حجت الاسلام احمد واعظی:
امام به تمدنسازی و مقابله با تحجر تاکید داشت / بعد از چهل سال هنوز در زمینه دولتسازی مشکل جدی داریم
حجت الاسلام و المسلمین احمد واعظی با بیان اینکه معتقدم بزرگترین تأثیر فقهی حضرت امام(ره) طرح مساله فقه حکومتی است، میگوید: امام(ره) کلان فقه را به صورت دیگری دید و کار فقه و فقاهت را صرفاً در استنباط احکام و بیان حکم الله در امور فردی ندید. امام(ره) فقه را در بستر اداره جامعه دید و آن را با حکومت گره زد. براساس بیانی که در مباحث نجف داشتند و در جلد دوم کتاب البیع ایشان وجود دارد، امام(ره) معتقد بودند «الإسلام هو الحکومه؛ اسلام حکومت است» و احکام فرعی فقهی ابزار و آلاتی برای اداره جامعه مسلمین به منظور اقامه عدل است.
به گزارش ایلنا، متن گفت وگوی شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی، استاد حوزه علمیه و رییس دفتر تبلیغات اسلامی قم را میخوانید:
حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی، تأثیر حضرت امام خمینی(ره) بر حوزه های علمیه و روحانیت را مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: حضرت امام(ره) گرچه اولین عالم برجسته و تراز اولی نیست که وارد فضای حرکت سیاسی و اجتماعی شده باشد چرا که در طول تاریخ تشیع علمای بسیاری بودند که در شرایط اجتماعی زمان خود، حرکت های سیاسی و اجتماعی انجام می دادند، اما امام(ره) یک استثناست و استثنا بودن ایشان در میان علمای بزرگ شیعه، در این نکته است که شاید اولین کسی که موفق شد، یک حرکت عظیم مردمی را رهبری کند و این حرکت عظیم منتهی به تأسیس یک نظام سیاسی مبتنی بر شریعت و ولایت فقیه باشد، حضرت امام(ره) بود. به عبارت دیگر امام(ره) کسی بود که نظریه ولایت فقیه را در زمانه خود برجسته کرد و این توفیق را یافت که براساس این نظریه بر اهداف بلند خود جامه عمل بپوشاند و یک نظام را تشکیل دهد؛ همین مساله امام(ره) را نسبت به سایر شخصیت ها استثنا کرد.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی ادامه داد: به دلیل شخصیت استثنائی حضرت امام(ره) ، وقتی می خواهیم از مقوله تأثیر امام(ره) بر حوزه و روحانیت بحث کنیم دیگر نمی توانیم مساله را تنها در حیث قابلیت های فردی و شخصیت علمی و معنوی ایشان در نظر بگیریم بلکه در کنار وجوه فردی باید وجوه حقوقی نیز مورد توجه قرار گیرد؛ و وجه حقوقی، عبارت است از بنیان گذاشتن نظام سیاسی جدید و عهده داری زعامت و ولایت سیاسی.
او با بیان اینکه در بحث و بررسی تأثیر حضرت امام(ره) بر حوزه های علمیه و روحانیت باید این نکته را مورد توجه قرار دهیم که تاثیرات عمومی و مشترک که هر عالم برجسته و تراز اولی علی القاعده این تحصیلات را دارند، محل بحث ما نیست، گفت: هر عالم برجسته ای، شاگردان علمی و مجتهدینی را می پروراند و آثار قلمی و علمی خواهد داشت، طبعاً در زندگی علمی و در قلمرو بحثی خود ایده ها، نوآوری ها و انظار خاصی دارد؛ تأثیرات عام و مشترک میان هر عالم برجسته ای محل بحث ما نیست و بیشتر می خواهیم مواردی را از نظر بگذرانیم که امام(ره) به شکلی خاص و برجسته از آن برخوردار بودند.
