۶ نکته برای بزرگ کردن بچههای لجباز
کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی میشوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر میآموزند و با الگوبرداری منفی سعی میکنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند.
به گزارش ایلنا، این روزها آنقدر پدر و مادر درگیر گرفتاریهای خود هستند که دیگر حوصلهای برای مقابله با درخواستهای بی جای کودکانشان ندارند. بچهها هم این موضوع را خوب فهمیده اند و البته یاد گرفته اند که برای رسیدن به هر چیزی انقدر لجبازی کنند تا پیروز شوند، که البته در اغلب موارد هم میشوند.
دلیل بهانه گیری کودک
عوامل زیادی موجب بهانه گیری کودک میشوند که برخی از آنها عبارتند از:
- خستگی
- گرسنگی
- ناکامی
- ترس یا اضطراب کودکان
- ناتوانی در بیان خواسته خود
- مقاومت در برابر تغییر (مانند ترک یک مکان)
- کسل شدن
- احساس عدم راحتی
- تحریک بیش از حد
- بیماری یا درد
- سر در گمی
- ناراحتی از پیروی از دستور شما
- نیاز خاصی داشتن
درمان لجبازی کودکان
ریشه یابی کنید
درابتدا باید دقت کنیم که ریشهی آن حرکت ناخوشایندی که کودک انجام میدهد چیست؟ آیا نیاز او برای جلب توجه است؟ آیا آن کار به اوآرامش میدهد؟ آیا نیازحسی است؟ آیا سطح توانائی اش در همین حد است؟ آیا عادتی است؟
هر کدام از این موارد که باشد نمیتوان با گفتن یک دستور بکلی قال قضیه را کند به جای آن بهتر است به قول معروف گولش بزنیم! این اصطلاح در اصل یک تکنیک رفتار درمانی است که یک کار مطلوب را جایگزین رفتار نامطلوب میکنیم.
جهت انجام این تکنیک بهتر است از واژه زیر استفاده کنیم که اگر توونستی، این کار را بکنی؟! در این مواقع اگر نیاز کودک به جلب توجه ریشۀ حرکت ناپسندش باشد سریعاً فعالیت دلخواه شما را جایگزین میکند. مثلا به کودکی که مدام برهمه چیز لگد میزند میگویم.
بیا ببینیم زورت میرسد تا به این توپه لگد بزنی؟ اگر راست میگی و خیلی قوی هستی بیا کمک کن این صندلیها رو تنهائی جمع کن. در این حالت در اثر اشتغال به فعالیتی از نوع موازی، مشارکتی، رقابتی و هر نوع دیگر، او را از حال و هوای حرکت ناپسندش بیرون بیاوریم بدون این که احساس کند ما روی فلان حرکت او حساس میشویم.
مستقّل بارآوردن کودک
اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد، اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند.
وقتی با او صحبت میکنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر میخواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».
به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد. باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک میپرسد «غذا میخوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر میزند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است.
بدغذایی مشکلی رایج میان کودکان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری کودک برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت میدهند. در حالی که مهمترین دلیل بروز بد غذایی بیاشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است؛ بنابراین لازم است برای نظر کودک احترام قائل شویم. از طرفی والدین خود باید از نظر شخصیتی و روانی ثبات داشته باشند تا بتوانند به کودک خود کمک کنند. والدین باید یاد بگیرند شنونده خوبی باشند و به کودک فرصت حرف زدن و تخلیه هیجان بدهند تا بتواند تخیلات، احساسات، تفکرات و هیجانات خود را بروز دهد.
دخالت به موقع به هنگام دعواهای بچگانه بسیار مهم است. لازم است والدین فقط وقتی کودکان در حال صدمه زدن به خود یا طرف مقابل هستند، دخالت کنند و در غیر این صورت اجازه دهند بچهها خود مشکلاتشان را رفع کنند. والدین کنترل گر یا سلطه جو اجازه نمیدهند بچهها استقلال کافی پیدا کنند، بنابراین کم کم به لجبازی و یا رفتارهای پنهان کارانه سوق داده میشوند.
لازم است والدین به رفتارهای مثبت کودک بیشتر توجه کنند و در قالب بازی، داستان و شعر مهارتهای زندگی، حل مسئله، مهارتهای ارتباطی، درست درخواست کردن، دفاع از حق و حقوق را به او یاد دهند. فراموش نکنیم که لجبازی کودک در بسیاری از مواقع ناشی از اضطراب است.
در برخورد کلی در زندگی باید طوری با کودک رفتار کرد که او بتواند در امور روزمرهی خود به طور مستقل و گاهی بدون نیاز به دیگران تصمیم بگیرد. البته فشارهای منفی را نباید در این خصوص وارد کرد، بلکه باید با راهنماییهای به جا تذکر داد و روشهای صحیح را به موقع به او آموزش داد.
ممکن است لجبازی کودک امتناع طبیعی وی از درخواستهای مکرر و آمرانه والدین باشد که براساس استقلال شخصیتی صورت میگیرد. برخی امتناعها نیز دلایل مشخص جسمی و روانی دارد.
