سلبریتی، ستاره یا سوپراستار نیست
سلبریتیها افرادی هستند که به هر دلیلی در جامعه معروف شدهاند و این سرشناس بودن هیچ ارتباطی با محبوبیت و وجاهت آنها ندارد
به گزارش ایلنا، در حال حاضر فضای مجازی و تعداد فالوئرها (دنبال کنندهها) باعث یک خلط مبحث شده است که هر کس تعداد فالوئرهای زیادی داشته باشد را یک سلبریتی یا ستاره بخوانند.
گاهی اوقات تعریف این واژه یا کسانی که این واژه به آنها اطلاق می گردد، باعث سردرگمی مخاطب می شود و در بعضی موارد حتی به اشتباه واژه "سلبریتی" را به جای واژه های دیگری چون ستاره، سوپر استار یا حتی محبوب و دوست داشتنی به کار می برند.
ستاره، سوپر استار یا مگا استار معمولا به کسی اطلاق می شود که در یک رشته درخشیده است و توانایی و تبحر بالا او در آن رشته باعث شده معروف،مشهور و محبوب مردمی باشد، مانند ورزشکاران یا هنرمندانی که در رشته خودشان به دلیل توانایی و قابلیتهای زیادی که دارند ستاره شدهاند.
اما سلبریتی داستانش فرق دارد و در مشهور بودن او، ممتاز بودن در رشته فعالیتش دخیل نیست. یعنی می تواند یک بازیگر معمولی باشد که به دلایلی دیگر معروف شده است.
سلبریتی شدن یک فرآیند چند وجهی است که عوامل مختلفی در آن نقش دارند از چهره و فیزیک ظاهری فرد گرفته تا اظهار نظرهای شخصی، جهت گیریها، اعمال، رفتار، شکستن تابوها، رد کردن خطوط قرمز و...
حتی قبل از وجود دنیای مجازی، ما هم ستاره داشته ایم و هم سلبریتی، مثلا کسانی مانند تختی یا فردین هم ستاره بودند و هم سلبریتی و فقط اسم آنها کافی بود، تا نگاهها را به سوی خود متوجه کند، ولی کشتی گیری چون عبدالله موحد ستاره بود اما سلبریتی خیر. اگرچه تعداد مدالهای طلای او بیشتر از تختی است.
سلبریتی می تواند ستاره باشد و یا نباشد، سلبریتیها افرادی هستند که به هر دلیلی در جامعه معروف شدهاند و این سرشناس بودن هیچ ارتباطی با محبوبیت و وجاهت آنها ندارد، اگرچه میتوانند محبوب هم باشند.
در واقع سلبریتی یک شخصی است که خودش برند شده است و به همین دلیل حضور اسم او در هر جایی و به هر دلیلی توجه برانگیز است. در همین راستا بحث مشاهیر را هم می توان اشاره کرد مشاهیر هم کسانی هستند که اسمشان برند است و فقط اسمش برای او کافی است.
محمدرضا شجریان که جدای از استاد آواز بودن بنابر نوع زندگی، فعالیتها و ... در جامعه به عنوان هنرمندی محبوب و دوست داشتنی پذیرفته شده است و این سیل اقبال عمومی در گذر زمان او را در جایگاه مشاهیر این سرزمین قرار میدهد (تختی یا فردین هم همینطور)، اما کسی چون امیر تتلو سلبریتی است او استاد آواز و موسیقی نیست اما در فضای موسیقی خودش موفق هم بوده است اما بنابر شکل زندگی، جهت گیریها، حرکات و گفتارش هیچ گاه به آن مقبولیت و محبوبیت نزد عامه جامعه دست نیافته است.
برای سلبریتی شدن توجه رسانهها، استفاده شرکت های تبلیغاتی و تجاری، نزدیکی به سیاستمداران و... نقش دارند. (نمونه آن دیدار امیر تتلو و آقای رئیسی در جریان فضای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوره قبل)
سلبریتی میتواند هنرمند، ورزشکار، سیاستمدار و یا حتی یک شخص عادی جامعه، یا یک فرد منفور باشد که به هر دلیلی سرشناس شده است و تعداد زیادی از افراد جامعه او را می شناسند و اتفاقات مربوط به او را دنبال می کنند.
شاید کسی در رشته تخصصی خود ستاره باشد ولی سلبریتی نباشد اما در همان رشته شخصی سلبریتی است اما ستاره نیست. مثالی میزنم تا بیشتر روشن شود: کیم کارداشیان یک سلبریتی است اما ستاره بازیگری یا مدلینگ نیست، اگرچه در زمینه مدلینگ فعالیت داشته و دارد، اما در این رشته هرگز نتوانسته ستاره ای مانند "جیزل بوندشن"، "آلساندرو امبروسیو" یا "آدریانا لیما" باشد، اما کیم کارداشیان به دلایل مختلف (عمدتا حاشیهها) شهرتش از آنها بیشتر است.