در دورانی که وضعیت حوزه و روحانیت به شدت سنتی و در وجوهی بسیار کم تحرک بود، امام(ره) مبدع تحولاتی بسیار مهم شد
این استاد حوزه علیمه قم افزود: نکته دیگر اینکه تأثیراتی که امام(ره) در حوزه و روحانیت گذاشتند، بخشی به زمینه و شرایط خاصی برمی گردد که بر حوزه های ما حاکم بوده است، در واقع هر زمان از تأثیر صحبت می کنیم، آن شرایط خاص است که آن تأثیر را معنادار می کند چه بسا در یک شرایط متفاوتی این تأثیر چندان برجسته نباشد. در دوران پیشا انقلاب که وضعیت حوزه و روحانیت به شدت سنتی و در وجوهی بسیار کم تحرک بوده، امام(ره) اتفاقاتی را رقم زد و مبدع تحولاتی بسیار مهم شد.
امام(ره) با تاسیس نظام و لایت سیاسی برای حوزه و روحانیت، فرصت ها و چالش هایی را پدید آورد
او به تأثیرات امام(ره) بر حوزه و روحانیت از دریچه تأسیس نظام، تشکیل رهبری انقلاب و ایجاد یک ولایت سیاسی، اشاره و خاطرنشان ساخت: اگر از زاویه تأسیس نظام و ایجاد یک ولایت سیاسی به امام(ره) نگاه کنیم، در یک جمله می توانیم بگوییم که امام(ره) برای حوزه و روحانیت فرصت ها و چالش هایی را پدید آورد. در واقع حضرت امام(ره) با تأسیس جمهوری اسلامی و با عجین کردن روحانیت و حوزه ها با نظام سیاسی و رنگ و چهره مذهب به این نظام دادن که اساس و بنیان قانون اساسی ما بر شریعت، اسلام و ولایت فقیه است، این امر هم فرصت هایی را به روی روحانیت و حوزه ها گشود و هم زمینه ساز یکسری از چالش ها شد که کیفیت بهره مند شدن حوزه از این فرصت ها و از عهده این چالش ها برآمدن دیگر ربطی به امام(ره) ندارد بلکه به عملکرد حوزه و روحانیت برمی گردد که چه بسا حوزه بتواند از برخی از این فرصت ها حسن استفاده را کند و چه بسا در چنبره این چالش ها لطمه ببیند. ما تنها می توانیم بگوییم که امام(ره) یک فضا را به سوی حوزه ها و روحانیت گشود که این فضا مملو از فرصت و چالش است؛ اگر حوزه و روحانیت نتواند بر این چالش ها فائق آید ممکن است که مقوله دین و دینداری دچار آسیب هایی در جامعه ایران و تشیع شود. در این میان امام(ره) مسئولیتی در قبال این چالش ها ندارد چون این مسایل به عملکرد حوزه ها و روحانیت بازمی گردد.
سلوک امام(ره) عامل مشروعیت بخشی به سیاست ورزی، انقلاب گری و مبارزه جویی در حوزه های علمیه است
این استاد حوزه علیمه قم در پاسخ به اینکه فردیت امام یا به عبارتی مقام و سلیقه علمی و نوع سلوک ایشان چه بازتابی در حوزه های علمیه و در میان روحانیت داشته است؟ گفت: اولین بازتاب، مشروعیت بخشی به سیاست ورزی، انقلاب گری و مبارزه جویی در حوزه های علمیه است. نواب صفوی، شیخ محمد خیابانی، میرزا کوچک خان و بسیاری از افراد دیگر در تاریخ تشیع بودند که سیاست ورزی کردند، اما امام(ره) ویژگی خاصی داشت و عالی ترین سطح حوزه یا زعامت دینی را عهده دار بود، مرجع رسمی بود و از این جهت بابی جدید در حوزه ها گشوده شد.
او ادامه داد: این یک واقعیت است که سیاست ورزی در بافت حوزه های علمیه قبل از انقلاب، یک امر ارزشی گسترده نبود، اینگونه نبود که خیال کنیم سیاست ورزی و حرکت های انقلابی در قبال نظام سیاسی موجود به عنوان یک ارزش در حوزه ها شناخته شده باشد، چه بسا کسانی چنین فعالیت هایی می کردند و به دیده انکار و تردید به آنها نگاه می شد و امر پسندیده ای نبود. یکی از بزرگان تعبیری به کار می بُرد و می گفت: «عده ای قبل از انقلاب، انقلابی نبودند، ولی بعدها با انقلاب همراه شدند» چون انقلابی بودن در قبل از انقلاب یعنی شکنجه و تبعید لذا کار آسانی نبود که بگوییم یک جریان غالب در حوزه ها مشغول حرکت انقلابی بودند. حال در شرایط سانسور و خفقان شدید رژیم و برخوردهای وحشیانه ای که ساواک و نیروهای امنیتی داشتند، اینکه کسی در سطح امام جلودار این حرکت باشد، بسیار قوت قلب بود و جنبه مشروعیت بخشی نسبت به سیاست ورزی و انقلابی گری و مبارزه گری در برابر رژیم را داشت.
