین الملی رعایت شود.
در کنار این اداره کل، اداره کل استانداردسازی سازمان انرژی اتمی تشکیل شده است. سازمان انرژی اتمی قصد دارد که نظام مهندسی سازمان و کارکنان صنعت انرژی هستهای را تشکیل دهد و پیش از خصوصیسازی فرآیند انرژی هستهای، میخواهیم فعالین و سطح فعالیت هر متخصص را مشخص کنیم تا با بازنگری در برنامهها و تشکیلات سازمان و با استفاده از تجاربشان که تاکنون در سازمان انرژی اتمی وجود دارد، چشمانداز و راههای پیشرفت این صنعت را مشخص کنیم و بتوانیم به طبع آن نیازمندیها و تواناییهای خود را مشخص کنیم.
***امروز وضعیت نیروگاه بوشهر چگونه است؟
توانایی نیروگاه بوشهر تولید یک هزار مگاوات برق است که سال گذشته به بهرهبرداری رسیده است و اکنون از حداکثر ظرفیت آن استفاده میشود.
***قضیه تعطیلی این نیروگاه چه بود؟
روز کاری در اصطلاح از ۳۰۰ روز در سال تعریف میکنند و آن ۶۰ روز مابقی مربوط به تعمیر و نگهداری نیروگاهها است و اکنون ما به این استاندارد رسیدهایم و ۳۰۰ روز در سال این نیروگاه کار میکند. هرچند مدتی است که این نیروگاه به خاطر تعمیرات تعطیل شده و پس از تعمیرات نیز به خاطر سرما و بارگذاری تا یک ماه و نیم نیروگاه برق تولید نمیکند.
***در این مدت پیشنهادی برای حضور شرکتهای بینالمللی برای حضور در ایران و ساخت نیروگاهها صورت گرفته است؟
پس از انجام دور جدید مذاکرات و ایجاد فضای بینالمللی مناسب، شرکتهای زیادی از کشورهای مختلف به ایران پیشنهاد ساخت نیروگاه دادهاند و اکنون نیز ما در حال مذاکره هستیم، البته نمیتوانیم بگوییم که چه شرکتی و از چه کشوری، اما چیزی که مهم است این است که پیشنهادهای خوبی داریم و از این لحاظ هرچه فضای رقابتی وجود داشته باشد از لحاظ اقتصادی بسیار به سودمان است.
***خود ایران و سازمان انرژی اتمی هم میتواند نیروگاه بسازد؟
ساخت نیروگاه در کلاسی همانند نیروگاه بوشهر سالها طول میکشد و اکنون چنین تکنولوژی را نداریم، اما تلاش میکنیم یک نیروگاه ۳۰۰ تا ۴۰۰ مگاواتی تاسیس کنیم و در ادامه بتوانیم نیروگاههای بزرگتری بسازیم و تا آن زمان از پیشنهاد بینالمللی استفاده میکنیم.
***اشارهای کردید به مذاکرات هستهای و من میخواهم که به این مسئله بپردازم. در طی این مدت ما برنامه اقدام مشترک را در ژنو به امضا رسانیدیم و مذاکرات فعالی نیز با گروه ۱ + ۵ داشتهایم. ارزیابی سازمان انرژی اتمی به عنوان نهادی که خود در این مسائل درگیر است در این باره چیست؟ به هرحال سازمان انرژی اتمی هم در کنار وزارت امورات امور خارجه، درگیر مذاکراتی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
وظیفه مذاکرات، برعهده وزارت خارجه است اما شورای عالی امنیت ملی و سازمان انرژی اتمی روی آن کار میکنند و در حوزههای مختلف فنی و سیاسی و رسانهای و… کارشناسان سازمان مشاورههای فنی و حقوقی خود را ارائه میدهند. با توجه به دستور کار مذاکرات که یکی از آنها، احترام گذاشتن به حقوق مردم ایران است، آنها پذیرفتند حق غنیسازی با غنای ۵ درصد ادامه یابد، حق توسعه و تحقیقات ما به رسمیت شناختهاند و دیگری نگرانیهای غرب است که ما همیشه گفتهایم این نگرانیها بیهوده است
برای نظارت و بازرسی تا زمانی که صدمهای نبینیم هیچ گونه مشکلی نداریم. ما هر کاری میکنیم تا این نگرانیها رفع میشود. مثلا میگویند آب سنگین اراک تولید پلوتونیم میکند، اما اگر این پلوتونیم بیشتر از سه، چهار هفته در درون استخر ماند دیگر به درد نمیخورد و برای آنکه از این پلوتونیم استفاده کرد، نیازمند یکسری اقدامات و تجهیزاتی است که ما آنها را نه داریم و نه میخواهیم؛ پس این نگرانیها، نگرانیهای فوریای نیست و به همین خاطر است که ما اصرار می کنیم پیش از مذاکرات اصلی، کارشناسان فنی با یکدیگر بحثکنند و تلاشمان این است بر روی کارشناسان فنی آنها تاثیرات لازم را بگذاریم و آنها را قانع کنیم تا آنها بر روی مسئولان سیاسی تاثیر بگذارند و اگر نگرانیهای آنها ساختگی نباشد تلاش خودمان را انجام میدهیم تا اعتمادسازی لازم صورت گیرد و اگر آنها وانمود به نگرانی کنند نمیتوان اعتمادسازی کرد.
