روزگار سخت ایرانیها و نمایش لاکچری آقازادگی
این آقازادگان به واسطه نسبت و پستهای پدران خود و با سواستفاده از موقعیت آنان اینستاگرام را به دفترچه خاطراتی پر از خودروهای لوکس و خانههای آن چنانی و شیک با تفریحات و سرگرمی و مسافرتهای رنگارنگ تبدیل کردهاند.
تجارت آنلاین - مینا ابراهیمی بسابی (جامعه شناس)؛ درشرایطی که اوضاع اقتصادی جامعه حال و روز خوشی ندارد و مردم برای تأمین مایحتاج اساسی زندگی خویش به زحمت و تنگنا و دغدغه و نگرانی افتادهاند پس از حقوقهای نجومی چندی است که در شبکههای اجتماعی و رسانهها شاهد سوژه داغ دیگری هستیم. پدیده آقازادگی البته جدید و تازه نیست بلکه در طول تاریخ و اعصار گوناگون افرادی به واسطه پیوندهای خونی و اصل و نسب خانوادگی از جایگاه و امتیازات ویژه و خاص نسبت به دیگران برخوردار بودهاند.آقازادگی به خودی خود اتفاق بد و نسبت ناپسندی نیست و در بسیاری از موارد حتی مزیتی برای افتخار و سربلندی محسوب میشود اما در حال حاضر واژه آقازادگی تبدیل به یک اصطلاح مذموم در میان مردم شده است. اما چرا این اتفاق افتاده است؟
این روزها فضای مجازی به فستیوال نمایش و انتشار تصاویر و فیلمهایی از ازدواج و زندگی لاکچری فرزندان برخی مدیران ارشد با سمتهای گوناگون در بدنه نظام تبدیل شده است.
این آقازادگان به واسطه نسبت و پستهای پدران خود و با سواستفاده از موقعیت آنان اینستاگرام را به دفترچه خاطراتی پر از خودروهای لوکس و خانههای آن چنانی و شیک با تفریحات و سرگرمی و مسافرتهای رنگارنگ تبدیل کردهاند.
کار حتی به جایی رسیده که این افراد گاهی بدون شرم و با خودشیفتگی به سبک طلبکاران، سهم خواهان و با توهین به مردم عادی خود را تافته جدا بافته می دانند و بسیاری را نسبت به مدیران ارزشمدار و خدمتگزار هم بی اعتماد کردهاند.
این روزها ما با بچه پولدارهایی روبه رو شدهایم که فرزندان برخی از مدیران رده بالای نظام از اصلاح طلب گرفته تا اصولگرا هستند. فرزندان پدرانی که در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی به ارزشها و اعتقادات خود سخت پایبند بودهاند اما حالا همان ارزشها از طرف فرزندانشان به سخره گرفته می شود.
فرزندان و وابستگان این افراد با سواستفاده از موقعیت این مسئولان به ثروت و رفاه رسیدهاند و دقیقاً مشخص نیست که ثروت خود را از راههای مشروع یا نامشروع نظیر اختلاس، قاچاق، زد و بند اقتصادی و سیاسی و رانت به دست آوردهاند.
هر چند باید تاکید کرد اکثریت قریب به اتفاق مسئولان نظام زندگی ساده و مردمی دارند اما متاسفانه همه می دانیم تجمل گرایی، مصرف گرایی، لاکچری بازی، سفرهای خارجی و خوشگذرانی های پر خرج اکنون به روال عادی زندگی آقازادگانی تبدیل شده است که وامدار و مدیون انقلاب و مردم صاحب انقلاب هستند.
این نمایش مداوم لاکچری بازی ها و اوج گیری اشرافیت و نابرابری اجتماعی به ترویج تبعیض و بی عدالتی و افزایش اختلاف بین طبقات جامعه بیش از پیش دامن زده و راه را برای کنشها و واکنشهای گوناگون، انتقادات و اعتراضات تند و پرخاشجویانه، رفتارهای هنجارشکنانه، بی اعتمادی و بی تفاوتی و شکاف میان مردم و مسئولان هموار کرده است. این اتفاق همزمان با افزایش مشکلات مالی و اقتصادی مردم حالا زنگهای خطر را به صدا درآورده است و بسیاری معتقدند ادامه این روند به کمرنگ شدن ارمانها و ارزشهای انقلاب و ایجادشکاف و فاصله بین مردم و مسئولان منجر شده و مثل غدهای سرطانی در بدنه نظام رسوخ خواهد کرد.
بدون شک در نظامی که قریب به اتفاق مسئولان آن دلسوز و متعهد هستند و فرزندانشان بدون استفاده از رانت هنوز در سادهترین شکل مثل مردم عادی زندگی می کنند باید هر چه سریعتر جلوی این پدیده مذموم آقازادگی و اشرافی گری گرفته شود تا اشتباه یک عده اندک به پای همه مسئولان نوشته نشود و اعتماد مردم که بزرگترین سرمایه انقلاب است از دست نرود.