امام(ره) در رسمیت بخشی دروس حکمی در حوزه کمک شایانی کردند
واعظی به دومین بازتاب فردیت امام در حوزه های علمیه اشاره و خاطرنشان ساخت: امام(ره) سلیقه علمی خاصی داشتند و از اساتید برجسته عرفان و فلسفه بودند، ایشان در رسمیت بخشی دروس حکمی در حوزه کمک شایانی کردند. شخصی در سطح امام(ره) از دروس حکمی دفاع کرد و در سابقه علمی اشتغال به تدریس این دروس، بسیار کمک کرد که دروس حکمی حوزه از انزوا خارج شود. یک مثال بسیار روشن و ملموس این بود که مرحوم مطهری قبل از انقلاب، استادی بود و کتاب هایی هم منتشر می کرد و در مساجد تهران سخنرانی می کرد، شهید مطهری مخاطب بسیار محدودی داشت، با قشر روشنفکر آن زمان مرتبط بود و با انجمن اسلامی معلمان و مهندسان و پزشکان جلساتی داشت و در میان قشر نخبه مذهبی شناخته شده بود، اما در بدنه جامعه شناخته شده نبود لذا در برخی از مساجد تهران که صحبت می کرد، گاهی جمعیت بسیار اندکی پای صحبت های ایشان بود؛ آثار ایشان هم با تیراژ پایین چاپ می شد. پس از حمایتی که حضرت امام از مرحوم مطهری کرد و گفت: «آثار ایشان بلااستثناء خوب است»، باعث شد که فکر فلسفی و دستگاه معرفتی که براساس حکمت متعالیه صدرایی در آثار مرحوم مطهری موج می زند، مخاطبان بسیاری پیدا کند. کتاب های ایشان تیراژ ۵۰ تا ۱۰۰ هزار چاپ می شد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت و این مساله نتیجه اثر وجودی حضرت امام بود. او افزود: افزایش اقبال عمومی از آثار و سخنرانی های شهید مطهری نمونه ای بود که نشان می دهد امام(ره) چه در زمانی که خودشان عهده دار تدریس بودند و چه بعدها با حمایتشان، فضای بحث های فلسفی و حکمی را تقویت کرد و در حوزه ها رشد داد و در واقع فضای بسته حوزه های علمیه نسبت به مباحث حکمی، فلسفی و عرفانی گشوده شد. البته علامه طباطبایی هم در این زمینه بسیار تأثیر داشتند، ولی امام(ره) با توجه به جایگاه و شخصیتی که داشت، بر اقبال عمومی بسیار تأثیرگذار بود.
بزرگترین تأثیر فقهی حضرت امام(ره) طرح مساله فقه حکومتی است
حجت الاسلام و المسلمین واعظی در مورد بزرگترین و مهم ترین تأثیر فقهی حضرت امام(ره) ، گفت: معتقدم بزرگترین تأثیر فقهی حضرت امام(ره) طرح مساله فقه حکومتی است. در گذشته فقه استنباط فردی بود در واقع فضای حاکم بر فقه این بود که وظیفه فقیه این است که در مقابل پرسش ها و سوالاتی که مطرح می شود، از روی ادله حکم فرع فقهی را استنباط کند. امام(ره) کلان فقه را به صورت دیگری دید و کار فقه و فقاهت را صرفاً در استنباط احکام و بیان حکم الله در امور فردی ندید. امام(ره) فقه را در بستر اداره جامعه دید و آن را با حکومت گره زد. براساس بیانی که در مباحث نجف داشتند و در جلد دوم کتاب البیع ایشان وجود دارد، امام(ره) معتقد بودند «الإسلام هو الحکومه؛ اسلام حکومت است» و احکام فرعی فقهی ابزار و آلاتی برای اداره جامعه مسلمین به منظور اقامه عدل است.