***آقای کمالوندی! بعضی از منتقدان رویکرد جدید مذاکرات، این اتهام را وارد میکنند که در طی توافقات سازمان انرژی اتمی با آژانس یا طرح برنامه اقدام مشترک ژنو، ممکن است سایتها و مراکز اتمی ما تعطیل شود. ارزیابیتان از این ادعاها چیست؟
آنچه که مورد توافق قرار گرفته است، توافق نیست بلکه یک برنامه مشترک کاری است. در این برنامه، طرفین هر کدام باید یکسری از اقدامات را انجام بدهند. جنس این برنامه، از جنس این اتهاماتی که میگویند ترکمنچای است و منافع و دستاوردها را بر باد دادند، نیست. آنچه که مورد توافق قرار گرفته، این است که غنی سازی ۲۰ درصدی را که داریم، بیشتر از این تولید نخواهیم کرد. ممکن است برای بعضیها این سوال به وجود آید که چرا دیگر تولید نمیکنیم؟ جواب سوال این است که نیازی هم به این ۲۰ درصد در زمان فعلی نداریم. البته این عدم نیاز در زمان فعلی به معنای نداشتن حق تولید غنی سازی ۲۰ درصد نیست. دوم این است که از این غنی سازی ۲۰ درصد موجود، نصفی از آن را اکسید و مابقی را رقیق میکنیم.
*** اکسید کردن و رقیق کردن به چه معناست؟
اکسید کردن به معنای این است که آنها را به صفحه سوخت برای راکتور تهران تبدیل میکنیم. بعضیها اینطور فکر میکنند که اکسید کردن یعنی نابود کردن و این برداشت اشتباهی است.
مصرف نهایی غنی سازی ۲۰ درصد همین است و ما این پروسه را تسریع بخشیدهایم. رقیق کردن به معنای از بین بردن نیست چرا که ما دوباره میتوانیم آن را به حالت اول برگردانیم. پس اینکه حق غنی سازی ۲۰ درصد از بین رفته است، اتهام باطلی است.
غنی سازی ۵ درصد نیز که همچنان فیالسابق ادامه پیدا میکند. اما آنچه باقی مانده، یکسری نظارت بیشتر است که ما قبول کردیم که این ناشی از حسن نیت ما و پاک بودن حساب ماست. البته ما زیر بار یک چیز نرفتیم و آن، این بود که آمریکاییها میخواستند در تهران دفتری باشند و ما دیدیم ممکن است که این دفتر، مشکلاتی را ایجاد کند. ما به آنها گفتیم که اصلا شما هر روز بیائید نظارت کنید که این مسئله موجب ایجاد اختلاف میان آژانس با آمریکا شد، چون آژانس میگفت که نیاز به نظارت هر روزه نیست، اما آمریکایی چون میخواهند تبلیغات کنند، این حرف را میزنند.
