خبرگزاری کار ایران

پرفسور کردوانی مطرح کرد:

از تنش آبی تا بحران بی‌آبی/ آغاز بحران از شیر و شیلنگ

از تنش آبی تا بحران بی‌آبی/ آغاز بحران از شیر و شیلنگ
کد خبر : ۸۵۲۷۹۱

کم آبی در ایران مسئله ای بسیار بسیار جدی است. به جز دو تا سه استان کشور، بسیاری از استان‌ها در مرحله تنش آبی به سر می‌برند.

کم آبی در ایران مسئله ای بسیار بسیار جدی است. به جز دو تا سه استان کشور، بسیاری از استان‌ها در مرحله تنش آبی به سر می‌برند و تعدادی از آنها به مرز بحران آبی رسیده اند و نگرانی از مهاجرت های اجباری و به هم خوردن اکوسیستم طبیعی و در نتیجه بروز تنش های اجتماعی و سیاسی بیخ گوش همه ایرانیان قرار دارد. در باره علت کم آبی در ایران دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ برخی آنرا ناشی از دگردیسی و بارش کم در اقلیم کل خاورمیانه می‌دانند، عده ای آنرا به الگوی نامناسب کشاورزی و بویژه حفر صدها چاه عمیق و نیمه عمیق نسبت می‌دهند و طرفدران محیط زیست آن را به جانمایی نامناسب صنایع و ایجاد صنایع آب بر مثل فولاد و پتروشیمی در مناطق خشک کشور مرتبط می‌دانند. اگر چه جنجال علیه صنایع آب برکشور، قدری با سانتیمانتالیزم حاکم در میان گروههای زیست محیطی کشور، آغشته است، ولی به فرض که بپذیریم یکی از دلایل کم آبی وجود همین صنایع است، در این صورت چه باید کرد و اساسا چه می‌توانیم بکنیم؟در این زمینه با آقای پورفسور پرویز کردوانی استاد دانشگاه و اقلیم شناس گفت­وگو کرده­ایم که در خلال بحث، بپرسیم سایر کشورهای پیشرفته، رابطه میان حفظ منابع آبی و توسعه صنعتی را چگونه حل و فصل کرده اند؟

بحران از شیر و شیلنگ آغاز شد!

جناب دکتر! در باره کمبود آب، این روزها بحث­های زیادی در جریان است، بیان علمی جنابعالی در این خصوص چیست و اگر مشکل جدی است، علت اصلی را در چه می­‌دانید؟

مشکل خیلی جدی است. وضع آب خیلی بد است؛ منتهی اینکه چه زمان منابع آبی به نقطه صفر می­رسد، بستگی به نحوه استفاده شهروندان از آب دارد. در بروز این وضعیت هم عوامل زیادی دخیل است اما پاشنه آشیل بحران آب، سد سازی، چاه عمیق، صنایع فولاد و پتروشیمی و شیروشلنگ است. متاسفانه در جانمایی سدسازی‌ها وکارخانه‌ها  دقت لازم صورت نگرفته است. صنایع آب بر مثل فولاد و پتروشیمی نباید در مناطق کم آب و مجاورت شهرها تاسیس می­شد.

منظورتان از اینکه یکی از عوامل بحران آب را شیر و شلنگ نامیدید، چیست؟

اروپاییان تا صد و هفتاد سال پیش، بخشی از آب مورد نیاز خود را از پشت بام‌ها جمع آوری و تامین می­کردند، در بیت­المقدس هم قبل از اینکه این منطقه به دست اسرائیلی‌ها بیفتد، از پشت بام­ها آب خود را تامین می­کردند. بعد از این مرحله بود که تصفیه فاضلاب و  لوله­کشی آب انجام شد و شیر و شیلنگ را اختراع کردند. این شیر و شیلنگ حتی جای جارو را گرفت و با همین وسیله به شستشوی خودرو و آب دادن فضای سبز ساختمان‌ها هم مبادرت کردند و منابع آبی شهرها را به نابودی کشاندند. در کشور ما هم حتی در مناطق شمالی که ساختمان شیروانی داشتند، بازهم به شیر وشیلنگ برای آبیاری همه امور روی آوردند.

اول گفتند کشاورزی مهم است، آخر به  فولاد رسیدند!

این مواردی که الان در باره نیاز فولاد و پتروشیمی به آب مطرح می‌شود، یعنی آن موقع به ذهن سازندگان صنایع ایران نرسیده بود؟

ببینید! ما که ابتدا صنعت نداشتیم و اقتصاد ما کشاورزی بود. صنعت چغندر قند و کارخانه پنبه هم در ارتباط با کشاورزی پدید آمدند. در سالهای بعد از انقلاب یک مقدار تغییر در استراتژی اقتصادی پدید آمد. اول قرار شد کشاورزی را توسعه دهند. بعد از آن گفتند خیر، کشورهایی که ترقی کرده اند، صنعت داشته اند و صنعت توسعه داده شد. بعدا اعلام کردند که این صنایع کارآمد نیستند و صنایعی که کشورهای پیشرفته دنبال کرده اند، صنایع فولاد ، پتروشیمی و  از این قبیل است. اطلاع نداشتند که آن صنایع را حتی در کنار رودخانه هم ایجاد نمی کنند بلکه در کنار دریا درست می‌کنند.