امام(ره) فقه و فقاهت را صرفاً در استنباط احکام و بیان حکم الله در امور فردی ندید
رییس دفتر تبلیغات اسلامی ادامه داد: در منظومه فکری امام فقه و فقاهت خلاصه نمی شود به اینکه فقیه احکام فرعی و وظیفه عملی مکلفین را از ادله استنباط و اعلام کند، اسلام، حکومت است و وظیفه فقیه است که به تحقق و پیاده شدن عدالت اسلامی، مقاصد شریعت و احکام اسلامی در جامعه کمک کند. امام فقه را در مستوی اداره جامعه آورد بنابراین فقه و فقاهت عهده دار پیاده کردن احکام نیز هست. اینجاست که باب بسیاری از بحث ها گشوده می شود که قبل از امام(ره) یا در فقاهت مصطلح ،باب این بحث ها به این شکل نبود. در واقع بحث فقه حکومتی، مصلحت و مصلحت نظام و اینکه ممکن است اجرای حکمی از این احکام فرعی حسب شرایط و موقعیت به مصلحت مسلمین نباشد و مصلحت اقتضا کند که فقیه حکم حکومتی دهد، این مساله باب یکسری از بحث های اصولی را باز کرد.
او اظهار کرد: در یکی از مکتوبات امام(ره) هست که اجتهاد مصطلح برای اداره کشور کافی نیست، وقتی به فضای اداره جامعه می آیید باید بسیاری از شرایط و موقعیت ها و مصلحت اسلام و مسلمین را در نظر بگیرید لذا امام(ره) بحث دخالت زمان و مکان در اجتهاد را مطرح کردند و به نظر من شاید بزرگترین دستاورد فقهی امام(ره) و تأثیری که بر محیط حوزه ها و فضای فقهی گذاشت، برجسته کردن و گشودن باب فضای فقه حکومتی است.
زعامت سیاسی اجتماعی در کنار زعامت دینی
واعظی ایجاد ولایت فقیه را سومین بازتاب فردیت امام(ره) در حوزه های علمیه عنوان و بیان کرد: امام(ره) در کنار نهاد سنتی به نام مرجعیت، نهادی به نام ولایت فقیه ایجاد کرد. به عبارت دیگر به واسطه ایشان است که ما شاهد تجربه جدیدی در تشیع در دوران غیبت معصوم علیه السلام هستیم و آن تجربه طرح دو گانه زعامت است یعنی زعامت سیاسی اجتماعی در کنار زعامت صرفاً دینی.
به اعتقاد بنده امام(ره) در این زاویه دو اقدام انجام دادند، یکی اینکه اصل این دو گانه را به وجود آورد یعنی رسماً با تأسیس این نظام و امضای قانون اساسی و تشکیل نظام مبتنی بر ولایت فقیه، عملاً با نهاد ولایت فقیه مواجه شدیم که قدرت و اختیار بسیاری دارد و راهبری و هدایت این نظام را برعهده دارد، و در کنار آن زعامت دینی مرسوم و سنتی که مرجعیت باشد. بنابراین اصل تأسیس زعامت سیاسی در عرض زعامت سنتی به امام(ره) برمی گردد.
در زمان امام(ره) زعامت سیاسی و دینی هیچ چالش و ناسازگاری در حوزه ایجاد نکرد
این استاد حوزه علیمه قم گفت: از جمله اثرات دیگر امام، به خوبی مدیریت کردن دوگانه زعامت سیاسی و دینی است. به عبارت دیگر امام در سال های بعد از انقلاب که ولایت داشتند، با هنرمندی بسیار به گونه ای در حوزه سلوک کردن که زعامت سیاسی و تصدی ولایت فقیه، هیچ چالشی یا ناسازگاری جدی در محیط های حوزه ایجاد نکرد؛ در واقع ایشان به وجه مرجعیت خود در شئون حوزه اظهار نظر یا ورود می کردند نه به وجه ولایت شان. در این امر بسیار محتاط بودند که تفاوت معناداری با دیگر مراجع ایجاد نکنند. به عنوان مثال در پشتیبانی از حوزه ها، مساله وجوهات شرعی و شهریه طلاب، سعی می کردند فاصله معناداری با آیت الله خویی و آیت الله گلپایگانی پیدا نکنند. لذا امام هم مبدع این دوگانه بودند و هم این دو گانه را به خوب مدیریت کردند و این امر از آورده های قابل توجه ایشان بود.