یا اگر بخواهم مثال وطنی بزنم کسی مانند محمدرضا گلزار یک سلبریتی است اما او را نمی توان یک ستاره بازیگری دانست. او هر جا حضور داشته باشد جنجالی و پر سرو صدا خواهد بود چون خصوصیت سلبریتی اینست، یک سلبریتی مهمترین وجه مشخصه اش اسم اوست که برند شده است.
مردم دنیا، حضور سلبریتیها در مراسمها و محافل گوناگون را از منظر سبک لباس پوشیدن، مدل آرایش، مدل مو، جواهرات، تیپ و رفتار و حتی ثروت و درآمدش میبینند و به همین دلیل است که بیشتر مدها، ترندها و سبکهای جدید را سلبریتیها روی کار میآورند، زیرا آنها کاملا دیده میشوند.
از طرفی دیگر به افراد شناخته شده و تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی "اینفلوئنسر" میگویند. این تعریف کلی از اینفلوئنسر است. رشد شبکههای اجتماعی در روند زندگی مردم و تصمیمهایشان تاثیر گذاشته، از سوی دیگر افرادی هم در رسانههای اجتماعی با انتشار عکسها و ویدیوهایی مخاطبانی را به سمت خود جذب کردهاند.
آنها ممکن است از زندگی روزمره(سبک زندگی)، حرفه، علاقهمندیها و سرگرمیهای خود، دغدغههای خود در زمینههای مختلف مثل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، ورزشی و … شروع به تولید محتوا به صورت عکس و ویدیو میکنند و آنها را در صفحهشان به اشتراک میگذارند.
مانند دابسمش های محسن بروفر(گزارش فوتبال)، محسن ایزی، سفر گردی های منصور ضابطیان، ویدیوهای طنز محمد امین کریمپور، مطالب آرایش و زیبایی صدف بیوتی و ...
گروهی از مردم هم به دلیل علاقهمندی و سلیقه خود این افراد را دنبال میکنند در نتیجه تعداد فالوورهای این افراد روز به روز افزایش پیدا میکند و هزاران نفر میرسد.
این افراد برعکس ستاره ها و سلبریتیها در خارج از فضای مجازی کمتر شناخته شدهاند. در واقع معروفیت آنها بیشتر در رسانههای اجتماعی است، اما تاثیرگذاری بیشتری را روی مخاطبان خود دارند.
اینفلوئنسرها(افراد تاثیرگذار) را از جنبههای مختلف میتوان تقسیمبندی کرد اما شاخص اصلی دستهبندی آنها میزان فالوور آنها است. در میان جماعت افراد تاثیرگذار، ماکرو اینفلوئنسرها و میکرو اینفلوئنسرها را داریم. تفاوت آنها در چیست؟ افرادی که تقریبا بالای ۵۰۰ هزار فالوور دارند را ماکرو اینفلوئنسر میگویند و همچینین به کسایی که بین ۱۰ تا ۵۰۰ هزار فالوور دارند را میکرو اینفلوئنسر گفته میشود.
یک ستاره میتواند هم سلبریتی باشد و هم اینفلوئنسر (مانند علی دایی که هم فوتبالیست بزرگی بود، اسمش برند است و تاثیر گذار در فضای مجازی) ولی امکانش هست که یک سلبریتی ستاره نباشد یا یک اینفلوئنسر سلبریتی نباشد و ستاره هم نباشد.
بیشتر هواداران یا فالوئرهای یک سلبریتی شاید به این دلیل او را دنبال می کنند که از اتفاقات او و زندگی پیرامونش سر درآورند و معمولا تعداد طرفداران واقعی آنها بسیار کمتر از عدد فالوئرهایی است که در مقابل اسمشان قرار دارد اما اینفلوئنسرها مخاطبانی دارند که آنها را قبول دارند و به همین دلیل مارکتینگ اینفلوئنسرها یک رشته جدید جهان تجارت است.
در جهان امروز ستارهها، سلبریتیها و اینفلوئنسرها نقش دارند و نمی توان گفت در جامعه تاثیر گذار نیستند چون آنها می توانند حتی به صورت مقطعی و موقت هم شده نظرها را به موضوعاتی که می خواهند جلب کنند ولی اینکه تا چه اندازه تاثیر گذار خواهند بود را فقط گذشت زمان مشخص می کند و نمی توان به سادگی جواب داد.
منبع: عصر ایران