خوب آن موضوع تغییر استراتژی اقتصادی و عواقب آن مربوط به سالهای اول انقلاب بود.

خیر! الان هم همین اتفاق در جریان است. به یاد داشته باشید که هر یک تن فولاد،  به 32 متر مکعب آب نیاز دارد. ما می‌گوییم آب نیست، اما آقای رئیس جمهور هر ماه برای افتتاح یک طرح به استانی سفر می‌کند. مثلا 1800 طرح در اصفهان افتتاح شده است. 900 طرح در یزد افتتاح شده است. همه اینها طرح تقریبا صنعتی هستند و به مردم نمی گویند که  کارخانه فولاد را در آران بیدگل که در جنوب کاشان و در کنار کویر است، افتتاح کرده اند. مثلاٌ گل گهر یزد، این شهر کمتر از آران بیدگل و به میزان 60 میلیمتر بارندگی در سال دارد. و یا گل گهر سیرجان، مس سرچشمه، چادرملوی یزد، اینها آب ندارند و هر مقدار آبی که موجود بود، استفاده کردند و تمام شده است.

به نظر شما مسائل صنعت ایران با منابع آبی، در همین موضوع جانمایی محدود می‌شود؟

این بخشی از مشکل و البته بخش بزرگ آن است. دلایل دیگری هم در مورد نقش صنایع می‌توان برشمرد که البته خیلی تاثیرگذار در بحران کم آبی نیستند اما اهمیت دارند برای مثال صنایع باید از پساب خودشان استفاده کنند؛ اما تا کنون هیچ دولتی و هیچ نهادی صنایع را ملزم به چنین کاری نکرده است. در قانون، اولویت مصرف آب به آب شرب است در حالی که ساخت صنایع کوچک و بزرگ در نزدیکی شهرهای پرجمعیتی مانند اصفهان و یزد که شهرهای کم آبی هستند، باعث تشدید وضعیت  کم آبی در این منطقه شده است. تامین آب صنایع باعث محدودیت در آبرسانی به مناطق مسکونی اطراف شهرها شده است.

خوب الان این کارخانه‌ها یی که به قول شما بد جانمایی شدند را چه می‌شود کرد؟ نمی شود که تعطیل کرد چون اشتغال و معیشت مردم به آن پیوند خورده است؟ به نظر می‌رسد که شما اساسا با صنعت میانه خوبی ندارید؟

من مخالف صنعت نیستم! اما می‌گویم ما برای اینکه به توسعه صنعتی و اقتصادی برسیم، نباید هزینه‌های سنگینی را به کشور تحمیل کنیم. باید بررسی کارشناسی و جانمایی مجدد صورت گیرد و کارخانه‌های آب بر به مجاورت دریای شمال یا جنوب منتقل شوند. البته انتقال کارخانه‌ها و صنایع به دو استان گیلان و مازندران ممکن است به نابودی اکوسیستم و سرسبزی و جنگل‌های آن مناطق منجر شود. برخی کارشناسان برای حل مساله کم آبی، پیشنهاد آب خلیج فارس را داده­اند. در حال حاضر  900 کیلومتر آن را شروع کرده‌اند و تصفیه خانه آن را احداث کرده‌اند. اما این کار به این شیوه درست نیست. سطح آب اقبانوس‌ها در حال بالا آمدن است. به همین دلیل باید کارخانه‌ها با فاصله منطقی از دریا دایر شوند و آب بعد از تصفیه، بوسیله لوله یا تانکر به کارخانه منتقل شود.

کشاورزی آب بر  نیست، مشکل از مهندسان و کشاورزان است!

یک سوالی که وجود دارد اینکه اگر همین صنایع پدید نمی‌آمد، با توجه به استعداد کمی که اقلیم ما برای کشاورزی دارد، معلوم نیست الان چه وضعی داشتیم؟

ایران یک کشور کشاورزی است. برای اینکه انواع محصولات در ایران کشت می‌شود. هلند آرزوی کشاورزی را دارد، اما گلخانه درست کرده است. اما در تمام ایران به صورت گلخانه‌ای ، محصولاتی چون خیار، گوجه، بادمجان کشت می‌شود. الان دیگر آبی وجود ندارد. در همه جا آب را به صنایع داده‌اند و دیگر برای کشاورزی چیزی نمانده است. در زمان شاه ما آب شیرین کن داشتیم. به کارکنان جنوب با گالن آب می‌دادند و لوله‌کشی انجام نمی‌دادند که آب را تصفیه کنند و به چمن آب بدهند.  در صورت الان هم می‌شود برخی صنایع مرتبط با کشاورزی مثل کارخانه‌های پنبه و ریسندگی را تقویت کرد.

