فروپاشی دیوار برلین؛ سرنوشت غمانگیز مردی که میخواست به آلمان غربی فرار کند+فیلم
![فروپاشی دیوار برلین؛ سرنوشت غمانگیز مردی که میخواست به آلمان غربی فرار کند+فیلم](https://cdn.ilna.ir/thumbnail/j4JujgW8kRRO/YdHYY4gWkVxziNocTLLHoQVar3TrxmvO0e6SENMutiBXz7JNO2nT2KLgCR9h7O_-yMtFV2AKWHv4l_4LeI27Qq4xQIoDjB_gIQDHEiqNepRBeBVXNnV0psPPYHimXzyj7otfNPZWXfo,/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86.jpg)
بیشک امروزه قطعات باقی مانده از دیوار برلین، یکی از جاذبههای گردشگری پایتخت آلمان است. اما این دیوار حدود ۳۰ سال پیش شاهد فرار افراد زیادی بوده که میخواستند از برلین شرقی به برلین غربی بروند.
به گزارش ایلنا، وینفرید و سابین، زوج جوانی بودند که برای فرار به برلین غربی زندگیشان را به خطر انداختند. وینفرید مهندس جوان و ماجراجویی بود که تصمیم گرفت با بالنی که خودش ساخته بود از آلمان شرقی فرار کند. این زوج چندین ماه روی بالن کار کردند تا اینکه بالاخره در مارس ۱۹۸۹ میلادی یعنی حدود ۸ ماه قبل از فروپاشی دیوار برلین، تصمیم به فرار شبانه میگیرند.
زوج جوان در نیمههای شب شروع به پر کردن بالن میکنند اما یک نفر آنها را میبیند و پلیس را خبر میکند.
کارولین لابوش نویسنده، داستان فرار آنها را اینگونه تعریف میکند: «پلیس بالن آنها را میبیند که آماده پرواز است. کسی را نمیبیند. با این حال مشکوک میشود. همانطور که خود نیروهای پلیس بعدها تعریف میکنند، آنها اسلحه گرم به همراه داشتند اما به خاطر بوی شدید گاز جرات نمیکنند شلیک کنند. چون میترسند که تمام خانه منفجر شود.»
وینفرید و سابین در اینجا بالن را برای پرواز به سمت برلین غربی آماده میکنند
وینفرید و سابین تنها چند ثانیه فرصت تصمیمگیری دارند. آنها یا باید بمانند و دستگیر شوند یا با بالنی که هنوز کامل پراز هوا نشده است پرواز کنند.
کارولین لابوش میگوید: «آنها تنها ۳۰ ثانیه وقت داشتند و در نهایت تصمیم میگیرند که وینفرید با بالن پرواز کند و سابین در برلین شرقی بماند. زن جوان در حالیکه در بوتهها مخفی شده بالن را میبیند که اوج میگیرد.
پس از عزیمت ناگهانی بالن، هدایت آن به دست باد میافتد. وینفرید هیچ کنترلی روی بالن ندارد. او روی جارویی نشسته که به بالن متصل است. بالن ارتفاع میگیرد و تا ۵۰۰۰ متر صعود میکند. درجه هوا در این ارتفاع منفی ۲۰ درجه سانتیگراد است. در نهایت بالن در منطقهای موسوم به «تسهلندورف» در برلین فرود میآید.
کارولین در ادامه میگوید: «تا مغز استخوان وینفرید یخ زده بود. او قطعا از نظر جسمی و روانی از پا درآمده بود. سعی کردیم بفهمیم بالن چگونه پرواز کرده و چه مسیری را طی کرده و به این نتیجه رسیدیم که وینفرید احیانا از بالن سقوط کرده است چون دیگر نتوانسته خودش را نگه دارد. بعداز ظهر جسدش در یکی از باغهای کنار دریاچه پیدا شد.»
وینفرید قصد داشت داستان فرارش را در برلین غربی رسانهای کند.
سابین همسر وینفرید چند هفته بعد از فروپاشی دیوار برلین به آلمان غربی میرود.
داستان غمانگیز فرار وینفرید سرخط روزنامههای برلین میشود. سابین در برلین شرقی توسط «اشتازی» سازمان اطلاعاتی آلمان شرقی به زندان میافتد اما بعد از چند هفته آزاد میشود.
تنها چند ماه بعد، روز نهم نوامبر معجزه رخ میدهد: دیوار برلین سقوط میکند و هزاران شهروند برلین شرقی در «بورنهولمر اشتراسه» در مرز دو آلمان تجمع میکنند تا خود را به برلین غربی برسانند.
سابین چند هفته بعد از فروپاشی دیوار برلین با عبور از پل تاریخی بین دو برلین خود را به آلمان غربی رساند. یورونیوز از او میپرسد آیا در آن لحظه به وینفرید فکر میکرده است. او در جواب میگوید: «بله، تمام مدت به او فکر می کردم. به همین دلیل هم نتوانستم زودتر به برلین غربی بروم. مدت کمی از مرگ او گذشته بود، ۷-۸ ماه. اگر چند ماه صبر میکردیم او زنده میماند. خیلی غمانگیز بود، باورش برایم خیلی سخت بود. ای کاش او اینجا بود و میتوانست این لحظه را ببیند؟ اما افسوس!»/ فیلم