کودک باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و… محدود نمیشود. هر کودکی با توجه به سن و میزان درکش به درجهای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخابهای گوناگون تمایل دارد. کودکان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه میخواهند، شخصیت خود به عنوان یک فرد مستقل را میسازند و تقویت میکنند.
والدین باید به لجبازیهای کودکان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یک نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا ً مقابله به مثل کودک را متقاعد کنند، ناز او را بکشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشکلی هست برطرف کنند و در نهایت از موقعیتی که کودک در آن به لجبازی میپردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و کلامی قویتر با وی استفاده کنند.
کودک را تا حد امکان وادار به عجله و شتاب زدگی نکنیم
معمولا ً خانوادهها در چند کار، کودک را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار میکنند که بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها، دخالت مستقیم دارد از جمله چیزهایی که میتوان در این رابطه یاد آور شد:
الف - حمام کردن: در دوران طفولیت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعثمی شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرح هنگام استفاده از حمام، آن را به محیطی درد آور و وحشتناک برای او تبدیل میکند. برای این کار بهتر است اجازه بدهیم کودک ابتدا خوب بازی کند و در همان حال با شعرها و قصههای کودکانه شروع به شستن او کنیم و ضمنا ً اجازه دهیم تا کودک حتی برخی از اسباب بازیهای خود را به حمام بیاورد و با آنها مشغول بازی شود.
ب - مهمانی رفتن: همان طور که ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده کنیم، فرزندان ما هم نیاز دارند که آماده شوند. البته نیاز آنها با نیاز ما اندکی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یک ساعت قبل از حرکت به کودک یادآورشویم تا بتواند با کمک بزرگ ترها آماده شود. متاسفانه بعضی از والدین کمی قبل از حرکت به کودک میگویند آماده شود و این کار باعثلجبازی و مخالفت او میشود. چون دایم به او تذکر میدهیم که زود باش، سریع تر، دیر شد و… به جای این که سرعت کودک را برای آماده شدن بیشتر کنیم، باعثمی شویم که مخالفت کند.
ج - غذا خوردن، خوابیدن و …: بهر حال کودک مانند افراد بزرگسال نمیتواند از نیروی تفکر و حرکت در یک زمان استفاده کند و والدین باید بدانند زمان تفکر و انجام کارها در کودکان به سعهی صدر بیشتری نیاز دارد.
کنترل خود را از دست ندهید
کودکان گاهی شروع به بهانه گیریهای مختلف و کج خلقی میکنند و رفتارهایی مانند جیغ زدن و غرغر کردن، لگدپراکنی، کوبیدن پاها به زمین، پرت کردن اشیا به اطراف، کتک زدن دیگران و یا حتی حبس کردن نفس خود تا مرحله کبودی از خود نشان میدهند. تحمل و کنترل این رفتارها در کودکان واقعا طاقت فرسا است.
زمانی که کودک شما در حال بهانه گیری و جیغ زدن و داد زدن است به صحبتهای شما گوش نمیدهد و به فریادها و تهدیدهای شما با حالتی منفی جواب میدهد. در این شرایط هر چه شما بیشتر داد بکشید صدای جیغ او نیز بلندتر میشود. در این مواقع بهترین کار این است که کنار او بنشینید و چیزی نگویید. کودکان خودشان هم از خشمی که دامن آنها را گرفته است میترسند و بودن در کنار کودک هنگام بدرفتاری هایش موجب آرامششان میشود.
اگر بهانه گیریهای او برایتان غیر قابل تحمل شده است چند دقیقه کوتاه بیرون بروید تا کودک دست از گریه و جیغ بردارد سپس دوباره به اتاق بازگردید.
در این شرایط شما هیچ گاه نباید کنترل خود را ازدست بدهید و باید همیشه آرامش خود را حفظ کنید تا او سریعتر آرام شود. همچنین نباید هیچ گاه وعده یا رشوه به کودک خود در این مواقع بدهید و باید به بهانه گیریهای بی مورد کودکتان بی اعتنا باشید تا خودش خسته و ساکت شود.
مراقب نشانههای اضطراب زیاد باشید
شاید علت بهانه گیریهای روزانه کودک شما تنش و استرس موجود در خانه باشد که بر کج خلقی و بهانه گیریهای کودک تاثیر میگذارد.
اگر کودک دائما بهانه گیر است و به خود یا دیگران آسیب میزند بهتر است از یک متخصص یا پزشک یا مشاور کودک کمک بگیرید. این افراد میتوانند شما را با تغییر رفتاری کودک آشنا کنند و به شما بیاموزند که چگونه رفتارهای آینده کودک را پیش بینی و با کودکتان رفتار نمایید.
با کودک مدارا کنید
با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینههای بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین میخواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک.
اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی میشوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر میآموزند و با الگوبرداری منفی سعی میکنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که میکند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آنها در برابر خواسته هایش دارد.
او با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری ادامه میدهد و برای این کار، بهانههایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچکتر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل، این گروه از کودکان، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.
منبع:باشگاه خبرنگاران