موجی از اقبال به حوزه ها در میان افراد بسیار مستعد ایجاد شد
حجت الاسلام و المسلمین واعظی ایجاد اقبال به حوزه ها و پیوستن اقشار جوان تحصیل کرده و مستعد به حوزه های علمیه را از دیگر اثرات وجودی حضرت امام(ره) دانست و اظهار کرد: وقتی توده های مردم به واسطه انقلاب با شخصیت امام بیشتر آشنا شدند، یکی از برکات این شد که در چند سال اول بعد از انقلاب، موجی از اقبال به حوزه ها در میان افراد بسیار مستعد ایجاد شد. برخی دانشگاه را رها می کردند و به حوزه می آمدند یا در حوزه ها از افرادی که استعداد خوبی داشتند، اقبال شد و در این اقبال شخصیت امام(ره) بسیار تأثیرگذار شد و در واقع الگوسازی و جاذبه برای حوزه های علمیه ایجاد کرد که البته بعدها به این شکل نبود، ولی کاریزمای شخصیت امام(ره) و توفیقات عدیده ای که ایشان داشت، بر جذب افراد به حوزه تأثیر چشمگیری گذاشت. علاوه بر حضرت امام، در رتبه پایین تر، جامعه با شخصیت هایی چون شهید مطهری و علامه طباطبایی آشنا شد و برکت انقلاب باعث شد که چهره های برجسته حوزه برای عموم معرفی شوند، ولی در رأس آنان، امام(ره) قرار داشت.
حوزه باید کیفیت سامانه فقه با تحولات اجتماعی را در نظر بگیرد
رییس دفتر تبلیغات اسلامی گفت: اگر عمر امام طولانی تر بود قطعاً به تحولات بیشتری در فقه منتهی می شد البته امام(ره) بابی در فقه گشود که اگر این باب بخواهد به خوبی نتیجه دهد، حوزه ها باید از این زاویه نسبت به شاکله تاریخی فقه، مطالعات عمیقی داشته باشند و مساله کیفیت سامانه فقه را با مساله تحولات اجتماعی در نظر بگیرند. در واقع مشکلی که در کلیت نگاه فقهی داریم این است که از این نکته گاهی غفلت حاصل می شود که شرایط ها و موقعیت ها تغییر کرده و تغییر می کند و چطور فقه می تواند همپای این تحولات، مسایل را حل کند چون پویایی و انعطاف فقه بسیار مهم است. به طور کلی یکی از برجستگی های مهم دستگاه های حقوقی این است که بتواند در موقعیت های متفاوت، راه حل نشان دهد و به نهادسازی کمک کند. حال مساله ما باید این باشد که چطور می توان در شرایط جدید یک دستگاه حقوقی ایجاد کرد که این نهاد با توجه به مبانی و اصول مسایل را حل کند و بر نهادهای حقوقی قبلی و در چارچوب های فقهی که در گذشته جوابگو بود، تسلط داشته باشد. به عنوان مثال در گذشته که اساساً بافت شبکه روابط اقتصادی یک دایره محدودی از شرکت های قابل تصویر بود و انواع و اقسام شرکت ها در این محدوده تصویر شده بود، اما وقتی وارد فضای معاملاتی جدید می شویم، دیگر تسلط به چارچوب جواب نمی دهد، دستگاه حقوقی زنده، دستگاهی است که بتواند نهادها و ماهیت حقوقی جدیدی در چارچوب تعریف کند تا بتواند از پسِ آن برآید چون جامعه در چارچوب های حقوقی شما متوقف نمی شود. مثال دیگر اینکه در حال حاضر فضای مجازی راه اندازی شده و مناسبات حقوقی جدیدی را رقم می زند و ماهیت های جدیدی را به وجود می آورد منتها بسیار مهم است که دستگاه حقوقی بر این مسایل سوار شود و آنها را ضابطه مند کند و به نحوی اصول خود را در شرایط جدید داشته باشد. حوزه برای اینکه از تحولات دنیا عقب نماند باید در این زمینه ها کار کند، امام(ره) در این بحث ها فضاهایی را گشود و فقیه خط شکن در این مساله بود، طی کردن باقی مسیر برعهده حوزه و سایر حوزویان است.