یعنی شما این موضوع که کشاورزی مصرف بالای آب دارد، را قبول ندارید؟ خیلی‌ها به شوخی می‌گویند، هندوانه به اندازه یک کارخانه آب مصرف می‌کند؟

همین تصور که کشاورزی 90 درصد آب را مصرف می‌کند، باعث شده که مسئولان آب را به روی کشاورزان بستند و استفاده از چاه‌های عمیق ممنوع شده و روستاهای زیادی خالی از سکنه شده‌اند. در باره میزان آب مورد نیاز گندم و هندوانه هم تصورات غلطی به جامعه تلقین شده است. گندم فقط 10 سانتیمتر در خاک ریشه دارد و نیازی به شخم زدن عمیق ندارد یا هندوانه حتی با یک کوزه آب می‌تواند رشد کند. انگور از این دو هم، آب کمتری مصرف می‌کند.. بنابراین بخش کشاورزی ایران آب بر نیست بلکه مهندسان و خود کشاورزان از آب زیاد استفاده می‌کنند، چرا که در این زمینه آموزش کافی ندیده‌اند. کشاورزی خودش یکی از عوامل خودکفایی است.

برای مدیریت آب از تجربه لس آنجلس استفاده کنیم

تجربه دیگر کشورها در این زمینه یعنی هم حل بحران آب و هم صنایع آب بر چگونه است؟

تمام صنایع فولاد اروپا و آمریکا در کنار دریا و دریاچه است. در زمینه مدیریت بحران کم آبی هم تجربه‌ها ی موفقی وجود دارد که یکی از آنها تجربه لوس آنجلس است.

در سال ۲۰۱۵ جری براون، فرماندار ایالت کالیفرنیا به منظور مدیریت بحران کم آبی در لس آنجلس دو لایحه قانونیِ محدودیت مصرف آب را به تصویب رساند که نه تنها میزان مصرف آب خانگی شهروندان کالیفرنیا را محدود می‌کرد، بلکه مصارف آبی خارج از منزل نظیر آبیاری‌های فضای سبز را نیز شامل می‌شد. این بدان معنی بود که میزان زمان دقیق استفاده‌ی شهروندان کالیفرنیایی از آب برای برای حمام، سیفون و حتی شستشوی لباس نیز تعیین شده بود. این قوانین شامل محدودیت‌های اولیه‌ای بود که میزان مصرف خانگی آب را برای هر شخص تعیین می‌کرد؛ استفاده  روزانه ۵۵ گالن (۲۰۸ لیتر) به ازای هر شخص محدودیتی است که تا سال ۲۰۲۲ پیش بینی شده است و انتظار می‌رود که این رقم تا ۲۰۳۰ به ۵۰ گالن (۱۹۰ لیتر) کاهش یابد.

بر اساس گزارش وب سایت سازمان زمین شناسی آمریکا، اگر بخواهیم واقع‌بینانه و عملی به این موضوع بنگریم میزان مصرف آب در شرایط معمول ۳۶ گالن برای پر کردن وان حمام، ۸ الی ۲۷ گالن برای شستن ظرف‌ها، ۳ گالن برای سیفون و حدود ۴۰ گالن برای شست و شوی لباس‌ها است که این میزان دو برابر آن سهمیه‌ای است که به هر نفر تخصیص یافته بود. اگر اینکار براون نبود، امروز لس آنجلس شهری به جای اینکه مهاجر پذیر باشد،مهاجرفرست بود.

در مجموع خود شما چه توصیه‌ای دارید برای غلبه بر بحران آب در ایران؟

باید در وهله اول مسولان و سپس مردم باور داشته باشند که کشور با بحران آب روبروست و اگر اقدامات اساسی انجام نشود، چند سال آینده ایران در شرایط سخت تر و خطرناک تری قرار خواهد گرفت. به هر حال آنچه که مسلم است با قطع آب و برق در تابستان و یا کاهش پوشش گیاهی شهرها این مشکل حل نمی‌شود. با نبود آب جاذبه‌های گردشگری ما هم آسیب جدی خواهد دید. بنابراین تک تک این مشکلات همانند یک زنجیر به هم تنیده  شده‌اند و از یکدیگر تاثیر می‌پذیرند. برای غلبه بر این مشکا هم اقدامات فردی و هم سازمانی و جمعی لازم است. در حوزه شخصی من توصیه می‌کنم با خانواده‌هایی معاشرت کنیم که آب کمتر مصرف می‌کنند. در سطح جمعی باید هم دولت و هم سازمان‌های دولتی در این زمینه روش و هدف یکسانی را تعقیب کنند. باید به دنبال اقدامات ریشه‌ای و قاطع  بود. همانطور که در نمونه‌های خارجی آن دیده‌ایم. در لس آنجلس اگر برخورد قاطع و همه جانبه فرماندار کالیفرنیا نبود، چه بسا الان این منطقه به یک شبه بیابان تبدیل شده بود.

منبع: پیام نو

http://www.payameno.com/fa/tiny/news-531

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز