چالشهای مدیریت در کسب و کار
بسیار دیدهایم که فروشگاههایی با سرمایهگذاری کلان فعالیت خود را شروع میکنند و علارغم بهرهمندی از امکانات مدرن فروشگاهی و داشتن مشتریان فراوان ، پس از مدت کوتاهی، رفته رفته مشتریان خود را از دست میدهند بدون آنکه بدانند چرا ؟
نادرعنایت -کارشناس استراتژی ومشاورمدیریت در جهان اقتصاد نوشت: فروشگاه های بزرگ یا همان هایپر مارکت ها ، فروشگاه هایی هستند که از ادغام سوپر مارکت ها وفروشگاه ها بوجود آمده اند.
این فروشگاه ها ارائه دهنده تولیدات شرکتها و کارخانجات می باشند. مسائلی که در هایپر ها می بایست مورد توجه قرار گیرد تا به بالاترین سود آوری برسند، بسیار متفاوت از شرکت ها و کارخانجات تولیدی است.
در هایپرها که در حقیقت واسطه بین تولیدکننده و مصرف کننده هستند، موارد بسیار زیادی باید ارزیابی گردد از جمله کاهش هزینه ها ، وفاداری مشتریان ، ایجاد بازارهای جدید، رقابت با رقبا ، انحصار، وفاداری نیروی انسانی و بسیاری موارد دیگر که کارشناسان آنها را تحلیل می کنند.
بسیار دیده ایم که فروشگاه هایی با سرمایه گذاری کلان فعالیت خود را شروع می کنند و علارغم بهره مندی از امکانات مدرن فروشگاهی و داشتن مشتریان فراوان ، پس از مدت کوتاهی، رفته رفته مشتریان خود را از دست می دهند بدون آنکه بدانند چرا ؟ و متاسفانه بدلیل نداشتن کارشناسان ارزیاب ، فروش آنها متناسب با میزان سرمایه گذاریشان نیست و در اینجاست که به اصطلاح نه راه پیش دارند ونه راه پس . نه میتوانند مشتریان را برگردانند ونه برنامه ای برای انتقال سرمایه دارند.
خوشبختانه هایپرها راه های فراوانی جهت مانور دادن در بازار دراختیار دارند که می بایست آموزش های لازم در این زمینه را فرا بگیرند. در کشورهای پیشرفته جهان همان گونه که تیم های ورزشی دارای کارشناسانی جهت یافتن بازی کنان ارزشمند هستند ، شرکتها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. به همین دلیل است که اولا فروشگاه هایشان کمتر با رکود و ورشکستگی مواجه میشوند و دومآ کمتر کسی توان ورود به بازار و صنفشان را دارد .
مساله دیگری که در هایپرها بسیار حائز اهمیت است ، حفظ مشتریا است. موضوعی که از مشتری یابی سخت تر و مهم تر است.
از آنجایی که مشتریان همیشه به دنبال تنوع و بیشترین خدمات می باشند، هایپر ها باید با ایجاد مزیت هایی بتوانند مشتریان را نگه دارند و از طرفی با ایجاد مزیت ، دیواری دفاعی در مقابل رقبا ایجاد کنند.
در اینجا لازم میدانم قدری راجع به استراتژیست ها که مشاوران مدیریت هستند، توضیحاتی ارائه دهم.
مشاورین مدیریت اغلب راه های بهبود کارایی سازمان را بررسی کرده و بهترین گزینه و راه حل را به مدیران ارشد پیشنهاد می کند.
او به مدیران در حوزه های مختلف از جمله ، چگونگی سودآورتر کردن سازمانشان از طریق کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها ، تدوین استراتژی توسعه محصولات جدید و یا روش جذب، ازتقائ و آموزش نیروی انسانی مشاوره می دهند.
اگرچه برخی از مشاوران مدیریت در سازمانهایی که مشاوره می دهند به صورت رسمی کار می کنند ، ولی اکثر آنها به صورت قراردادی و همزمان با چندین شرکت یا سازمان در ارتباط می باشند.
بعضی از پروژه ها نیاز به گروهی از مشاوران دارند که هر کدام در یک زمینه ای متخصص هستند. در برخی دیگر از پروژه ها ، مشاوران به طوز مستقل با مدیران سازمان ، کار می کنند. برخی از مشاوران مدیریت اغلب در زمینه های خاص مانند مدیریت موجودی و یا سازماندهی مجدد ساختارهای سازمان برای حذف مشاغل غیر ضروری ، تخصص دارند، گاهی سازمانها مشاورانی را برای توسعه استراتژی هایی برای ورود و ماندن در رقابت در بازارهای داخلی و یا ببن المللی به کار می گیرند.
سازمانها معمولآ به دنبال مشاورانی متخصص برای کار مورد نیاز خود هستند. به همین جهت مشاوران باید با ارائه پیشنهادی با تعیین ضرب الاجل و توضیح درباره چگونگی انجام آن کار توسط آنها، اینکه چه کسی آن کار را انجام خواهد داد. چرا آنها بهترین مشاوران برای انجام آن کار هستند، چه برنامه ریزی خواهند داشت و چه مقدار هزینه برای انجام آن پیشنهاد مورد نیاز خواهد بود ، برای جلب نظر مشتری و گرفتن آن کاراقدام کنند.
سازمان مشتری هم پیشنهادات ارسالی را بررسی وبهترین راازهرجهت لنتخاب می کند.یک مشاوره مدیریت معمولاوقت خود را،بین مشتریان مختلف تقسیم می کند.مشاوران تنهاندت محدودی ازروز مشغول به کارهستند که این موضوع بستگی به کارومشاریان دردست آنهادارد.بیشتراوقات درخارج ازدفتر کارخودمی باشد.
جمع آوری وسازماندهی اطلاعات لازم برای حل مشکلات مطرح شده ازسوی کارفرمایان به منظوریافتن راهکارمناسب برای حل آنها ،ازوظایف اوست.