تأکید حضرت امام(ره) بر تمدن سازی و مقابله با تحجر
واعظی در ادامه به تأکید حضرت امام در منشور روحانیت در زمینه مبارزه با تحجر اشاره و تصریح کرد: حضرت امام و همچنین رهبری انقلاب بسیار بر بحث تمدن و ایجاد تمدن سازی تأکید داشته و دارند. تحجر، دشمن تمدن سازی است چون تفکر متحجرانه می خواهد انسان را در مناسبات حقوقی و اجتماعی گذشته نگاه دارد. نگاه تمدنی یک نگاه روبه جلو و در راستای تأمین نیازهاست چون تمدن چیزی نیست که بتوان آن را کاملاً انتزاعی ایجاد کرد بلکه تمدن با نیازهای واقعی انسان گره خورده است.
رییس دفتر تبلیغات اسلامی ادامه داد: تمدن زمانی شکل می گیرد که بتواند به گونه ای متفاوت و کاملاً موثر نیازهای زمانه را پاسخ دهد و همگام با سطح فکری، رشد علمی و جهات دیگر راه را برای خلاقیت و علم باز کند. یکی از بنیان های اساسی همه تمدن ها، علم است. تمدن یک جنبه سخت افزارانه و یک جنبه نرم افزارانه دارد، جنبه سخت افزارانه اتفاقاتی است که در بیرون می افتد یعنی راه سازی ها، شهرسازی ها، کشاورزی و… علم در رأس جنبه نرم افزاری است و حقوق، اخلاق و معنویت دیگر جنبه های نرم افزارانه تمدن هستند. بحث نظام حقوقی نیز به جنبه های نرم افزارانه برمی گردد و بر آن سوار می شود و جنبه های سخت افزاری و فضای تعاملی را هدایت می کند.
هر کسی که به دنبال خروج حوزه و روحانیت از انزوای تاریخی است، تحجر را محکوم می کند
حجت الاسلام و المسلمین واعظی گفت: هر کسی که به دنبال پیشرفت و تمدن نوین اسلامی و خروج دین و دینداری و حوزه و روحانیت از انزوای تاریخی است، تحجر را محکوم می کند چون تحجر مانع اصلی پیشرفت و تمدن سازی است؛ جای تعجب دارد که اکنون در حوزه های علمیه با پدیده جالبی مواجه هستیم و آن اینکه عده ای بسیار مدافع جدی تمدن اسلامی هستند و در عین حال بسیار تنگ نظر و با نگاه های بسته و حذفی برخورد می کنند در حالی که این پارادوکس است. هر جا تمدنی به وجود آمده براساس یکسری نگاه های باز به صاحبان مختلف صنایع و خلاقیت اجازه دادند که خلاقیت های خود را بروز دهند و افکار و ایده ها خود را مطرح نمایند. به عبارت دیگر هر جا که با شکوفایی تمدن مواجه هستید، بازار فکر، اندیشه، هنر و خلاقیت گرم بوده و هر جا که این نگاه ها بسته بوده، این اتفاقات نیفتاده است. واقعیتی است که اگر حوزه بخواهد طلایه دار باشد یا به مساله ایجاد تمدن نوین اسلامی و پیشرفت اسلامی جامعه کمک جدی کند، مساله رونق بخشیدن به بازار فکر و اندیشه و آزاد اندیشی و گشوده بودن به سوی خلاقیت های فکری و طرح ایده ها، از لوازم آن است.
بعد از چهل سال هنوز در زمینه دولت سازی مشکل جدی داریم
حجت الاسلام و المسلمین واعظی در جمله ای مختصر به موضوع دولت سازی نیز اشاره کرد و گفت: اگرچه یکی از اهداف اساسی امام(ره) دولت سازی بود و ایشان در نخستین گام تشکیل حکومت دادند، اما بعد از چهل سال هنوز در زمینه دولت سازی به مفهوم جامع آن مشکل جدی داریم چرا که در حال حاضر فعالان و صاحبان اندیشه و قدرت عرصه سیاسی اجتماعی، اشتراک نظر نسبی در زمینه تئوری دولت اسلامی ندارند در حالی که دولت سازی منوط به این است که در تئوری، اشتراک نظر نسبی ایجاد شود. لذا بنده بسیاری از چالش های موجود را به این دلیل می دانم که هنوز جایگاه ها مشخص نیست.
به برکت حرکت اجتماعی امام(ره) و انقلاب، حوزه های علمیه گسترش کمی قابل توجهی پیدا کرد
واعظی در ادامه به چندین تأثیر عمدتا ساختاری و کمی امام(ره) و دوران ایشان بر حوزه و روحانیت اشاره و اظهار کرد: اگر بخواهیم فهرستی – بدون تقدم و تأخر رکنی- از این گونه تأثیر ات امام(ره) بر حوزه و روحانیت ارایه کنیم؛. اولین اثر و پیامد، گسترش کمی حوزه های علمیه است. به برکت حرکت اجتماعی امام و انقلاب، حوزه های علمیه گسترش کمی قابل توجهی پیدا کرده است. به عنوان مثال قبل از انقلاب تعداد طلاب حوزه علمیه اهواز، شاید به ۱۰۰ نفر نمی رسید، اما در حال حاضر چند هزار نفر استاد و طلبه در این حوزه حضور دارند؛ حوزه علمیه قم امروز نیز به لحاظ کمیت با حوزه علمیه قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست؛ این گسترش کمی در بسیاری از حوزه علمیه های استان های دیگر نیز قابل رد گیری است.
تحول و تقویت بُعد بین الملل حوزه ها از آثار وجودی امام(ره) است
استاد حوزه علمیه قم افزود: دومین اثر، تقویت بُعد بین المللی حوزه علمیه قم است. برخلاف حوزه علمیه نجف که قبل از انقلاب از بلاد مختلف، طلبه به این حوزه می آمد و علوم حوزوی می خواندند، حوزه علمیه قم این چنین نبود و کمیت بسیار اندکی را از کشورهای دیگر پذیرا بود، اما در حال حاضر می بینیم که به برکت حرکت امام(ره) و انقلاب، بُعد بین المللی حوزه علمیه قم بسیار تقویت شده است. وقتی بیان می کنیم که بُعد بین المللی حوزه علمیه قم تقویت شده، دو حیث دارد، یک حیث ورود طلاب از سایر کشورها و حیث دیگر عطف توجه طلاب و فضلای ایرانی به مقوله بین الملل است، به عبارت دیگر طلاب و فضلا انواع و اقسام زبان آموزی یا بخشی از فعالیت تبلیغی خود را متوجه خارج از کشور کنند یا اینکه به سوی مسایل بین المللی حوزه سمت و سو بگیرند. حتی من توجه به فلسفه های مختلف در رابطه با علوم انسانی غربی را از مصادیق تقویت بُعد بین المللی حوزه علمیه می دانم. در کل بنده عنوان بین الملل را برای انواع و اقسام نشاط ها در حوزه در نظر می گیرم از جمله حضور طلاب غیر ایرانی، عطف توجه تبلیغی حوزه، زبان آموزی و همچنین پرداختن به بُعد علمی.
امام(ره) در گسترش چشمگیر حوزه علمیه خواهران نقش بسیاری داشت
واعظی گسترش حوزه علمیه خواهران را از دیگر تأثیرات امام بر حوزه دانست و تصریح کرد: یکی از اتفاقات مثبت بعد از انقلاب، گسترش قابل توجه حوزه علمیه خواهران در سراسر ایران است که قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست. قبل از انقلاب چند حوزه کوچک، مختص به خواهران بود، اما امروز حوزه علمیه خواهران با گسترش فوق العاده ای در حال فعالیت است و امام(ره) در گسترش چشمگیر این حوزه ها نقش بسیاری داشت. امام(ره) جامعه الزهرا را تأسیس کرد، هیأت امنای این مرکز علمی کسانی بودند که بعدها از مراجع تقلید شدند، مانند آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله مشکینی، آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله صانعی. پس از مدتی مرکز مدیریت خواهران نیز تشکیل شد و معتقدم این پیشرفت نیز یکی از آثار وجودی برخواسته از انقلاب بود.
فضاهای دانشی گسترده ای در حوزه علمیه گشوده شد
این استاد حوزه علیمه قم با بیان اینکه اتفاق دیگری که به واسطه تأسیس نظام اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی در حوزه های علمیه بازتاب داشت، فرا رفتن حوزویان از علوم رسمی و مصطلح حوزه است، گفت: قبل از انقلاب مدار بحث ها در حوزه ها، فقه و اصول، فلسفه و رشته های متعارف علوم اسلامی بود، اما از برکات حرکت حضرت امام(ره) است که حوزویان به بسیاری از شاخه های دانشی اقبال کردند البته انگیزه در میان بسیاری از حوزویان به نوعی کمک به نظام بود. حوزویان با حضور در شاخه های مختلف از جمله اقتصاد اسلامی، روانشناسی و جامعه شناس اسلامی و شاخه های مختلف دیگر، از سویی به نظام در زمینه های متفاوت کمک کردند و از سوی دیگر فضاهای دانشی گسترده ای در حوزه علمیه گشوده شد و این امر پیشرفت چشمگیری محسوب می شد.
امروز سطح بحث ها در حوزه بسیار گسترده و تخصصی شده است
حجت الاسلام والمسلمین واعظی افزود: اگر بحث ها و تولیدات امروز حوزه علمیه قم را با تولیدات حوزه قبل از انقلاب مقایسه کنیم، به این نتیجه می رسیم که امروز سطح بحث ها در حوزه بسیار گسترده تر شده است. به عبارت دیگر فضلایی که در این حوزه ها ورود می کنند به طور تخصصی دروس مربوطه را گذرانده و به طور رسمی در این زمینه دانش آموخته شدند. و این یک حرکت رو به رشد و جلو بوده و از برکت حرکت حضرت امام(ره) است.
تأسیس نهادهای فرهنگی و انقلابی در فضای حوزه از دیگر برکات حضرت امام(ره)
رییس دفتر تبلیغات اسلامی تأسیس نهادهای فرهنگی و انقلابی در فضای فرهنگی و دینی حوزه را از دیگر برکات حضرت امام(ره) عنوان کرد و گفت: حضرت امام(ره) در اردیبهشت ماه سال ۵۸، امر به تأسیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم کردند و پس از تأسیس از این دفتر پشتیبانی کردند، در سال ۶۰ نیز سازمان تبلیغات را پشتیبانی کردند و موسس آن بودند، سپس مرکز مدیریت حوزه های علمیه را پشتیبانی کردند، مراجع دیگر نیز به پشتوانه امام(ره) از این نهادها پشتیبانی کردند و در نهایت نهادهایی این چنینی در حوزه شکل گرفت که هر کدام کارکردهای خود را دارند. نتایج و پیامدهای این نهادها بحث دیگری است، ولی این اتفاقات جزو اتفاقاتی است که امام(ره) در رقم زدن آنها سهیم بودند.
حضور روحانیت در مناصب دولتی و سیاسی برخاسته از حرکت امام(ره) است
حجت الاسلام و المسلمین واعظی اظهار کرد: امر دیگری که برخاسته از تأسیس نظام و حرکت حضرت امام است، بحث درگیر شدن و درآمیخته شدن حوزویان و بخشی از حوزه با مناصب دولتی و سیاسی اجتماعی است؛ حضور حوزویان در نهاد عقیدتی سیاسی نیروهای مسلح، قوه قضائیه، مجلس و شئون دیگری که به نظام برمی گردد، اتفاق جدیدی است که به واسطه تأسیس این نظام و رهبری این انقلاب، انجام گرفت و از آثار وجودی امام(ره) است که باب حوزه را به سمت مسئولیت پذیری های اجتماعی – سیاسی گشوده کرد و موجب شد حوزویان به برخی از مناصب از جمله مناصب قضایی، نظامی، تقنینی، و دیگر مناصبی که در فضاهای مختلف نظام است، دسترسی یابند؛ حضور روحانیت در چنین شئون و مناصبی اتفاق جدیدی بود که قبل از آن مسبوق به سابقه نبوده است.