در مورد راکتور تحقیقاتی اراک هم گفتیم که پنل و مجتمع سوخت نمیسازیم. این مثل آن است که شما در حال ساخت خانهای هستید، اما کاشی آن را نصب نمیکنید. حال میتوان چون کاشیهای آن را نمیسازید نمیتوان هم مدعی شد که روند ساخت این خانه هم متوقف شده است. ما اگر سوخت تولید نمیکنیم، میتوانیم که پودر سوخت یا قالبهای قرص سوخت را تولید کرد پس کار متوقف نشده است.
در مورد نطنز که چیزی نبوده و حق تحقیق و توسعه هم نه تنها محدودیتی را قبول نکردهایم، بلکه سانتریفیوژ آی. آر ۸ را که ظرفیتش حداقل ۱۵ برابر سانتریفیوژ نسل فعلی است، نصب کردیم. بنابراین آنچه میتوانم بگویم این است که مذاکراهکنندگان ما به خوبی کارهایشان را انجام دادهاند. حال اگر کسی بنا به مسائل سیاسی ادعاهایی دارد که میگویند این ترکمنچای است و فلان فلان، باید آنها را به انصاف و صداقت دعوت کرد. این انتقادات نه جنبه حقوقی و نه جنبه فنی دارد و فقط سیاسی است. البته این صد در صد آرمانی نیست، اما باید با روشهای عاقلانه مسائل را حل کرد. با روش داد و بیداد، مسائل نه تنها حل نمیشود بلکه حتی رژیم صیهونیستی هم بدش نمیآید.
***در این مدت نیز دبیرکل آژانس بینالمللی سازمان انرژی اتمی درباره ایران در نشست حکام گزارشی دادند. ارزیابیتان این گزارش چه بود؟
با اینکه گزارش آژانس را مثبت میدانیم، اما فکر میکنم که میتوانست بهتر از این نیز باشد. تلاش ما این است که با توجه به ارتباطات ما با دبیرکل و معاونینش، سعی داریم که گزارشهای بعدی وی مثبت باشد.
***آقای دکتر! در این مدت سازمان انرژی اتمی در کنار بحثهای فنی و مذاکره، با یکسری حواشی دیگری نیز روبهرو بوده است که از جمله اینها میتوان مسئله اخراج دانشمندان هستهای اشاره کرد. چقدر این مسئله صحت داشت و سازمان در برابر این مسئله چه رویکردی اتخاذ کرد؟
یکسری تغییرات و جابهجاییهای اندکی در سازمان صورت گرفت که این جابهجاییها، جابهجاییهای عادی و اندکی بود که صورت گرفت اما بعضیها این مسئله را سیاسی کردند.
***دلیل سیاسی کردن این مسئله چه بود؟
آنها فکر کردند که از سیاسی کردن این تغییرات اندک میتوانند چیزی عایدشان شود. این مسئله موضوع تغییر دو سه نفر در رده مدیریتی پائین و متوسط است. دانشمند هستهای هم از بحثهای مبالغه آگاهانه است که اینها دانشمند هستهای هستند. دو نفر این سه نفر کسانی هستند که تجربه کاریشان ربطی به مسئله هستهای ندارد. آن فردی که تجربه کاریش مربوط به مسئله هستهای است، یک مدیر میانی است که اختلافاتی با مدیر بالادستی خود که بسیار ورزیدهتر از وی است، داشته و نمیخواسته که با وی کار کند. آقای دکتر صالحی هم در این رابطه با این فرد چندین بار به شکل شفاهی صحبت کرد و چند بار هم به شکل مکتوب صحبت خود را منتقل داد و در آخر هم وی را به سمت مشاورت خود منصوب کرد و این حکم مشاوره به معنای ارتقای آن فرد است.
***پس اخراجی در کار نبوده است!!
متاسفانه گاهی دروغهایی گفته میشود و این از انصاف به دور است. حال اگر مسئله این سه نفر را موضوع کل صنعت هستهای و کشور تبدیل کنید، درست است؟ بارها اعلام کردهایم اگر حق کسی مورد تعدی قرار گرفته است، در درجه اول بیائید به ما اعلام کنید و بعد از آن در این کشور نهادهای بسیار مانند سازمان بازرسی کل کشور و دیوان عدالت اداری هستند، نه اینکه بحثرا رسانهها و روزنامهها بکشید. شایعات اینچنینی ضربه زدن به یک سازمان است.
گفتوگو: محمد ابراهیم ترقینژاد