یک کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری:
نگاه اجماعی در رابطه با توسعهملی و نقش روستا وجود ندارد
یک کارشناس فعال در حوزه توسعه روستایی گفت: نداشتن اجماعی در رابطه با توسعهملی و نقش روستا درآن از چالشهای جدی توسعه روستایی است، یک نفر، انرژی، دیگری راه و یکی هم عمران یا کشاورزی را محور توسعه میداند و درنتیجه نگاهی اجماعی برای توسعه روستایی وجود ندارد.
ابوالفضل میرقاسمی در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به اینکه قبل از اصلاحات ارضی، مدیریت یکپارچه و کارآمدی در روستاها حاکم بود، گفت: باوجود آنکه نظام ارباب رعیتی در روستا وجود دارد اما این مسئله در کشاورزی موجب ایجاد نظم در کشاورزی بود، زیرا مدیریت و برنامهریزی کشت با ارباب و نماینده ارباب بود. کدخدا یا ارباب مباشرانی داشت و از ظرفیت خبرگان محلی استفاده میکرد، رعیت هم فارغ از مسئله برنامهریزی و تامین نهاده و بازاریابی فقط به تولید و کشت محصول میپرداخت.
وی ادامه داد: قانون اصلاحات ارضی و قانون ملی شدن جنگلها، آن نظام مدیریت یکپارچه و پایدار را مختل کرد درحالی که نظام مدیریتی جایگزین معرفی نشد، کارشناسان ترویج دولتی هم نتوانستند خدمات و مشاوره درستی ارائه دهند، در نتیجه رعیت به حال خود رها شد!
میرقاسمی درخصوص مهاجرت روستاییان به شهرها و لزوم توجه به مهاجرت معکوس و یا حفظ روستاییان، گفت: رواج مهاجرتهای گسترده روستائیان و درنتیجه خالیشدن روستاها از سکنه، توجه برخی از مسئولین را به خود جلب کرده است در نتیجه هرکدام به نوعی سعی میکنند تا به بهبود وضعیت زندگی روستائیان کمک کنند. همچنین نگاه ترحم آمیز برخی از مراکز دولتی و حمایتی موجب رنجش روستاییان شده است.
وی درخصوص اهمیت روستا نیز گفت: تا چند دهه پیش، روستاها دارای نظام تولیدی کارآمد و مستقل بودند و حتی سهم مهمی در تامین نیازهای غذایی شهرها داشتند. اما پس از مدتی به دلیل دلسوزیهای بی مورد و مداخلات نادرست بعضی از نهادهای حمایتی، هویت و منزلت روستاها دچار آسیب شد و بعضی از روستائیان به کمکهای بیرونی و حمایتی وابسته شدند.
این کارشناس فعال در حوزه توسعه روستایی افزود: هرچند که برخی از این حمایتها با شعار ایجاد توازن و مساوات بود اما به دلیل رویکردهای بالا به پایین، دانش بومی، پتانسیلها و استعدادهای اهالی روستا، کمتر مورد توجه قرار میگرفت، غافل از آنکه روستاها از دو بعد بکر و دست نخورده بودن، وجود محیط و آب و هوای سالم که میتواند فضایی برای خلق ایده و ظهور نوآوری باشد و هم به دلیل احساس نیاز در برخی از موارد میتواند به اختراع و ابداع روشهای جدیدی ختم شود که حتی به ذهن خیلی از محققان و دانشمندان ساکن شهرها نرسد.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی نهادهای بیرونی مانند پژوهشگران مراکز علمی و تحقیقاتی، مروجین کشاورزی، افراد داوطلب یا سازمانهای مردمنهاد فعال در حوزه توسعه روستایی میتوانند فناوریهای مناسب و تجربیات موفق داخلی و خارجی را به روستاییان عرضه کنند و آنها را در رسیدن به راهحل کمک کنند.
میرقاسمی ادامه داد: در این مواقع این کمکها با نگاه مشارکتی است نه نگاه آمرانه و از بالا به پایین. این مشارکتها میتواند به منظور شناسایی نوآوران روستایی تجربیات موفق داخلی و خارجی در زمینه سازگاری، تابآوری و پایداری در شرایط سخت محیطی و استفاده از ظرفیت افراد خلاق و نوآور به عنوان عوامل تغییر و دستیابی به شکوفایی و رونق تولید در محیط روستا باشد.
این کارشناس فعال در حوزه توسعه روستایی افزود: به اعتقاد مسوولان کانون تکرا، حل مشکلات روستا منوط به همکاری جدی، صمیمی و موثر بخشهای مختلف علمی و پژوهشی، دولتی، غیردولتی، خصوصی و رسانهها است.
وی یکی از راهحلهای اصولی برای مقابله با تخریب سرزمین و حفاظت از منابع طبیعی را ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و بهبود معیشت بهرهبرداران محلی (به نوعی فقرزدایی) دانست و در ادامه در خصوص چالشهای توسعه روستایی، گفت: اولین چالش این است که اجماعی در رابطه با توسعهملی و نقش روستا در توسعهملی وجود ندارد، شخصی انرژی، دیگری راه و دیگری عمران و کشاورزی را محور توسعه میداند در نتیجه نگاهی اجمالی برای توسعه وجود ندارد، بنابراین نیاز است که در ابتدا نقش توسعه را در روستا بررسی کرد.
میرقاسمی ادامه داد: رژیم گذشته بر صنعت تاکید داشت، لذا نگاه بر این بود که روستاییان به شهرها مهاجرت و در صنعت مشغول شوند اما امروزه تکلیف ما نامشخص است نمیدانیم که روستا را میخواهیم یا نه؟ اگر میخواهیم روستای مولد، خدماتی یا گردشگری میخواهیم؟
این کارشناس فعال در حوزه توسعه روستایی تاکید کرد: اگر درسطح کلان سیاستها مشخص شود این مسئله در روستا نیز حل خواهد شد.
وی درخصوص معضلاتی که بیتوجهی به روستا ایجاد کرده است، نیز گفت: علاوه برآنکه بیتوجهی به روستا موجب رواج حاشیهنشینی شده است، موجب افزایش مشاغل غیرقانونی و شغلهای کاذب مانند کولبری نیز شده درصورتی که اگر روستاییان شغل و درآمد داشتند به منظور تامین معیشت جان خود را در این راه از دست نمیدادند. توجه داشته باشید که اعتیاد، طلاق، افزایش بزه اجتماعی و مشکلات روحی روانی به دلیل بیکاری است.